رئیس مرکز تحقیقات صدا و سیما در حاشیه این بازدید گفت: ما از طریق نظرسنجی، میزان مخاطب و رضایت آنها را میسنجیم. در حال حاضر، برنامهای از سوی سازمان ارائه و فهرستی مشخص شده که براساس آن، برنامههای فاقد مخاطب باید تعیین تکلیف شوند. برای مثال، برنامههایی که تنها ۵ درصد مخاطب دارند، در جامعه ایران عدد کمی محسوب نمیشوند و همین میزان میتواند چندین میلیون نفررادربرگیرد؛ اما سازمان ابلاغ کرده برنامهای که مخاطب پایینی دارد، باید از کنداکتور حذف و برنامه جایگزین برای آن پیشبینی شود. به برنامهسازان یک یا دو ماه فرصت داده میشود ودر صورت عدم استقبال مخاطب، آن برنامه باید کنار گذاشته شود.
شاکرینژاد بیان کرد: در مورد برنامههایی مانند «پاورقی»، این برنامه حدود ۲۰ درصد مخاطب دارد که معادل تقریبا ۱۲ تا ۱۵ میلیون نفر است؛ حال اگر کسی از این برنامه خوشش نمیآید، میتواند برنامه دیگری را تماشا کند. در مورد شبکههایی مانند شبکه چهار که شبکه نخبگانی محسوب میشود، سیاست متفاوتی وجود دارد. ما معتقدیم اگر مخاطب یک برنامه در شبکه چهار از ۱۰ درصد فراتر رود، آن برنامه به خطا رفته است؛ زیرا مخاطب این شبکه عموم مردم نیستند بلکه طیف خاصی از نخبگان هستند و نباید مخاطب آن از حد مشخصی فراتر رود. سازمان در حال حاضر رضایت مخاطبان را میسنجد. طبق لیست سازمان، برنامههایی با ۵درصد مخاطب(مشابه آماربیبیسی در ایران که شامل میلیونها نفر میشود) باید جایگزین شوند.اگر برنامهای در بازه زمانی یکماهه نتواند مخاطب راجذب کند، حذف خواهد شد. تعریف جالبی وجود دارد که اگر برنامهای (حتی ۱۵دقیقه درهفته) باعث دلزدگی مخاطب از صداوسیما شود، باید کنار برود.
رئیس مرکز تحقیقات گفت: در مورد آقای فردوسیپور هم باید بگویم زمانی که آقای دکتر جبلی با وی جلسه داشتند، او در تمام مدتی که در آنتن حضور نداشت، کارمند و حقوقبگیر سازمان بود و به عنوان تهیهکننده فعالیت میکرد و در حال حاضر نیز بازنشسته صداوسیماست.
شاید درصد کمی از مردم بدانند که آقای فردوسیپور حتی در زمان عدم حضوردر برنامه نود، به دلیل وضعیت استخدامی، از سازمان حقوق دریافت میکرد. مدیریت سازمان با این تعداد پرسنل و بودجههای موجود، مانند سریال «سلمان» که بودجه سالانه کلانی میطلبد، شبیه به یک معجزه است.وی بیان کرد: در مقایسه بودجهها، بیبیسی با بودجهای بسیار بالا، پرمخاطبترین برنامهاش ۵درصد مخاطب دارد اما صداوسیما با بودجه ۳۵ همت در جامعهای با جمعیت بالاتر فعالیت میکند. طبق آمار، میزان مخاطب صداوسیما ۲/۶۹ درصد اعلام شده است اما زمانی که این آمار منتشر میشود، کسی واکنشی نشان نمیدهد. در مقابل، طی پژوهشی در برخی دانشگاههای دولتی، از دانشجویانی که در اوقات فراغت فیلم و سریال تماشا میکردند (که حدود ۱۸ درصد از کل بودند) پرسیده شد که از چه طریقی تماشا میکنند؛ درصد بالایی اعلام کردند که از طریق دانلود یا از پلتفرمهایی مثل نتفلیکس استفاده میکنند و صداوسیما با ۱۱.۵درصد در رتبه سوم قرار گرفت. متأسفانه این آمار ۱۱.۵درصدی بهگونهای دررسانهها منتشر شد که گویا کل مخاطبان صداوسیما همین مقدار است، در حالی که این آمار صرفا مربوط به تماشای فیلم و سریال در اوقات فراغتِ بخشی از دانشجویان دانشگاههای دولتی بود. همچنین در همان نظرسنجی، بخش عمدهای اعلام کرده بودند که اخبار را از طریق صداوسیما دنبال میکنند (حدود ۱۲.۵درصد در آن جامعه آماری خاص) اما رسانهها با بیاخلاقی و برخلاف روحیه حقیقتجویی خبرنگاری، این آمار محدود را به کل جامعه ایران تعمیم دادند. در حالی که وقتی خود همان نهاد، آمار کلی را ۶۹ درصد اعلام میکند، در جایی منتشر نمیشود اما آمار ۱۱.۵درصدی یک قشر خاص، بهسرعت به عنوان آمار کل سازمان بازتاب مییابد.