سرهنگ‌های ادبیات

وقتی بخواهند کسی را به داشتن قوانین سفت و سخت و خشک منتسب کنند به او می‌گویند دارای روحیه نظامی است. در واقع این مساله به موضوعی فراگیر تبدیل شده است که مثلا وقتی فردی خیلی در زندگی شخصی تابع قوانین باشد و براساس نظم بیش از حد رفتار کند، می‌گویند روحیه اش شبیه نظامی‌هاست.
کد خبر: ۶۰۱۲۵۴
سرهنگ‌های ادبیات

مثلا کسی که صبح‌های زود از خواب بیدار می‌شود، تمام وسایلش را مرتب می‌کند یا سر قرارها بموقع حاضر می‌شود، در رفتار با دیگران از مواضعش کمتر عقب می‌نشیند و دارای تحکم است، می‌گویند دارای روحیه نظامی است.

از آن سو و در نقطه مقابل معمولا تصور عمومی از شاعران افرادی است که طبع و روح لطیفی دارند، بسیار خوش ذوق و کمتر در قید تحکم و نظم هستند و با زاویه دید متفاوتی به موضوعات خیلی ساده نگاه می‌کنند.

این باورها در فرهنگ عمومی البته به طور قطع و یقین نسبی است و هزاران مثال نقض دارند اما اگر بر این اساس بخواهیم قضاوت کنیم، باید بگوییم تلفیق نظامیگری و شاعری محال است و محصولش چیز متناقضی از آب درمی‌آید.

کسی که شغلش نظامی بوده و از سوی دیگر در کارنامه‌اش انواع کتاب‌های شعر دیده می‌شود، پدیده‌ای کمیاب ولی نه نایاب است. در این گزارش می‌خواهیم از این آدم‌ها سخن بگوییم؛ آدم‌هایی که ما اسم آنها را سرهنگ‌های ادبیات می‌گذاریم.

افرادی که در کارنامه شغلی خود در بالاترین سطوح نظامیگری فعالیت کرده‌اند و امروز بازنشسته شده‌اند. اما به موازات فعالیت نظامی خود به سرودن شعر پرداخته و اکنون در کارنامه ادبی خود ده‌ها کتاب شعر را برای جامعه ادبی به جا گذاشته‌اند.

یکی از این افراد پرویز بیگی حبیب‌آبادی شاعر سرشناس انقلاب اسلامی و مدیر انتشارات فصل پنجم است که این انتشارات امروز به یکی از معروف‌ترین ناشران در عرصه چاپ مجموعه‌های شعری شاعران جوان بدل شده است.

سرهنگ بیگی‌حبیب‌آبادی، خالق شعر معروف «یاران چه غریبانه» 10 سال پیش بازنشسته شده است.

او سرهنگ نیروی هوایی ارتش است که در پدافند زمین به هوا فعالیت می‌کرده است. زمانی که سرهنگ بیگی‌حبیب‌آبادی بازنشسته شد، حداقل 10 عنوان کتاب در کارنامه خود ثبت کرده بود.

او درباره پارادوکس نظامیگری و کار ادبی می‌گوید: من با این پارادوکس سال‌ها زندگی کردم و خودم را تطبیق دادم. نه خدمتم آسیب دید و نه فعالیت فرهنگی‌ام. حتی گاهی اوقات کار نظامی فضاهای تازه‌ای را در کار شاعری به رویم می‌گشود. چون هر کسی امکان حضور در پادگان و محیط‌های نظامی را ندارد.

بیگی‌حبیب‌آبادی درباره حضورش در جبهه‌های جنگ می‌گوید: من یکی از شاعرانی هستم که بیشترین حضور را در دفاع مقدس داشته‌ام. البته این به شغلم مربوط می‌شد. من نظامی بودم و مأموریت‌های زیادی در جنگ داشتم. برخی از این فرصت استفاده کردند و به خاطره‌نویسی پرداختند. اما برای من که ذهن شاعرانه داشتم، اتفاقات دفاع مقدس با شعر پیوند خورد. در جبهه آنچه را پیرامونم احساس می‌کردم به شعر تبدیل می‌کردم.

یکی از موضوعاتی که شاید جذاب باشد این که استقبال نظامی‌های دیگر از شاعرانی که همکارشان هستند چگونه است.

سرهنگ بیگی‌حبیب‌آبادی می‌گوید: همکاران نظامی من می‌دانستند من شاعرم و از این موضوع استقبال می‌کردند. من حتی برای آنها کتابی با عنوان «شعر شاعران نظامی» منتشر و شاعران نظامی را در این کتاب معرفی کردم.

او در بیان خاطراتش می‌گوید: خیلی مواقع در مأموریت‌ها جلسات شعرخوانی راه می‌انداختم. در سال 71 با یک ناوچه به مدت دو ماه در آب‌های خلیج فارس و اقیانوس هند مأموریت داشتیم. زندگی در دریا بسیار سخت است. من در این مأموریت جلسات شعرخوانی راه انداختم. آنجا متوجه شدم از پرسنل ناوچه که حدود 200 نفر بودند، دو نفر استعداد خوبی در شعر و شاعری دارند. کمکشان کردم تا به شعر جدی‌تر بپردازند. در همان مدت مأموریت با مبانی شعر آشنا شدند. حالا نمی‌دانم آیا ادامه دادند یا خیر، ولی می‌خواهم بگویم استعدادهای زیادی در نیروهای نظامی وجود دارد.

بیگی‌حبیب‌آبادی از تشکیل انجمن ادبی ارتش هم سخن می‌گوید: برای تشکیل انجمن ادبی ارتش بسیار تلاش کردم. سرانجام این انجمن تشکیل شد. گرچه اکنون دیگر من آنجا نیستم، اما می‌دانم هنوز تداوم دارد و جلسات خوبی آنجا برگزار می‌شود.

یکی دیگر از سرهنگ‌های ادبیات، عباس براتی پور است. او فرمانده آموزش‌های هوایی دوشان تپه بوده است.

براتی پور در بیان خاطراتش می‌گوید: من از اواخر دبیرستان یعنی سال‌های 41 ـ 40 شعر می‌گفتم. قبل از آن عضو کتابخانه مجلس شورای ملی بودم و آنجا کتاب‌های شعر زیادی مطالعه می‌کردم. سال 41 وارد نیروی هوایی ارتش شدم و سال بعد از آن یعنی سال 1342 چون دانشجوی برجسته بودم برای ادامه تحصیل به آمریکا اعزام شدم. در آمریکا دوره‌های زبان انگلیسی و الکترونیک را گذراندم و به ایران برگشتم.

براتی‌پور ادامه می‌دهد: وقتی به ایران برگشتم در فرودگاه دوشان تپه که امروز به دانشگاه تبدیل شده است، مشغول کار شدم. روی سیستم‌های مایکروویو و دستگاه‌های الکترونیک هوایی کار کرده و به موازاتش شعر مطالعه می‌کردم. بعد از انقلاب در سال 60 وارد حوزه هنری شدم و با شاعرانی مانند مرحوم مهرداد اوستا، مرحوم نصرالله مردانی، مرحوم قیصر امین‌پور و مرحوم سیدحسن حسینی آشنا شدم. از آنجا بود که شعر گفتن برای انقلاب و دفاع مقدس را شروع کردم. چند بار هم برای تبلیغات به مناطق جنگی رفتیم. تا امروز 25 سال است در حوزه هنری هر چهارشنبه جلسات نقد و بررسی کتاب دارم.

براتی‌پور همچنین می‌گوید: بعد از انقلاب من کانون شاعران نظامی را در نیروی هوایی بنا گذاشتم. شاعران نظامی می‌آمدند، شعرهایشان را می‌خواندند و ما اصلاح می‌کردیم. الان هم هنوز این جلسات در سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش به صورت ماهانه برگزار می‌شود.

یکی از فعالیت‌های براتی‌پور ساختن اشعاری بوده که به سرودهای ماندگار انقلابی تبدیل شده است. او در این باره چنین توضیح می‌دهد: روز نوزدهم بهمن سالگرد تجدید بیعت ارتش با امام خمینی (ره) بود. بنده شعری آماده کرده بودم که به سرود تبدیل شد. همان سرود معروف «امام ای بلند آیت آسمانی».

این سرود در حضور حضرت امام (ره) اجرا شد. بعد از آن هم سرودهای دیگری ساختم که در جاهای مختلف اجرا شد. او می‌گوید: تفکر نامیمونی در جامعه بود که می‌پرسیدند چطور نظامی‌ها وارد ادبیات می‌شوند. تصور می‌شد نظامی‌ها فقط با سلاح کار دارند. اما ما شاعرانی داشتیم که هم نظامی بودند و هم شاعر. مثلا صابر همدانی که دیوان اشعارش، سرآمد شاعران سبک هندی در دوره معاصر است، هم شاعر است و هم نظامی یا مثلا عباس فرات، نظامی بود. البته بعد از انقلاب زمینه برای فعالیت نظامیان شاعر بیشتر شد. علتش هم پدیده دفاع مقدس بود. همین موضوع باعث شد این تصور عمومی تغییر کند. البته امروز نه تنها در شعر، بلکه در هنرهای دیگر مثل تئاتر و موسیقی هم می‌بینیم نظامی‌ها وارد فعالیت شده‌اند. برخی از کسانی که امروز در سینما کار می‌کنند، زمانی نظامی بوده‌اند.

به نظر می‌رسد یکی از برکات دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی همین نکته آخری بوده است که براتی‌پور به آن اشاره می‌کند. یعنی دیگر آن خط‌کشی و مرزبندی میان افراد نظامی با دیگر افراد جامعه کمتر و کمرنگ تر شده است. امروز بسیاری از کسانی که در ایام دفاع مقدس، قهرمانانه و غیورانه به جنگ دشمن این آب و خاک رفتند، وارد عرصه‌های مختلف اجتماعی از جمله هنر، ادبیات و شعر شده‌اند. سرهنگ‌های ادبیات در آثار خود تلاش دارند زوایای پنهان و ناگفته جنگ را برای نسل‌های بعد بگویند، سرهنگ‌هایی که روزی افتخارشان ستاره‌های دوششان بود و امروز افتخارشان، کتاب‌ها و آثاری است که منتشر می‌شود.

سجاد روشنی ‌- گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها