سراغ علی اوسط منتظری، معاون مناطق مرطوب و نیمهمرطوب سازمان جنگلها رفتیم و از او درباره وضع جنگلهای کشور پرسیدیم.
وسعت واقعی جنگلهای کشورمان چقدر است؟ چون سازمان ملل آمار خودش را دارد و سازمان جنگلها هم آمار دیگری ارائه میدهد.
بر اساس آخرین نقشههای پوششی سازمان جنگلها، مساحت جنگلهای کشور 14.3 میلیون هکتار برآورد شده است، براساس تعریفی که در سازمان جنگلها برای جنگل وجود دارد، جنگل یعنی عرصهای که حداقل نیمهکتار وسعت داشته و با تاج پوشش درختی حداقل پنج درصد پوشیده شده باشد، با توجه به این تعریف ما 14.3 میلیون هکتار جنگل داریم، ولی بر اساس تعریف سازمان فائو، جنگل با حداقل تاج پوشش 10 درصد تعریف شده است، این اختلاف تعریف سبب شده آمار سازمان جنگلها با فائو متفاوت باشد. با تعریف فائو ما نزدیک به 12 میلیون هکتار جنگل داریم، البته پروژه ارزیابی مناطق جنگلی که فائو هر پنج سال یکبار انجام میدهد برای 2015 منتشر میشود و میتوان آمار جدید را دراختیار داشت.
چرا تعریف سازمان جنگلها با تعریف فائو از جنگل متفاوت است؟
در واقع تعریفی که سازمان فائو از جنگل دارد، برای کشورهایی است که جنگلهایی انبوه و با وسعت زیاد دارند، مانند برخی کشورهای اروپایی و آفریقایی، ولی ایران و حدود 70 کشور دیگر جزو کشورهایی با پوشش جنگلی کم هستند و اگر تعریف فائو را برای این کشورها در نظر بگیریم، تقریبا میتوان گفت خیلی از کشورها فاقد جنگل شمرده میشود. از طرفی چون در کشورمان یک درخت هم برایمان مهم است، این تعریف را در نظر میگیریم.
یکی از راهکارها برای حفاظت از جنگل، طرح تنفس 10 ساله جنگلها بود. سرنوشت این طرح به کجا رسید؟
مدتی است بحث طرح تنفس مطرح شده است، طبق این طرح برای مدت 10 سال هرگونه بهرهبرداری چوب از جنگلهای شمال متوقف شده و درختی قطع نخواهد شد. اگر در 10 سال اخیر، حجم چوبی را که از جنگلها برداشت میشد، برآورد کنیم، میتوان گفت 1.5 تا دو میلیون مترمکعب چوب از جنگلها برداشت شده، ولی در حال حاضر با توجه به سیاست سازمان جنگلها متناسب با توان اکولوژیک و توان زیستگاههای جنگلی، عملیات جنگلداری انجام میشود.
قطع در ختان در جنگلهای شمال در سال اخیر به کمتر از 700 هزار متر مکعب کاهش پیدا کرده است. عمده عملیاتهای بهرهبرداری انجام شده هم در قالب طرحهای مصوب جنگلبانی بوده است. تمام دغدغه ما این است که مدیریت جنگلهای شمال متناسب با توان رویشگاه آن انجام شود. البته میتوانیم پیشنهاد کنیم این طرح به صورت پایلوت در برخی مناطق عملی شود تا ما اثرات آن را ببینیم چون اگر این طرح به جنگل کمک کند، سازمان از آن استقبال میکند، ولی اگر فقط سبب شود حجم اشتغال وابسته به جنگل از بین برود و زادآوری هم در جنگل انجام نشود، خوب نیست. الان طرحهای جنگلبانی در دست اجراست، ولی طرح تنفس هنوز عملی نشده، زیرا اثرات و مزایای آن کاملا برای سازمان مشخص نیست. اثرات باید در بعد اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک مشخص شود.
چند روز پیش، رئیس موسسه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران گفت روزانه 40 هزار هکتار از جنگلهای شمال مورد تخریب کمی و کیفی قرار میگیرد. نظر شما در این باره چیست؟
در رسانهها خیلیها ادعا میکنند روزانه و سالانه مساحتی از جنگل از بین میرود، ولی حرفهایشان مستند نیست یعنی نقشههایی ندارند تا در یک بازه زمانی با هم مقایسه کنند و کاهش سطح را نشان دهند. درست است در برخی مناطق تجاوز، تبدیل کاربریهای غیر مجاز و عمدتا فشار جوامع انسانی سبب تخریب جنگل شده و در واقع تبدیل کاربری به صورت غیرمجاز سبب تغییر کمی و کیفی شده، اما اینکه بخواهیم عدد و آمار بدهیم، نمیشود. جالبتر اینکه طبق نقشه سازمان جنگلها که سال 76 تا 86 آماده شده، ما کاهش جنگل نداشتهایم و حتی در مجموع افزایش هم داشتهایم، یعنی در کل جنگلهای هیرکانی از آستارا تا گلی داغی افزایش سطح داشته است.
درباره واگذاری مدیریت جنگلها به مردم چه نظری دارید آیا این طرح شعارگونه نیست؟
ما کلا مدیریت جنگلها را در قالب مدیریت اکوسیستمی انجام میدهیم یعنی به جنگل به شکل اکوسیستم نگاه میکنیم. وقتی با دید اکوسیستمی نگاه کنیم، انسانهایی که در جنگل زندگی میکنند و در ختان، جزو یک اکوسیستم هستند، یعنی نمیشود بخشی را جدا کرد و گفت انسان و دام و جانوران از هم جدا هستند. اولویت سازمان برای مدیریت جنگلها مدیریت از سوی جوامع محلی است که در محدوده جنگل زندگی میکنند، به این معنی که عملیات حفاظت و احیا و کلا تمام عملیاتی که مربوط به مدیریت جنگل است، به این جوامع واگذار میشود.
ما بیشتر از 1.9 میلیون هکتار جنگل در شمال داریم. بقیه جنگلهای ما خارج از شمال کشور است که در آن ناحیه تقسیمات عرفی وجود دارد یعنی جوامع محلی به صورت عرفی از صدها سال پیش نسل اندر نسل در جنگلی زندگی کردهاند، ما هم آنها را به رسمیت شناخته و حفاظت و مدیریت جنگل را به دست آنها انجام میدهیم، زیرا با توجه به ظرفیتی که سازمان جنگلها دارد، نیازمندیم برای حفاظت بیشتر از مشارکت مردم استفاده کنیم. بنابراین این شعار نیست و یک اصل است که در سازمان جنگلها از سال 82 مطرح شده و در حال پیگیری است.
سازمان جنگلها سالانه چند هکتار نهال میکارد و طرح توسعه جنگلهای دست کاشت به کجا رسیده است؟
در پایان سال 89 و اوایل 90 قانونی مصوب شد به عنوان قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی کشور طبق ماده 15 این قانون دولت مکلف است بر اساس سند چشمانداز کشور در ده سال سطح جنگلهای کشور را به میزان شش میلیون هکتار افزایش دهد، یعنی سالی 600 هزار هکتار جنگل چون بر همین اساس، سازمان جنگلها طرحی را آماده کرده با عنوان طرح افزایش سرانه پوشش جنگلی کشور که در واقع تعهدات و سهم هرکدام از بخشهای دولتی و غیردولتی مانند وزارت راه، مسکن و شهرسازی، آموزش و پرورش و جهاد کشاورزی در این طرح مشخص شده و قرار است 50 درصد تعهدات از طریق مشارکت مردمی انجام شود، یعنی سازمان جنگلها نهال و خدمات کارشناسی را در اختیار سازمانهای مردم نهاد و خود مردم قرار میدهد و عملیاتی نظیر توسعه پوشش فضای سبز و نهال کاری با گونههای جنگلی، نهالکاری با گونههای مثمر، زراعت چوب، عملیات احیا و بازسازی جنگلها و توسعه فضای سبز در شهرکهای صنعتی و شهرداریها انجام میشود. این طرح برای دولت فرستاده شده تا اعتبار لازم برای تامین نهال و عملیات اجرایی دیده شود.
پس آمار دقیقی از کاشت نهال در سال نداریم؟
متناسب با اعتباراتی که در اختیار سازمان قرار میگیرد، سازمان جنگلها نهال میکارد. ما از 100 هزار تا 30 هزار هکتار در سال کاشت نهال داشتهایم، سال گذشته 35 هزار هکتار جنگلکاری داشتیم.
با آنکه دامها سالانه600 هزار هکتار نهال را نابود میکنند، سازمان جنگلها برای مقابله با آنها چه برنامههایی دارد؟ قرار بود براساس ماده 69 قانون برنامه پنجساله چهارم توسعه، 70 درصد از کل دامهای موجود در جنگلهای شمال از این عرصهها خارج شود، اما این طرح به نتیجه نرسید. سرانجام طرح خروج دام از کشور چه شد؟
با توجه به تجربه سازمان جنگلها از اجرای این طرح و مشکلات اقتصادی که اجراییشدن این طرح داشت، طرح خروج دام از جنگل به طرح ساماندهی دام موجود در جنگل تغییر کرد، در طرح اولیه به هیچ عواقبی توجه نشده بود، ولی الان در قالب طرح ساماندهی سعی شده برای دامهایی که در جنگل هستند و در برخی مناطق عامل تخریب شدهاند، برنامهریزی شود. برای نمونه در برخی مناطق دامها تبدیل به دام سنگین میشود و دامداریهای صنعتی را تشکیل میدهند یا اینکه افراد دامدار دام خود را واگذار کرده و حقوق بازنشستگی میگیرند، البته متناسب با سن و تعداد دام ما گزینههای مختلفی بررسی کردیم تا هم ظرفیت تولید گوشت در کشور تغییر نکند و هم جنگل حفظ شود.
این دو طرح چقدر موفق بودهاند؟
درصد موفقیت را نمیتوان گفت، ولی طرح خروج دام از جنگل اشکالاتی داشته است برای همین تبدیل شده به طرح ساماندهی دام. درباره طرح ساماندهی باید بگویم یکی دو سال است که اجرا شده و میتوان گفت استقبال بیشتری از آن شده است.
جنگلنشینان هم خسارت زیادی به جنگلها وارد میکنند. راهکار سازمان جنگلها برای مقابله با این مشکل و اسکان جنگلنشینان در روستاها و ارتقای کیفیت زندگی آنها چیست؟
جنگلنشینان داخل جنگل برای مصارف خود مانند سوخت و مسکن ناچارند درخت قطع کنند، این مساله باعث واردشدن فشار به جنگل میشود، به همین دلیل برای روستاهای جنگلنشین زیر 20 خانوار با همکاری بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برنامههایی داریم. قرار است از سال آینده این روستاها را جمع کرده و به خارج از جنگل منتقل کنیم. به این شکل هم جنگل کمتر خسارت میبیند و هم امکان رساندن تسهیلات رفاهی بیشتر به این روستاها به وجود میآید.
سازمان جنگلها برای معیشت جایگزین برای آن دسته از افرادی که زندگی شان وابسته به جنگل است، چه راهکاری دارد؟
یکی از برنامههایی که سازمان جنگلها برای این افراد دارد پروژهای به نام توانمندسازی جوامع محلی است. در قالب این برنامه سعی میشود جوامع محلی آموزش دیده و شیوههای مختلف معیشتی را فرا بگیرند، از طرفی هم تسهیلات کم بهره در اختیارشان قرار میگیرد تا برای خود کارگاههای کوچک ایجاد کنند، کارگاههایی مانند کشت گیاهانان دارویی و صنعتی.
زراعت چوب در کشور چقدر توسعه پیدا کرده است؟
در قالب برنامه پنجم کشور باید در طول برنامه 150 هزار هکتار توسعه زراعت چوب انجام دهیم. تا الان در قالب طرح ملی زراعت چوب بیش از 75 هزار هکتار عملیات زراعت چوب انجام دادهایم، البته پتانسیل ما خیلی بالاتر است. یکی از برنامهها که پیگیر آن هستیم، توسعه زراعت چوب با استفاده از آبهای غیرمتعارف مانند پسابهای صنعتی و آب تصفیه خانههاست به این شکل میتوانیم اراضی بیشتری را زیر کشت ببریم.
طرحهای سازمان جنگلها برای مقابله با قاچاق چوب چه بوده است؟
طرح صیانت که از سال 82 اجرا شده و سازمان عملیات ویژهای به نام گشت و مراقبت دارد. به این شکل که از طریق یگان حفاظت سازمان جنگلها مناطقی که امکان دارد قاچاق چوب در آن صورت گیرد یا سابقه قاچاق داشته، شناسایی میشود و گروههای حفاظتی به صورت مسلح این مناطق را زیر نظر میگیرند.
مهدی آیینی - گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد