سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
موسیقی فیلم مخاطب را به جهتی که کارگردان میخواهد سوق میدهد و آنها را با غمها، شادیها، بیمها و امیدهای داستان فیلم همراه میکند یا به گفته منتقدان، سکوتهای فیلم را پر میکند و پلی میان صحنههای مختلف یک فیلم است.
این تعریف را امروزه ما برای موسیقی فیلم داریم، اما اولین موسیقی فیلمها به منظور دیگری ساخته شدهاند و کارکردهای دیگری داشتهاند.
اولین موسیقی فیلم چه زمانی ساخته شد؟
نخستین بار موسیقی فیلم سال 1895 میلادی در فیلمهای برادران لومیر و با حضور یک نوازنده پیانو پا به عرصه گذاشت، آن هم نه فقط برای پر کردن سکوت ها، بلکه منظور دیگری هم داشت و آن پوشاندن صدای مزاحم پروژکتورها بود.
این موضوع اما باب تازهای را در سینما باز کرد و مانند هرپدیده دیگری به مرور زمان دچار تحولاتی شد و به تکامل رسید. از جمله اینکه ریتمهای متعددی به آن افزودند و کمکم از این حالت که تنها موسیقیهای ساختهشده توسط آهنگسازان کلاسیک در فیلمها نواخته شود خارج شد و به چشم پدیدهای مستقل از دیگر ژانرهای موسیقی به آن نگریستند.
اما اولین موسیقی جدی برای فیلم، توسط دیوید وارک گریفیث با همکاری بیش از 70 نوازنده به صورت ارکستر سمفونی برای نمایش فیلم «تولدیک ملت» آماده و نواخته شد. سال 1929 سینمای ناطق شکل گرفت و فیلم جاز سینگر «خواننده جاز» در ایالات متحده و در شهر نیویورک پخش شد.
این فیلم با استقبال فراوانی روبهرو شد و کمپانی برادران وارنر را که تهیهکننده آن بود و در معرض ورشکستگی قرار داشت، نجات داد. با وجود اینکه در نوار صوتی فیلم فقط 281 کلمه بود، اما این فیلم به عنوان نخستین فیلم ناطق نام خود را در تاریخ سینما جاودان کرد.
موسیقی به فیلمهای ایرانی میآید
موسیقی فیلم از بدو ورود خود به ایران دچار افت و خیزها و تحولاتی شده است. در ایران اولین فیلم ناطق سینما «دختر لر» نام دارد که سال 1312 توسط عبدالحسین سپنتا ساخته شده است. سپنتا همچنین نخستین کسی است که موسیقی متن را وارد فیلمهای ایرانی کرد. او در فیلم «شیرین و فرهاد» از آثار یک نوازنده ویلون به نام مصطفی نوریانی استفاده کرد.
علی وکیلی، گراند سینما را بهعنوان نخستین سینمای ایرانی راهاندازی میکند و همچنین برای ایجاد تنوع و جذابیت برای هر سینما ارکستری بهوجود میآورد.
در این دوره قبل از نمایش فیلم، در فاصله بین پردهها و در حین نمایش فیلم در جلوی پرده سینما، آهنگهای ایرانی نواخته میشدند اینکه چند سال بعد گرامافونی زیر پرده نصب میشود که قبل و بعد از نمایش، صفحههای موسیقی غیرایرانی پخش شود.
از این دوره به بعد، آهنگسازان بیشماری برای فیلمها موسیقی نوشتند. از آن جمله میتوان به فیلمهای «چشمهای سیاه» با آهنگی از امیر حسینی، «لیلی و مجنون» با آهنگسازی علینقی وزیری و «توفان» با آهنگی از روحالله خالقی و ابوالحسن صبا اشاره کرد.
متأسفانه از سال ۱۳۰۹ به بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی تقریباْ تمام فیلمها از عنصر آواز صرفا برای فروش بیشتر و جلب نظر مردم بهره جستند، بدون آنکه به ارتباط میان موضوع فیلم و موسیقی آن توجه کنند. از این روست که فیلمفارسیها اغلب با حضور خواننده ـ بازیگر ساخته شدهاند. به همین دلیل است که منتقدان موسیقی معتقدند موسیقی فیلم در ایران از مسیر درست خود منحرف شده و به سمت و سویی رفته که فیلمفارسیسازان میخواسته اند؛ کسب درآمد بیشتر.
در این دوره موسیقیهای فیلمها ارتباطی با صحنههای فیلم نداشتند و میتوان گفت در تعریف درست موسیقی فیلم استفاده نمیشدند.
حنانه و حرفهایشدن موسیقی فیلم
در این دوره؛ اما آهنگسازانی هم بودند که به صورت حرفهای مقوله موسیقی فیلم را مینگریستند. اولین موسیقی متن توسط مرتضی حنانه برای فیلم «دجله» سال ۱۳۳۳ ساخته شد و در سال ۱۳۴۸، اسفندیار منفردزاده با موسیقی فیلم «قیصر»، به این نوع موسیقی رسمیت بخشید.
مرتضی حنانه، مجتبی میرزاده، بابک بیات، احمد پژمان، فریدون ناصری، کامبیز روشنروان، فرهاد فخرالدینی و مجید انتظامی از آهنگسازان خوب سینما و تلویزیون قبل از انقلاب بهشمار میروند که بیشتر آنها سالهای بعد از 1357 نیز به کار خود ادامه دادند.
وقوع انقلاب اسلامی، فصلی تازه و متفاوت در موسیقی فیلم را رقم زد که البته در ابعاد گستردهتر مجموعه هنر را دگرگون کرد و تعالی بخشید تا جایی که موسیقی فیلمهای دهه 60 اغلب ساختار خوبی داشته و در ذهن مردم ماندگار شدند.
اما و اگرهای موسیقی فیلم در ایران
برخی آهنگسازان ساخت موسیقی فیلم را نوعی ریسک دانسته و میگویند هنوز اغلب کارگردانهای ایرانی نتوانستهاند به جایی برسند که به یک آهنگساز اعتماد کنند و کارش را بپذیرند.
کارگردانها همواره از این میگویند که برای ساخت موسیقی فیلم با مشکلاتی مواجه هستیم و آهنگسازان این مسأله را ناشی از نبود اعتماد نسبی میان کارگردان و آهنگساز میدانند. مثلا آهنگسازان میگویند کارگردان به هر دلیلی موسیقی را با تصویر هماهنگ نمیداند و درباره آن بحث کرده و مخالفتهایش را اعلام میکند. از طرف دیگر بخشی از مشکلات هم سلیقهای است و مثلا کارگردان یک نوع سازبندی را نمیپسندد. این در حالی است که او باید در چنین مواردی به آهنگساز اعتماد کند و انتخاب او را بپذیرد.
یکی از مشکلاتی که همیشه به آن اشاره میشود، سفارش ساخت موسیقی فیلم است که خیلی دیر به آهنگسازان ارجاع داده میشود و در برخی موارد این اقدام در پایان همه مراحل تولید فیلم انجام میشود. این کار بسیار اشتباه بوده و مانعی سر راه ساخت موسیقی فیلم خوب خواهد بود. یکی از آهنگسازان موسیقی فیلم میگوید: وقتی قرار است برای یک فیلم موسیقی بسازم، درخواست میکنم زمانی که ساخت فیلم آغاز میشود، فیلمنامه را در اختیار من قرار دهند. همچنین سر صحنه فیلمبرداری هم حاضر میشوم تا بتوانم ارتباط لازم را با کار برقرار کنم.
او همچنین درباره دستمزد آهنگسازان برای ساخت موسیقی فیلم میگوید: به جرات میگویم 90 درصد تهیهکنندهها حاضر نیستند برای ساخت موسیقی فیلم هزینه کنند. آنها به دستمزد بازیگران و سایر عوامل اهمیت بیشتری میدهند و وقتی به آهنگساز میرسند دستشان خالی است و برای کار هزینه نمیکنند.
متاسفانه اکثر آهنگسازان اهمیت موسیقی فیلم را درک نکردهاند و چه در بخش تولید و چه استفاده از افراد نخبه خوب عمل نمیکنند. این روزها اغلب از افراد آماتور و تازه کار برای ساخت موسیقی فیلم استفاده میکنند تا هزینه کمتری بپردازند.
علاوه بر تمام مشکلاتی که سر راه ساخت موسیقی فیلم در ایران وجود دارد و اینکه هنوز تعریف مشخصی از آن ارائه نشده است، این روزها با معضل دیگری هم مواجه هستیم؛ معضلی که موجب شده دیگر به موسیقی فیلم بهعنوان یک عنصر مهم و تاثیرگذار نگاه نشود. در شرایط امروزی تهیهکنندهها فقط به این فکر میکنند که کارشان یک نوع موسیقی داشته باشد و اهمیت چندانی ندارد که این موسیقی چه کیفیتی داشته و در چه سطحی باشد.
زینب مرتضاییفرد - گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد