پاسخ روانی به زخم‌های حل نشده

خشونت و افراطی‌گری، بیش از آن‌که یک انتخاب آگاهانه باشند، پاسخی روانی به زخم‌های حل‌نشده‌اند. انسانی که بارها احساس طردشدن، بی‌عدالتی یا نادیده‌ گرفته‌شدن را تجربه کرده، اگر مهارت شناخت و بیان هیجان‌هایش را نیاموخته باشد، به‌تدریج خشم خود را به شکل رفتارهای تند و افراطی بروز می‌دهد.
خشونت و افراطی‌گری، بیش از آن‌که یک انتخاب آگاهانه باشند، پاسخی روانی به زخم‌های حل‌نشده‌اند. انسانی که بارها احساس طردشدن، بی‌عدالتی یا نادیده‌ گرفته‌شدن را تجربه کرده، اگر مهارت شناخت و بیان هیجان‌هایش را نیاموخته باشد، به‌تدریج خشم خود را به شکل رفتارهای تند و افراطی بروز می‌دهد.
کد خبر: ۱۵۳۵۷۳۱
نویسنده سرهنگ علی بصیری - معاون فرهنگی اجتماعی انتظامی استان سمنان
 
در این مسیر، ذهن برای کاهش اضطراب، دنیا را به دو قطب «ماوآنها» تقسیم می‌کند و همین نگاه دوگانه، زمینه‌ساز خشونت می‌شود. از منظر روان‌شناسی، افراطی‌گری اغلب با تفکر مطلق‌گرا، ناتوانی در تحمل ابهام و ضعف در تنظیم هیجان همراه است. چنین فردی به‌جای گفت‌وگو، به حذف متوسل می‌شود؛ به‌جای شنیدن، فریاد می‌زند و به‌جای همدلی، دشمن‌سازی می‌کند. این فرآیند، نه‌فقط به دیگران آسیب می‌زند، بلکه خود فرد را نیز در چرخه‌ای ازاضطراب، خشم و انزوا گرفتار می‌کند. مبارزه با خشونت، صرفا با ابزارهای بازدارنده و برخوردهای قهری به نتیجه پایدار نمی‌رسد. 
پیشگیری واقعی، از آموزش مهارت‌های روانی آغاز می‌شود: آموزش گفت‌وگوی سالم، پرورش همدلی، تقویت تفکر انتقادی، افزایش تاب‌آوری و یادگیری راه‌های سالم ابراز خشم. هرچه افراد جامعه توانمندتر در شناخت و تنظیم هیجان‌های خود باشند، احتمال بروز رفتارهای خشونت‌آمیز و افراطی به‌طور معناداری کاهش می‌یابد.خشونت‌ستیزی، فقط یک شعار نیست؛ مسئولیتی روانی و اجتماعی است که از خانواده آغاز می‌شود، در مدرسه تقویت شود و در فرهنگ عمومی نهادینه می‌گردد. ذهن‌های سالم، امن‌ترین دیوارهای یک جامعه‌اند.
newsQrCode
برچسب ها: خشونت
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها