نگاهی به مجموعه‌ شعر «سی‌سال بعد‌» اثر عاطفه جوشقانیان

شاعری میان پروینِ پند و فروغِ جنون

سی‌سال بعد از همه دنیا سری هنوز/ از من چه عاشقانه تو دل می‌بری هنوز مجموعه‌ شعر «سی‌سال بعد» دومین اثر عاطفه جوشقانیان است که توسط انتشارات سوره‌مهر در سال ۱۴۰۴ به چاپ رسیده. سی‌سال بعد دربرگیرنده ۳۷ غزل و ۱۹ رباعی است که همراه با مقدمه استاد محمدعلی مجاهدی منتشر شده. این مجموعه پیش از چاپ به‌عنوان اثر برگزیده سیزدهمین جشنواره‌ شعر و داستان انقلاب انتخاب شده بود.
سی‌سال بعد از همه دنیا سری هنوز/ از من چه عاشقانه تو دل می‌بری هنوز مجموعه‌ شعر «سی‌سال بعد» دومین اثر عاطفه جوشقانیان است که توسط انتشارات سوره‌مهر در سال ۱۴۰۴ به چاپ رسیده. سی‌سال بعد دربرگیرنده ۳۷ غزل و ۱۹ رباعی است که همراه با مقدمه استاد محمدعلی مجاهدی منتشر شده. این مجموعه پیش از چاپ به‌عنوان اثر برگزیده سیزدهمین جشنواره‌ شعر و داستان انقلاب انتخاب شده بود.
کد خبر: ۱۵۳۲۴۹۸
نویسنده سیدمحمدحسین آل‌مجتبی - منتقد
 
سی‌سال بعد از همه دنیا سری هنوز/ از من چه عاشقانه تو دل می‌بری هنوز مجموعه‌ شعر «سی‌سال بعد»دومین اثر عاطفه جوشقانیان است که توسط انتشارات سوره‌مهر درسال۱۴۰۴ به چاپ رسیده. سی‌سال بعد دربرگیرنده۳۷غزل و ۱۹رباعی است که همراه با مقدمه استاد محمدعلی مجاهدی منتشر شده. این مجموعه پیش از چاپ به‌عنوان اثر برگزیده سیزدهمین جشنواره‌ شعر و داستان انقلاب انتخاب شده بود.
   
پیشی گرفت تراز ادبی
سی‌سال بعد با فاصله‌ دو سال از کتاب اول جوشقانیان (صبح تازه‌دم- شهرستان ادب ۱۴۰۲) منتشر شده اما تراز ادبی آن به شکل ملموسی از اثر نخست پیشی گرفته و سطح تغزل اشعار ارتقا یافته است.برای نمونه در غزل لحظه دلگرم و در مصراع (با پنجره‌ها اخت شو اخمی بگشایند) شاعر ضمن استفاده از واژه کمتر مستعمل «اُخت» و ساختن جناس ناقص با اخم، گشوده شدن اخم پنجره‌ها را استعاره از باز شدن آن گرفته که البته روشن است واژه‌ پنجره نیز دارای کارکرد استعاری است. همین یک مصراع به تنهایی نشان می‌دهد شاعر به درجه‌ای از پختگی رسیده که کلمات را تحت فرمان خود درآورده است. دقیقا به‌مثابه مکانیکی که در استفاده از آچار و پیچ‌گوشتی‌اش به حدی از مهارت رسیده که برای انتخاب آن زمانی صرف نمی‌کند و به محض اراده از ابزار لازم استفاده می‌کند. به چنین مکانیکی اصطلاحا «اوستا» گفته می‌شود.
ابیات این‌چنینی در مجموعه فراوان است اما (در به در شدن پنجره)، (شبیخون زدن به شب)، (لنگ بیل و کلنگ بودن روستا) نمونه‌های دیگری است که نشان می‌دهد شاعر در کار خودش از تجربه و تبحر لازم برخوردار است.
   
مهم‌ این‌که شاعر بلد باشد چه بگوید
در عرصه شعر، یادگیری وزن و قافیه، گام‌های اول است اما استفاده از آرایه‌ها و صور خیال پایان کار شاعری نیست، نهایتا و در خوشبینانه‌ترین حالت ۳۰درصد از مسیر تولید شعر خوب هستند که البته عبور از این گردنه کاری است بسیار مشکل و برای عموم شاعران مسیری حدود ده دوازده‌ساله لازم است تا از آن عبور کنند. اما مهم‌تر از این که شاعر بلد باشد چگونه بگوید، این است که شاعر چه بگوید.سی‌سال بعد، از حیث محتوایی یک مجموعه غنی به حساب می‌آید. شاعر ضمن آن‌که برای معشوق، برای فرزند، برای پدر شعر می‌گوید و ضمن آن‌که برای بزرگان انقلاب می‌سراید، سراغ مضامین توحیدی، عرفانی و آیینی نیز می‌رود و تقریبا از پس آن به‌خوبی برمی‌آید. مثلا در یکی از اشعار توحیدی کتاب می‌خوانیم که (حتی همین نان حلال همسرم را/ هر شب خودت در سفره ما می‌گذاری). همین بیت به نظر ساده، معارفی والا و جلوه‌هایی عمیق از مبحث توحید را ترسیم می‌کند. به‌عبارتی ساعت‌ها درس و بحث متألهین را در یک جمله‌ زنانه و عام‌فهم خلاصه کرده که البته تکرار ابیاتی از این دست نشان‌دهنده این است که چنین ابیاتی اتفاقی ساخته نشده‌اند.
   
اشعاری در میانه‌ محور
در کهکشان شعر بانوان، ما دو‌شاعر داریم که فوق‌ستاره‌اند و به نوعی شاخص محسوب می‌شوند. اولی اختر چرخ ادب بانو پروین که شاعر مواعظ و پند و اندرز است و دومی چشم و چراغ ادبیات معاصر بانو فروغ که شاعر شوریدگی و عشق و جنون است. اگر یکی را ستاره مشرق و یکی را ستاره‌ مغرب درنظر بگیریم، اشعار عاطفه جوشقانیان در میانه‌ محور قرار می‌گیرد. یعنی نه مثل اشعار پروین محض در پند و نصیحت است، آن‌قدر که رنگ و بوی زمختی بگیرد و شعر حالتی مردانه پیدا کند و نه مثل اشعار فروغ غرق در معاشقه و شوریدگی و جنون (خاصه در سه مجموعه‌ ابتدایی فروغ). بعد از ذکر این نکته‌ ضروری که توصیفات ما از شعر فروغ و پروین در این مجال، سطحی و ظاهری است و اعتراف به این که شعر هر دو دارای عمق و کنه بیشتری است، به این می‌رسیم که شعر جوشقانیان جبهه‌ سومی در ادبیات زنان باز می‌کند. یعنی همزمان که عاطفه و شوق زندگی و عشق در آن جاری و ساری است، از اندیشه غافل نمی‌شود و همان‌قدر که شعر شوریدگی دارد، از شعور نمی‌ماند. ما در سی‌سال بعد نه صرفا با یک واعظ مواجهیم، نه با یک دخترک سر به هوای عاشق که اگر بخواهیم با کمی اغماض و به دور از دقت علمی نامی مناسب برای این طیف اشعار بگذاریم شاید بتوان گفت اشعار سی‌سال بعد مادرانه است.
   
ردپای عجله‌ شاعر
البته نباید از این نکته هم چشم‌پوشی کرد که در عمده‌ اشعار ردپای عجله‌ شاعر برای به اتمام رساندن شعر کاملا مشهود است. یعنی بیشتر اشعار به‌رغم داشتن ایده‌ فوق‌العاده و شروع خوب (مثل غزل‌های سی‌سال بعد و هفت‌سنگ)، در ادامه با افت و نزول مواجه می‌شود. مثلا در غزل زخم آسمان که از اشعار ارزشمند مجموعه است، بیت‌های (در چشم مادر سکه سکه برق شادی‌ست/ آورده همراه خودش ذوقی عیان را) و (زنجیر عقد خواهرم زیباست، دریاست/ از گردنش برداشت باری بی‌کران را) و (شاید همین، یک روز دستم را بگیرد/ وا می‌کنم از دست‌ خود، شوقی گران را) را می‌خوانیم که تقریبا مصراع اول هر سه بیت انتظار خواننده را از شعر بالا می‌برد اما وقتی به مصراع دوم می‌رسیم که مصراع ذوالقافیه است و محل اصلی شگفتانه‌ شاعر است، خواننده اقناع نمی‌شود و دست‌خالی به بیت بعدی می‌رود. معلوم است شاعر تلاش خود را کرده اما نه آن‌قدر که ترکیب‌های ذوقی عیان و باری بی‌کران و شوقی گران را دلچسب کند.
این عجله گاهی نیز در بیان محتوا خودش را نشان می‌دهد. مثلا شاعر در غزل لیلی‌ام هنوز می‌گوید (باید برای خاک خود آرش بپرورم/هرگز مباد قامت این سرزمین کمان...)این بیت هم شاعرانه است،هم تلمیح خوبی به کهن‌الگوی آرش کمان‌گیر دارد و نشان می‌دهد شاعر زبردست است. اماهمین شاعر درجای دیگراین غزل می‌گوید(رودابه، نیم‌تاجم و پروین و آسیه/ دنیا پر از من است، جهان را بیا بخوان) و بعد با استفاده از ستاره، مخاطب را به پاورقی ارجاع می‌دهد که در آن بگوید اشاره‌اش به بانو نیم‌تاج است که فلان و بهمان بوده. در صورتی‌که شاعر می‌توانست با صرف اندکی وقت بیشتر به جای یک بیت، چهار‌بیت گفته و این چهار بانو را شاعرانه به مامعرفی کندودلیل انتخاب نام‌شان در شعر را برای ما بگوید.

بزرگ‌ترین چالش یک شاعر
در این فرصت کوتاه از دو مرحله‌ شعر «چگونه گفتن» و «چه گفتن» سخن گفتیم اما به نظر می‌رسد مهم‌ترین مرحله از شاعری این است که شاعر «بگوید». به این معنا که شاعر دریکی دومجموعه‌ شعری به اتمام نرسدوهمچنان انگیزه و توان شعر گفتن را داشته باشد. شاید برای کسی که از این عرصه دور است یا حتی در میانه‌ این عرصه است، این نکته چندان قابل فهم نباشد اما حقیقت این است که بزرگ‌ترین چالشی که یک شاعر(و در چشم‌اندازی وسیع‌تر هنرمند) با آن مواجه است، همین است که آن‌قدر روحش را با عالم والا مرتبط کرده باشد و آن‌قدر در معارف و حقایق غرق باشد که بعد از چاپ اولین و دومین مجموعه‌اش و بعد از مراسمات معمول رونمایی و نقد و چهار تا تعریف و تمجید و موفقیت احتمالی، همچنان بتواند خالق اثر باشد و مثل انبوه شاعران و هنرمندان خوش‌استعداد به پایان زودهنگام نرسد. دو مرحله‌ی اول شاعری را در شعر خانم جوشقانیان بررسی کردیم ولی برای بحث در مورد مرحله‌ سوم، باید به انتظار مجموعه‌های بعدی این شاعر جوان باشیم.
newsQrCode
برچسب ها: کتاب
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سه‌گانه فرصت در آسیای مرکزی

سفیر کشورمان در عشق‌آباد در گفت‌وگو با «جام‌‌جم» ابعاد مختلف سفر رئیس‌جمهور به ترکمنستان و قزاقستان را تشریح کرد

سه‌گانه فرصت در آسیای مرکزی

رویش زندگی از دل مرگ

همزمان با موافقت معاون رئیس‌جمهور با اهدای عضو ۲ فرزندش،در گفت‌وگو با دکتر امید قبادی، نایب‌رئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان، چالش‌های این حوزه را بررسی کردیم

رویش زندگی از دل مرگ

نیازمندی ها