«بلندی‌های بادگیر» اثر امیلی برونته

بیانیه انتقام

بلندی‌های بادگیر، تنها رمان منتشر‌شده از امیلی برونته(۱۸۴۷) یکی ازبرجسته‌ترین وبحث‌برانگیزترین آثارادبیات کلاسیک جهان است که مرز ژانرهای رمانتیک و گوتیک را در‌هم می‌شکند. این رمان، برخلاف آثار معاصر خود (مانند رمان‌های جین آستین)، به‌جای تمرکز بر نظم اجتماعی و عقلانیت،به بررسی طبیعت خشن و جنون‌آمیزعشق،انتقام، و جبر جغرافیایی می‌پردازد.
بلندی‌های بادگیر، تنها رمان منتشر‌شده از امیلی برونته(۱۸۴۷) یکی ازبرجسته‌ترین وبحث‌برانگیزترین آثارادبیات کلاسیک جهان است که مرز ژانرهای رمانتیک و گوتیک را در‌هم می‌شکند. این رمان، برخلاف آثار معاصر خود (مانند رمان‌های جین آستین)، به‌جای تمرکز بر نظم اجتماعی و عقلانیت،به بررسی طبیعت خشن و جنون‌آمیزعشق،انتقام، و جبر جغرافیایی می‌پردازد.
کد خبر: ۱۵۳۳۹۲۰
 
داستان بلندی‌های بادگیر، در مناطق دورافتاده و بادگیر یورک‌شایر انگلستان، حول محور دو عمارت اصلی روایت می‌شود؛ «بلندی‌های بادگیر» نماد خشم و طبیعت وحشی و «تراش‌کراس گرنج» نماد تمدن و طبقه اجتماعی. روایت اصلی از زبان مستاجر جدید تراش‌کراس گرنج، آقای لاک‌وود و خدمتکار قدیمی خانه، نلی دین، برای خواننده بازگو می‌شود.
هسته اصلی داستان، ورود مرموز پسرکی کولی‌تبار و یتیم به‌نام هیت‌کلیف به عمارت بلندی‌های بادگیر است. آقای ارنشاو (پدر خانواده) او را به فرزندی می‌پذیرد. هیت‌کلیف و کاترین ارنشاو (دختر خانواده) پیوندی عمیق، خشن، و غیرقابل تعریف برقرار می‌کنند که فراتر از عشق معمول است؛ آنها یک روح در دو جسم تلقی می‌شوند. 
اما با مرگ آقای ارنشاو، هیندلی (پسر خانواده) که از هیت‌کلیف متنفر است، او را به سطح یک کارگر تنزل می‌دهد. در همین حین، کاترین به‌دلیل جاه‌طلبی اجتماعی و تمایل به زندگی راحت،تصمیم می‌گیرد با ادگار لینتون، نجیب‌زاده ثروتمند تراش‌کراس گرنج، ازدواج کند. کاترین در جمله‌ای معروف می‌گوید:«من با ادگار ازدواج می‌کنم تا ثروت او را بالا ببرم... اما من خودم هیت‌کلیف هستم!» هیت‌کلیف که مکالمه آنها را شنیده و بخش مرتبط با تمایل کاترین به ثروت را غلط تعبیر کرده است، شبانه فرار می‌کند. پس از سه سال غیبت، هیت‌کلیف با ثروت و ظاهر یک نجیب‌زاده بازمی‌گردد. اما هدف او عشق نیست، بلکه انتقام است. او با سه شیوه اصلی انتقام می‌گیرد؛ ابتدا با قمار، ملک بلندی‌های بادگیر را از هیندلی می‌گیرد و پسرش، هرتون ارنشاو، را به جایگاهی پست‌تر از یک خدمتکار تنزل می‌دهد. سپس برای آزار ادگار، با خواهر او، ایزابلا، ازدواج می‌کند و زندگی او را به جهنمی تبدیل می‌سازد. در نهایت،‌ کاترین که بین عشق سوزان هیت‌کلیف و زندگی آرام ادگار گرفتار شده، دچار جنون و بیماری می‌شود و هنگام به‌دنیا آوردن دخترش (کتی لینتون) می‌میرد. 
هیت‌کلیف، انتقامش را در نسل دوم و سوم ادامه می‌دهد. او تلاش می‌کند تا دختر کاترین (کتی لینتون) را مجبور کند با پسر بیمار خودش (لینتون هیت‌کلیف) ازدواج کند تا بتواند تراش‌کراس گرنج را نیز تصاحب کند. پس از مرگ لینتون و ادگار، هیت‌کلیف مالک هر دو عمارت می‌شود. اما در نهایت، نسل جدید (کتی لینتون و هرتون ارنشاو) که هر‌دو فرزندان قربانیان او هستند، در کنار یکدیگر رشد می‌کنند. هرتون علیرغم تنزل، ذاتا شبیه کاترین است. هیت‌کلیف که شاهد عشق میان این‌دو است و حضور کتی برایش یادآورکاترین فقید می‌شود،رفته‌رفته از انتقام دست می‌کشد،دچار جنون می‌شودودرنهایت در اتاق کاترین، با آرزوی پیوستن به روح او، می‌میرد.داستان با ازدواج کتی وهرتون وبازگشت آرامش به منطقه پایان می‌یابد. 
رمان بلندی‌های بادگیر در زمان انتشار خود شوکه‌کننده بود، اما به یکی از ماندگارترین آثار ادبیات جهان تبدیل شد. مهم‌ترین وجه تمایز رمان، تعریف هیت‌کلیف و کاترین از عشق است. این عشق نه یک احساس رمانتیک و لطیف، بلکه یک نیروی طبیعی و عنصری ویرانگر است. کاترین می‌گوید: «من هیت‌کلیفم!» این جمله نشان می‌دهد که عشق آن‌ها، نه تملک بلکه همذات‌پنداری وجودی است.امیلی برونته نشان می‌دهدکه این نوع عشق، در برابر قوانین و ساختارهای اجتماعی (مانند طبقه و ثروت) قرار می‌گیردوبه‌دلیل ناکامی در تلفیق با واقعیت،تبدیل به خشونت،جنون وانتقام می‌شود. رمان به‌شدت طبقه اجتماعی را نقد می‌کند. کاترین برای «نجات» و «بهبودموقعیت اجتماعی» خود،عشق حقیقی وطبیعی‌اش (هیت‌کلیف) را قربانی طبقه ثروتمند و بافرهنگ(ادگار لینتون) می‌کند.این تصمیم،آتش انتقام هیت‌کلیف را شعله‌ور می‌سازد. برونته نشان می‌دهد که چطور ساختارهای اجتماعی، می‌توانند روح انسان‌ها را فاسد کرده ومسیر طبیعی زندگی را منحرف سازند.
او با استفاده از تکنیک «قصه‌گویی در قاب» پیچیدگی خاصی به داستان داده است. رمان از زبان دو راوی (لاک‌وود و نلی دین)ودرزمان‌های متفاوت روایت می‌شود.راوی بیرونی،طبقه بالا،و ناآگاه است که داستان راازبیرون و با تعجب می‌نگرد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها