دانشجویان در هر کشوری دو وظیفه مهم و اساسی برعهده دارند. نخست آنکه از آموختهها، پژوهشها و دستاوردهای علمی کشور محل تحصیل خود اندوختههایی فراهم کنند تا در آینده بتوانند آن را به سرزمین مادری منتقل کرده و در خدمت پیشرفت کشور قرار دهند. دوم آنکه در کشور محل اقامت، نقش مدافع، سخنگو و نماینده مردم، نظام، فرهنگ، اقتصاد و مکتب خود را ایفا کنند. به بیان دیگر، دانشجو در خارج از کشور یک عنصر تبلیغی، ارشادی و دفاعی محسوب میشود. این دو مسئولیت، مسئولیتهایی سنگین و تعیینکنندهاند و ایجاب میکند دانشجویان پیش از اعزام، در این زمینهها بهطور کامل توجیه شوند. برخی کشورها در این عرصه بسیار موفق عمل کردهاند و با آموزش هدفمند دانشجویان خود توانستهاند هم در دفاع از منافع ملی و هم در سازندگی کشور، از ظرفیت دانشآموختگان خارج از کشور بیشترین بهره را ببرند. در همین چارچوب، طی سه دهه گذشته مقام معظم رهبری بارها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور سخن گفته و این دو رسالت مهم را به آنان یادآوری کردهاند. در این نگاه، دانشجویان بخشی از مدافعان و مبلغان ایران در خارج از کشور بهشمار میآیند. این پیام همچنین در آستانه نهم دی صادر شده است؛ روزی ویژه و ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی. نهم دی روزی است که ملت ایران در برابر یک توطئه بسیار پیچیده ایستاد و با حضور پررنگ و شعارهای روشنگر خود، بسیاری از ابهامات را برطرف کرد. از این رو هر سال در دی ماه، تبیین، دفاع و تبلیغ ارزشها و مواضع نظام اسلامی_ چه در داخل و چه در خارج از کشور_ ضرورتی انکارناپذیر است. در داخل، رسانهها، سازمانها و جریانهای مختلف این وظیفه را برعهده دارند و در خارج از کشور، دانشجویان باید در حد توان خود این رسالت را بهویژه در مناسبت نهم دی انجام دهند؛ حتی با بهرهگیری هوشمندانه از رسانهها و ظرفیتهای کشور محل تحصیل. نکته مهم دیگری که در پیام رهبری برجسته شده، تأکید بر نیروی درونی و نقشآفرین اتحاد سه عنصر «ایمان، اتحاد و اعتماد به نفس» است. اساس پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن تا امروز، مرهون همین پیوند عمیق بوده است. دشمن نیز دقیقا بر شکستن همین اتحاد متمرکز است.این مسأله هم برای رسانههای داخلی و هم برای دانشجویان خارج از کشور باید بهعنوان یک محور اساسی مورد توجه قرار گیرد. دشمن هیچگاه صریحا اعلام نمیکند که قصد سلطه بر ملت ایران را دارد بلکه همواره با بهانههای مختلف وارد میشود. یکی از این بهانهها، موضوع حقوق بشر بود که سالها با تبلیغات گسترده علیه جمهوری اسلامی دنبال شد اما با توجه به عملکرد خود مدعیان حقوق بشر، بهویژه در سالهای اخیر این ادعا کارایی خود را از دست داد. پس از آن بهانه «هستهای» مطرح شد؛ ادعایی که حدود ۲۰سال است دنبال میشود و کاملا جنبه بهانهجویی دارد. این در حالی است که کشورهای متعددی دارای سلاح هستهای هستند و در همین منطقه، رژیم صهیونیستی با داشتن تعداد زیادی بمب اتمی حتی عضو معاهده NPT هم نیست اما هیچ فشاری متوجه آن نمیشود. در مقابل، علیرغم تصریح مستند رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم حرکت ایران بهسمت ساخت سلاح هستهای، تمام فشارها بر جمهوری اسلامی متمرکز شده است. پس از ناکامی در این عرصه، موضوع توان موشکی ایران بهانه جدید شد؛ بهویژه بعد از آنکه در جنگ اخیر، قدرت موشکی ایران توانست هیمنه تبلیغاتی و افسانهای رژیم صهیونیستی را در هم بشکند و دشمن را به التماس برای آتشبس بکشاند. اکنون نیز خواستههایی مانند توقف برنامه موشکی و عدم نقشآفرینی ایران در منطقه مطرح میشود؛ بهانههایی که همگی برای توجیه سیاستهای سلطهجویانه و جنایتهای مستمر قدرتهای بزرگ است. این واقعیتها نشان میدهد مسأله اصلی، نه هستهای است و نه موشکی بلکه مقاومت ملت ایران در برابر نظم تحکمی و سلطهجویانه جهانی است.