با به دست آمدن این اطلاعات، ماموران که احتمال میدادند دختر 3 ساله مورد کودکآزاری قرار گرفته است، والدین وی را با هماهنگی قضایی بازداشت کردند و به اداره آگاهی انتقال دادند اما آنها در بازجوییهای پلیسی، آزار و اذیت دخترکوچولو را انکار کردند.
همسایهها، راز نامادری سنگدل را برملا کردند
به این ترتیب، تحقیق از اهالی محل زندگی این زوج صورت گرفت که معلوم شد؛ کودک 3 ساله با پدر و نامادریاش زندگی میکند و این زن بارها دخترکوچولو را کتک زده و با شلاق او را شکنجه کرده است.
با فاش شدن این موضوع، ماموران به تحقیق دوباره از زن و مرد متهم پرداختند که عاقبت نامادری سنگدل، راز کودکآزاریاش را فاش کرد.
اعتراف به شکنجههای دختر 3 ساله
زن سنگدل در اظهاراتش به پلیس گفت: من پس از جدایی از شوهرم با فرزند خردسالم زندگی میکردم، چند قبل با مردی که فرزند 3 سالهای داشت، آشنا و با هم ازدواج کردیم. در این مدت، دختر 3 ساله وی، مدام مرا اذیت می کرد و مادرش را بهانه میکرد، اما شوهرم اجازه نمیداد تا او مادرش را ببیند.
دختر کوچولو به حرفهای من گوش نمیداد و اثاثیه منزل را به هم میریخت و همیشه با فرزندم دعوا میکرد.
متهم ادامه داد: وقتی از بدرفتاری دخترکوچولو به پدرش میگفتم، وی توجهی به اوضاع نمیکرد و از من میخواست با وی مهربان باشم، اما هرکاری انجام میدادم تا دخترکوچولو آرامتر شود، بیفایده بود و مرا عصبانی میکرد.
به این ترتیب، برای آرام کردن وی، او را با شلاق کتک میزدم و تهدیدش میکردم که اگر ماجرا را به پدرش بگوید، او را در اتاق حبس خواهم کرد و او هم از ترس سکوت میکرد.
روز حادثه هم به دنبال شیطنتهایش وقتی کتکش زدم، او بیهوش شد. چند بار صدایش کردم اما جوابی نداد، با شوهرم تماس گرفتم و ماجرا را اطلاع دادم که وی هراسان خود را به منزل رساند و او را به بیمارستان انتقال دادیم و ...
پرونده دیگر؛ شکایت مادر از پدر سنگدل
گزارش دیگری هم حاکی است؛ 2 روز قبل زنی به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان قزوین مراجعه و از شوهرش به اتهام کودکآزاری شکایت کرد و گفت: دختر 3 ماههام وقتی خوابید، او را به شوهرم سپردم و برای خرید از منزل بیرون رفتم، اما هنگام بازگشت، متوجه شدم دخترم بیهوش در اتاق خواب منزل افتاده و شوهرم در حال فرار از خانه است.
با مشاهده وضعیت دخترم، داد و فریاد راه انداختم که همسایهها سررسیدند و فرزندم را به بیمارستان انتقال دادند. در همین موقع، شوهر معتادم قصد فرار داشت که همسایهها مانع فرار وی شدند و او را تحویل پلیس دادند.
شاکی ادامه داد: وقتی دختر 3 ماههام را به بیمارستان بردم، پس از معاینه پزشکان معلوم شد دخترم مورد شکنجه قرار گرفته و باید در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شود. به دنبال اظهارات این زن، شوهرش برای ادامه تحقیقات از مرکز پلیس به دادسرا منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت و به شکنجه دادن دخترش اعتراف کرد.
اعتراف پدر معتاد
پدر سنگدل در اظهاراتش گفت: هنگام استعمال موادمخدر (کراک) بودم که فرزندم از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد. هر کاری انجام دادم تا او آرام شود، بیفایده بود تا این که از شنیدن گریههای بیامان وی عصبانی شدم و او را بشدت کتک زدم که بیهوش شد و کف اتاق افتاد، از ترس قصد فرار داشتم که همسرم سررسید و از ماجرا اطلاع یافت.
بنابراین گزارش، نامادری و این پدرسنگدل با قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان قزوین، روانه زندان شدند و تحقیقات تکمیلی از آنها در حالی ادامه دارد که 2 کودک آسیبدیده همچنان در کما بهسر میبرند و در یک قدمی مرگ قرار گرفتهاند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
تهیهکننده، نویسنده و بازیگران مجموعه شبکه سه، از چالشهای تولید یک قصه اجتماعی میگویند
در گفتوگو با یک جامعهشناس، تهدیدات و فرصتهای هوش مصنوعی برای خانوادههای ایرانی را بررسی کردهایم
سعید شیخزاده در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد