راهبرد دیرینه نرم‌افزار استعمار در تاریخ سیاسی ایران

از مهم‌ترین موضوعات و درعین‌حال پیچیده‌ترین مسائل در سرنوشت ملل و به‌خصوص کشورهای غرب‌آسیا، شناخت استعمار خارجی است؛ اما چرا این مؤلفه، مهم‌ترین است؟ 
از مهم‌ترین موضوعات و درعین‌حال پیچیده‌ترین مسائل در سرنوشت ملل و به‌خصوص کشورهای غرب‌آسیا، شناخت استعمار خارجی است؛ اما چرا این مؤلفه، مهم‌ترین است؟ 
کد خبر: ۱۵۳۶۲۱۱
نویسنده دکتر موسی نجفی-استاد دانشگاه و پژوهشگر

چون تقریبا این عامل ( استعمار) در تمامی شئون زندگی مردم دخالت و تاثیر داشته و دارد. و چرا پیچیده است؟ از آنجا که استعمار ماهیت پلید و مخرب خود را پنهان می‌سازد، می‌کوشد با بهره‌گیری از ابزارهای تبلیغ، علم، هنر، سیاست، اقتصاد و فرهنگ، چهره‌ای وارونه و همسو با منافع خویش در دیدگاه ما ترسیم کند. استعمار هم مثل مقوله قدرت به دو بخش سخت‌افزار و نرم‌افزار قابل تفکیک است. ضمن توجه به (ترفند) در پوشش میش درآمدن گرگی مثل ترامپ (البته با عرض معذرت از گرگ‌های جنگل) برای شناخت شگردهایی که بخشی از استعمار نرم به کار می‌بندد، سری به تاریخ می‌زنیم.

شکستن معیار قبح سیاسی

یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ ایران علیه قدرت و نفوذ استعمار غربی، قیام تحریم تنباکوست که براثر آن هیمنه بریتانیا با حکم آیت‌الله میرزاحسن شیرازی شکست و تحقیری سخت را به انگلیس تحمیل کرد. اما این راهبرد تاریخی بیداری اسلامی در مقابله با غرب 15سال بعد در مشروطه با ترور شخصیتها و خط فکری به‌جامانده از قیام تنباکو مورد انتقام واقع شد و سفارت انگلیس، مزورانه، محل تظلم‌خواهی از نهضت مردم شد و عجبا که هم در آن زمان و هم در ازمنه بعدی مورخین خاص ابتدا «قبح» این کار را ریختند و سپس، استعمارگران به‌عنوان یکی از راه‌های نفوذ از آن استفاده کردند.

زشت نشمردن بست‌نشینی در سفارت خارجی نه آغاز دعوا بود و نه پایان ماجرا، چراکه در ادامه، زنجیره‌ای از عادات و فرهنگ‌های نامطلوب را به همراه خود آورد که استحاله‌کننده هویت ملی بودند.

 مثال‌های زیادی را در این مورد می‌توان برشمرد؛ مثل رجال وابسته به خارج، روحیات و سبک زندگی وابسته، شهرنشینی خاص و طرز لباس‌پوشیدن و ظاهر شبیه خارج، استفاده‌کردن از واردات خارجی و امتیازدادن به کالاهای خارج و البته از دیگرسو بی‌مقدار شمردن تولیدات داخل و دهها نکته ریز و درشت. اگر بخواهیم معدل این نکات را خلاصه کنیم باید بگوییم که این کوره‌راه‌ها یا حتی راه‌ها، کم‌کم به شاهراه نفوذ و وابستگی مبدل شد و زمانی که ملت چشم باز کردند تازه دیدند که همه چیزشان را باخته‌اند.

 

مذاکره‌چی‌های خودی‌کُش

شاید برای همین هم باشد که علمای بزرگ و رجال اصیل و بابصیرت ما وقتی بحث پناه‌بردن و بست‌نشستن در مراکز سیاسی اجنبی می‌شد اینگونه عصبانی شده و مثل شهید آیت‌الله حاجی شیخ‌فضل‌الله نوری در واکنش به پیشنهاد رفتن به سفارت اجنبی برای در امان ماندن از شر افراطیون مشروطه چنین می‌گوید: من هرگز زیر بیرق کفر نمی‌روم.

از طرف سفارت دولت عثمانی پیغام آوردند که ما پرچم آن دولت را بیاوریم و در بالای بام منزل شما نصب کنیم که در این صورت با حمایت آن دولت، از خطر مصون خواهید ماند.

شیخ در جواب فرمود: من زیر پرچم ولایت امیر مؤمنان(ع) زندگی کرده‌ام و هرگز زیر پرچم غیر امیرالمؤمنین نمی‌روم.

 پیشنهاد پرچم دولت روس یا هلند شد که بر فراز بام خانه شیخ نصب شود.

شیخ‌فضل‌الله در جواب فرمود: «من محاسنم را در اسلام سفید کرده‌ام و هرگز زیر پرچم کفر نمی‌روم.

 ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا؛ خداوند هرگز راهی برای تسلط کفار بر مسلمانان قرار نداده است. من راضی هستم که صد مرتبه کشته شوم و زنده گردم و مسلمانان و ایرانیان مرا مثله (قطعه‌قطعه) کنند، ولی به کفار پناهنده نمی‌شوم.»

در جای دیگری از تاریخ می‌خوانیم وقتی گروهی برای تظلم‌خواهی به کنسولگری روس در اصفهان پناهنده شدند، مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا نورالله اصفهانی، رهبر مشروطه‌خواهان اصفهان در انجمن ملی اصفهان طی سخنانی می‌گوید: «رفتن این چند نفر بی‌شرف و بی‌غیرت [حتی] به حمام مسلمین اشکال دارد.»

کاش مردم و مدیران کشور ما و به‌خصوص جوانان با عبرت‌گرفتن از تاریخ، عمق این سخن رهبری را درک کنند که: جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند.

newsQrCode
برچسب ها: تاریخ
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها