این خیلیها هم شامل معاملهگران کتاب میشود، هم کلکسیوندارها، هم کتابخانهها و هم مردم معمولی. از آن جهت میگویم مردم عمومی که شاید کتابخانه آن شخص به یک کتابخانه عمومی تبدیل شود، یعنی جایی که دیگران هم به سراغش بیایند و بتوانند از کتابها استفاده کنند.
همین شد که در جستجوی سرنوشت کتابخانههای چنین افرادی برآمدم و از آنان در این باره پرسیدم.
کتابها در انتظار روزهای متفاوت
اگر فرض را بر این بگذاریم که یکی از افراد مشهور و معتبر در هر حوزهای، برای همه یا بخشی از کتابهایش هیچ برنامهریزی خاصی نکرده باشد، این وراث هستند که باید درباره کتابخانه او تصمیم بگیرند.
محسن شهبازی، مدیر سایت کارا کتاب که به صورت اینترنتی چه در داخل و چه درخارج از کشور کتابهای نایاب و دست دوم قیمتی را به فروش میرساند، وراث را برای تصمیمگیری درباره کتابخانه پدریشان به چند دسته تقسیم میکند: «گروه اول کسانی هستند که خیلی مادیاند و هیچ علاقهای به کتاب و مطالعه ندارند و در یک کلام، کتابها را از دست میدهند. گروه دوم خودشان اهل کتاب نیستند ولی برایشان مهم است که کتابها به دست چه کسی میرسد.
اینها معمولا کتابها را به کتابخانههای دانشکدهها یا کتابخانههای ملی یا مجلس میدهند تا کتاب بین افراد علاقهمند دست به دست بچرخد و باقی بماند و گروه سوم آنهایی هستند که خودشان هم به رشته تخصصی وی علاقه دارند و آنها را برای خودشان نگه میدارند یا دست به دست بین خودشان میچرخانند. ولی در کل باید گفت که 95 درصد از چهرههای برجسته ادبی، علما، فرزانگان، اندیشمندان و اهالی قلم کتابهایشان را اهدا میکنند.»
دیدن کتابهای اهدایی برای دانشجویان و کسانی که اهل کتابخانه رفتن هستند، امری عادی است. معمولا در کتابخانههای دانشگاها قسمتی است که در آن نوشتهاند کتابهای اهدایی استاد... و این، هم حس خوشایند خواندن کتابهای استادانمان را برایمان به ارمغان میآورد و هم کتابها به بهترین جا برای ماندگاری منتقل شدهاند. کسانی هم که اهل کتابخانه رفتن هستند در فهرستنویسیهای کتاب عبارتهایی مبنی بر هدیه بودن کتاب را دیدهاند.
اهدای کتاب، سنتی همچنان پسندیده
وقتی صحبت از بخشیدن کتاب میشود، یکی از اولین نمونههای رواج دادن سنت وقف در زمینه کتاب که به ذهن میرسد، کار مرحوم حسین ملک است؛ کسی که کتابخانهای با نسخههای نفیس خطی فراوان را وقف کرد و هنوز هم جا دارد که کتاب و کتابخانه شخصی را وقف کرد و حتی برایش شرایطی را در نظر گرفت مثل این که کتاب نباید از کتابخانه خارج شود یا... از این که بگذریم بعضی از چهرههای شاخص در رشتههای گوناگون چه خودشان پیش از وفاتشان و چه ورثههایشان کتابهای آنان را به کتابخانههای ملی، مجلس یا دانشکدهها و دانشگاهها اهدا میکنند.
جایی مثل کتابخانه ملی ایران، منابع خود را از سه طریق به دست میآورد. راه اول در راستای اهداف شورای عالی فرهنگی است که تمام ناشران مکلفند حداقل دو نسخه و حداکثر 10 نسخه از کتابهایشان را واسپاری کنند. راه دوم ایجاد سفارش و خرید است که متناسب با بودجههای در نظر گرفته شده به کتابهای چاپ قدیم و کتابهای خارجی و کتابهای ایرانیان خارج از کشور و کتابهای خارجی مربوط به ایرانشناسی و... صورت میگیرد و راه سوم هم کتابهای اهدایی و مبادلهای است.
علیرضا دباغی، مدیرکل فراهمآوری و حفاظت سازمان اسناد و کتابخانه ملی، ضمن اشاره به این سه راه درباره بحث اهدا و مبادله میگوید: اهدا و مبادله، روند متفاوتی دارند. کتابهای اهدایی آنهایی هستند که بدون هیچ چشمداشتی از طرف شخص به کتابخانه ملی اهدا میشود. کتابهای مبادلهای بین کتابخانههای کشور و مراکز پژوهشی داخل و خارج از کشور صورت میگیرد.
البته در این میان هستند کسانی که کتابهایشان را به کتابخانههای ملی و مجلس میفروشند، البته نه همه. کمیتههای ارزیابی به کارشناسی کتابهای خطی و غیرخطی میپردازند و بعد این معامله صورت میگیرد.
محمدحسن خلیلی، از مسئولان روابط عمومی کتابخانه مجلس، درباره میزان پرداختها میگوید: اینجا دیگر صحبت از پول نیست. صحبت از این است که بعضی اهداکنندگان ارزش آثارشان را میدانند و میخواهند اثرشان در ایران باقی بماند و میدانند که کتابخانهای مانند کتابخانه مجلس جای خوبی برای حفظ آثار قیمتی است. هنوز هم روح صداقت در میان ایرانیان وجود دارد و هنوز هم خیلیها مانند ایرانشناسان، محققان و اندیشمندان، عرق وطندوستی دارند.
کسانی که کتابهایشان را به کتابخانه ملی اهدا میکنند بنا به گفته دباغی، یا میخواهند مجموعههایشان به صورت کلکسیون در آنجا نگهداری شود یا این که کتاب فقط در اختیار کتابخانه باشد و هر جور که کتابخانه خواست از آن استفاده کند.
مهمترین سوالی که در اینجا ایجاد میشود این است که اگر این کتابها تکراری بود، چه اتفاقی برایش میافتد؟ زیرا کتابخانههای بزرگ معمولا از کتابها چند نسخه دارند و برای مثال نیازی نیست که از یک کتاب 20 نسخه در کتابخانه نگهداری شود.
دباغی در پاسخ به این پرسش میگوید: معمولا آن دسته از کتابهای تکراری را که به عنوان کلکسیون اهدا نشدهاند، به مساجد و کتابخانههای عمومی و دانشگاهها و مدارس مناطق دورافتاده اهدا میکنیم.
خلیلی نیز در کتابخانه مجلس ضمن تائید این صحبت میگوید: وقتی مجموعهای به ما اهدا میشود، طبق توافقنامهای با شخص شرط میگذاریم، کتابهایی را که نیاز نداریم، به دیگر کتابخانهها که از قبل نیازشان را به ما ارجاع دادهاند، بفرستیم. از این طریق کتابخانههای کل کشور نیز غنی میشود.
اگر کتابی هم غیرتکراری باشد، برای کتابخانه ارزش زیادی دارد. چون هم مخازنشان تکمیل میشود و هم صرفهجویی در خرید میشود و بودجه در نظر گرفته شده را میتوانند برای فعالیتهای دیگر یا خرید کتابهای دیگر هزینه کنند.
چه کسانی کتابهایشان را اهدا کردهاند؟
یافتن پاسخ این پرسش دشوار است. اگر کلیتر بخواهم بگویم، یافتن پاسخ این پرسش که پس از وفات افراد معروف و معتبر در رشتههای مختلف، چه اتفاقی برای کتابخانههای شخصیشان میافتد، دشوار است. با افراد زیادی که کارشان خرید و فروش کتاب دست دوم است یا به نحوی در این زمینه کار میکنند، صحبت کردم، البته هر کسی از سرنوشت کتابخانه چند نفر اطلاع داشت؛ ولی هیچکس حاضر نیست نام آنها را بگوید؛ زیرا ورثه بعضی از افراد حساس هستند یا حتی بعضی از کتابها به مصرف درست نرسیدهاند و به عبارتی حیف و میل شدهاند و فقط تعدادی از آنها سروسامان گرفتهاند. بهترین جا برای یافتن این پاسخ کتابخانه ملی و مجلس بودند.
بنا به گفته دباغی، عزتالله انتظامی در سال 91 کتابهایش را به کتابخانه ملی اهدا کرده است. کتابهای آقایان مصطفی رحماندوست، پروفسور شفیع جوادی و احمد آرام نیز به این کتابخانه
اهدا شده است.
اهدای 95 هزار منبع کتابی و غیرکتابی مرحوم سیاوش پرواز از قضات قوه قضائیه کشور و همچنین اهدای حدود 15 هزار منبع دکتر ایرج افشار سیستانی به کتابخانه و آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران در زاهدان نیز قابل توجه است. هر چند در کنار این نامداران افرادی که نامشان آنچنان شناخته شده نیست، نیز بودهاند که کتابهای خودشان را از طریق اهدا در اختیار همگان قرار دادهاند.
خلیلی وقتی از آثار اهدا شده به کتابخانه مجلس صحبت میکند، ارقام بسیار عجیب و غریب میشود. مثلا آخرین مجموعه بزرگی که بتازگی به کتابخانه مجلس اهدا شده، از آن محمود عظیمیزوارهای بوده که شامل 32 هزار جلد کتاب بوده است.
موسویگرمارودی، کریمزادهتبریزی (حدود هزار نسخه خطی)، احمد متیندفتری، سید محمدصادق طباطبایی، محمد گلبن (که بخشی از آثار را قبل از وفات به کتابخانه دادند و بخش دیگری را پس از وفاتشان به اینجا اهدا کردند) و... از جمله کسانی هستند که آثار گرانقیمت و با ارزشی را در اختیار این کتابخانه قرار دادهاند. در مجموع تعدادی از اندیشمندان مجموعههای عظیم بالای ده هزار و گاهی 15 هزار نسخهای را به کتابخانه مجلس هدیه کردهاند.
حورا نژادصداقت - جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد