مایوس

جام جم : انتقاد از انتقاد

این که آدم راه درست انتقاد کردن و میزان و مقدار منصفانه آن را بلد باشد؛ نه آن‌قدر خودش را به درِ بی‌انتقادی محض بزند و نه به‌قدری دائم‌الانتقاد باشد که شورش را دربیاورد؛ خودش یک اصل اساسی و اخلاقی بسیار مهم و کاربردی است که به اثرگذاری ناقد و نقدش منجر می‌شود.

طرف بیش از حد انتقاد کند، کم کم اثر انتقاداتش از بین می رود و خلق الله، نقد کردن او را با «نق زدن» او هم معنا می پندارند و آن را به حساب اعتیاد وی به انتقاد می گذارند، آن هم انتقاد بدون پیشنهاد که خیلی کاری ندارد. کنار گود نشستن و گفتن که لنگش کن، از هر کسی برمی آید، حتی از ما!....

در ارتباط با همین مقوله ای که عرض کردیم یک اتفاقی در جلسه تودیع و معارفه رئیس قبلی و رئیس بعدی (یا بفرمایید فعلی) سازمان انرژی اتمی ــ که جای حساسی هم هست ــ افتاده است که تعریفش خالی از لطف نیست.

آقای فریدون عباسی دوانی رئیس سابق این سازمان هنگام تحویل کلید آن به آقای علی اکبر صالحی، روی یک نکته حساسی انگشت گذاشته و گفته است: «حالا که انتخابات تمام شده و کابینه جدید شکل گرفته است، آقای روحانی به عنوان یک شیخ، مانع انتقادات بیشتر به دولت دهم و احمدی نژاد شود و نکات مثبت دولت وی را نیز بگوید.» ــ به نقل از جراید اهل انتقاد

بسته پیشنهادی: چون جنس کار ما هم یک طوری است که خمیرمایه اصلی اش با انتقاد عجین و سرشته شده است؛ لهذا در راستای آنچه عرض کردیم و عرض کردند، نکاتی چند، محض محکم کاری بیشتر، عرض می کنیم:

1ـ تابلونوشته: در امور فرهنگی و اخلاقی، نگارنده خیلی بر نوشته های تابلوشده، تاکید و تکرار دارد، چرا که به رخ کشاندن نکات اخلاقی آموزنده فرهنگ خود ما از گذشته های بسیاردور و دیر است. مردم و مسئولان، این عبارت تابلونوشته برسردر جامعه را روزی چند بار، صبح و ظهر شب، تلقین و تکرار کنند که: «عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی». حالا یک کسی ممکن است بگوید از کدام هنرش بگویم؟.... خب این دیگر به هنر خود شما بستگی دارد.

2ـ کمیته تحقیق و تفحص: دولت کلیدساز جناب روحانی، عجالتا یک کمیته تحقیق و تفحص تشکیل دهد تا بگردند نکات مثبت دولت قبلی را پیدا کنند. از قدیم فرمودند: «جوینده، عاقبت یابنده است». نفرمودند؟...

3ـ کلاس فشرده: برای تمام اهل انتقاد، اعم از مردم و مسئولان و علی الخصوص اصحاب رسانه، یک دوره فشرده کلاس های «آشنایی با اصول و مبانی اولیه نقد و انتقاد» گذاشته شود. فقط مراقبت شود که مدرک جعلی اش مثل مدرک جعلی دیپلم که حول و حوش چهار میلیون تومان خرید و فروش می شود؛ خرید و فروش نشود. شد، اول از خود این کلاس ها انتقاد کنیم!

سیاست روز : چهارجوابی

معاون اول رییس جمهور: باید شرایطی ایجاد شود تا آنهایی که کار خود را از دست داده اند در مقطع کوتاهی به کار برگردند.

با توجه به اظهارنظر ایشان کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟

الف) آن هایی که در مقطع کوتاهی کارهایی دست و پا کرده اند از کار بیکار می شوند.

ب) معاون اول رییس جمهور به زودی خیلی ها را سرکار می گذارد.

ج) کسانی که سر کار نیستند باید تا مدتی "سرکار" بمانند.

د) هر سه گزینه بالا صحیح است.

غلامعلی حداد عادل: باید در این شرایط مراقب باشیم کشور آرام آرام دچار تجمل و گرفتاری دنیوی نشود.

با توجه به اظهارنظر فوق، کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟

الف) مردم حق ندارند یارانه های چهل و پنج هزارتومانی خود را صرف "تجمل" کنند.

ب) مردم حق ندارند یارانه های چهل و پنج هزارتومانی را صرف "گرفتاری دنیوی" کنند.

ج) مردم حق ندارند با سوء استفاده از یارانه های چهل و پنج هزارتومانی کم کم دچار تجمل و گرفتاری دنیوی شوند.

د) کلا مردم حق ندارند.

وزیر اقتصاد: تورم در کوتاه مدت درمان نمی شود.

جمله بالا یادآور کدام شعر فارسی است؟

الف) به پیری بگو پیری دست نگه دار که باهات بگو مگو دارم / حالا حالاها آرزو دارم

ب) من میگم حالا بسوزم یا که با غصه بسازم / تو میگی خدا بزرگه من که چیزی نمی بازم

ج) دلم مثل دلم خونه تورم / چشام دریای بارونه تورم

د) دو ریال بده آش / به همین خیال باش

محمد علی نجفی: متاسفانه سازمان محیط زیست در وضعیت خوبی به سر نمی برد و باید فعالیتهای اورژانسی انجام شود.

راهکار پیشنهادی شما برای بیرون آمدن سازمان محیط زیست از این وضعیت چیست؟

الف) اورژانس تهران و سازمان محیط زیست در هم ادغام شده و آقای نجفی بشوند رییس!

ب) وزارت پزشکی قانونی و مراقبت های ویژه از محیط زیست تاسیس شده و آقای نجفی بشوند وزیر!

ج) در تمامی طبقات سازمان محیط زیست دستگاه های آی سی یو و مراقبت های فوق وی‍ژه نصب شود و آقای دکتر هم بشوند مسئول آنجا!

د) همه چیز در هم ادغام بشوند و دکتر بشود رییس همه چیز!

شرق: چه کسی حیثیت ما را در جهان خدشه‌دار کرد؟

رییس انجمن پیوند اعضای خاورمیانه گفت: پدیده «کلیه‌فروشی» حیثیت ما را در سطح جهان خدشه‌دار کرده است. این در حالی است که فروش کلیه در همه‌جای دنیا ممنوع است. خدا را شکر می‌کنیم. همین‌که بالاخره مشخص شد چه‌چیزی حیثیت ما را در جهان خدشه‌دار کرده، باید از مسوولان تشکر کنیم.

شرط حیثیتی

من با دلاوران شرط بسته بودم که چه چیزی حیثیت ایران را در جهان خدشه‌دار کرده، همه چیزهای دیگری می‌گفتند مثل... ولش کن گفتن ندارد که. مهم این است که «کلیه‌فروشی» ما را بی‌حیثیت کرده و من شرط را بردم.

دیالوگ

مقام مسوول:‌داری ما را بی‌حیثیت می‌کنی.

فروشنده کلیه: یه‌طوری حرف می‌زنی انگار دارم جراحی زیبایی می‌کنم. دارم یه قسمتی از بدنم‌رو می‌فروشم. می‌فهمی؟

دیالوگ 2

- جناب سروان، این آقا من‌رو بی‌حیثیت کرده.

- کلیه‌ت رو خریده؟

آمار بی‌حیثیتی

رییس انجمن پیوند اعضای خاورمیانه گفت: تهران بالاترین آمار مربوط به «کلیه‌فروشی» را به خود اختصاص داده است، پس از آن استان اصفهان قرار دارد.

اصول حیثیتی

اصولا ما اینطوری هستیم. دوست داریم بدنمان را تیکه‌تیکه بفروشیم تا پولش را خرج خوشگذرانی کنیم. همین کارهایمان ما را در جهان بی‌حیثیت کرده.

دیالوگ 3

- کلیه‌ام‌رو چند می‌خرید؟

- من جزیی هم می‌خرم عزیزم.

دیالوگ 4

- من کلیه‌فروشم.

- خوش به حالت. من خرده‌فروشم.

دیالوگ 5

- شما چرا با فروختن کلیه باعث بی‌حیثیتی‌ ما در جهان شدید؟

- راستش، قبلا یک چیزهای دیگری را می‌فروختم. گفتم الان کار جهانشمول و اینترنشنال کنم.

اهدای حیثیتی

والا. یک‌طوری حرف می‌زنند که آدم می‌خواهد کلیه‌اش را دربیاورد با پولش عقل بخرد بدهد به برخی افراد.

توجه حیثیتی

عزیزان توجه نکردند، اگر فروش کلیه ما را در جهان بی‌حیثیت کرده، طرف کلیه‌اش را می‌فروشد که جلوی زن و بچه و کس و ناکس بی‌حیثیت نشود و دستش را دراز نکند.

قدس: مش غضنفر و اجاره خانه در گلبهار

سین. ترش - از وَختی صابخِنَما بِزِم گفتِگ امسال بایِست خِنه رِ خالی کُنُم که پسرِش بیه اینجه زندگی بُکُنِ، ...

هَم هَرروز کِلّه مُکُنُم به یَکوَرِ شهرُ اَزی بُنگایُ او بُنگا مُپُرسُم بیبینُم کُجه یِ مِشَد اجاره خِنِها آرزونتَرِ تا دستِ عیالُ بِچّه هام رِ بیگیرُم بِرِم هَمونجه خِنه اجاره کُنُمُ زندگی بُکُنِم. حالا بدبختی اینجه یِ که با ای حوقوقِ کَمه مو هَم هیجّا به مِشَد خِنه اجاره نِمِدَن. دیروز از یَکی از هَمسِدِها شُنُفتُم که با ای پولی که مو مِتِنُم بُدُم فِقط مِشه تو گلبهار خِنه اجاره کُنُم بِرِیکه اونجه آرزونتر از مِشَدِ، مویَم هَمونجه کِلّه کِردُم سمتِ گلبهار تا بیبینُم راست مُگُفته یا نه.

 وَختی رسیدُم دیدُم ایقذَر گلبهار گلبهار مُکُنَن که هَم هیچّه امکاناتِ رفاهیُ آموزشیُ ایجور چیزا نِدِره یُ تا هَم چِشُم کار مُکُنه فِقط عینِ خیال از زِمین بُنگا دَرآمده. به یَکچَنتاشا که سر زدُمُ قیمتِ خِریدُ اجاره یِ خِنِها رِ پرسیدُم خیط رِفتُمُ از هَمو رایی که آمده بودُم وَرگِشتُم خِنَما بِرِیکه اجاره خِنه هایِ اونجه با ایکه یَک خُردویَم امکانات نِداشتُ ایقذَرَم از مِشَد دور بود از خِنه هایِ تو هَم خودِ مِشَدَم زیات تر بود.

حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم وَختی بالاشهرِ مِشَد اجاره خِنه بالایه، پایین شهرِشَم بالایه، بیرون شهرِشَم بالایه پس ایناییکه نادار ناچارَن بایِست کُجه خِنه اجاره کُنَنُ زندگی بُکُنَن؟!

کیهان : مأیوس (گفت و شنود)

گفت: یکی از نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی از نتانیاهو با عنوان کسی که زیاد حرف می‌زند ولی عرضه انجام کاری را ندارد یاد کرده است.

گفتم: مگه از این حیوون درنده غیر از آدمکشی و جنایت انتظاری داشتند که دارد انجام می‌دهد.

گفت: خطاب به نتانیاهو گفته است تصور اولیه این بود که وی حزب‌الله را نابود می‌کند ولی سیدحسن نصرالله هر روز قدرتمندتر می‌شود.

گفتم: خب! دیگه چی؟!

گفت: می‌گوید در نتانیاهو آنچه دنبال می‌کردیم را نیافته‌ایم!

گفتم: یارو رفته بود دزدی، هرچی گشت چیز بدرد بخوری پیدا نکرد، با پس‌گردنی صاحبخانه را بیدار کرد و گفت؛ مرتیکه فلان فلان شده! خاک بر سرت با این زندگی که داری؟! پاک مأیوسم کردی!