پسر شیشه‌ای می‌خواست مادر و برادرش را بکشد

به گزارش جام‌جم، چند روز پیش مردی با حضور در شعبه یازدهم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 تهران از برادرش به اتهام سرقت اموال خانه‌شان و سوءقصد به جان خانواده‌اش شکایت کرد.

شاکی گفت: برادرم مواد مخدر شیشه و قرص‌های روانگردان مصرف می‌کند، به همین دلیل ابتدا به صورت مخفیانه پول اعضای خانواده وگاهی نیز از افراد فامیل سرقت می‌کرد.

وی افزود: با شدید شدن اعتیاد برادرم، او به زور طلای مادرم را می‌گرفت و با سرقت اموال خانه و فروش آنها مواد مخدر شیشه تهیه می‌کرد.

وی اضافه کرد: هر بار که من و مادرم بابت سرقت‌هایش با برادرم دعوا می‌کردیم، او ما را کتک می‌زد و تهدید می‌کرد ما را خواهد کشت. ما نیز از ترس سکوت می‌کردیم.

شاکی یادآورشد: روز حادثه من و مادرم در خانه بودیم که برادرم آمد. با التماس از او خواستم همراهم به یک کمپ ترک اعتیاد بیاید تا شاید نجات یابد اما بی‌آن‌که به حرف‌هایم توجهی کند، با میله آهنی که به دست داشت به من حمله‌ور شد و زخمی‌ام کرد. مادرم قصد داشت مرا از دست او نجات دهد که برادرم به او نیز حمله کرد. در ادامه این درگیری او شیشه پنجره‌ها را شکست و با برداشتن چاقو از آشپزخانه به مادرم حمله‌ور شد.

شاکی تصریح کرد: او می‌خواست مادرم را بکشد، بنابراین وی را به داخل یکی از اتاق‌ها برد. در حالی که زخمی شده بودم، بسختی خود را به اتاق رساندم. برادرم تهدید به کشتن اومی‌کرد. در همین موقع با برداشتن میله‌ای آهنی، ضربه محکمی به پای برادرم زدم که او مادرم را رها کرد.

وی گفت: همسایه‌ها که متوجه صدای کمک‌خواهی من و مادرم شده بودند، به کمک ما آمده و قصد دستگیری برادرم را داشتند که او با شکستن شیشه پنجره به خیابان پرید و با چاقو آنها را تهدید کرد و مانع از تعقیبش شد. همسایه‌ها من و مادرم را به بیمارستان بردند.

دستگیری متهم

در این مرحله پرونده برای تحقیقات در اختیار مرکز پلیس قرار گرفت و جستجوی گسترده برای دستگیری معتاد فراری آغاز شد تا این که دو روز پیش متهم در حالی که دوباره قصد داشت به خانه مادرش بیاید، دستگیر شد.

متهم با انتقال به مرکز پلیس بازجویی شد و اعتراف کرد، قصد داشته مادر و برادرش را بکشد.

متهم: گمان می‌بردم خانواده‌ام قصد جانم را دارند

متهم گفت: با مصرف مواد مخدر شیشه دچار توهم شده و همیشه خانواده‌ام را اذیت می‌کردم. با کتک پولشان را می‌گرفتم و با فروختن وسایل خانه موادمخدر می‌خریدم. رفتارم باعث شده بود اقوام به خانه‌مان نیایند و اجازه هم نمی‌دادند من به خانه‌شان بروم؛ چون هر بار که به خانه آنها می‌رفتم پول، طلا و اموالشان را سرقت می‌کردم.

متهم اضافه کرد: هر بار که موادمخدر شیشه مصرف می‌کردم صداهایی به من می‌گفت خانواده‌ات قصد کشتن تو را دارند و پیش از این اقدام باید جان آنها را بگیری. چند بار که برادر و مادرم خواب بودند، بالای سرشان رفتم و قصد داشتم آنها را بکشم که موفق نشدم. سرانجام روز حادثه پس از درگیری با اعضای خانواده‌ام و مصرف موادمخدر شیشه دچار توهم شدم و خواستم هر دو را بکشم که همسایه‌ها متوجه شدند و من نیز فرار کردم.

بنابر این گزارش، با دستور قضایی و با توجه به ابراز ندامت متهم و گذشت خانواده‌اش از وی، قرار شد او به کمپ ترک اعتیاد منتقل شود.

معصومه ملکی - گروه حوادث