ژان والژان ایرانی در اصفهان

این تشابه فقط در شغل این دو نقش وجود دارد. در «خانه ‌بی‌پرنده» نقش یک تاجر فرش را در تهران بازی می‌کردم، اما هادی رادمنش در مرد نقره‌ای یک تاجر فرش در اصفهان است که با پسرش زندگی می‌کند. به مرور که قصه این سریال جلو می‌رود، نشان می‌دهد زندگی هادی رادمنش با فراز و نشیب‌های زیادی روبه‌رو است. بیننده در همان قسمت‌های اول متوجه اشتباهات رادمنش در زندگی‌اش نمی‌شود و فکر می‌کند او هرگز اشتباهی نکرده است.

بله، زندگی پر از چالش این شخصیت مرا برای بازی ترغیب کرد. من در هلند زندگی می‌کنم و زمانی که بازی در اثری را می‌پذیرم به ایران می‌آیم. وقتی دوستان، فیلمنامه مجموعه مرد نقره‌ای را برایم ایمیل کردند و تلفنی با کاظم معصومی ـ کارگردان ـ صحبت کردم، توضیحی که ایشان برای نقش هادی رادمنش داد این بود که این شخصیت به ژان والژان، قهرمان اصلی داستان کلاسیک بینوایان ویکتور هوگو خیلی نزدیک است. فیلم‌های متعددی بر اساس داستان بینوایان ساخته شده است. من هم وقتی نقش هادی رادمنش را در فیلمنامه خواندم متوجه شباهت او با شخصیت ژان‌والژان شدم. هر دوی این شخصیت‌ها در یک زمانی بر اساس اتفاقی کار خلافی انجام دادند، اما بعد از مدتی پاک شدند. در مجموع نزدیک‌بودن به این شخصیت‌ها و شباهت‌ها برایم خیلی جذاب بود. از سوی دیگر ما در کارهای تلویزیون شخصیتی مثل هادی رادمنش را خیلی کم یا اصلا ندیده‌ایم.

بله، معتقدم جسارت بزرگی است که چنین اثری برای تلویزیون تولید شود. ما در قصه مرد نقره‌ای مردی را می‌بینیم که به ظاهر آدم معتمد و باایمانی است که قصد دارد رئیس اصناف شهر شود. این در حالی است که کسی از گذشته او مطلع نیست و این‌که در قتلی شرکت داشته و دستش به خون آلوده است. گرچه او ثروتمند است، اما مالش را از راه نامشروع و سرقت از یک جواهرفروشی به دست آورده است. مسلما پرداختن به چنین شخصیتی کار راحتی نیست. من چنین شخصیتی را تا به حال در آثار تلویزیونی ندیده‌ام.

بله، با وجود آن‌که همزمان با پخش، بخش‌هایی از این مجموعه تصویربرداری می‌شود، این مجموعه را هر شب دنبال می‌کنم. معتقدم مجموعه مرد نقره‌ای یکی از کارهای خوب تلویزیون است که غیر از فیلمنامه، کارگردانی و بازی‌های خوب، تدوین خیلی خوبی هم دارد. فقط ای کاش این مجموعه از یکی از شبکه‌های سراسری روی آنتن می‌رفت. البته این مجموعه الان هم با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده است، ولی اگر از یکی از شبکه‌های سراسری پخش می‌شد، مسلما بیشتر از این دیده می‌شد. این مجموعه پایانی عجیب و غریب دارد و می‌توانم بگویم این پایان استثنایی باعث غافلگیری مردم می‌شود.

این مجموعه در اصفهان تهیه شده است، اما همه عوامل این سریال از تهران انتخاب شده‌اند و تعدادی از هنرمندان اصفهان هم در این مجموعه بازی می‌کنند. این مجموعه تلویزیونی در معاونت استان‌ها تولید شده است، اما استانی‌بودن کار در انتخاب من نقشی نداشته است.

فیلمنامه این مجموعه خلاصه قصه 50 صفحه‌ای داشت. علاوه بر آن 20 قسمت از فیلمنامه آماده بود و بقیه آن در طول تولید این مجموعه نوشته شد. با توجه به این‌که کلیت قصه از ابتدا مشخص بود، بنابراین ما مشکلی در ارتباط با فیلمنامه نداشتیم. علاوه بر آن، کاظم معصومی از ابتدا درباره شخصیت هادی رادمنش تمام مواردی که مد نظر داشت را گفت و من نسبت به این شخصیت‌ها و دیگر نقش‌ها شناخت خوبی پیدا کردم.

کاظم معصومی جزو کارگردانان بااخلاق سینما و تلویزیون است. او بسیار صبور است و با سختی‌های کار به راحتی می‌سازد. در واقع، صبر و تحمل ایشان در طول کار خیلی زیاد است و براحتی همه چیز را کنترل می‌کند. ایشان برای نظر بازیگران احترام زیادی قائل است و از پیشنهادهای آنها استقبال می‌کند.

بله، من همیشه در هر کاری که حضور دارم ارتباط صمیمانه با بقیه دارم. بنابراین، همیشه رفاقتی و دلسوزانه پیشنهادهایم را می‌دهم. البته این مساله فقط شامل حال بازی نمی‌شود و سعی می‌کنم اگر نظری هم در ارتباط با لباس، گریم، تصویربرداری و... دارم به دوستان بگویم. وقتی کار مشورتی باشد، مسلما به نتایج مطلوبی هم ختم می‌شود. این اتفاق هم در مجموعه تلویزیونی مرد نقره‌ای افتاد و فضای صمیمانه‌ای حاکم بود و تلاش کردیم بهترین کار را با همفکری یکدیگر تهیه کنیم.

من همیشه در کارهایی که انجام می‌دهم، سعی می‌کنم روابط صمیمانه با گروه داشته باشم به ویژه با بازیگران جوان. تجربیات خود را در اختیار یکدیگر می‌گذاریم. این‌طور نیست که فقط آموخته‌هایم را به آنها منتقل کنم، بلکه سعی می‌کنم خودم هم یاد بگیرم. امیدوارم مجموعه مرد نقره‌ای مورد توجه همه مردم قرار گرفته شده باشد.