«سلطان باد» کلیه سرمایه خود را به باد داد. این یکی دیگر از تیترهای جنجالی بود که در این چند روزه در رسانههای مختلف دنیا بازتاب یافت. این تیتر به «ویتو نیکاستری» سلطان انرژی که به سلطان باد معروف است اشاره دارد و رسانهها تحت این عنوان، گزارشهایی را درخصوص گروههای مافیایی در ایتالیا منتشر کردند. «ویتو نیکاستری» سرمایه خود را که رقمی بالغ بر 1/1 میلیارد یورو بود بهدلیل ارتباط با گروههای مافیایی از دست داد و دولت اموال او را مصادره میکند.
کارآگاهان ضدمافیا در ایتالیا میگویند این یکی از بزرگترین کشفهای آنها درخصوص ارتباط سرمایهداران با گروههای مافیایی است. به نوشته روزنامه گاردین کارآگاهانی در ایتالیا وجود دارند که در دایره «ضد مافیا» فعالیت و اعضای شبکههای مافیایی و افراد مرتبط با آنها را شناسایی و دستگیر میکنند. حالا مشخص شده «ویتو نیکاستری» که از بزرگترین سرمایهداران انرژیهای تجدیدپذیر در ایتالیاست از حامیان مالی یک گروه مافیایی در سیسیل بوده است. در پی حکم قاضی ایتالیایی 48 کمپانی، 98 قطعه ملک و 53 حساب بانکی این فرد به نفع دولت مصادره شده است.
چندی پیش نیز یکی از سران شبکه مافیای سیسیل ایتالیا در تایلند دستگیر شد. به گفته دادستان ایتالیا، وی از مهمترین چهرههای شبکه مافیا در ۲۵ سال گذشته بود که مسئول پولشویی شبکه مافیایی کوزا نوسترا بود و در قاچاق مواد مخدر نیز دست داشت. این فرد در حالی بازداشت شد که پرونده یکی از پدرخواندهها که ریاست گروهی موسوم به کازا لِزی را به عهده داشت روی میز قضات قرار دارد. این متهم که از پدرخواندههای مافیای ناپل است در خانهاش دستگیر و تعداد زیادی اسلحه و مبلغ هنگفتی پول نقد از وی کشف شد. او که از مارس 2010 تحت تعقیب بود و قضات حکم جلبش را صادر کرده بودند، مدتی طولانی مخفیانه زندگی کرد و حتی در حمام خانه خود مخفیگاهی ساخته بود تا درصورت حمله پلیس بتواند پنهان شود، اما سرانجام بهدام افتاد.
نقشه ترور
در یکی دیگر از اخبار تازه درباره مافیا، دادستان ایتالیا گفته است پلیس ضدمافیا در پی تحقیقات پی برده است نقشه ترور ناموفق او توسط «مسینا دنارو» پیریزی شده بوده است. مسینا دنارو یکی از ده مرد برتری است که بیش از هشت سال است در لیست افراد تحت تعقیب پلیسهای دنیا قرار دارد. او رئیس یک گروه مافیایی در پالرموست.
دنارو سال 1992 در قتل دو رئیس دادگاه نقش اصلی را داشت. به نوشته سایت «یو پی آی» دنارو تا سال 2006 و پیش از دستگیری «برناردو پرووازانو» در مقام دوم این گروه مافیایی قرار داشت. با دستگیری برناردو او از آن سال تاکنون نفر اول این گروه در پالرموست. پلیس ایتالیا مدعی است بسیاری از اموال این گروه را به نفع دولت ضبط و بسیاری از نزدیکان آنها را نیز دستگیر و روانه زندان کرده است.
مافیا چگونه تشکیل شد
مافیا یا انجمن خلافکاران باوجود اینکه در ذهن عامه مردم، در سیسیل خلاصه میشود، اما امروزه در تمام کشورهای دنیا گسترده شده؛ بهگونهای که میتوان مافیای مواد مخدر در مکزیک را بزرگترین مافیای مواد در جهان به حساب آورد. با وجود این روش کاری بیشتر مافیاها در سراسر کشورها برگرفته از مافیای سیسیل است که برای خود قوانینی دارند و هر گروه مافیایی سعی میکند تا بیشترین حد ممکن از این قوانین تبعیت کنند. چرا که تخطی از قوانین هم میتواند مجازات سنگین برای خاطی داشته باشد و هم یک گروه را به نابودی بکشاند. زندگی منحصربهفرد اعضای این گروهها و روابط حاکم بر آنها باعث شده است آنها دستمایه فیلمهای سینمایی قرار بگیرند. از پدرخواندههای یک، دو و سه گرفته تا فیلم مشهور صورت زخمی بخشی از حقایق زندگی این گروهها را برملا میکند. دن کرلئونه که در قسمت اول فیلم پدرخوانده، رئیس خانواده است، شخصیتی واقعی است اما قدرت خانواده او چندان هم زیاد نبود.
محققان زیادی نیز پژوهشهای متعددی در مورد رفتارهای اجتماعی این شبکهها داشتهاند اما آنها نیز تنها توانستهاند به بخشهای گستردهای از زندگی این افراد نور بتابانند. اعضای مافیا همچنان مرموزترین افراد روی زمین هستند، افرادی که سابقه باندهای آنها به سالیان قبل برمیگردند.
انجمن مخفی خلافکاران سیسیل در اواسط قرن ۱۹ میلادی شکل گرفت و دلیل آن بیاعتمادی مردم به حکومت و وابستگیشان به افراد محلی قدرتمند بود البته بعدها مافیا پایش را از سیسیل بیرون گذاشت و در ایالات متحده آمریکا بویژه شرق این کشور و همچنین استرالیا گسترش یافت. مافیای سیسیل همچنان بزرگترین مافیای دنیاست و پس از آن مافیای آمریکا که ریشه آن هم به سیسیل برمیگردد در مقام دوم ایستاده است. ترایادهای چینی، یاکوزاهای ژاپنی، ندارنگتای کالابریایی و کاموراهای ناپل از جمله شبکههای مافیایی قدرتمند دیگر در سراسر جهان هستند.
معروفترین نمونه مافیا پنج خانواده تبهکار در شهر نیویورک بود. تمام فعالیتهای مافیا برای پولسازی است. مافیا از مجموعههایی که به عنوان خانواده تشکیل میشود و هر خانواده یک روستا، یک شهر یا یک منطقه را رهبری میکند. ساختار این خانوادهها شبیه یک درخت است و معمولا توسط فردی که «پدرخوانده» یا «دُن» یا «باس» خوانده میشود، هدایت میگردد. در کنار رئیس معمولا یک مشاور هم در اتخاذ تصمیمات به رئیس کمک میکند.
در پایین و پس از مقام رئیس، معاون او و سپس چند «کاپو» وجود دارد. هر کاپو که محدودهای از قلمرو خانواده را در اختیار دارد، باید بسیار قدرتمند باشد تا قدرت خانواده حفظ شود. هر کاپو تعداد زیادی سرباز را برای انجام عملیات مختلف رهبری میکند و در نهایت این سربازان، سرباز پایینتر را که درون خانواده جایگاه دارند و معمولا کارهای جنایی و خطرناک انجام میدهند هدایت میکنند.
اقتصاد سیسیل
محصولات کشاورزی در سیسیل عبارت است از گندم و حبوبات. در سواحل سیسیل به روش آبرسانی موفق به تولید و توسعه محصولاتی مانند لیمو، زیتون، بادام و پنبه شدهاند. با وجود اصلاحاتی که دولت به مرحله اجرا در آوردهاست، هنوز زمینداران بزرگ روند سیاسی ـ اقتصادی کل جامعه را در دست دارند و از بهبود وضع اقتصادی کشاورزان و دهقانان جلوگیری میکنند. در نتیجه، تولیدات کشاورزی نسبت به امکانات طبیعی منطقه به مراتب کمتر است. تدابیر صنعتی نیز نتوانستهاست از مهاجرت مردم به شمال ایتالیا و سایر کشورها جلوگیری کند و همین اوضاع به مافیا کمک میکند تا برنامههایشان را بخوبی پیش ببرند.
مافیا در آمریکا
شاید فیلم دار و دسته نیویورکیها به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را دیده باشید. این فیلم از گروههای مافیایی سخن میگوید که در نیویورک از همتایان خود پیشی گرفتهاند. گروههای تبهکاری در ایالات متحده آمریکا از زمان تصویب قانون منع فروش مشروبات الکلی در سال ۱۹۲۰ قدرت زیادی به دست آوردند. آنها بعد از رسیدن به خواستهشان آستینها را بالا زدند و با استفاده از گستردگی مرزهای این کشور، قاچاق و حمل و نقل غیرقانونی مشروبات الکلی از کانادا و سایر کشورهای همسایه را در دستور کارشان قرار دادند. در واقع با اجرای این قانون، شبکههای مافیایی با سرعتی باورنکردنی توسعه پیدا کردند و ثروت زیادی را بهدست آورند. در شهر نیویورک که بیشتر این معاملات قاچاق در آن انجام میگرفت، دو تبهکار به نامهای سالواتوره مارانزانو (رهبر خانواده بونانو) و جو ماسیرا (رهبر خانواده گنووسه و رهبر تمام رهبرها در آن سالها) کنترل بازار سیاه را در دست داشتند، اما نمیتوانستند وجود یکدیگر را تحمل کنند، به همین دلیل بین سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۱ با یکدیگر وارد جنگهای خونینی شدند تا بتوانند منافع خودشان را بیشتر و رقیب را از میان به در کنند.
بزرگترین این جنگها که به جنگ (کاستلاماره) معروف است باعث کشته و مفقود شدن بیش از 200 نفر در نیویورک و نیوجرسی شد. حذف گسترده بزرگان مافیا که در جنگ خونین کاستلاماره در خانوادههای مافیایی اتفاق افتاد، زمینه را برای قدرت گرفتن بزرگترین مرد مافیا تا آن زمان فراهم کرد. این مرد که چارلز لوچیانو نام داشت به خوش شانس ملقب بود. او با حمایت از دن سالواتوره وارد جنگ کاستلاماره شد و مارانزانو توانست با کمک لوچیانو، ماسیرا را از گمیدان به در کند کند. جنگ خونین کاستلاماره سال ۱۹۳۱ با پیروزی مارانزانو خاتمه یافت و مارانزانو در جلسهای به عنوان «رهبر تمام رهبرها» انتخاب شد. قدرت مارانزانو و گروه وی در آن سالها (۱۹۲۹ـ۱۹۳۱) آنچنان افزایش یافت که گروه او در میان تبهکاران نیویورک با لقب امپراتوری روم شناخته میشد. فردی که بیشترین سود را از این کشتارها برد کسی جز لوچیانو نبود. خوششانس قبل از هر کاری با از بین بردن ماسیرا، وفاداری خود را به مارانزانو ثابت کرد. البته این فقط ظاهر ماجرا بود؛ زیرا بعد از چهار ماه، مارانزانو به طرز مشکوکی در دفترش به قتل رسید و چهل نفر از هواداران وی در یک شب کشته یا مفقود شدند. لوچیانو که در قتل مارانزانو دخالت داشت سال ۱۹۳۱ بر صندلی ریاست مافیای ایالات متحده تکیه زد. بعد از این حوادث لوچیانو در کمیسیونی که خود آن را پایهریزی کرد، به عنوان رهبر مافیا انتخاب شد.
چارلز لوچیانو با کمک دوستانی باهوش و قدرتمند مانند فرانک کاستلو، ویتو گنووسه، آلبرت آناستازیا، کارلو گامبینو، مایر لانسکی و باگزی سیگل یهودی، مافیای آمریکا را وارد مرحله جدیدی از ثروت و قدرت کرد و سال ۱۹۳۲ سندیکای ملی جنایتکاران را بهوجود آورد که شامل رهبران پنج خانواده میشد. او پایه پنج خانواده مافیایی نیویورک را مستحکم کرد و با تشکیل کمیسیون، ریاست این سندیکا را به عهده گرفت.
لوچیانو سال ۱۹۳۶ به زندان افتاد ولی چند سال بعد به دلیل کمک به ارتش آمریکا در ورود به سیسیل ایتالیا در جنگ جهانی دوم و سرکوب ژنرال موسیلینی از زندان آزاد شد. بعد از لوچیانوی کبیر، فرانک کاستلو ملقب به نخستوزیر، رهبری مافیای آمریکا را در دست گرفت.
کاستلو جانشین و مشاور لوچیانو درگذشته بود. پس از کاستلو، به ترتیب ویتو گنووسه، جوزف بونانو و کارلو گامبینو رهبری مافیای آمریکا را به عهده داشتند. خانوادههای مافیایی آمریکا هنوز هم با همان کیفیت ولی با ساختاری متفاوت حفظ شدهاند. آنها هنوز دست به کشتار و جنایت میزنند و همچنان در انواع خلافها دست دارند و زندگیشان رازی بزرگ و سر به مهر است.
نام مافیا از کجا میآید؟
فرضیههای زیادی در مورد معنی نام مافیا وجود دارد و البته نمیتوان هیچکدام شان را قطعی دانست. احتمالا صفت سیسیلی «مافیاسو» از ریشه لغت «ماهیاس» عربی گرفته شده که به معنای «مبارزه پرخاشگرانه» است؛ اما مردم ایتالیا اعتقاد دارند کلمه مافیا از جمله مرگ بر فرانسه و درود بر ایتالیا گرفته شدهاست.
قوانین دهگانه مافیا
مافیاییها دارای قوانینی هستند که رعایت نکردن آنها عواقب سنگینی را در پی دارد. تا سالها کسی از این قوانین خبر نداشت و همه به آن به چشم موضوعی مرموز و پیچیده نگاه میکردند تا اینکه پلیس ایتالیا یکی از پدرخواندهها را که به بارون مشهور بود، بعد از دو دهه تعقیب در خانهای در خارج پالرمو به دام انداخت و ماموران وقتی اسناد و مدارک او را جستجو کردند برگهای را یافتند که به زبان رمز نوشته شده بود. رمزگشایی از این نوشته قوانین مافیا را فاش کرد. این قوانین شامل ده دستور میشود:
* هیچکس نمیتواند خود را مستقیما به دوستان نشان بدهد. باید شخص ثالثی واسطه این کار شود
* به زن دوستتان نگاه نکنید
* با پلیس دیده نشوید
* زیاد به بارها و کلوپها نروید
* همواره در دسترس بودن یک وظیفه است، حتی اگر همسرتان در حال وضع حمل است
* به قرارهای ملاقات احترام بگذارید
* با همسرتان همواره با احترام برخورد کنید
* وقتی سوالی پرسیده میشود حتما حقیقت را بگویید
* ثروت اگر متعلق به خانواده دیگری است به آن چشم ندوزید
* عضو کوزانوسترا نشوید. (کوزانوسترا کسانی هستند که خویشاوندی نزدیک در تشکیلات پلیس یا فامیلی خائن در خانواده دارند یا کسانی هستند که بدرفتاری میکنند و به ارزشهای اخلاقی پایبند نیستند.)
صورت زخمی
آل کاپون با نام کامل آلفونزو گابریل کاپون متولد نیویورک از جمله معروفترین خلافکاران آمریکایی بود. او نماد فرو ریختن قانون در آمریکاست و سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ سردمدار مافیای آمریکایی محسوب میشد.
آل کاپون که با نام صورت زخمی نیز شناخته میشود، هفدهم ژانویه ۱۸۹۹ متولد شد. هرچند او در کارت شناساییاش بهعنوان فروشنده اثاثیه دست دوم معرفی شده، اما در واقع یک گانگستر آمریکایی بدنام بود. اصلیت کاپون ناپلی بود، البته خود او در نیویورک به دنیا آمده و تبهکاری را از بروکلین آغاز سپس به شیکاگو نقل مکان کرده و تبدیل به بدنامترین مجرم این شهر شده بود. نام صورت زخمی در اواخر دهه ۱۹۲۰ در لیست سیاه اداره تحقیقات فدرال آمریکا قرار داشت و در نهایت سال ۱۹۳۱ توسط حکومت فدرال به دلیل فرار از پرداخت مالیات متهم شناخته شد. او سال ۱۹۳۱ به جرم پرداخت نکردن مالیات به یازده سال زندان محکوم و سال ۱۹۳۲ به زندان آتلانتا فرستاده شد. او همچنین بخشی از دوران محکومیتش را در زندان آلکاتراز گذراند و در زندان دچار مشکلات روحی و روانی شد. حتی چند ماه آخر محکومیت را در بیمارستان روانی گذراند. او بیست و پنجم ژانویه ۱۹۴۷ در پی ایست قلبی درگذشت.
کاپون به عنوان یک تبهکار زیرک هیچ مدرکی از کارهای خلاف خود بر جا نمیگذاشت. او یک شبکه جاسوسی بسیار گسترده در شیکاگو راه انداخته بود و در شناسایی دشمنان تبحر خاصی داشت و قبل از اینکه هر دشمنی بیش از اندازه قدرتمند شود، نقشه قتلش را میکشید. یکی از معروفترین عملیاتی که توسط کاپون و گروهش انجام شد، قتل عام روز ولنتاین ـ چهاردهم فوریه ۱۹۲۹ـ بود. در آن روز چهار نفر از اعضای گروه کاپون وارد یک گاراژ در خیابان کلارک شدند. ساختمان گاراژ در واقع مقر فعالیت قاچاق مشروبات الکلی گروه رقیب کاپون بود. دو نفر از افراد کاپون لباس پلیس به تن داشتند و همین امر باعث شد افراد گروه رقیب که هفت نفر بودند با تصور حمله پلیس، اسلحههای خود را به زمین بگذارند و پشت به دیوار بایستند. افراد کاپون با دو تفنگ و دو مسلسل، بیش از ۱۵۰ گلوله به آنان شلیک کردند. در این یورش شش نفر آنان به قتل رسیدند و نفر هفتم که یکی از اعضای گروه خود آل کاپون بود، به طرز معجزه آسایی از مهلکه گریخت، اما سرانجام سال ۱۹۲۷ تصویب قوانین جدید، این اجازه را به دولت داد که او را به جرم فرار از پرداخت مالیات محکوم کند.
در این زمان کاپون تصمیم به ترک شیکاگو گرفت و در جستجوهایی که به منظور یافتن مکانی مناسب برای اقامت انجام داد، دریافت در آمریکا وجهه بسیار پلیدی دارد و توده مردم از او و گروهش متنفر هستند. از آن پس بود که تصمیم گرفت چهره اجتماعی محبوبی از خود بسازد. او به فقرا کمک میکرد، در محلات فقیرنشین رستورانهای رایگان راه میانداخت، در امور خیریه شرکت میکرد و حتی کلوپ شبانه خود را در اختیار هنرمندانی چون چارلی پارکر و بینگ کرازبی قرار میداد.
زنان در مافیا
پلیس ضدمافیا در ایتالیا چندی قبل گزارشی منتشر کرد که در آن تاکید شده است زنان در گروههای مافیایی بویژه در مافیای ناپل موسوم به کامورا در حال قدرت گرفتن هستند. هرچند زنان از سالهای دور در این شبکهها عضو میشدند، هرگز به مقام بالایی نمیرسیدند اما اکنون بهدلیل دستگیری تعداد زیادی از پدرخواندهها و روسای مرد، زنان جای آنها را گرفتهاند. این زنان از پدرخواندههای سابق تقلید میکنند و در خشونت و کشتار چیزی کم نمیگذارند. آنان نیز مانند مردان برای خود لقبهایی انتخاب میکنند. عروسک کوچولو و گربه چاقه لقب دو زنی است که در مافیای ناپل به سرکردگی رسیدهاند.
پلیس اعلام کرده نمیداند چند زن در مافیا خدمت میکنند، زیرا آنها معمولا پشت صحنه هستند و وظایفی مانند توزین و بستهبندی کوکائین و هروئین را برعهده دارند و فقط تعداد کمی از آنان به مناصب بالاتر میرسند.
ماریا لیچیاردی، یکی از زنانی است که در ناپل باندی مخوف را هدایت میکرد. او که زنی ریزنقش است، بتازگی دستگیر شده و تحقیقات از وی هنوز به پایان نرسیده است. این متهم و زنانی مانند او قصد دارند لقب دیرینه پدرخوانده را به مادرخوانده تغییر بدهند.
حسین موسوی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد