تحولات منطقه، بهویژه آنچه در لبنان و فلسطین رخ داده، بهروشنی نشان میدهد تنها عامل بازدارنده در برابر تجاوز و توسعهطلبی، قدرت دفاعی است. در جمهوری اسلامی ایران، نهتنها هیچ مقام مسئولی بلکه هیچ فردی حق ندارد درباره منافع ملی، دفاع ملی و حاکمیت کشور مذاکره یا معامله کند. تجربه تاریخی ثابت کرده واگذاری حتی بخشی از این مؤلفهها، هزینههای جبرانناپذیری به دنبال دارد.
منطق سیاسی و امنیتی جهان نیز روشن است؛ هیچ کشور عاقلی سلاح و ابزار دفاعی خود را تحویل نمیدهد و سپس با دست خالی منتظر تصمیم دشمن نمیماند. سرنوشت ملتهای بیدفاع بهخوبی گواه این واقعیت است که بدون قدرت بازدارندگی، حتی زندگی عادی نیز تضمینشده نیست. در مقابل، کشوری که از توان دفاعی برخوردار است، میتواند امنیت، ثبات و نقشآفرینی منطقهای خود را حفظ کند.
فشارها علیه ایران، گامبهگام و با تغییر بهانهها ادامه یافته است؛ اما ایران هرگز اجازه نخواهد داد درباره توان موشکیاش مذاکره شود. موشکها بخشی جداییناپذیر از امنیت و حاکمیت ملی کشورند و هیچ قدرتی در جهان امنیت خود را در معرض دید و داوری دیگران قرار نمیدهد.
تجربه ۴۰ سال گذشته نشان میدهد هر بار بحث مذاکره موشکی مطرح شده، در ادامه با فشارهای سیاسی، حقوق بشری و ایجاد ناآرامی همراه بوده است. مسأله اصلی نه نگرانی از موشک بلکه مخالفت با استقلال و پیشرفت ایران و امکان الگوگیری ملتهایی است که به دنبال کسب استقلال دفاعی هستند. همانگونه که در جنگ تحمیلی و حتی جنگ ۱۲ روزه اخیر مشخص شد، توان موشکی عامل اصلی حفظ امنیت کشور بوده است.
توان دفاعی و موشکی ایران کاملا مشروع، متعارف و مطابق قواعد بینالمللی است. حتی در حوزه هستهای نیز بیشترین همکاریها انجام شد اما نتیجه آن تحریم دارو، غذا و فناوریهای صلحآمیز بود. این تجربه بهروشنی نشان میدهد مسأله اصلی غرب، نه برنامه هستهای است و نه موشکی بلکه استقلال و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است؛ اقتداری که امروز بیش از هر زمان دیگری بر پایه توان دفاعی کشور استوار شده است.