انواع کلاهبرداریها
کلاهبرداری به عملی مجرمانه برای تصاحب پول و اموال مردم با روشهای متقلبانه گفته میشود. طی سالهای اخیر کلاهبرداریها به دو دسته بزرگ اینترنتی و غیراینترنتی تقسیم شدهاند. بررسی این پروندهها نشان میدهد، کلاهبرداران اینترنتی اغلب جوان و نوجوان بوده و میانگین سنی آنها بین 17 تا 35 سال است. در مقابل کلاهبرداران غیراینترنتی اغلب بیش از 30 سال دارند.
برخی کلاهبرداران با انتخاب روشهای عجیب، اقدام به کلاهبرداریهای بزرگ در کشورهای مختلف کردهاند که روشهای متقلبانه آنها و مبلغ پولی که از این راهها بهدست آوردهاند باعث شده است نامشان در فهرست معروفترین کلاهبرداران تاریخ قرار بگیرد. با این حال برخی از کلاهبرداران هستند که سعی میکنند نام و نشانی از خود برجای نگذارند و راه بینابین را انتخاب کنند. در یکی از پروندههای کلاهبرداری زن جوانی توانسته بود با اخذ 50 هزار تومان از مشتریان خود، آنها را در لیست انتطار برای دریافت وام قرار دهد.
او با این ترفند میلیونها ریال پول به جیب خود سرازیر کرده بود. رقم کوچک کلاهبرداریهای او خیلیها را از طرح شکایت منصرف کرد، اما این زن از همین طریق رقم درشتی را نصیب خود کرد و تعداد زیادی از شکات بهدلیل رقم ناچیز به مرحله شکایت بردن به محاکم نرسیدند. برخی دیگر از مجرمان نیز بیشتر بهدنبال کشف راههای پیچیده و غیرمعمول و ثبت کردن نامشان در تاریخ جزایی جهان هستند.
جونیور آبینگالا که بود؟
میگویند کلاهبرداران نسبت به مجرمان عادی از بهره هوشی بالاتری برخوردارند. آنها با هوش خود و طراحی روشهای غیرمتداول دست به کلاهبرداری میزنند. گاهی از اشکالهای قانونی استفاده میکنند و گاهی با بهره بردن از سادهلوحی دیگران و ناآگاهی آنها دست به کلاهبرداری میزنند. یکی از معروفترین کلاهبرداران تاریخ که از بهره هوشی غیرعادی و بالایی برخوردار بود «فرانک آبینگالا جونیور» است که توانست میلیون دلارها از این طریق به جیب خود سرازیر کند. او با استعداد بالا در جعل مدارک از خلبانی گرفته تا جعل چکهای میلیون دلاری سالیان سال پلیسهای آمریکایی را بهدنبال خود میکشید. از آبینگالا تاکنون دو فیلم نیز ساخته شده است. در تاریخ از او به عنوان شیادترین آدم روی زمین یاد شده است که با هشت هویت جعلی اقدام به کلاهبرداری میکرد. او حتی با جعل مدارک مورد نیاز یکبار هواپیمای مسافری را هدایت کرد. دو بار با جعل مدرک وکیل توانست خانوادههای پولدار را سر کیسه کند و دو بار نیز پس از دستگیری موفق به فرار از زندانهای ایالتی آمریکا شد. پلیس آمریکا زمانیکه از دستگیری او عاجز شد، توانست با پیغامهای فراوان او را به استخدام خود در آورد و سرانجام تا آخر عمر بهعنوان کارشناس جعل مدارک به خدمت نیروهای پلیس درآمد.
از مهمترین مهارتهای این مرد که توانست میلیونها دلار به جیب بزند، جعل چک و خالی کردن حسابهای بانکی بود. نسخه جعل شده چک چنان با مهارت طراحی میشد که کمتر کسی میتوانست باور کند چک، جعلی است. او توانسته بود چکهای جعلی را که در مجموع چهار میلیون دلار آمریکا ارزش داشت، ظرف پنج سال در ۲۶ کشور جهان نقد کند. وقتی فرانک چهارده ساله بود، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند که این اتفاق ضربه روحی بزرگی برایش بود. فرانک دو سال بعد از خانه فرار کرد و به نیویورک رفت و در آنجا بود که فهمید برای امرار معاش مهارتی جز کلاهبرداری ندارد. زمانی که فقط ۱۶ سال داشت، این کار را شروع کرد و پس از مدت کوتاهی به یکی از حرفهایترین جاعلان چک بدل شد. وی چنان در کار خود مهارت پیدا کرد که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلی بودن چکهای او نبود. فرانک برای آنکه بتواند بدون پرداخت پول بلیت با هواپیما سفر کند، با جعل کارتهای شناسایی و مدرک خلبانی، خود را بهعنوان خلبان خط هوایی پانامریکن جا میزد و از امتیاز خلبانها برای مسافرت مجانی استفاده میکرد. پیش از این که این شگرد لو برود، فرانک توانست در بیش از 250 پرواز و حدود یک میلیون و 600 هزار کیلومتر بهطور مجانی از خدمات هوایی استفاده کند و به 26 کشور برود. زمانی که راز این کار فاش شد او علاوه بر استفاده از امکان پرواز رایگان توانسته بود در تمام مدت از خدمات رایگان دیگری مانند اقامت در بهترین هتلها و خورد و خوراک رایگان استفاده کرده و قبل از آنکه دست پلیس به او برسد، به شهر جورجیا فرار کند. مرد شیاد پس مدتی با هویت جعلی تازهای تحت عنوان فرانک کانرز به گرجستان رفت و بهعنوان پزشک در یک آپارتمانی ساکن شد.
از قضا در همسایگی فرانک یک دکتر واقعی زندگی میکرد و به او پیشنهاد داد تا در بیمارستان محلی شهر مشغول به کار شود. فرانک این پیشنهاد را پذیرفت و 11 ماه بهعنوان متخصص جراحی اطفال به درمان بیماران پرداخت. در دوران فعالیتش هیچیک از پزشکان و پرستاران بیمارستان به او مشکوک نشدند، اما وقتی بهعنوان پزشک باعث مرگ یک نوزاد شد، این شغل را ترک کرد و بار دیگر در ظاهر خلبان، کلاهبرداریهای خود را از سر گرفت. پس از رفتن به شهر لوئیزیانا، خلبانی را هم کنار گذاشت و با جعل مدرک حقوق از دانشگاه هاروارد بهعنوان دادستان در دادگاه محلی لوئیزیانا استخدام شد. او پس از چندماه از سوی یکی از فارغالتحصیلان واقعی هاروارد شناخته شد. او حتی بارها در آزمون حقوق شرکت کرد که در سومین بار و پس از هشت هفته مطالعه موفق شد مدرکی واقعی را برای خود دست و پا کند.
معروفترین کلاهبرداران دنیا
میتوان فهرستی بلندبالا از کلاهبرداران صاحب نام در تاریخ جزایی جهان تهیه کرد از جمله نامهایی که در این فهرست گنجانده میشود فردی به نام مهدی بلیغ است که کلاهبرداریهای عجیبی انجام میداد. او پیش از انقلاب در موردی توانسته بود کاخ دادگستری را به عنوان ملک شخصی خودش به یک خارجی بفروشد. وی حتی زمانی که در زندان بود با فریب دادن یک زندانی، تلویزیون موجود در آنجا را بهعنوان مال شخصیاش معرفی کرده و فروخته بود؛ اما در میان کلاهبرداران مشهور دو نام بیش از همه توجهها را جلب میکند.
ویکتور لوستینگ: او از اعجوبههای تاریخ کلاهبرداران است. مردی که برج ایفل را فروخت و نام خود را در صدر بزرگترین کلاهبرداران دنیا ثبت کرد. او که به پنج زبان زنده دنیا تسلط کامل داشت اصالتا اهل چک بود. وی همچنین در میان هم صنفان خود بیشترین رکورد بازداشت را با یک عنوان دارد؛ «کلاهبرداری». او در این رابطه تنها از سوی پلیس ایالات متحده 50 بار بازداشت شده است. او در خاطرات خود گفته بود که فکر فروش برج ایفل پس از خواندن مقالهای به ذهن او خطور کرده بود. ویکتور ابتدا مدارکی را با عنوان معاونت پست و تلگراف فرانسه دست و پا کرد و در نامههایی با سربرگهایی جعلی با عنوان محرمانه برای شش تاجر بزرگ آهن، آنها را به هتل کرئون دعوت میکند.او در دیدار با تاجران عنوان میکند دولت در وضع بد مالی قرار گرفته است و تامین و نگهداری برج ایفل از عهده دولت خارج و او از طرف دولت مجبور به فروش برج ایفل شده است.
لوستینگ اما با ترفندی خاص توانست در بین شش تاجر کمسابقهترین آنها را مجاب کند تا او بتواند با خرید برج ایفل یک شبه در اوج افتخارات به دست آمده در دنیا قرار بگیرد. او در این معامله قلابی حتی توانسته بود از خریدار رشوه هم دریافت کند.!
هان ون میگرن: او نقاش بود، اما نه نقاشی با اصالت. او جاعلی بزرگ در خلق نقاشیهای با اصالت و متعلق به بزرگان بود. او باهوشترین و زبردستترین جاعل تابلوهای نقاشی بود که سر نازیهای آلمانی کلاه گذاشت، مردی که اگر کلاهبردار نمیشد، بیشک یکی از مهمترین نقاشان قرن بیستم بود. هان ون میگرن سال 1889 در هلند به دنیا آمد. از کودکی عاشق رنگها بود و در جوانی با تأثیر از نقاشیهای دوره طلایی هلند، تابلوهای زیادی خلق کرد؛ اما منتقدان، آثار او را بیروح، تقلیدی و تکراری نامیدند و او سرخورده از این برخورد و برای اثبات خود تصمیم گرفت که آثار بزرگان دوره طلایی همچون «فرانس هالس» و «ورمیه» را کپی کند. میگرن با پشتکار زیاد فرمول رنگهای قدیمی و نحوه ساخت بومهای آن زمان را پیدا کرد.
او کار را شروع کرد و آن قدر ماهرانه انجام داد که تیزبین ترین کارشناسان نیز از تشخیص بدلی بودن آثار ناتوان بودند و هان ون میگرن با اطمینان کامل، در نقش یک دلال، تابلوهایش را بهعنوان آثار کشف شده دوره طلایی به مجموعهداران و گالریها فروخت.
در همین دوران بود که اروپا درگیر جنگ جهانی دوم شد. یکی از مشتریان پر و پا قرص او، مارشال گورینگ از سران درجه اول حزب نازی آلمان بود که علاقه فراوانی به آثار نقاشان هلندی داشت و تعداد زیادی از کارهای میگرن را به مجموعه خود اضافه کرد. اما زمانه بازی دیگری را در سر داشت. آلمانها در جنگ شکست خوردند و میگرن به جرم فروش میراث فرهنگی هلند به نازیها بازداشت و در دادگاه متهم به خیانت به وطن شد که مجازاتش اعدام بود.
میگرن در دادگاه واقعیت را ابراز کرد، اما هیچکس حرفهایش را باور نکرد. تابلوهای جعلی در دادگاه از سوی کارشناسان مورد بازبینی قرار گرفت و همگی بر اصل بودن آنها صحه گذاشتند. هیچکس باور نمیکرد کسی بتواند با چنین دقت و ظرافتی این آثار را جعل کند. میگرن از دادگاه درخواست کرد که وسایل مورد نیازش را در اختیارش بگذارند تا در حضور همه یکی از آثار دوره طلایی جعل کند.
میگرن از اتهام خیانت تبرئه شد، اما به جرم جعل آثار هنری به زندان محکوم شد و چند سال بعد درگذشت.
میگرن بهعنوان یک کلاهبردار در کار خود موفق بود، اما مشتری اصلی او گورینگ از او زیرکتر بود. اسکناسهایی که گورینگ در ازای خرید تابلوها به این جاعل بزرگ داده بود، همگی تقلبی بودند.
روشهای متداول کلاهبرداری
در میان کلاهبرداریهای رایج که روز به روز با پیشرفت علم پیچیدهتر میشود بتازگی فهرستی از انواع شگردها منتشر شده است که براساس جرمهای صورت گرفته در میان کلاهبرداران بهعنوان روشهای محبوب شناخته شده است.
کلاهبرداری اینترنتی: این جرم در میان کلاهبرداران از محبوبیت خاصی برخوردار است. مجرمان با جعل نام در ایمیلها و ثبت دامنههای تجارتی غیرواقعی از مردم کلاهبرداری میکنند. این جرم از آشناترین جرمهای موجود در میان سایر جرایم است.
کلاهبرداری نیجریهای: این روش، نخستین کلاهبرداری اینترنتی است و اکنون همچنان به صورت گسترده از سوی خلافکاران سایبری استفاده میشود. این نوع کلاهبرداری با دریافت ایمیلی آغاز میشود که ادعا میکند از سوی شخصی ارسال شده که نیاز دارد مبلغ قابل توجهی پول را از کشورش که اغلب نیجریه است، خارج کند.در این پیام به قربانی وعده داده میشود در صورت کمک کردن، پاداش قابلتوجهی دریافت کند. اگر طعمهها اغفال شوند از آنها خواسته میشود ابتدا مبلغی را برای کمک به پرداخت هزینههای بانک ارسال کنند. این مبلغ معمولا هزار دلار است. بهمحض ارسال این مبلغ دیگر از تماس خبری نمیشود و پول قربانیان برای همیشه از دست میرود. معاونت اجتماعی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا دو هفته قبل به تجار و بازرگانان ایرانی در مورد شیوع کلاهبرداری نیجریهای در کشور هشدار داده و از آنان خواسته بود مراقب باشند در دام این شیادان گرفتار نشوند.
کلاهبرداری هویتی: این کلاهبرداری بیشتر در حوزه اینترنتی صورت میگیرد و با سرقت هویتی از طریق «ایمیل»ها، دادههای اشخاص را به سرقت میبرند و میتوانند از این طریق به بانکهای اینترنتی و سایر منابع مالی افراد دسترسی پیدا کنند.
فیشینگ: دسترسی به رمز عبور و نام کاربری برای دسترسی به کارتهای اعتباری از محبوبترین کلاهبرداریهای موجود در روی زمین است که به اصطلاح «فیشینگ» نامیده میشود.
لاتاری یا قرعهکشی: این کلاهبرداری نیز از کلاهبرداریهای محبوب مجرمان است. در حال حاضر این کلاهبرداری در سطح اینترنت یا از طریق پیامکهای کوتاه بشدت شایع است. از شما درخواست میشود که مقداری پول در وجه شرکتی که قانونی نیست یا وجود خارجی ندارد، واریز کنید تا شما برنده خوشبخت آنها باشید. حتی گاه مجرمان مدعی میشوند شما برنده شدهاید و مبلغ مورد نظر را فقط باید بابت هزینه ارسال پستی هدیه بپردازید.
پیشنهادهای شغلی: در این روش مجرمانه قربانی پیامی از یک شرکت خارجی که در جستجوی یک کارمند در کشور وی است، دریافت میکند. کار پیشنهادی بسیار ساده و براحتی از خانه قابل انجام شدن است و فقط با سه تا چهار ساعت کار در روز در ازای آن، 3000 دلار دریافت میشود؛ البته بنا به ادعای ارسالکننده پیام. اگر قربانی پیشنهاد را قبول کند از وی اطلاعات بانکیاش درخواست میشود و در این مورد، این اطلاعات برای کمک به سرقت پول از حساب بانکی افرادی که اطلاعات حساب بانکیشان از سوی خلافکاران سایبری به سرقت رفته، استفاده میشود، این پول مستقیم به حساب کاربر منتقل و سپس از وی خواسته میشود آن را از طریق شرکت وسترن یونیون ارسال کند. به این ترتیب قربانی در واقع به دلال پول تبدیل میشود و هنگامی که پلیس در مورد سرقت تحقیق کند، وی بهعنوان همدست شناخته و دستگیر میشود. حال آنکه مجرم واقعی توانسته است هویت خود را پنهان نگه دارد.
جعل اسناد خانههای بدون مالک: برخی شیادان در کمین خانههایی هستند که به اصطلاح متروک مانده و خبری از صاحبانشان نیست. آنها با جعل سند این خانهها را به افرادی که خواهان خرید هستند با قیمتهایی معمولا ارزانتر از بازار میفروشند.
چارلز پونزی: او مبدع طرحه شرکتهای هرمی است. او توانست هزاران نفر را بدون آنکه محصولی یا چیزی بفروشد، مجاب کند تا از او چیزی را بخرند یا در شرکت او سرمایهگذاری کنند. این طرح سپس توسط «برنی مدوف» پیگیری شد و پس از مدتی در سراسر جهان و از جمله ایران رواج پیدا کرد. پلیس ایران با اعضای شرکتهای هرمی برخورد میکند و قوانینی نیز برای مقابله با این شگرد مجرمانه وضع شده است. / ضمیمه تپش
حسین موسوی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد