خراسان:ارض موعود، محفل ماسونی و صهیونیزم
«ارض موعود، محفل ماسونی و صهیونیزم»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم مهدی یاراحمدی خراسانی است که در آن میخوانید؛سال هاست که منطقه خاورمیانه با مشکلات اساسی روبه رو بوده و یکی از بحرانی ترین مناطق جهان به شمار می آید. مهم ترین و اساسی ترین ریشه بحران خاورمیانه مسئله فلسطین و جنگ مداوم رژیم جعلی اسرائیل با مردم فلسطین و برخی از کشورهای همجوار آن از جمله لبنان است.
آن چه در تاریخ سرزمین فلسطین به روشنی آشکار است، حضور مداوم و چهارده قرنی مسلمان ها و عرب ها در این دیار می باشد. این دوره طولانی مدت حضور عرب ها و مسلمان ها تا قبل از دخالت انگلستان، به صراحت اسلامی بودن و عربی بودن این منطقه مهم از خاورمیانه را تحکیم و تثبیت می کند و بر خیال های واهی و بی اساسی که اسرائیل برای رسیدن به این سرزمین و غصب آن عرضه می کند خط بطلان می کشد.
تا اوایل قرن بیستم یهودیان وطن مشخصی نداشتند و اکثرا در کشورهای مختلف اروپایی مثل روسیه، رومانی، لهستان و سایر کشورها به صورت پراکنده و جدا از هم زندگی می کردند. این پراکندگی و عدم انسجام و حس حقارت ناشی از آن، گروهی از یهودیان را بر آن داشت تا اجتماعی مستقل از یهود بنا کنند. براین اساس طی یک حرکت برنامه ریزی شده و منسجم نهضتی با هدف دستیابی به «وطن و هویت وطنی» پایه ریزی و برقرار نمودند که در میان یهودیان به «ارض موعود» شهرت یافت. همچنین به خاطر قله «صهیون» در شهر بیت المقدس این حرکت و نهضت نفرت انگیز صهیونیسم نامگذاری شد. حرکتی که هدف آن ایجاد هویت و صاحب وطن کردن عده ای از یهودیان بی هویت از راه اشغال و تصاحب اعتبار و وطن دیگران در نقطه ای مناسب و برگزیده از جغرافیای زمین بود. با این که یهودیان پس از ویرانی اورشلیم در سال ۷۰ میلادی به دست رومیان، در سراسر جهان پراکنده شدند، اما وحدت دینی و فرهنگی خود را حفظ کردند و در ملت های دیگر حل نشدند و بدین جهت در طول تاریخ، به عنوان یک اقلیت دینی و گاه نژادی به ویژه در کشورهای مسیحی شکنجه و آزار دیدند و به همین دلیل، در طول قرن های متمادی، همواره آرزو و وعده بازیافت «ارض موعود» را در خیالشان می پروراندند.
در سال ۱۸۹۷ با تشکیل «نخستین کنگره جهانی صهیونیست» در شهر بال سوئیس، صهیونیزم به صورت نهضت سیاسی سراسری در اروپا درآمد و تئودور هرتسل (۱۸۶۰-۱۹۰۴) سردبیر یکی از روزنامه های معتبر وین، رهبری نهضت را در دست گرفت. هرتسل در جزوه ای که در سال ۱۸۹۶ تحت عنوان «دریودن اشتات» (کشور یهودیان) منتشر ساخت، خواستار تشکیل کشور یهودی در فلسطین شده بود.
ابتدای توطئه، مهاجران صهیونیست در فلسطین که کشوری عرب نشین و تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی (ترکیه) بود، زمین هایی خریداری و در آن تاسیسات کشاورزی ایجاد کردند. از همان ابتدا برای رهبران نهضت صهیونیزم واضح بود که تصرف زمین برای تحقق رویاهایشان امری ضروری است. انتخاب فلسطین به عنوان سرزمین موعود برای یهودیان، نه بر مبنای ریشه تاریخی و نه بر پایه اعتقاد به مقدسات و ارزش هاست؛ بلکه این انتخاب از آن روست که فلسطین در منطقه ای فوق العاده حساس و راهبردی واقع شده است و همچنین در زمانی که یهودیان در صدد یافتن وطن برآمدند این کشور مستعمره، انگلیس بود و به راحتی به چنگ آنان می افتاد. این یک انتخاب سیاسی و راهبردی بود و شعارهای وطن یهود، ارض مقدس و سرزمین موعود یهود تنها بهانه ای برای رسیدن به اهداف طمعکارانه اسرائیل است.
یهودیان غاصب صهیونیسم برای رسیدن به هدف غیرمشروع خود از انواع تجاوزها، تعارض ها، دسیسه ها، توطئه ها و کشتارهای جمعی و آوارگی، بی خانمانی و ... کوتاهی نکردند و با همراهی و همکاری استکبار جهانی- و در راس آن آمریکا،- بخشی از سرزمین های اسلامی را اشغال کردند و تحت سلطه خود درآورده اند و سال هاست در این منطقه چهره غیرانسانی خود را برای جهانیان به تصویر می کشند. سران یهود در مقابله با ملل غیریهودی اقداماتی انجام دادند که از جمله آن ها تاسیس محفل ماسونی (در قرن هفدهم میلادی) با دو هدف نابودسازی ادیان الهی و تسلط بر دولت ها، و نیز جنبش صهیونیزم (در قرن نوزدهم) با هدف تشکیل دولت یهود در ارض مقدس و استیلاء بر منطقه نیل تا فرات بود. سران یهود به سبب ارتباط بسیار نزدیک با حاکمان اروپا در سمت مشاور در حوزه استعمارگری و دستیابی به ثروت های بی حساب با ابداع نظام مالی بانکی، در تحقق بخشیدن به این اهداف موفقیت های چشمگیری کسب کردند. آن ها برای تحقق نویدهای «تلمود» در سیطره یهود بر دنیا، در مرحله اول یک حکومت پنهان مرکب از سیصد یهودی تشکیل دادند که در این راستا ولتر راتنوی یهودی در روزنامه «وینرپرس» مورخ 1909.12.25 نوشت: «سرنوشت اروپا تنها به دست سیصد یهودی تعیین می گردد».
اکنون در حالی که سال ها از تداوم جنایات رژیم اشغالگر قدس می گذرد بار دیگر در آستانه روز جهانی قدس قرار داریم. روز همدردی با ملت فلسطین و ادامه جنگ و جهاد برای شکست رژیم صهیونیستی، فزون طلبی، نژادپرستی و اعمال غیراخلاقی اکثریت قوم یهود در طول تاریخ،سبب نزول عذاب های الهی بسیاری بر ایشان شده و آن ها را بارها هدف تاخت و تاز اقوام و ملل گوناگون قرار داده است. نکوهش یهود و تهدید ایشان به عذاب های الهی به کرات در عهد عتیق (تورات) به چشم می خورد. روز قدس فرصتی است که همه مسلمانان و آزاداندیشان جهان باید به اهمیت بیت المقدس در دین اسلام و به اهمیت ملت فلسطین در مبارزه خود فکر کنند. قدس، اولین قبله و دومین حرم مسلمانان جهان، سرزمین اصلی و وطن میلیون ها آواره فلسطینی است که استکبار جهانی توسط صهیونیسم جنایتکار، از سال ۱۹۸۴ آن سرزمین را از دست ساکنان و صاحبان واقعی اش خارج ساخته است. امام خمینی(ره) در پیامی در ارتباط با روز قدس فرمود: «من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند، و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند.» تاریخ بشریت هرگز جنایت ها، حماقت ها و اهانت های گروهی یهودی جنایت پیشه را که می خواهند اصالت ملی دیگران را به نام خود ثبت کنند فراموش نخواهد کرد و به یاری خداوند متعال روزی فرا خواهد رسید که از صحنه روزگار حذف خواهند شد. حقیقتی مسلم که آثار فروپاشی و اضمحلال این رژیم نشانی امیدبخش بر تحقق حتمی آن است.
کیهان:اسرائیل نمیتواند بماند
«اسرائیل نمیتواند بماند»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن میخوانید؛سپتامبر 2012 هنگامی که باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل از حل چالش اسرائیل و فلسطین به واسطه مذاکره سخن گفت، با واکنش قابل تامل یک سیاستمدار بازنشسته اسرائیلی مواجه شد. این سیاستمدار گفته بود «فلسطینیها نباید اوباما را دستپاچه کنند. آنها باید با اسرائیلیها بنشینند و با آنها تمرین کنند و مثل گوسفند و گرگ برای ناهار تصمیم بگیرند»!
ازسرگیری مذاکرات میان تزیپی لیونی وزیر دادگستری اسرائیل و صائب عریقات نماینده تشکیلات خودگردان با میزبانی آمریکا، تداعیکننده همان صحنهای است که سیاستمدار بازنشسته صهیونیست ترسیم کرده است. آخرین دور مذاکرات بیسرانجام، 3 سال پیش (سال 2010) به خاطر دور تازه شهرکسازی صهیونیستها در قدس شرقی و کرانه باختری با بنبست مواجه شد. اما اکنون جان کری برای دو طرف فلسطینی- صهیونیست مراسم افطار! برگزار میکند و وعده میدهد که دور تازه مذاکرات ممکن است حدود 9 ماه طول بکشد. باراک اوباما هم در بیانیهای از طرفین خواسته همچنان مذاکره کنند «تا شاید بتوان به هدف تشکیل دو کشور دست یافت».
نزدیک 4 دهه است که طیفی از اعراب و سازمان فتح به میانداری آمریکا با اشغالگران سرزمین فلسطین مذاکره میکنند و هر بار امتیازی میدهند بی آنکه کمترین امتیازی کسب کنند. سهم یاسر عرفات از همه مذاکرات و امتیازاتی که داد، سم ایدزی بود که در جان وی وارد کردند و مرگ او را رقم زدند. سنگ بنای مذاکرات سازش، با مذاکره کمپدیوید میان بگین و انور سادات و میزبانی کارتر در سال 1978 گذاشته شد. این آغاز خیانت علنی به آرمان فلسطین بود. پس از آن مذاکرات سازش در مادرید (1991)، اسلو (1993)، کمپدیوید (2000)، طابای مصر (2001)، ژنو (2003)، آناپولیس (2007) و واشنگتن (2010) از سوی دولتهای کلینتون و بوش و اوباما پی گرفته شده و با سناریوهای فریبی نظیر طرح صلح عربستان (سال 2002) و «نقشه راه» گروه چهارجانبه (2003) همراه بوده است. اما دریغ از اینکه یک وجب از سرزمین فلسطین که از دریای مدیترانه تا رود اردن را شامل میشود، به صاحبان آن بازگردانده شود. آیا قرار است 9 ماه دیگر روند مذاکرات مادرید و اسلو و کمپدیوید و طابا و ژنو و آناپولیس و واشنگتن تغییر کند؟ چرا باید فلسطینیها به این مذاکرات امید داشته باشند؟ حق با عبدالباری عطوان سردبیر فلسطینی نشریه القدس العربی بود که چند ماه پیش نوشت «ابومازن وقتی اعلام میکند که نمیخواهد به زادگاهش صفد بازگردد و آن را خاک اسرائیل میداند، در واقع برای رضایت اشغالگران، از اصول اساسی ملت فلسطین عقبنشینی و آنها را تحقیر میکند. اما او اگر میخواهد در پایتخت اردن بقیه عمر را سپری کند حق ندارد از جانب 6 میلیون آواره فلسطینی سخن بگوید. او 20 سال است که امتیاز میدهد اما فقط توهین نصیبش شده است. او وقتی میخواهد یکی از ما نباشد، نباید از جانب ما سخن بگوید».
تاریخ تحولات 35 سال گذشته سند معتبری برای این ادعاست که دلالها و شرخرهای سیاسی نمیتوانند از طرف ملت فلسطین، این سرزمین شریف را بفروشند که اگر چنین بود ضرورت نداشت هر چند وقت یک بار، خیمه مذاکره برپا کنند. بیداری و مقاومت اسلامی در همین 3 دهه موجب شده تا فلسطین لقمهای گلوگیر برای صهیونیسم شود. همین روزها روزنامه آلمانی دیسایت با اشاره به تقسیم منطقه غرب آسیا توسط انگلیس و فرانسه پس از جنگ اول جهانی نوشت «مارک سایکس دیپلمات و نظامی انگلیسی زمانی خطی از عکا در فلسطین تا کرکوک در عراق کشید. او به اتفاق فرانسوا ژرژپیکو، باقی مانده امپراتوری عثمانی را میان خود تقسیم کردند. اما حالا بحران به شکلی شگفت اوج گرفته است. غرب امروز دیگر نمیتواند مانند دوره سایکس- پیکو خطی روی شن بکشد و قلمرو مشخص کند. این یک نوستالژی نیست. نظم تحمیل شده غرب و دوره استعمار در حال فروپاشی است».
65 سال پس از اشغال فلسطین و تلاش منحصر به فرد برای اعتبار بخشیدن به رژیم جعلی صهیونیستی، مسئله نه تنها حل نشده و رژیم اسرائیل جا نیفتاده بلکه بحران مشروعیت و اقتدار عمیقتر از همیشه سر برآورده است. سپتامبر سال گذشته متیو گولد سفیر انگلیس در تلآویو ضمن مصاحبه با شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت «اسرائیل در حال نابودی است. جایگاه اسرائیل در دنیا هر روز ضعیفتر میشود. این روند سرعت تازهای به خود گرفته است. منظور من افراد عادی نیستند بلکه نمایندگان پارلمان و شخصیتهای مهم جهان هستند که یک به یک از تایید اسرائیل منصرف میشوند». حق با سفیر انگلیس بود. یک ماه پس از سخنان وی یعنی در اکتبر 2012 فیلیپ جرالدی افسر سابق سیا درباره این سؤال که چرا از اسرائیل متنفر است؟ در آنتیوار نوشت «زمانی که افسر سیا بودم سفرهای متعددی به اسرائیل داشتم و با خیلیها ملاقات کردم. من دوستان یهودی دارم اما هیچ کدام این مسائل حقیقت را که دولتهای اسرائیل بخشی از پروژه جنایتکارانه بلندمدت هستند و سلسلهای از رؤسای جمهور و نخستوزیران جنایتکار، زمام امور آن را برعهده داشتهاند، تغییر نمیدهند. نظام اسرائیل، نسبت به معیارهای بینالمللی یاغی و دستانش آغشته به خون اشغالگری و شکنجه است. بدتر از آن این که اسرائیل، کشورم آمریکا را به بازی گرفته و خسارتهای وحشتناکی به دولت و ملت آمریکا تحمیل کرده است. من این جنایت را نمیتوانم ببخشم یا از آن چشمپوشی کنم». همان زمان گوشهای از گزارش 16 نهاد اطلاعاتی آمریکا منتشر شد که تاکید میکرد «اسرائیل بزرگترین خطر برای منافع آمریکاست و روابط واشنگتن با 57 کشور اسلامی را به خطر انداخته است. آمریکا باید با تحولات فعلی برای خاورمیانه بدون اسرائیل آماده شود».
در چنین شرایطی بود که یوری آونری نویسنده و عضو سابق پارلمان رژیم صهیونیستی نطق ریاکارانه اوباما را مورد اعتراض قرار داد و در کانتر پانچ نوشت «اوباما از دو طرف اسرائیلی و فلسطینی صحبت کرد اما از آن دو، به زعم اوباما فقط اسرائیل است که رنج میبرد! چه غمناک! نه اشغالی وجود دارد و نه شهرکسازی و نه کودکان کشته شده فلسطینی. اوباما با تزویر سخن گفت. فلسطینیها البته میتوانند دولت خودشان را داشته باشند اما نباید تحمیل یا آمریکا را دستپاچه کنند. آنها باید مثل بچه آدم با اسرائیلیها بنشینند و تمرین کنند. گوسفند عاقل باید با گرگ عاقل بنشینند و برای ناهار تصمیم بگیرند.
بیگانهها نیز نباید دخالت کنند! به راستی که نطق اوباما تهوعآور بود. قهرمان غمانگیز و تراژیک ماجرا محمود عباس است که حاضر است ریسکهای بزرگی بکند». آونری حاصل این زورگویی یکسویه را سر برآوردن مقاومت حزبالله و جهاد اسلامی و حماس توصیف میکند و مینویسد؛ «سال 1982 وقتی شارون وارد خاک لبنان شد، من در خودروی پشت سر سربازهایمان بودم. شارون درباره شیعیان دقت نکرد. آنها منکوب شده بودند اما ما اشغال لبنان و پذیرایی از خود را طولانی کردیم و شیعیان لبنان برای اولین بار شورش کردند.
ما 18 سال ماندیم و حزبالله جای امل را گرفت و به یک جنبش قدرتمند رزمنده و مورد تحسین تودههای عرب تبدیل شد. آنها تشکر بزرگی به اسرائیل بدهکارند(!)... اجازه دهید جمهوری اسلامی را فراموش نکنیم. سازمان سیای آمریکا و امآیسیکس انگلستان سال 1951 علیه نهضت نفت و محمد مصدق کودتا کردند و نفت را به بریتانیای منفور بازگرداندند. سرویس شاباک ما شیوههای شکنجه را به ساواک آموزش دادند اما حاکم منفور ایران در سال 1979 سرنگون شد و ادبیات اعتراض به شیطان بزرگ و شیطان کوچک (اسرائیل) رایج شد. اسرائیل بدین ترتیب نقش مهمی در بیداری اسلامی داشته است».
واقعیت این است که بلوغ بیداری اسلامی به مقاومت اسلامی انجامیده است. تهاجم 8 روزه رژیم صهیونیستی به غزه (اواخر آبان سال گذشته) به موازات فاش کردن فرتوتی اسرائیل، برگهای برنده رو نشده در جبهه مقاومت اسلامی را خاطرنشان کرد.
همان زمان واشنگتنپست نوشت «جنگهای اسرائیل ناامیدکننده است و 30 سال است که اسرائیل دیگر نمیتواند از این طریق مشکلات خود را حل کند». روزنامه هاآرتص نیز معتقد بود «ما باید از ستون ابرها [نام عملیات حمله به غزه] پایین بیائیم، پیش از آن که تجربه شکست در 2 جنگ قبلی (2006 و 2008) تکرار شود. این نخستین بار از سال 1948 است که به تلآویو حمله [موشکی] میشود. حتی عبدالناصر هم از عهده چنین کاری برنیامده بود». در آن جنگ به روایت روزنامه لیبراسیون «حماس برای اولین بار موفق شد رعب و هراس را به دل اسرائیل و ساکنان تلآویو بیندازد». رزمندگان مقاومت اسلامی در فلسطین این بار از موشکهای 75 کیلومتری فجر رونمایی کرده بودند و همین امر صهیونیستها را وادار به پذیرش آتشبس کرد. همان ایام حسن عصفور تحلیلگر فلسطینی در فلسطین الیوم نوشت «همه میدانند که من در گذشته مطالبی را در انتقاد از ایران نوشتهام اما اینها مانع از این نمیشود که چشم بر واقعیت ببندم؛ ایران اکنون مایه فخر و غرور فلسطینیها شده و سزاوار قدردانی است. این قدردانی با هر موشکی که به سوی اشغالگران شلیک میشود و آنها را وادار به خزیدن در پناهگاه میکند، بیشتر میشود».
با این وصف واقعیت مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت نقش پنهان رژیم صهیونیستی در دامن زدن به جنگ سوریه از یک سو و آشوب در مصر از سوی دیگر است. صهیونیستها در واقع بدین ترتیب کوشیدند ضمن متلاطم کردن کشورهای همسایه، برای خود حاشیه امنیت دست و پا کنند. آنها به سیاست تفرقه بینداز و نابود کن توسل جستند. با این حال نقشآفرینی خیرهکننده ارتش سوریه- با مساعدت ارتش حزبالله و مشورت ایران- در پاکسازی تدریجی گروههای مسلح تروریستی از مناطق القصیر، الخالدیه و بخشهایی از منطقه حمص، بار دیگر ورق پیروزی را به نفع محور مقاومت برگردانده است.
آنچه امسال به موضوع روز قدس اهمیت دوچندان میبخشد، همین تلاش پرحجم عبری- غربی- عربی (ارتجاع) برای فراموشاندن و از خاطر بردن نقش غده سرطانی صهیونیستی در بحرانها و اختلافات و درگیریهای منطقهای است. امام خمینی(ره) به عنوان مبدع ایده بلند روز قدس فرمودند روز قدس روز اسلام است و اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود. فردا فرصتی مهم برای بالا گرفتن پرچم اتحاد و مقاومت و پیروزی به نام اسلام و امت اسلامی است.
جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته
«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛هفته جاری از هر جهت به لحاظ قدر و ارزش، از والایی و اعتبار ویژهای برخوردار بود. شبهای نزول قرآن را در این هفته پشت سر گذاشتیم، در حالی که ملت ایران در سوگ شهادت جانسوز آئینه صفات کبریائی، دروازه حکمت نبوی، تجسم ایمان، تجلی عدالت، یاور مظلومان و پدر یتیمان و مظهر تام و تمام فضائل، مولیالموحدین حضرت علیبنابیطالب(ع) داغدار بود.
شبهای قدر با همه عظمت و جلالش به پایان رسید و هر کس به فراخور حال خود، توشه و بهرهای از رحمت الهی چید تا ذخیره و سرمایهای برای سایر اوقات و ماههای سال باشد. در این روزها و شبها فرصتی پیش آمد تا عذر تقصیر از گناهان را به پیشگاه الهی عرضه بداریم و توفیق طاعت و بندگی را طلب نمائیم.
شبهای قدر که به پایان میرسد، گویی ماه ضیافت الهی به پایان خود نزدیک میشود و باید کم کم با این ماه پرفیض وداع کرد. صدای برچیده شدن سفره معنوی این ماه، از امروز در گوشها و ضمیر جانها شنیده میشود، پس باید از این روزهای پایانی باقیمانده، حداکثر استفاده را کرد و خود را در جمع کسانی قرار داد که در زیر آبشار رحمت الهی، از آلودگیها پاک شده و حساب خود را با خدای خویش صاف کردهاند.
در هفته پایانی ماه مبارک رمضان، همچنین بانگ آزادی قدس شریف، پرصلابتتر از همیشه به گوش میرسد و ملتهای مسلمان، خود را برای گرامیداشت روز جهانی قدس و حمایت از ملت مظلوم فلسطین آماده میکنند. فردا نیز در ایران اسلامی، همه در پاسخ به ندای بنیانگذار جمهوری اسلامی در صفوفی یکپارچه به خیابانها خواهند آمد و با حضور پرشکوه خود در راهپیمایی اعلام میکنند که ستاره بخت رژیم صهیونیستی روبه افول است و قدس شریف در آیندهای نه چندان دور به آغوش اسلام باز خواهد گشت.
فردا، ملت ایران همچون سالهای گذشته با رژیم از درون پوسیده صهیونیستی اتمام حجت خواهد کرد و خون تازهای را به رگهای ملت مبارز و مظلوم فلسطین تزریق میکند. در این راهپیمایی مردم مسلمان ایران همپای دیگر مسلمانان جهان، با محکوم کردن مذاکرات ذلتبار سازش، بار دیگر بر تداوم مبارزه با رژیم صهیونیستی و پیگیری راه انتفاضه تا سرنگونی رژیم غاصب صهیونیستی تاکید خواهند کرد.
در صحنه بینالمللی نیز این هفته رویدادهای متعددی را شاهد بودیم. در سوریه، ادامه پیشروی ارتش، معادلات در صحنه جنگ را به سرعت به نفع حکومت بشار اسد تغییر میدهد. این هفته، استان حمص صحنه عملیات ارتش علیه شورشیان بود و نیروهای دولتی بر شهر مهم و استراتژیک "الخالدیه" تسلط یافتند.
پیروزیهای چشمگیر ارتش موجب شده است تا جبهه مخالفان دچار دودستگی و سردرگمی شود. به همین دلیل، تشکیلات وابسته به مخالفان اعلام کرد بدون هیچ پیش شرطی حاضر است در مذاکرات ژنو شرکت کند. این درحالی است که این گروه پیشتر شروطی را مطرح کرده بود از جمله اینکه باید اینگونه اجلاسها برای کنارهگیری بشار اسد تضمین بدهد. رسانههای غربی نیز اکنون اذعان میکنند که حکومت بشار اسد بحران را پشت سرگذاشته است. این رسانهها تاکید میکنند بشار اسد سالها در قدرت باقی خواهد ماند.
این هفته بحران مصر با حضور گسترده مخالفان و حامیان مرسی در خیابانها و وقوع درگیریهای خونین عمیقتر شد به گونهای که بسیاری از ناظران از خطر سقوط مصر در ورطه جنگ داخلی سخن به میان آوردند. در جریان درگیریهایی که در روز شنبه گذشته میان دو طرف در گرفت نزدیک به 80 نفر کشته و صدها نفر نیز زخمی شدند. مسئولان اخوانالمسلمین اعلام کردهاند در جریان ناآرامیهایی که از زمان برکناری مرسی رخ داده است بیش از 300 نفر از حامیان این گروه کشته شدهاند. در تازهترین تحول، روز سه شنبه این هفته، "کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با مرسی دیدار کرد و با وی گفتگویی دو ساعته صورت داد. روز گذشته نیز هیاتی از اتحادیه آفریقا با مرسی دیدار کرد. این رخدادها میتواند سرآغاز گشایشی در بحران سیاسی مصر و شرایط پیچیده این کشور ایجاد کند، به خصوص اینکه دو طرف، یعنی ارتش مصر و حزب اخوان المسلمین به این دیدارها واکنش مثبتی نشان دادهاند.
این هفته، عراق شاهد انفجارها و خشونتهای تازه بود که در نتیجه آن دهها نفر دیگر کشته و شمار بیشتری مجروح و مصدوم شدند. حملات تروریستی اخیر عراق عمدتاً در مناطق شیعه نشین بود و بیشتر قربانیان را نیز شیعهها تشکیل میدادند. در پی وقوع این حوادث، گروه تروریستی القاعده مسئولیت تمامی این حملات را به عهده گرفت. این گروه در بیانیهای تحت عنوان "دولت اسلامی عراق و شام" تهدید کرد حملات روزهای آینده بسیار خونبارتر خواهد بود و عملیات "دروی سربازان" را آغاز خواهد کرد.
این اولین بار است که پس از سه ماه، القاعده مسئولیت انفجارها را برعهده میگیرد. این گروه جنایتکار همچنین مسئولیت حمله هفته گذشته به دو زندان در عراق را که به کشته شدن دهها زندانبان و فرار نزدیک به هزار زندانی منجر شد، برعهده گرفت. در همین حال، "عزت الدوری" از عناصر ارشد رژیم صدام که فراری است در اطلاعیه ای، از اقدامات القاعده تمجید کرد و به این وسیله آشکارا بر همدستی بعث و تکفیریها تأکید گذاشت. عراق اکنون صحنه توطئهای شوم است که طی آن تلاش میشود اوضاع امنیتی و سیاسی این کشور هرچه بیشتر آشفته شود تا به این وسیله دولت تحت نفوذ شیعیان زیر فشار بیشتری قرار گرفته و به شرایط بعثیها و تکفیریها و حامیان خارجی آنها تن دهد.
این هفته، مجلس فرمایشی بحرین با تصویب مصوبهای تظاهرات در منامه، پایتخت این کشور را ممنوع اعلام کرد. این تازهترین تلاش رژیم آل خلیفه برای متوقف ساختن قیام آزادی خواهانه ملت بحرین است که از سه سال پیش آغاز شده است و مردم مبارز این کشور با وجود انواع فشارها و سرکوبها، از مبارزه دست برنداشتهاند.
در پی صدور این مصوبه مجلس بحرین، روز گذشته هزاران نفر درخیابانهای منامه دست به اعتراض زدند و با سر دادن شعارهای ضد آل خلیفه، این مصوبه را به تمسخر گرفتند. دور تازه تظاهرات که تحت عنوان "جنبش تمرد" آغاز شده است با الگو گرفتن از جنبش تمرد مصر صورت میگیرد. تظاهر کنندگان خواستار سرنگونی رژیم آل خلیفه و خروج نیروهای اشغالگر سعودی از کشورشان شدهاند. در سه سال گذشته، رژیم آل خلیفه به منظور سرکوب قیام حق طلبانه و عدالت خواهانه ملت بحرین به هر ابزاری متوسل شده است. این رژیم حتی از نیروهای سعودی نیز برای سرکوب ملت خود کمک گرفت. با اینحال این تلاشهای مذبوحانه نتوانسته است شعلههای قیام ملت بحرین را خاموش کند.
رسالت:گلایه از اطرافیان رئیس جمهور منتخب
«گلایه از اطرافیان رئیس جمهور منتخب»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن میخوانید؛کمی ناشکیبایی است در هنگامه تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور منتخب کام خودمان و ایشان را تلخ کنیم و لب به گلایه از اظهارات برخی اطرافیان حجت الاسلام دکتر روحانی بگشاییم که گفته اند دولت جدید که بیاید با رسانه ها و مطبوعات چه می کنیم و با حزب اللهی ها در نمازجمعه اگر علیه شخصی شعار دادند، چه می کنیم و در سیاست خارجی چه ها می کنیم و با این صد میلیارد دلار سالانه درآمد نفتی چه معجزه هایی می کنیم، دستورات دولت قبل را کان لم یکن
می کنیم و کذا و کذا ... .
ما باور و فهممان از شعار اعتدال دکتر روحانی این است که ایشان با شناخت دقیق از "پیچ تاریخی" که کشور عزیزمان به لحاظ داخلی و منطقه ای در آن قرار دارد آمده است که با احتیاط بیشتری فرمان لوکوموتیو انقلاب را به دست بگیرد تا از این گردنه حساس بگذریم.شاید اقتضای این پیچ تاریخی مثل هر پیچ دیگری این باشد که سرعت لوکوموتیو انقلاب را کمتر کنیم اما این بدان معنا نیست که عده ای بخواهند ترمز قطار را بکشند و یا بدتر "دنده عقب" بروند. اعتدال از منظر ما یعنی آرمان گرایی واقع بینانه. یعنی پیگیری آرمان ها با در نظر گرفتن واقعیات. رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان تفسیر روشنی از این مسئله ارائه فرمودند. ایشان به عنوان نمونه رسیدن به جامعه ای «عادلانه، پیشرفته و معنوی» را از آرمانهای اصلی و درجه یک نظام اسلامی می دانند. در مقابل "تحریم ها" را نیز به عنوان یک چالش در مسیر نیل به هدف و آرمان مثال زدند.
معظم له در تبیین نسبت بین این آرمان و واقعیت فرمودند: "ما آرمانگرایی را صددرصد تأیید می کنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید می کنیم. آرمانگرایی بدون ملاحظه واقعیتها، به خیال پردازی و توهّم خواهد انجامید. وقتی شما دنبال یک مقصودی، یک آرمانی حرکت
می کنید، واقعیتهای اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزی کنید. بدون دیدن واقعیتهای جامعه، تصور آرمانها خیلی تصور درست و صحیحی نخواهد بود، چه برسد به دستیابی به آرمانها."
روشن است که آرمان دولت یازدهم رسیدن به جامعه ای «عادلانه، پیشرفته و معنوی» است و با شناختی که از دکتر روحانی وجود دارد و اقبال و اعتماد ملت به ایشان مطمئنا وی و دولتش در این مسیر گام بر خواهد داشت. یکی از واقعیت های امروز کشور ما نیز علاوه بر دهها واقعیت دیگر مسئله تحریم هاست. در مسیر رسیدن به این آرمان به طور منطقی سه راه می توان در پیش گرفت.
راه اول بی توجهی و کم اعتنایی است. یعنی صورت مسئله را پا ک کردن که "اینقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود"! البته نتیجه آن چیزی نبود جز تصویب چند قطعنامه جدید.
راه دوم این است که فقط این واقعیت را دید و از واقعیات دیگر غفلت کرد و آنقدر موضوع تحریم ها را بزرگ کرد که همه چیز و حتی حیات و ممات ایران در گرو رفع تحریم ها و یا برقراری رابطه با آمریکا باشد. در این مسیر تنها عامل رسیدن به جامعه ای «عادلانه، پیشرفته و معنوی» برطرف شدن تحریم ها به هر قیمتی است. در واقع پیشرفت کشور متغیری از رابطه با آمریکا است و همه امکانات و منابع باید بسیج شوند تا این رابطه برقرار شود و اگر اینطور نشد چرخ پیشرفت کشور می خوابد.
راه سوم که به نظر با معنای اعتدال و جهت گیری های دکتر روحانی تا کنون سازگار تر است برخورد عقلانی با واقعیت تحریم و دیدن واقعیت های دیگر کشور در مسیر تشکیل جامعه ای پیشرفته و معنوی است. دکتر روحانی اعلام کرده است که در یک مواجهه حرفه ای با پرونده هسته ای با کمترین امتیازدهی ممکن به دنبال آن است که پرونده را از شورای امنیت به آژانس بین المللی انرژی اتمی برگرداند و سطح تحلیل سیاسی این پرونده را به سطوح تحلیل حقوقی و تکنیکی تقلیل دهد.
از سویی به زعم ایشان حل مسئله تحریم ها به معنای نادیده گرفتن سایر واقعیات کشور نیست. بالاخره بخش مهمی از پیشرفت های سالهای اخیر با تکیه بر توانمندی های بومی در حوزه های نیروی انسانی متخصص، امکانات زیربنایی و زیرساخت ها، خودکفایی در بسیاری از عرصه های اقتصادی و صنعتی، پیشرفت های علمی در حوزه علوم استراتژیک، همسایگان
منطقه ای و شرکای تجاری جدید نظیر چین و روسیه و... به دست آمده است. این واقعیات را باید در کنار مسئله تحریم ها به طور همزمان دید و الا دچار بخشی نگری و سطحی اندیشی می شویم.متاسفانه برخی اطرافیان آقای رئیس جمهور منتخب تصویر وارونه ای از کشور را برای ایشان منعکس می کنند. این در حالی است که فهم ایشان به مراتب دقیق تر از مشاورین است.
گواه این مدعا هم اینکه بین اظهارات اولیه و حین مناظرات با موضع گیری های اخیر فاصله افتاده است. شعار تشکیل دولت فراجناحی به حاشیه رانده شده است. تحقق این شعار به واقع بینی آرمانگرایانه دولت روحانی کمک فراوانی می کرد. نگاه جریانات کارگزاران و اصلاح طلب به دولت یازدهم نه در افق استراتژیک ومعتدلی است که رئیس جمهور منتخب در ذهن می پروراند بلکه آنها این دولت را مجالی برای جمع کردن غنیمت های دوران نبرد سیاسی و سهم خواهی های بی پایان خود می دانند.
مثل روز روشن است علی رغم همه این سماح و تساهلی که دکتر روحانی در برخورد با این جریانات دارد اما آنها راضی نخواهند شد و هر روز مطالبه جدیدتری را طلب می کنند تا این دولت آنقدر نحیف و لاغر شود که به قول خودشان ظرف چهار سال مجالی برای روی کار آمدن یک دولت اصلاح طلب تمام عیار فراهم گردد. این گروه ها گلوله برفی دکتر روحانی را آنقدر دست به دست می کنند تا آب شود و چیزی از آن باقی نماند آن وقت در این نبرد زمستانه نوبت گلوله های برفی باران روحانی است.
همان بلایی که سر آقای هاشمی رفسنجانی در جریان انتخابات مجلس ششم آوردند.مآلا باید گفت این گلایه اگر چه کمی کاممان را تلخ کرد اما شیرینی تبریک صمیمانه ما به خاطر تنفیذ منصب ریاست جمهوری ملت مسلمان ایران توسط مقام عظمی ولایت به جناب دکتر حسن روحانی حلاوتی وصف ناشدنی دارد که ایشان را در این مسیر دشوار ثابت قدم، بصیر و موید به تاییدات نایب برحق امام زمان (عج) می نماید.
سیاست روز:روز قدسی مهمتر از سالهای پیش
«روز قدسی مهمتر از سالهای پیش»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که در آن میخوانید؛فردا روزی مهم نه تنها برای ملت بزرگ ایران و حتی جهان اسلام بلکه روزی تاریخی برای تمام آزادی خواهان جهان است. آری فردا روز جهانی قدس میباشد. روزی که امام خمینی (ره) آن را روز وحدت جهان اسلام در حمایت از ملت فلسطین و مبارزه با رژیم اشغالگر قدس نامیدند.
روز جهانی قدس امسال در حالی فرا رسیده است که تحولات فلسطین و جهان اسلام لزوم هر چه باشکوهتر این روز را ملموس تر ساخته است چرا که:
اولا در حوزه فلسطین دشمنان فلسطین و جهان اسلام با محوریت آمریکا،این روزها به دنبال اجرای طرح های سازشکارانهای هستند که در ظاهر واژه صلح خاورمیانه را یدک میکشند اما در عمل برای نابودی فلسطین و آرمانهای جهان اسلام است. در شرایطی که مقاومت فلسطین و بیداری اسلامی منطقه صهیونیستها را بیش از پیش متزلزل ساخته است آنها برآنند تا با استفاده از حمایتهای آمریکا از این فضا خارج و فتنههای جدیدی را علیه جهان اسلام اجرایی سازند. آمریکا سه روز مانده به روز قدس نشستی را میان نمایندگان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی برگزار کرد که اساس آن را نابود سازی تمام حقوق فلسطینیها تشکیل میداد. آری تمام حقوق فلسطینیها چرا که در این مذاکرات با ادعای مذاکرات بدون پیش شرط، اصولی همچون حق بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن، مسئله قدس و کرانه باختری، محاصره غزه، سرنوشت ۵ هزار اسیر فلسطینی و اشغالگری صهیونیستها بر اراضی لبنان، سوریه ،مصر و اردن سخنی به میان نیامد.
هر چند که صهیونیستها ادعای آزادی ۱۰۴ اسیر فلسطینی را سر میدهند اما حقیقت آن است که از یک سو واژهای به نام آزادی اسرا وجود ندارد و آنها پس از آزادی احتمالی یا تبعید میشوند و یا دوباره بازداشت. از سوی دیگر صهیونیستها در ازای این ادعا هرآنچه که توانستهاند مطالبه کردهاند بگونهای که دیگر نامی برای فلسطین باقی نمانده است. نباید از یاد برد که در همین هفتههای اخیر بود که صهیونیستها طرح ساخت ۱۰ هزار خانه صهیونیست نشین در کرانه باختری و قدس و نیز طرح سلطه بر مسجد الاقصی و اخراج فلسطینیها از صحرای نقب را تصویب کردند. فلسطین این روزها دورانی بس سخت را سپری میکند که در صورت عدم توجه جهان اسلام بر درد و رنج این ملت مظلوم افزوده خواهد شد.
ثانیا، این روزها کشورهای اسلامی با مجموعهای از چالشهای امنیتی و سیاسی مواجه هستند. از ناامنی و انفجارهای خونین در پاکستان و افغانستان و عراق گرفته تا چالشهای امنیتی در سوریه، مصر، تونس، لیبی و یمن و... زنجیرهای از بحران ها را برای جهان اسلام به همراه داشته است. هر چند که محافل رسانهای و سیاسی غربی برآنند تا این حوادث را جنگ داخلی جهان اسلام معرفی نمایند اما واقعیت آن است که تمام این چالشها یک ریشه دارد و آن صهیونیسم بین الملل است که برای نابودی نه تنها جهان اسلام بلکه کل بشریت به هر ابزاری چنگ میزنند.
آمارها نشان میدهد که در این ناآرامیها نه تنها مسلمانان بلکه پیروان سایر ادیان نیز به خاک و خون کشیده شدهاند که خود گواهی بر دشمنی صهیونیسم با تمام بشریت است و نه تنها با جهان اسلام.
بر این اساس میتوان گفت اهمیت روز جهانی قدس امسال بیش از سالهای پیش میباشد چرا که از یک سو حلقه محاصره دشمنان برای نابود سازی فلسطین ( قلب المسلمین ) تنگتر شده است و از سوی دیگر دشمن صهیونیستی به دنبال نابود سازی جهان اسلام است. روز قدس روزی است که باید نه تنها جهان اسلام بلکه تمام آزادی خواهان جهان برای مقابله با دشمنان قسم خورده بشریت که همان صهیونیسم میباشد به پا خیزند و اراده خویش را برای حمایت از فلسطین و مقابله با توطئههای صهیونیستها به نمایش گذارند. روزی که امید را در دل دوستان فلسطین، وحدت جهان اسلام و آزادی خواهی زنده و یاس و ناامیدی را به اولین دشمن بشریت یعنی صهیونیسم بین الملل و غلامان غربی آن، تحمیل مینماید.
آفرینش:آینده اخوان در خاورمیانه
«آینده اخوان در خاورمیانه»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم علی رمضانی است که در آن میخوانید؛پس از برکناری مرسی توسط ارتش و تظاهرات هایی بر ضد وی و همچنبن تداوم درگیریها و نزاع های خیابانی و حتی هرج و مرج در برخی از شهرهای مصر این پرسش وجود داشته است که به راستی آینده اخوان و اخوانیسم در مصر و منطقه در کجا قرار دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید گفت برای بررسی بیشتر آنچه بر اخوان المسلمن در یک سال گذشته حکومت داری آنان در مصر گذشته باید به این نکته توجه کرد که عملا اخوان با همه ادعاها و مقاصد اعلام شده عملا در بخشهای مختلف سکانداری مصر بویژه در حوزه اقتصادی ناکام و حتی شکست خورد. این امر در واقع می تواند پیامدهای عمده ای بر سرنوشت آینده جنبش اخوان در منطقه و مصر داشته باشد.
چنانچه در نگاه نخست می توان به افزایش احساساتی از قبیل مورد ظلم و ستم واقع شدن در میان رهبران جماعت و بازگشت مجدد پدیده فعالیت سری و خشونتآمیز توسط اعضای اخوان برای گرفتن انتقام پیوستن و ملحق شدن برخی از اعضا و هواداران جماعت به جریانهای سلفی دیگر را مد نظر قرارداد. دوم اینکه به حاشیه رانده شدن اخوان المسلمین نه تنها از عرصه سیاسی بلکه از تمام فعالیتهای اجتماعی میتواند سناریویی مد نظر باشد این سناریو بزرگترین خطر فراروی اخوان المسلمین در کوتاه مدت و میان مدت است و به نوبه خود می تواند موجب قدرت گیری جریانهای اسلامگرای تندرو و افراطی دیگر به جای اخوان گردد.
سوم اینکه اگر به شکست دولت داری اخوان نگاهی داشته باشیم باید گفت این رویکرد به نوبه خود میتواند موجب وقوع کنش و واکنشهای شدید و تند در داخل جنبش اخوان و ایجاد شکاف و درگیری میان رهبران و تقسیم و انشعاب اخوان به میانه رو و تندرو و.. گردد. یعنی از سویی بخشی از اخوان که نگاه بازتری نسبت به جریانهای سیاسی دیگر دارند، نمود پیدا کنند و رهبران سابق اخوان المسلمین که نگاهی جدی به بازنگری و ساختار و ماهیت جنبش ندارند در بخش دیگر گرد آیند. حتی تقسیم اخوان ممکن است به پیوستن اعضا و برخی رهبران به به دیگر جریانهای اسلامگرا و یا تشکیل حزبی سیاسی سوق یابد یا برخی از اعضای آن به جریانهای سلفی بپیوندند و به حاشیه رانده شوند.
در سطح منطقه ای و بین المللی هم از آنجا که محور اصلی جنبش اخوان در منطقه و جهان مصربوده است ناکامی اخوان در یک سال گذشته میتواند پیامدهای منفی ای برای شعبات اخوان در منطقه و جهان داشته باشد. حتی اکنون نیز این نگرانی از سوی رهبران اخوان وجود دارد که آنچه بر سر اخوان در مصر آمد بر سر سایر شعبات اخوان در خاورمیانه عربی نیز رخ دهد.
چرا که پس لرزههای برکناریی که در مصر روی داد، تنها به مصر محدود نخواهد شد و بازتابهای منفی آن تمام کشورهای جهان اسلام را در برخواهد گرفت و موجب میشود، تمام شاخههای جماعت اخوان المسلمین از حوادث جاری در شاخه مادر آن تاثیر منفی پذیرند. در کنار این امر هم باید گفت در سناریویی می توان به افول جایگاه و موقعیت اخوان توجه کرد. در این بین باید توجه داشت که همپیمانان و احزاب و گروه هایی همپیمان با اخوان مصر چون جنبش حماس می توانند در بدترین وضعیت ممکن قرار گیرند. یعنی حماسی که خود را از ایران و سوریه و حزب الله دور و به مصر و ترکیه و قطر نزدیک کرده بود با چالشهایی بیشتر مواجه است. آنچه مشخص است آینده اخوان در منطقه با متغیرهای مختلف و گوناگونی چون نوع سیاست گذاری غربی ها در منطقه ، نوع موفقیت و عدم موفقیت دولت جدید مصر ، بازتاب موفقیت و یا عدم موفقیت شاخه های اخوان در کشورهای دیگر و حمایت های خارجی و منطقه ای از اخوان ... بستگی دارد.
حمایت:روز بیداری و دغدغه اسلامی
«روز بیداری و دغدغه اسلامی»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت به قلم سیدمحمدمهدی موسوی است که در آن میخوانید؛«کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا: دشمن ظالم و یاریگر مظلوم باش»؛ این آموزه فطری را مولای متقیان علی (ع) به ما آموخت؛ او که خود اول مظلوم عالم بود اما هیچ گاه با ظالم و ستم پیشه کنار نیامد و همپیاله نشد. ترجمان تفصیلیتر این فرمایش مولا بویژه درباره موضوع قدس و فلسطین مظلوم را باید در کلام استاد شهید مرتضی مطهری جُست، آنجا که فریاد برآورد: «... اگر حسین بن علی(ع) بود میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد...
شمر 1300 سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان بخورد. هی دروغ در مغز ما کردند که آقا این یک مسئله داخلی است... والله و بالله ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم؛ و الله قضیهای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده، این قضیه است.
داستانی که دل حسین بن علی(ع) را خون کرده، این قضیه است...» ابتکار تاریخی امام خمینی (ره) در نامگذاری واپسین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان «روز قدس» این روز را برای همیشه، جهانی و ماندگار ساخت. بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی در همین باره بیان اینکه روز قدس باید مبدأ بیداری و هوشیاری اسلامی باشد، میفرمود: «روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود، باید ملتهای مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین».
نگاهی به بیش از 6 دههای که از تشکیل رژیم نامشروع صهیونیستی در پرتوی خیانت انگلیسی میگذرد، نشان میدهد در طی این مدت به نسبت طولانی، تحولات فراوانی حول محور قدس و فلسطین رخ داده است؛ اما هنوز هم بیتالمقدس عزیز در اشغال چکمهپوشانی است که به دروغ مدعی پیروی از راه موسی، کلیمالله(ع) هستند.
با این همه در سال های اخیر که امواج شتابان بیداری اسلامی در منطقه شکل گرفته است، به موازات این امیدافزایی در قطب مستضعفان و مسلمانان، شاهد ضعف تدریجی و مشهود در قطب استکبار و صهیونیسم و ناامیدی مفرط آنان هستیم. آری! سنت الهی چنین است که حق ماندنی و باطل رفتنی است... و ما به امید محو غده سرطانی اسرائیل از منطقه، فردا همه به خیابانها میآییم و یکپارچه خشم و نفرت بر سر مستکبران و ظالمان خواهیم شد.
تهران امروز:روز قدس؛ خاستگاه بیداری اسلامی
«روز قدس؛ خاستگاه بیداری اسلامی»عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم امیر دبیری مهر است که در آن میخوانید؛پرسش اساسی این نوشتار این است که روز جهانی قدس که به ابتکار امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برای آخرین جمعه ماه مبارک رمضان نامگذاری شد در 4 دهه اخیر چه نقشی در تحولات جهان اسلام با محوریت موضوع فلسطین ایفا کرده است ؟ آیا این روز صرفا یک روز نمادین و تبلیغی بوده است یا توانسته منشا تحرکات و اثرات عملی در کشورهای اسلامی در قبال تحولات فلسطین و جهان اسلام باشد؟ آیا این روز در شکلگیری انتفاضههای فلسطینی بهعنوان محور مقاومت اسلامی در فلسطین و دیگر موفقیتهای مقاومت اسلامی نقش محوری و اساسی داشته یا خیر؟ ودر نهایت تظاهرات گسترده مسلمانان در سراسر جهان در این روز چه پیام و پیامدهای محسوس و عینی دارد؟ برای پاسخ به این پرسشها باید کمی به عقب بازگردیم، به حدود 34 سال پیش.
امام خمینی(ره) در سا ل1358 در پیامی تاریخی ضمن نامیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز قدس، خواستار «همبستگی بینالمللی مسلمانان در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین» شدند. ایشان سپس در سخنرانیهای دیگری از روز قدس با تعابیر مکمل دیگری یاد کردند مانند: روز مقابله مستضعفان با مستکبران، روز جدا شدن منافقان از متعهدان، روز اعلام وجود ملتهای مستضعف در برابر مستکبران، روز قیام ملتها علیه جرثومههای فساد، روز نجات قدس و لبنان، روز احیای اسلام و اجرای قوانین اسلامی در کشورهای اسلامی،روز حکومت اسلامی، روز خروج مسلمانان از انزوا، روزایستادگی در برابر اجانب با تمام قوت و قدرت، روز جدایی حق از باطل (صحیفه نور، جلد 8، صفحه 233و234)
این تعابیر امام خمینی(ره) نشان میدهد که ایشان هرچند روز قدس را به بهانه همبستگی بینالمللی مسلمانان در حمایت از مردم فلسطین پایهگذاری کردند اما این روز در واقع آغازی است بر یک نهضت بزرگ جهانی ومقاومت بینالمللی علیه برخی دولتها و سیاستها و مواضع و رویکردها که مبتنی و متکی بر سرکوب مظلومان و مستضعفان بر اساس قاعده مذموم و نکوهیده «الحق لمن غلب» است. رویکردی که در ادبیات مدرن نام و نقاب واقعگرایی در روابط بینالملل را به خود گرفت و براین اساس حق را به صاحب قدرت میدهد نه صاحب حق و برای حق اصالت ذاتی قائل نیست.
امام خمینی(ره) با نامگذاری روز قدس علیه چنین جریان و طرز تفکری اعلام موجودیت و مقاومت جهانی کردند و رمز مانایی و ماندگاری روز جهانی قدس در 34 سال اخیر نیز را باید در همین حقطلبی جستوجو کرد؛ حقطلبیای که با پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری جمهوری اسلامی نشان داد هرچند آرمانگرایانه است ولی بر واقعیت بیرونی تاثیرگذار و حتی تعیینکننده است. در واقع آنچه که به عنوان مقاومت اسلامی در خاورمیانه و جهان اسلامی در 4 دهه اخیر شکل گرفته و روزبهروز قدرتمندتر شده است پیامدهای عینی این نوع نگاه به جهان و مسائل آن است.
در اینجا به چند پیامد عینی شکلگیری گفتمان مقاومت اسلامی که مدیون نامگذاری روز قدس است نگاهی اجمالی میافکنیم.
1 - موفقیت حزبالله لبنان در آزاد سازی جنوب لبنان از دست رژیم اشغالگر قدس بعد از حدود 20 سال اشغال و تجاوز به جنوب لبنان
2 - پیروزی قاطع حزبالله لبنان بر اسرائیل در جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی
3 - شکست سخت اسرائیل از نیروهای مقاومت اسلامی در غزه در اواخرسال 2008 میلادی موسوم به جنگ 22 روزه غزه
4 - ناکامی تجاوز اسرائیل به غزه در سال 2012 میلادی موسوم به جنگ 9 روزه
5 - پیروزی حماس در انتخابات سراسری غزه در سال 2006
6 - شکلگیری جنبشهای اسلامی علیه حکام مستبد و وابسته در کشورهای تونس، مصر، بحرین و لیبی در 3 سال اخیر که منجر به بیداری اسلامی یا بهار عربی شده است.
7 - شکلگیری انتفاضههای فلسطینی در سالهای 1987 در پی کشتهشدن چند فلسطینی و سال 2000در پی ورود شارون به مسجد الاقصی
8 - بینتیجه ماندن مذاکرات سازش در کنفرانس مادرید در 1991، پیمان اسلو در 1993، شرم الشیخ در 1999، کمپ دیوید در 2000، نقشه راه برای صلح در 2002و آناپولیس در 2007 به این دلیل که حقوق مسلم مردم فلسطین در آنها نادیده گرفته شد و آگاهی عمومی نیز در این خصوص ایجاد شد.
بنابراین میتوان تاثیر روز قدس بر تحولات منطقهای و جهانی را در دو سطح مورد بررسی قرارداد.
1 - تاثیر بر فلسطین:
ماجرای فلسطین از سال 1917یعنی سال صدور اعلامیه بالفور و اتخاذ سیاست رسمی بریتانیا در حمایت از ایجاد وطن برای یهودیان تاکنون حکایتگر یک نقشه شوم وظالمانه است و آن هم بیوطن کردن یک ملت صاحب وطن یعنی فلسطینیها به منظور وطن دار کردن یک قوم پراکنده یعنی یهودیها در سراسر جهان است. در این حدود100 سال اخیر بخشی از یهودیان در نقشهای بریتانیایی و سپس آمریکایی به هرقیمتی شده اعم از جنگ و توافقنامههای بینالمللی تلاش کردهاند بهتدریج با اشغال و تصرف سرزمین مادری فلسطینیان نه تنها برای اقامت و سکنای خود جایی باز کنند بلکه سیر تحولات فلسطین از 1948 به بعد نشان داده که درصد و سهم سرزمینی اشغالگران رو به افزایش و سهم و درصد سرزمینی مالکان اصلی این سرزمین رو به کاهش بوده و در حال حاضر به کمتر از 15 درصد از فلسطین رسیده است. آیا این آمار به روشنی و آشکارا نشاندهنده ظلمی بزرگ به یک ملت مظلوم نیست ؟ وآیا اگر در برابر این انحراف بزرگ و تجاوز علنی بهحقوق بشر در فلسطین اعتراض نشود این خطر وجود ندارد که نمونه دومی در آینده بشریت رخ دهد؟
این تعدی بهحقوق فلسطینیها به حدی آشکار و ظالمانه است که حتی امروز در درون قوم یهود نیز جنبشهایی علیه صهیونیستهای زیادهخواه شکل گرفته است و در مرحله اول خواستار جداشدن حساب صهیونیستها از یهودیان در افکار عمومی هستند.امام خمینی با درک چنین واقعیتی روز قدس را اعلام کردند و در واقع بزرگترین خدمت را به آزادیخواهان و مدافعان حقیقی حقوق بشر ارائه کردند. همین موضعگیری صحیح و عدالتخواهانه که ازقضا خلاف همه نقشههای پشت پرده سیاستمداران وابسته به لابی صهیونیستی بود موجب شده امروز در جهان بسیاری از روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان و سیاستمداران مستقل و آزادیخواه با افتخار از ملت مظلوم فلسطین دفاع کنند و خواستاربازگشت میلیونها آواره فلسطینی به سرزمین مادری و برگزاری رفراندوم تحتنظر سازمان ملل برای تعیین رژیم سیاسی حاکم بر این کشور شوند تا نظامی دموکراتیک مبتنی بر رای واقعی مردم در این کشور حاکم گردد.
2 - تاثیر بر جهان اسلام و خاورمیانه:
همانطور که در پیامها و عبارات امام خمینی به مناسبت روز جهانی قدس آمده است نگاه امام به قدس و فلسطین حکایت از یک جریان بزرگ جهانی داشت که همواره با زورمداری و قلدرمآبی سعی میکنند منافع خود را به هر قیمتی تامین کند و سپس برای اقدامات متجاوزانه خود متقلبانه مشروعیت ایجاد کند؛ مسئلهای که بارها در تاریخ روابط بینالملل مشاهده میشود. کشورگشایی آلمان نازی در جنگهای جهانی دوم که جان بالغ بر 50 میلیون انسان را به فنا داد نمونه آشکاری از این سیاستهای نابخردانه در نیمه اول قرن بیستم است و درنیمه دوم قرن بیستم شاخصترین وبرجستهترین نمونه و مصداق آن قصه پرغصه فلسطین است اما منحصر به فلسطین نیست.
جلوگیری از شکلگیری حکومتهای مردمسالار در خاورمیانه در دهههای اخیر، حمایت غرب از کودتاهای نظامی که آخرین آن تحولات اخیر مصر است، حمایت از دولتهای ارتجاعی و خانوادگی، مقابله با جنبشهای آزادیبخش و عدم حمایت از روشنفکران و نویسندگان مستقل و متعهد و ایجاد محدودیت برای رسانههای مستقل و روشنگر و اعمال تحریمهای بیرحمانه غذایی و دارویی علیه ملتهای روبه پیشرفت و مستقل، مهمترین سیاستهای متخذه از سوی غرب در دهههای گذشته بوده که روز قدس فرصتی و بهانهای است برای اعتراض به این سیاستها و برقراری مناسباتی عادلانه، آزاد و روبه پیشرفت با محوریت منافع و خواستههای مردم خاورمیانه و جهان اسلام، نه منافع و سیاستهای دول بیگانه و خارجی. روز قدس با استمرار سالانه جلوی فراموشی این آرمانهای انسانی و اسلامی و اخلاقی را میگیرد واجازه نمیدهد این اهداف مقدس در پیچ و خم هیاهوهای جهانی فراموش شود، و بعد از حدود 35 سال دیگر به آیینی جهانی و میعادگاهی فرامرزی برای فریاد علیه ظلم و تجاوز و تعدی و دفاع از مظلومان و مستضعفان عالم تبدیل شده است، همان چیزی که امام خمینی انتظار داشت و آرزو میکرد.
قانون:تلاش آمریکا برای حیات اسرائیل
«تلاش آمریکا برای حیات اسرائیل»عنوان یادداشت روز روزنامه قاون به قلم محمد صالح صدقیان است که در آن میخوانید؛پس از 3 سال توقف، مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل با نظارت آمریکا و در واشنگتن انجام پذیرفت؛ این در حالی است که این نخستین بار نیست که آمریکا میخواهد طرح صلح را میان فلسطینیان و اسرائیلیها اجرا کند. از دهههای 70 و 80 میلادی روسای جمهور آمریکا، هر کدام برنامههایی برای صلح مطرح کردهاند اما هیچ گاه موفق نشدهاند. همچنین در سال 1991 مذاکرات صلح مادرید را مطرح کردند و سپس در سال 1993 طرح مذاکرات اسلو میان یاسر عرفات و اسرائیل امضا شد که باز هم نتیجهای در بر نداشت.
اکنون نیز آمریکا میداند که اینگونه طرحها مورد قبول فلسطین، جهان عرب و جهان اسلام نیست. مسئله دیگر این است که تحولات جاری در کشورهای عربی مانند ناآرامیها و شورشهایی که در کشورهایی چون مصر، تونس، لیبی، سوریه و عراق مطرح است نیز شاید بی ربط به این مذاکرات نباشد. در حقیقت آمریکاییها به نوعی در این ناآرامیها و شورشها نقش داشتهاند.
اکنون نیز همزمانی کودتای نظامیان در مصر، بحران در سوریه، ترور نیروهای مخالف در تونس و لیبی و نیز شورش حامیان آنها و در انتها اوضاع ناآرام و متشنج عراق نسبت به دو ماه پیش، این مسئله را نشان میدهد که آمریکا میخواهد به نوعی کشورهای عرب را سرگرم کند و دور از چشم آنها این روند را پیش ببرد. به همین خاطر نیز این بار روند خیلی پرشتابی را در پیش گرفتهاند؛ تا جایی که جان کری، وزیر خارجه آمریکا، طی مدت کوتاهی نزدیک به 10 بار به منطقه سفر کرده و در پی آن است که طرحهای جدید آمریکا را عملی کند.
از دیگر سو مشکلاتی که در رابطه با مسئله صلح فلسطین و اسرائیل وجود داشته، همچنان وجود دارد و آمریکاییها باز میخواهند یک روند بینتیجه را تجربه کنند. در واقع قضیه فلسطین دو جنبه دارد و تا زمانی که این موضوع حل نشود همچنان بینتیجه خواهد ماند. نخست مسئله پناهندگان فلسطینی در دیگر کشورها که تا زمانی که این موضوع حلوفصل نشود، مسئله صلح نیز سرانجامی نخواهد داشت.
مسئله دیگر مسئله اسرائیل و شهرکسازیهای آنان است. فرض بگیریم که محمود عباس طرح صلح را امضا کرد ولی نتیجهاش چه خواهد بود؟ مگر یاسر عرفات نیز یک بار طرح صلح را امضا نکرد اما چه دستاوردی داشت. اکنون مسئله اسرائیل و فلسطین هنوز در همان خانه اول قرار دارد. حتی داخل آمریکا و اسرائیل نیز آگاهند که اینگونه طرحها تنها برای ادامه حیات اسرائیل است و آنها میخواهند از این طریق محدودیتها و انزوایی که این رژیم دچارش شده را رفع کنند. لذا تنها هدف آمریکا و اسرائیل از طرح صلح همین است و حتی آنها خودشان نیز به دنبال نتیجه نیستند. در نهایت این که در حال حاضر فلسطین یک مسئله داخلی نیست بلکه مسئلهای است که به تمام کشورهای عربی و اسلامی مرتبط است.
بنابراین نمیتوان انتظار داشت که با یک جلسه در آمریکا این روند فیصله پیدا کند. حتی شخصی که جان کری به عنوان نماینده مسئله فلسطین و اسرائیل تعیین کرده در این رابطه گفته آیا مطمئن هستند که طرح صلح اجرا خواهد شد؟ لذا طرح صلح میان اسرائیل و فلسطین با وجود اعلام برخی طرفین مبنی بر این که 9 ماهه نتیجه خواهد داد، یک روند پیچیده و دشوار است و به این صورت نیست که بتوان گفت 9ماهه به سرانجام خواهد رسید.
آرمان:دولت یازدهم و لزوم احیای طرح رفراندوم در فلسطین
«دولت یازدهم و لزوم احیای طرح رفراندوم در فلسطین»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم حشمتالله فلاحتپیشه است که در آن میخوانید؛بخشی از موضوع فلسطین مربوط به دیپلماسی عمومی است و بخش دیگری از آن راهبرد عملی سیاست خارجی. به عنوان نمونه یکی از مواردی که در چند سال اخیر دیدیم رفتارهای متناقض حماس به عنوان یک سازمان مقاومت بود که نهایتا در مقابل عوامل تحریک کنندهای چون پول قطری یا پول سعودی، تیشه به ریشه سیاستهای اصلی خود میزند و الان خیلی از بازیگران تحولات منطقه بازگشت همراه با پشیمانی حماس را هم قبول ندارند. فلسطین یک امر مقطعی نیست و موضوعی است که تحولات آن دامنه یک قرن اخیر را میپوشاند. در یک قرن اخیر شکلگیری رژیم صهیونیستی به عنوان یک عامل موثر برای ایجاد تفرقه و نفاق در منطقه مطرح بوده.
اگر در منطقه خاورمیانه موجودیتی به نام اسرائیل شکل نگرفته بود الان خاورمیانه دچار این مقدار کشتار، جنگ و شقاق نبود. در دنیای امروز شاید از هر 100 گلولهای که شلیک میشود بیش از 95 تای از آنها در سینه یک مسلمان مینشیند و یک مسلمان کشته میشود. علت آن است که معادله تداوم یک موجودیت نچسب به عنوان رژیم صهیونیستی تداوم عدم تعادل در دنیای اسلام است.
در این منطقه به دلیل وجود این رژیم جعلی از دهه 50 میلادی هر دهه یک جنگ شکل گرفته است، به ترتیب در سالهای 1948، 1956، 1967، 1973، 1982 و بعد از آن هم کشتارهای دهه 1990 چون کشتار قانا و غیره و بعد جنگهای دهه بعد از سال 2000. همه اینها به این مفهوم است که ادامه موجودیتی به نام رژیم صهیونیستی تنها با تحمیل کردن جنگهای متعدد امکان ادامه حیات دارد. منتها در دنیای امروز هنوز قدرتهای دنیا نپذیرفتهاند که این موجودیت قابلیت تحمیل به خاورمیانه را ندارد.
در این معادله در یک سمت کشورهای غربی با موضع مشخص خود قرار دارند و در سمت دیگر کشورهای عربی که در یک قالب محافظهکارانه بسیار منفعتطلبانه به این موضوع نگاه میکنند. جمهوری اسلامی ایران نیازمند یک سیاست خارجی فعال در زمینه فلسطین است که بتواند پشتوانهای که به عنوان روز قدس وجود دارد را تبدیل به یک دیپلماسی عمومی کند که در تجمیع نظر جهان اسلام در این خصوص بتواند صاحب نقش بیشتری باشد.
دیپلماسی عمومی دو قسمت اصلی دارد؛ اثبات منطق سیاست خارجی یک کشور برای جمع نخبگانی حول آن سیاست است و همچنین اثبات حقانیت سیاست خارجی برای همراه کردن مردم و ملتها. این دو قسمت با هم رابطه دو سویه دارند. با توجه به این باید طرح جمهوری اسلامی ایران برای فلسطین که رفراندوم در سرزمینهای اشغالی بود احیا شود. این طرح در آذر 1376 در خلال اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران ارائه شد و طرحی است که در آن درگیری و خشونت وجود ندارد و طبق منشور سازمان ملل متحد هم داده شده. این طرح در دوران آقای احمدینژاد در لوای یکسری شعارها و ادعاهای تند مورد ظلم واقع شد.
جمهوری اسلامی به عنوان تنها کشوری که طرح رفراندوم در سرزمینهای اشغالی داده است باید این طرح را پیگیری کند. چراکه این یک طرح مترقی است. انتظاری که از دولت آینده وجود دارد این است که سند ثبت شده این طرح در سازمان ملل را دوباره روی میز بگذارد و احیا کند. این طرحی است که هم از منطق لازم برای چانهزنی با دیپلماتها و استراتژیستهای دنیا برخوردار است و هم اینکه از نظر دیپلماسی عمومی در میان مردمان خاورمیانه که از جنگ خسته هستند، میتواند مورد اقبال واقع شود. اگر ما با این طرح با دنیا صحبت کنیم بیمنطقی کسانی مثل نتانیاهو نیز مشخص میشود که مخالف رای است. هر چند بسیاری میگویند این یک طرح خوشبینانه است اما چون طبق منشور سازمان ملل تهیه شده توان چانهزنی ایران را افزایش خواهد داد.
بهار: روز جهانی قدس، نماد آزادیخواهان جهان
«روز جهانی قدس، نماد آزادیخواهان جهان»عنوان یادداشت روز روزنامه بهار به قلم محمدرضا عارف است که در آن میخوانید؛روز جهانی قدس، نمادی است از اراده آزادیخواهان جهان برای حمایت از حق و عدالت. عهدی است برای بیزاری از ظلم، تجاوز، اشغال، سرکوب و آوارگی. ملتهای بزرگ و حقطلب نمیتوانند به آنچه این روزها در سرزمین مقدس فلسطین میگذرد، بیتفاوت باشند. مقاومت ملت فلسطین محدود به یک ملت، مذهب یا گرایش خاص نیست. گرچه مبارزان مسلمان و مسلمانان در این مقاومت پیشتاز هستند. همراهی با ملت مظلوم فلسطین مبتنی بر یک حرکت و جریان اسلامی بنیان گذاشته شده است، ولی حمایت از این ملت مظلوم هم یک باور انسانی است وهم آزمونی است برای مدعیان حقوقبشر.
ابتکار بنیانگذار جمهوریاسلامی ایران در تعیین روز جهانی قدس، به عنوان روز حمایت از مردم مظلوم فلسطین در امتداد رسالت الهی و انسانی است. ملت بزرگ ایران نیز همراه با دیگر مردم آزاداندیش و آزادیخواه دنیا با اعلام همبستگی با مردم مظلوم فلسطین، خواهان برقراری خواست و اراده ملت فلسطین بر سرنوشت خویش است. این خواست و اراده متعلق به همه مردم فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی است، چه آنان که در سرزمین فلسطین هستند، چه آنان که آواره شدهاند. فلسطین متعلق به فلسطینیان و تعیین سرنوشت سیاسی کشورشان، تنها و تنها حق ایشان است.
مردم ایران نیز برای اعلام حمایت از این حق طبیعی و خواست و اراده حقطلبانه، با شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس، با جریان آزادیخواه فلسطینیان اعلام همبستگی میکنند. آرزویمان این است تا به یاری پروردگار، حق تاریخی یک ملت به صاحبان اصلی آن بازگردد و صلح و آرامش پایدار در این منطقه برقرار شود. انشاءالله
شرق:تصمیم سریع بگیرید
«تصمیم سریع بگیرید»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم یحیی آلاسحاق است که در آن میخوانید؛موقعیت کالاهای اساسی و دارو، نیازمند توضیح نیست؛ کالاهای استراتژیک کشور چه بهلحاظ قیمت و چه مقدار ذخیره، در اولویت اول تامین هستند. واقعیت این است که شرایط موجود، باید بهسرعت تغییر کند و ساماندهی کالاهای مانده در گمرکات کشور یا در راه ایران، جدی گرفته شود. بانک مرکزی برای حل مشکل ایجادشده، با دو مساله مواجه بود؛ نخست تامین ارز و دوم تفاوت قیمت ارز مرجع و ارزی که اخیرا بهعنوان تکنرخی اعلام شده است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز نگرانیهایی پیرامون هم قیمت کالاها و هم تامین ارز آن داشته و دارد و در حال حاضر43 کشتی در بنادر معطل مانده و 40 کشتی هم در راه ایران است. 330 تن دارو نیز در گمرک فرودگاه امامخمینی(ره) انبار شده و در سوی مقابل، مردم در نگرانی و فشار تامین اقلام دارویی خود بهسر میبرند. پس یک مساله مشخص است. این موضوع باید بهسرعت حل شود. تا آنجا که نگارنده مطلع است، ستاد تدابیر ویژه برای تامین ارز موردنظر برای واردات کالا به توافق رسیده است و مشکل اصلی، قیمت ارز است.
بانک مرکزی بر ارز دوهزارو500تومان تاکید دارد و این در حالی است که عمده این کالاها با ارز هزارو226تومانی ثبت سفارش شدهاند. گویا بخشی از این کالاها که متعلق به شرکت بازرگانی دولتی و شرکت دام و طیور بوده با تعهد دولت، بهزودی ترخیص میشود. اما کالاهای بخش خصوصی معطل مانده. به هر حال به نظر میرسد کالاهایی که قبلا ثبت سفارش شده، اگر با همان قیمت ترخیص شود، مشکل حل میشود. «گندم»، «برنج»، «کنجاله»، «ذرت»، «شکر» و... دارای اهمیت مشخصی است و نمیتوان درباره آن تعلل کرد. درباره برخی از این اقلام «خرید خارجی» برای واردات و ذخیرهسازی نیز صورت گرفته است. درباره مساله قیمت نیز به چند روش میتوان عمل کرد.
آنهایی که قبلا ثبت سفارش شده به همان قیمت ترخیص شود یا با کالایی که در راه است ترکیب شود و یک قیمت تعادلی به دست بیاید. این یعنی به جای حرکت پلکانی در نرخ ارز، با یک شیب ملایم این افزایش قیمت ارز اعمال شود و مثلا دارو با ارز هزارو800 ترخیص شود. پیشنهاد وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز همین بوده تا از ایجاد شوک در بازار، جلوگیری شود. به هر حال کالاهای اساسی چون آنهایی که مربوط به «ذرت»، «گوشت»، «کنجاله» و «روغن» است تحت نظارت کامل دولت است و توزیع آن با نظارت وزارت صنعت صورت میگیرد، کارخانجات میتوانند با شرکت بازرگانی دولتی یا دام و طیور، بر سر قیمت به توافق برسند. این کار، امکان عملی دارد و سیستم آن هم آماده است.
راه دوم این است که اگر میخواهند کالاها با قیمت دلاردوهزارو500تومانی ترخیص شود، مساله قیمت تمامشده را حل کنند. میتوانند مابهالتفاوت نرخ دلار را به ریال بدهند و در بودجه 92 نیز منابعی دیده شده تا بودجه دچار کسری نشود. بههرحال عدم توجه به این راه میتواند تبعات جدی بههمراه داشته باشد. اگر ذرت و کنجاله با رشد دوبرابری مواجه شود، قیمت مرغ هم جهش خواهد کرد که احتمالا کاهش تقاضا را در پی خواهد داشت. کاهش تقاضا باعث بهصرفهنبودن جوجهریزی برای مرغداران خواهد شد، تخممرغها در کارخانههای تولید جوجه خواهند ماند و خراب خواهند شد. راه دیگر این است که بههرصورت، شوک قیمتی را قبول کنند چرا که ممکن است مانند ماجرای دعوای بین بانکها و واردکنندهها، کالا در کشتی بماند که امکان فساد کالا ایجاد میکند.
همچنین ممکن است واردکننده، قید بازار ایران را بزند و برای آن مشتری خارجی پیدا کند. نباید به دلیل دعوای داخلی، کالایی که در شرایط تحریم با زحمات بسیار به گمرکات کشور رسیده، راهی بازارهای کشورهای دیگر شود. در این میان، مباحثی درباره احتمال سیاسیکاری در تامین این کالاها مطرح شده است. نگارنده بهسبب جلسات اخیر با رییس کل بانک مرکزی و مسوولان وزارت صنعت، شاهد تلاش مسوولان این وزارتخانه برای تامین کالا و عدم شوک به بازار هستم. در رابطه با تامین ارز نیز با آقای بهمنی صحبت جدی داشتم چرا که نگرانی پیرامون فشار به مردم و ذخیرهسازی کالا، قابل تامل است. حال که ارز موردنظر تامین شده و نگرانی از این بابت نیست، شایسته است مسوولان بانک مرکزی درخصوص نرخ ریالی ارز، تصمیم سریع و مدبرانهای اتخاذ کنند؛ تداوم وضع موجود به سود هیچکس نیست.
دنیای اقتصاد: تدبیر و امید یعنی سیاستگذاری خوب و روحیه کارآفرینی
«تدبیر و امید یعنی سیاستگذاری خوب و روحیه کارآفرینی»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکترجعفر خیرخواهان است که در آن میخوانید؛دولتی که در روزهای آینده قدرت را در دست میگیرد با شعار تدبیر و امید توانست آرای مردم را به دست آورد. در این مطلب کوتاه به تشریح این دو شعار پرداخته و تدبیر و امید را به معنای سیاستگذاری خوب و روحیه کارآفرینی میگیریم. اگر بخواهیم دو کلید اصلی برای پیشرفت کشور نام ببریم، قطعا سیاستگذاری خوب و روحیه کارآفرینی است.
سالهایی که پشت سر گذاشتیم ملت و اقتصاد ایران در چرخه وعدههای تمامنشدنی برخی دولتمردان گرفتار و قفل شد. کسانی از راه رسیدند که سراب را به جای آب نشان میدادند و در توهمات خودساخته فرو رفته بودند. دولتهایی که به راهحلها و مُسکنهای مقطعی و کوتاه مدت دل بسته بودند.
نتیجه کار به ناامیدی کارآفرینان و سرمایهگذاران، و توقف تولید و ثروتآفرینی منتهی شد. این چرخه معیوب و باطلی است که افراد را فقیر، بنگاهها را مستاصل و کشور را توسعه نیافته نگه میدارد.
انیشتین زمانی گفته بود نداشتن سلامت عقل یعنی انجام یک کار تکراری و انتظار نتیجه متفاوت داشتن. واقعیت این است که ساختار فکری و طرز فکر ما عقبمانده است و باید تغییر کند، چرا که مسوول شکستهای گذشته ما است. باید نگاه خود را به جهان پیرامونی تغییر دهیم. در همه این سالهایی که نفت داشتیم اتکا به درآمد نفت، اقتصاد کشور را وابسته و ضعیف کرد و دولتی به وجود آورد که فاقد کاردانی بوده است. دولتی که توان سیاستگذاری خوب را ندارد، دولتی که مملکتداری بلد نیست. اما با این حال همیشه انتظار نتایج متفاوتی از این دولت داشتهایم.
اگر میخواهیم موفق شویم در نخستین گام باید دستگاه ذهنی ما تغییر کند. با رهایی اقتصاد از رانت نفتی، دولتی نداشته باشیم که به جای ایجاد و خلق فرصتهای جدید، دائم برای کارآفرینان چالش و دردسر ایجاد کند. موانع و قفلهای پیش روی دولت آتی تنها به این خلاصه نمیشود که رشد نقدینگی زیاد و کسری بودجه وحشتناک و سیستم اینترنت کند و مسدود و محیط کسب و کار بد است. آنچه از همه اینها مهمتر است دستگاههای فکری است که در ذهن تکتک ما شکل گرفته است. ما حالا دیگر کمتر به همدیگر اعتماد میکنیم. ما به چارچوب ذهنی حاصل جمع صفر و اقتصاد رانتی عادت کردهایم؛ یعنی فکر میکنیم اگر صد تومان گیر کسی بیاید صد تومان کمتر گیر من میآید. این باعث میشود تا مردم به همدیگر بدبین شده، کوتاهمدت فکر کنند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به منافع پایدار بلندمدت نباشند. متاسفانه این مدل ذهنی بر عملکرد کسب و کار تاثیر منفی میگذارد و هزینههای معاملاتی را بالا میبرد که در نهایت بر میزان سود، سهم بازار، و توانایی امضای یک قرارداد تاثیر میگذارد.
با توجه به این فرضیات، سیاستهای خوبی که دولت برای تقویت روحیه کارآفرینی باید بیندیشد چیست؟
این سیاستها در جهت تغییر در نگرشها و باورها است، یعنی چیزهایی که دیده شدنی نیستند، اما بسیار مهم هستند. به این منظور انجام کارهای زیر پیشنهاد میشود:
1- به شغل کارآفرینی و نه رانتجویی بها داده شود. تصور جامعه به کارآفرین تغییر کند و ارج و منزلت داشته باشد چون این کارآفرین است که بهرهوری جامعه را بالا میبرد. او فرصتها و ارزشهای اقتصادی را در جاهایی میبیند که دیگران نمیبینند. پس باید الگوهای موفق کارآفرینی در معرض دید و معرفی به مردم قرار بگیرد تا سایرین هم از آنها سرمشق بگیرند.
2- ترویج فرهنگی که در آن شکست خوردن و ورشکست شدن بد تلقی نشود. بلکه شکست خوردن فرصتی برای یادگیری و مقدمهای برای پیروزی انگاشته شود. در این محیط جدید باید ارزش شکست خوردن در فعالیت اقتصادی درک شود. به این منظور باید اعتماد در جامعه تقویت شده و نهادهایی به وجود آیند که کارآفرینان با اطمینان بیشتر حاضر به ریسک کردن شوند و اگر موفق نشدند خانه خراب نشوند.
3- فرهنگ بازی حاصل جمع صفر برچیده شود (یعنی فرهنگ ثابت دیدن مقدار کیک اقتصادی و دعوا بر سر آن و ایجاد انحصارات و سیاستهای ضد منافع اجتماعی). اینها باعث ضعیف شدن توان اقتصاد میشود. فرهنگ نفتی باعث شده است تا همیشه بخشی از جامعه (فرودستان) بر علیه بخش دیگر (فرادستان) شورانده شود، اما در نهایت دودش به چشم همه رفته است. پس باید سیاستها به نحوی طراحی شود که نگاهی فراگیر داشته و باندی و جناحی عمل کردن محدود و متوقف شود. در این محیط جدید موانع ورود و رشد برای همه بنگاههای کوچک و بزرگ برداشته شود و مردم از هر مسلک و مشربی بتوانند با هم کار کنند. همه اینها نیازمند تغییر در دستگاه فکری و چارچوب ذهنی همه ما به ویژه سیاستگذاران است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد