ملو در «مکانیسم» درقالب کاراکتر مارکو روفو ظاهر شده که یک افسر شریف و صادق اداره پلیس است. روفو بهشدت مجذوب یک پرونده تحقیقاتی ضد فساد شده که یک سر آن به برخی مقامات دولتی و سیاسی میرسد. بهزودی پای روفو به یک پرونده پولشویی باز میشود که در تاریخ کشور بیسابقه است. خیلیزود این افسر پلیس متوجه فساد و رانت گسترده در دستگاههای دولتی و از جمله شرکتهای نفتی و ساختمانی میشود. آیا او و همکارانش در اداره فدرال پلیس میتوانند با این فساد گسترده مقابله کنند؟ این پرسش را داستان سریال مورد کاوش قرار میدهد.
تحقیقات سرنوشتساز
نکته اصلی این است که گستردگی ماجرای فساد بهقدری زیاد است که روند تحقیقات، زندگی و آینده تمام کسانی را که درگیر این تحقیقات هستند کاملا دگرگون کرده و تحت تاثیر قرار میدهد.بحث تولید سریال اولینبار سال۲۰۱۶ مطرح و در حالی که هنوز نامی برایش انتخاب نشده بود، مشخص شد داستانش در رابطه با تحقیقات مفصلی است که با نام «عملیات کارواش» معروف شد. النا سوآرز چندین سال راصرف نگارش فیلمنامه سریال کرده بودو ژوزه پادیلا در کنار کارگردانی، بخشی از هزینههای تولید را تقبل کرد. او از ابتدای کار تولید سریال، سلتون ملو را برای ایفای نقش اصلی آن انتخاب کرده بود. کلید فیلمبرداری سریال اوایل سال ۲۰۱۷ زده شد. فصل اول مکانیسم ماه مارس ۲۰۱۸ و در هشت اپیزود روی آنتن رفت. استقبال بالای تماشاگران برزیلی و غیربرزیلی از این درام هیجانی افشاگرانه سیاسی، زمینه را برای تولید دومین فصل آن نیز فراهم کرد که ماه می ۲۰۱۹ پخش شد. این فصل هم در هشت اپیزود تهیه شده بود. منتقدان تلویزیونی نقدهای مثبت فراوانی برای سریال نوشتند و بر جذابیت فیلمنامه، هنر کارگردانی و بازی ملو تاکید کردند.
داستانی خیالی یا واقعی؟
با وجود آنکه در ابتدای سریال گفته میشود با داستانی خیالی سروکار داریم و شباهتهای احتمالی آن با حوادث و افراد واقعی ناخواسته است اما بسیاری این را قبول نکردند و رسانهها بر واقعیبودن داستان تاکید داشتند. در عین حال، برخی افراد و رسانهها هم به مخالفت با سریال و داستان آن پرداخته و این اثر را سریالی تبلیغاتی خطاب کردند که پروپاگاندایی بهنفع برخی احزاب سیاسی است. منتقدان سینمایی و تلویزیونی و رسانههای گروهی از سلتون ملو، بازیگر اصلی سریال، بهعنوان هنرمندی خلاق نام میبرند که در تمام زمینههای هنری فعالیت خلاقانهای دارد و یکی از بزرگترین استعدادهای برزیل لقب گرفته است. ملو که از همان دوران کودکی بهعنوان بازیگر جلوی دوربین تلویزیون ظاهر شده، در بزرگسالی هم با ادامه فعالیت بازیگری در حوزه سینما توانست توجه عموم تماشاگران را جلب کند.
او بعد از بازی در چند فیلم موفق و پرفروش، به کار نویسندگی هم رویآورد و بهدنبال تولید فیلمهای خودش پرداخت. حالا او تجربیاتی چون کارگردانی و تهیهکنندگی را هم به مجموع فعالیتهای قبلیاش افزوده است. دومین فیلم سینمایی ملو در مقام کارگردان به نام «دلقک» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی سال شد و توانست لقب یکی از پرفروشترین فیلمهای سالهای اخیر جدول گیشه نمایش سینماهای برزیل را بگیرد. این فیلم نمایش موفقیتآمیزی در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و مرکزی داشت. اهل فن، سریال مکانیسم ملو را نهتنها یکی از بهترین کارهای تلویزیونی او میدانند، که از آن بهعنوان یکی از غنیترین سریالهای کل تاریخ صنعت تلویزیون قاره آمریکای لاتین یاد میکنند. گفتوگوی زیر ترجمه چند مصاحبه مختلف خارجی با سلتون ملو (ازجمله گاردین) است.
شناسنامه فرضی برای شخصیت خیالی
این بازیگر نامدار سینمای آمریکای لاتین درباره همکاری با ژوزه پادیلا و النا سوآرز میگوید: مدت زیادی بود که من و ژوزه پادیلا تلاش داشتیم یک همکاری مشترک با هم داشته باشیم. بعد از موفقیت کلان «نارکوها» درباره پابلو اسکوبار، قاچاقچی معروف کلمبیایی، اطمینان داشتم که عموم مردم و تماشاگران تشنه کار جذاب تازهای از او بودند. من از یکسو از طرفداران دوآتشه او هستم و از سوی دیگر، فیلمها و سریالهایی را که شبکه نتفلیکس تولید میکند بسیار دوست دارم. طبیعی است که وقتی قرار باشد با این دو یک کار مشترک داشته باشم، بسیار هیجانزده باشم. او با این توضیح که نقشها اصولا دو گونه هستند ــ یا زاده خیال و قلم فیلمنامهنویس هستند یا برگرفته از واقعیت ــ درباره شیوه ایفای نقش خود در سریال مکانیسم میگوید: برای هریک از این دو، راهی کاملا متفاوت در پیش میگیرم؛ شیوه نزدیکشدنم به شخصیت و چگونگی زیستن در نقش، در هر دو حالت یکسان نیست. کاراکترم در مکانیسم یک شخصیت خیالی است، اگرچه میتوان در عالم واقعیت مثل او را پیدا کرد. برای یک چنین کاراکتر خیالیای که ساخته و پرداخته ذهن نویسنده سریال است، تلاش میکنم یک شناسنامه فرضی درست کنم. برای او یکسری علایق و دلبستگی میسازم و سعی میکنم خودم را در موقعیت او قرار دهم. از خودم میپرسم این آدم اگر در عالم واقعیت مقابل چنین اتفاقاتی قرار میگرفت، احتمالا چه واکنشهایی نشان میداد و دست به چه اقداماتی میزد. البته به دنبال این هم میروم که ببینم کاراکترهای مشابه آن در دنیای واقعی چه کارهایی میکنند و چگونه رویکردی به حوادث و اتفاقات پیرامون خود دارند. مجموعه اینهاست که کاراکتر را در ذهنم شکل میدهد و کمک میکند جلوی دوربین، او را به شکلی قابل قبول به تصویر بکشم. البته در کنار همه اینها، دیدگاه و تصورات کارگردان هم هست که باید کاملا درنظر گرفته شوند. مسلم است که فیلمنامهنویس و کارگردان هم تصوری خاص از این کاراکتر در ذهن خود دارند. صحبت با آنها و درک نگاهشان به کاراکتر مورد نظر، راه را برای درک بهتر آن آدم و کارهایی که باید انجام دهد هموار میکند.
دوری از شعارزدگی
ملو درباره آنچه از فیلمنامه مکانیسم او را مجاب کرده تا در این سریال بازی کند، عوامل متعددی را دخیل میداند و میگوید: اول از همه انسانی بودن کاراکترهای آن و ازجمله کاراکتر خودم. طرح داستانی شگفتانگیزی داشت که نمیشد خودم را از آن رها کنم و بهشدت ذهنم را درگیر خودش کرده بود. فیلمنامه، انسانی، سرگرم کننده و بهشدت قابل لمس بود. در عینحال این فیلمنامه کمک میکرد تا با کسانی کار کنم که از مدتها قبل دوستشان داشتم و مایل به همکاری با آنها بودم. آخر سر هم اینکه این نوع داستانها همان داستانهایی هستند که آدمهایی مثل ما در آمریکای لاتین و مرکزی را (با همه آرزوهایشان، رویاهایشان و تصوراتشان) مورد بحث و بررسی قرار میدهند. وی با بیان اینکه مدافع تولید سریالهایی هستم که در کنار سرگرمکننده بودن، پیام و حرفی هم برای گفتن داشته باشد، اضافه میکند: اما این به معنی آن نیست که تمام فیلمها و سریالها باید از چنین روشی پیروی کنند. ولی جایی که ما زندگی میکنیم سیاست و مسائل مربوط به آن، در زندگی روزمره مردم حضور دارند و نمیتوان آنرا از زندگی روزانه حذف کرد. طبیعی است فیلم یا سریالی که در چنین محیطی تولید و ساخته میشود، رنگ و بوی سیاسی یا اجتماعی داشته باشد. با این حال حرف من این است که طرح مضامین سیاسی و اجتماعی نباید به شیوهای شعاری در دل داستان فیلمها و سریالها قرار بگیرد و تماشاچی با کارهایی شعارزده روبهرو شود. حتی مسائل سیاسی و اجتماعی را باید به شکلی ظریف و جذاب به بیننده ارائه کرد.
سینمای لاتین در مسیر جهانی شدن
این ستاره مشهور سینمای آمریکای لاتین با بیان اینکه ما هنرمندان لاتینیتبار بسیار علاقهمندیم که محصولاتمان را به همه دنیا معرفی و تماشاگران بیشتری برایشان فراهم کنیم، میگوید: من بیش از۳۰ سال سابقه فعالیت و کار هنری در برزیل دارم. هم فیلم بازی کرد و هم کارگردانی. حتی کار فیلمنامهنویسی هم انجام دادهام؛ اما برای سالها این فعالیتها فقط توسط تماشاگران داخلی و حداکثر درکشورهای همسایه دیده وارزیابی میشد.حالا این فرصت فراهم شده تا دامنه فعالیتمان را گسترش داده و مخاطبان بیشتری را دعوت به تماشای کارهایمان کنیم. این مخاطبان تازه در عینحال به ما هنرمندان لاتینتبار کمک میکنند تا تحقیقاتمان را افزایش داده و بهدنبال پیدا کردن سوژهها و داستانهای تازه باشیم و بتوانیم هم آنها و هم مخاطبان داخلی خودمان را راضی و خشنود نگه داریم. وی درخصوص ترجیح شخصیاش در انتخاب سینما و تلویزیون میگوید: مهمترین نکته در کار در هر دو رشته این است تا داستانهایی جذاب و سرگرمکننده که پیامی مثبت در دل خود دارند تعریف کرده و به تصویر بکشیم. زمانی که هدف ما از فعالیت هنری این باشد، دیگر نوع رسانه اهمیتی ندارد. هر اثری که بهدنبال چنین چیزی باشد، من را جذب خود میکند.به همین دلیل در آینده در هر دو رشته فعالیت میکنم و داستانهای جذاب و سرگرمکننده با محتوا را در هر دو رسانه تلویزیون و سینما تعریف خواهم کرد. البته یک نقلقول عمومی وجود دارد که میگوید تلویزیون مخاطب بیشتری دارد. به این ترتیب، کار در یک سریال تلویزیونی میتواند بیننده بیشتری برایم فراهم کند و من از چنین چیزی استقبال میکنم.