25 سال از پذیرش قطعنامه 598 میگذرد؛ قطعنامهای که به هشت سال جنگ ایران و عراق پایان داد و بر اساس آن ایران و عراق ملزم به توقف نبردهای خود در همه مناطق جنگی شدند؛ قطعنامهای که 25 سال از نشستن امضای حضرت امام خمینی زیر آن میگذرد اما هنوز حرف و حدیثها درباره آن تمام نشده است.
قبول قطعنامه به معنای حل مسئله جنگ نیست
قطعنامه 598 بنابر آنچه حضرت آیتالله خامنهای در نماز جمعه 5 مهر سال 1370 اعلام کرد نتیجه تلاشهای فراوانی بود که از همه طرف کشیده شد؛ تلاشهایی که در نهایت شورای امنیت وابسته به غرب را مجبور به صدور این قطعنامه کرد؛ قطعنامهای که به جنگ پایان میداد و شرط اجرایی شدنش قبول آن از سوی حضرت امام خمینی (ره) بود. امام خمینی بر اساس آنچه گزارشهای رسیده از مقامات وقت درباره جنگ و وضعیت کشور اعلام شد؛ زیر قطعنامه 598 را امضا کرد و به این ترتیب جنگ ایران و عراق بر اساس اسناد بین المللی پایان یافت.
قطعاً بهترین گواه برای نشان دادن نگرش حضرت امام درباره پذیرش قطعنامه سخن خود ایشان درباره قطعنامه است؛ امام در پیامی که سال 67 به مناسبت سالگرد کشتار مکه صادر فرمودند، به پذیرش قطعنامه اشاره کرده و نکاتی را مورد توجه قرار دادند. امام خمینی (ره) در نوشته خود پذیرش قطعنامه را این چنین تصویر کردند: «... و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصابرای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم و به امید خداوند درآینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم...»
امام خمینی: مراقب جیرهخوارانی که بعد از قطعنامه طرفدار جنگ خواهند شد باشید
امام خمینی (ره) همچنین در فرازی از پیام خود افرادی را که در آینده جنگ و قطعنامه را زیر سوال خواهند برد، مورد خطاب قرار داده و میفرمایند:« در این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خودصحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مسئله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست. چه بسا آنهایی که تا دیروز در برابراین نظام جبهه گیری کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران از صلح و صلح طلبی به ظاهر دم میزدند، امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگری را مطرح نمایند؛ و جیره خواران استکبار، همانها که تا دیروز در زیرنقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز طرفدارجنگ شوند.»
امام خمینی با اشاره به استقلال مسئولان نظام در پذیرش قطعنامه؛ تأکید میکنند: «...من باز میگویم که قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است؛ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. و نکته ای که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکای خود تصمیم گرفته اند. و کسی و کشوری در این امر مداخله نداشته است.»
آخرین حرف امام دربارۀ قبول قطعنامه
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرهای که در پایگاه اطلاع رسانی ایشان منتشر شده است، از آخرین روزهای حیات امام (ره) و نظر ایشان درباره قطعنامه سخن گفتهاند: «... با اینکه دیر وقت بود، به بیمارستان [قلب جماران] رفتم. امام با زحمت حرف میزدند. با صدای ضعیف به من فرمودند: داروی زهری که قطعنامه را پذیرفتم، برایم تلخ بود و تعبیر به جام زهر کردم، اما امروز که میبینم بعد از مرگ من، کشور مشکل جنگ ندارد، آن تلخی برایم شیرین است. از شنیدن کلمه مرگ تکان خوردم و اشکم ریخت. سکوت کردم؛ نمیخواستم امام آن منظره را ببینند.
کاسه شهد و شیرینی به جای کاسه زهر
آنهایی که امروز طرفدار جنگ شده و پذیرش قطعنامه را امری ناپسند میدانند و از خوراندن جام زهر به امام خمینی از سوی سران وقت کشور سخن میگویند؛ به یاد ندارند که قاطبه بزرگان نظام جمهوری اسلامی و در رأس آنها شخص حضرت امام خمینی با استقلال رأی خود و بدون قرار گرفتن تحت تأثیر قدرتهای بینالمللی اقدام به پذیرش قطعنامه کردند؛ بی شک بهترین جواب به افرادی که امروز کلیدواژه «جام زهر» را ابزاری برای حمله به مسئولان نظام در زمان جنگ کردهاند؛ سخنان حضرت آیت الله خامنهای است.
ایشان در دیدار با گروه کثیری از آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفته وحدت و به تاریخ یازدهم مهرماه سال 69 درباره پذیرش قطعنامه میفرمایند: «... هر کسی در این ایام، اظهارات مخالفان ما را در دنیا گوش کرده یا خوانده باشد، میفهمد که دشمنان نظام ما، چهطور از عزت امروز جمهوری اسلامی، از ته دل ناراحتند. پیروزی ملت ایران، به کام اینها تلخ آمد. خدای متعال، همهی کارها را با حساب انجام میدهد. یک روز بندهی صالح خدا، آن انسان بزرگ و مخلص که هیچچیز را برای خودش نمیخواست و همهی کارها را برای خدا میکرد و همه چیز را برای او میخواست، در قضیهی قطعنامه گفت: کاسهی زهر را نوشیدم. این تلخی را او تحمل کرد؛ ولی خدای متعال به آن بندهی صالح عوض داد و هنوز دو سال و اندی نگذشته کاسهی شهد و شیرینی پیروزی را به ملتش چشاند و کامشان را شیرین کرد. آن فداکاری، این ثمره را داشت. «اللهم ما بنا من نعمة فمنک لا اله الا انت». همه چیز متعلق به او و به ارادهی اوست.
پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود
مقام معظم رهبری همچنین در اجتماع پرشکوه زائران مرقد امام خمینی(ره) به تاریخ ۱۴/۰۳/۱۳۷۵ میفرمایند:«... قطعنامه را هم که امام قبول کرد، بهخاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ ... جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج میبُرد، اشک میریخت...»
قبول قطعنامه ۵۹۸، توطئه دشمن را برگرداند
مقام معظم رهبری همچنین در پیام خود به مناسبت نهمین سالگرد جنگ تحمیلی بار دیگر بر اهمیت پذیرش قطعنامه تأکید کرده و فرمودند: «...این قطعنامه که زیر فشار سهمگین رزمندگان اسلام بر پیکر دشمن صادر شد، سندی است که شعار دفاع مقدس ما در آن تأمین گردیده بود و اجرای کامل آن، دشمن را به شکست قطعی میرسانید و لذا هرگز جمهوری اسلامی آن را رد نکرد... قبول قطعنامهی ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی و رهبر عظیمالشّأن فقید آن، توطئهی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهی به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلحطلبی، به هر جنایتی دست میزد، خلع شعار کرد. شاید مشیت الهی بر این بود که با قبول قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بینالمللی نزدیکتر گردد.»
هاشمی:پذیرش قطعنامه نشان داد امام برای مصلحت مردم آبرو می داد
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، دیروز متن سخنرانی منتشر نشده وی در سال 1369 را با عنوان ناگفته های هاشمی از قبول قطعنامه منتشر کرده است؛ ناگفتههایی که بیان بخشی از آنها میتواند به روشنتر شدن موضع حضرت امام خمینی درباب پذیرش قطعنامه کمک کند.
آیتالله هاشمی در خاطرات خود میگوید:«... امّا همین انسانی که همچون صخرهای در مقابل طوفانها بود، در مقابل مصلحت مردم خاضع بود، در مورد جنگ شما دیدید تا آن لحظهای که بنا بود بجنگیم امام آنچنان رفتار می کردند که هیچکس به مخیلهاش هم صلح و پذیرش آتش بس را خطور نمیداد. ولی وقتی مصلحت مردم خود را دیدند لحظهای در پذیرش آن درنگ نکردند. این خاصیت یک انسان حکیم است، فقط یک آدم حکیم خالی ازهوا وهوس ... میتواند مواضع مناسب را در زمان مناسب بگیرد و این تنها امام بودند که قادر به چنین کاری بودند، تا لحظهی آخر هیچکس فکر نمیکرد که امام درباره پایان جنگ راهی پیدا بکند ولی وقتی که به این نتیجه رسیدند بدون لحظهای درنگ و عافیت اندیشی گفتند من جام زهر رو مینوشم و به عنوان فرمانده کل قوا تصمیم میگیرم و آتش بس را میپذیرم.
قبول قطعنامه حاصل اعتدال امام بود
هاشمی رفسنجانی همچنین در مصاحبهای که اخیرا انجام داده به نکات دیگری درباره پذیرش قطعنامه اشاره کرده و با ذکر نمونهای از تاریخ صدر اسلام میگوید: «...خیلی از کسانی که در حدیبیه حاضر بودند گریه می کردند و می گفتند که در مقابل مشرکین کوتاه آمدیم و ضعیف شدیم، این موضع تا آنجا بود که پیامبر خدا (ص) وقتی می خواستند صلح نامه بنویسند، بعضی کلمات خودشان را به خواست آنها عوض می کردند ولی آن موقع سوره فتح نازل می شود و خداوند « انّا فتحا لک فتحا مبینا » را می گویند من هم حقیقتا فتح را همین جا می دیدم یعنی ما با یک شگرد دیپلماتیک به گونه ای رفتار کردیم و شرایط را فراهم کردیم که همان هایی که در سازمان همیشه علیه ما رای می دادند این بار به نفع ما رای دادند.
قطعنامه 598؛ هشتمین قطعنامه سازمان ملل درباره جنگ ایران و عراق
هاشمی در ادامه مصاحبه خود میگوید: «...قطعنامه ۵۹۸، هشتمین قطعنامه ای است که برای جنگ عراق علیه ما در سازمان ملل به تصویب رسید؛ پیش از قطعنامه ۵۹۸، شورا قطعنامه ۵۸۸ را در تاریخ ۱۶/۷/۶۵ تصویب کرده بود که ایران آن را نپذیرفت و دبیر کل در گزارش خود به شورای امنیت ؛ خلاصه ای از مواضع ایران و عراق را در قبال قطعنامه عنوان نمود و اعلام کرد که در حالی که عراق تمایل خود را برای پذیرش قطعنامه شورای امنیت اعلام داشته، ایران به دلایلی که ذکر کرده، این قطعنامه را نپذیرفته است. پس از قطعنامه ۵۸۸ ایران عملیاتهای موفقیت آمیز زنجیرهای را در خاک عراق انجام داد (سلسله عملیاتهای فتح، کربلا، والفجر۹ و نصر ) حاصل این مجموعه عملیاتها نزدیک شدن رزمندگان اسلام به شهر بصره شد که عامل دقت و حساس شدن شورای امنیت شورای امنیت به مسئله جنگ شد.»
وی همچنین میافزاید:«...بر این اساس اعضای دائم به صورت یک گروه، کار مشترک و سازماندهی شدهای را برای پایان بخشیدن به جنگ ایران و عراق آغاز نمودند. کار این گروه مشترک به صورت محرمانه بود که حاصل بررسیهای آنها در ۵ ماه منجر به نوشتن پیش نویس قطعنامه ۵۹۸ شد... این قطعنامه را آنها صادر کردند. با شرایطی که برای ما درست کرده بودند. فکر میکردند ما میپذیریم. چند عقب نشینی نیروهای ما آنها را امیدوار کرده بود که ما میپذیریم.»
پذیرش قطعنامه پایان جنگ نبود؛ آغاز دیپلماسی فعال بود
هاشمی در ادامه سخنان خود ضمن تشریح وضعیت ایران در زمان پذیرش قطعنامه تأکید می کند که پذیرش قطعنامه به عمنای اتمام جنگ نبود؛ وی میگوید:«... ما لازم دیدیم که بعد از پذیرش قطعنامه در شرایط مناسبی باید ضرب شصتی نشان بدهیم که آنها متوجه شوند قدرت تهاجمی بر سر جای خود باقی است. وقتی که عراقیها بعد از پذیرش قطعنامه دوباره حمله کردند و تا نزدیک اهواز هم رسیدند و از خرمشهر و جاهای مهم عبور کردند و معلوم شد ادعای صلح طلبی عراق دروغ است که با یک دفاع جانانه ظرف یکروز آنها را به سرجایشان برگرداندیم... در طرف شمال جبهه ها هم که منافقین فعالیت میکرند و در عملیات مرصاد پاسخ خود را گرفتند و آنگونه زمینگیر و متلاشی شدند. در عملیات مرصاد فقط منافقین نبودند. نیروهای هوایی و لجستیک عراق با اینها بودند. لذا توانستیم هم منافقین و هم پشتیبانی آنها را از کار بیندازیم. آنها فهمیدند که تحلیل رفتن قدرت تهاجمی و دفاعی ما درست نیست و نیروهای میتوانند مثل گذشته جنگ را ادامه دهند.»
وی همچنین میافزاید:«... قطعنامه که صادر شد، اشکالاتی داشت و ما هم با یک استراتژی دست با آن برخورد کردیم. یعنی خدمت امام رفتیم و پیشنهاد دادیم.. قرار بر این شد که ما از یک جهت عملیات زمینی و جنگ را با قدرت ادامه دهیم و نیرو هم تجهیز کنیم که ستاد کل را بر این اساس تشکیل دادیم. برای اینکه دولت بیشتر از گذشته برای پشتیبانی جنگ در میدان باشد. مردم هم دعوت شدند که برای جنگ آماده شوند. این یک فاز بود؛ فاز سیاسی را هم شروع کردیم و آن این بود که مذاکره کنیم تا مفاد قطعنامه مطلوب ما شود . یعنی قطعنامهای باشد که با قبول آن به اهداف خود برسیم.»
کلید واژهای به نام جام زهر
با وجود شواهد تاریخی محکم و مستند مبنی بر اینکه حضرت امام در نهایت استقلال و توانایی کشور، فقط و فقط برای جلوگیری از وارد شدن هزینههای بیشتر مانع از ادامه جنگ شده و قطعنامه را پذیرفتهاند؛ اما هنوز هم هستند برخی افرادی که تنها با هدف ضربه زدن به برخی از مسئولان وقت نظام، پذیرش قطعنامه را زیر سوال میبرند و با طرح ادعاهایی بی اساس اعلام میکنند که امام ره از موضوع تدوین قطعنامه بی خبر بودهاند یا تحت تأثیر فشارهای سیاسی و نفوذ برخی افراد به پذیرش قطعنامه تن دادهاند.
متاسفانه کلید واژه «جام زهر» که این روزها در دستور کار رسانهای برخی جریانهای سیاسی قرار گرفته است؛ رفته رفته تبدیل به ابزاری ثابت و پرکاربرد برای حمله به بزرگان نظام و سازشکار جلوه دادن سیاستمدارانی میشود که برای برقراری صلح و آبادانی کشور تلاش کردهاند؛ کلید واژهای که مقام معظم رهبری با ذکاوت خود در همان سالهای ابتدایی بعد از جنگ از آن عبور کرده و با تعبیر آن به کاسه شهد و شکر خبر از نتایج شیرین قبول قطعنامه برای کشور دادند.
مهدی جلیلی-خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد