محوطه باستانی تپه پیسا که سال 77 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، در محوطهای به وسعت 18 هکتار که هفت هکتار آن حریم اصلی است در استان همدان واقع شده و فاصله آن با تپه باستانی هگمتانه دو و نیم کیلومتر است.
این تپه یکی از مهمترین یافتههای بازمانده از این عصر است و میتوان آن را مرکز اصلی بقایای عصر مفرغ دانست.
یکی از فعالان میراث فرهنگی در اینباره به مهر گفت: بیشتر اراضی این تپه جز زمینهای حصار قصابان (حصار دیزج) است و هنوز کشاورزان در کنار آن به کشت و ذرع میپردازند که همین مساله یکی از عوامل تخریب تپه است.
حسین زندی با بیان اینکه کشاورزان نهتنها برای گسترش زمینهای خود سعی دارند به سوی تپه پیشروی کنند، بلکه از خاک تپه نیز به عنوان کود استفاده میکنند، افزود: منحرف کردن جریان آب رودخانه «خاج گیر» به سمت تپه که از میان تپه شرقی و غربی میگذرد باعث شده، خاک تپه شسته شده و از طرفی کشاورزان حریم رودخانه را با کامیونهای خاک پر میکنند تا زمین کشاورزی گسترش یابد.
وی با بیان اینکه این عمل در سالهای اخیر به دلیل افزایش زمین در منطقه بیشتر شده است، تصریح کرد: کاوشهای آموزشی صدمه زیادی به این تپه وارد کرده است، در حالی که پژوهشهای باستانشناسی آموزشی باید در یک محوطه کوچکتر و استقرار موقت صورت گیرد.
زندی یادآور شد: محوطههای باستانی مهم مثل این تپه از حساسیت بالایی برخوردارند، اما هربار باستانشناسان پس از کاوش و ایجاد تراشه تپه را به حال خود رها کردهاند و هیچگونه حفاظتی صورت نمیگیرد. این در حالی است که این تپه به مرکز حفاریهای غیر مجاز قاچاقچیان نیز تبدیل شده است.
به گفته این کارشناس غیر از آسیبهای رودخانه و اراضی کشاورزی، احداث جاده همدان ـ لالجین (بیجار) در سالهای اخیر نیز در حریم این تپه صورت گرفته است. این جاده کمتر از 30 متر با تپه اصلی (شرقی) فاصله دارد. همچنین اداره آب و فاضلاب لوله اصلی انتقال آب دشت بهار به همدان را از حریم تپه پیسا انتقال داده است و بوی فاضلاب که در اطراف تپه به مشام میرسد، آزاردهنده است.
پیشینه دژ همدان
نخستین دژ همدان که بنابر یافتههای باستانشناسی آن را به قوم کاسی نسبت میدهند، پیشینه آن از تپه باستانی هگمتانه نیز بیشتر است و آن را نخستین سکونتگاه همدان دانستهاند.
در این محوطه بیش از 30 لایه باستانی شناسایی شده است. اولین بار شارل دو فوسه در سال 1913میلادی حفاریهایی در آن انجام داد و بخشی از تپه شرقی را گودبرداری کرد.
پس از او دمورگان به کاوش در این تپه میپردازد و آثاری از نیمه هزاره سوم پس از میلاد به دست میآورد که مربوط به دوره مادی ـ کاسی است. اشکانیان، آخرین فرمانروایان این دژ کهن بودهاند. سپس کاوشهایی از سوی قوسی و مهریار انجام گرفت. در دهه هفتاد نیز بر اساس تفاهمنامهای بین دانشگاه و پژوهشکده باستانشناسی، کاوشها به دانشکده هنر واگذار شد.
بتازگی نیز باستانشناسانی مانند محمد رحیم رنجبران، محمدی فر و مترجم در این محوطه کاوش کردهاند که به شناسایی 30 لایه باستانشناسی منجر شده است.
با این همه و در حالی که گفته میشود این تپه در سال 83 تعیین حریم شده است، اما ساخت و سازها از سوی نهادهای شهری و خصوصی ادامه دارد. کارگاه تولید بتن، ماشین شویی و تولید مصالح ساختمانی در نزدیکترین نقطه این اثر باستانی است و روزبهروز به تپه نزدیکتر میشود.
افزون بر تخریبهای صورت گرفته به وسیله کشاورزان، راهسازی، آب و فاضلاب و حفاریهای غیرمجاز، این تپه مرکز تجمع و زندگی معتادان شهر است و بیشترین تخریب از جانب آنان است.
از آنجا که این محوطه تاریخی نزدیکترین نقطه به شهر است و هیچگونه نظارتی به آن نیست، معتادان با امنیت کامل آنرا تصرف کردهاند.
همچنین نبود نظارت و حفاظت به قدری است که دهها تونل در آن حفر کردهاند که گاهی طول آنها به چهار متر میرسد. این معتادان، زمستان را در این تونلها سر میکنند و حتی برخی حفاری معتادان روی تراشههای باستانشناسان انجام شده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد