روز از نو، سه نقطه، به خانه برمیگردیم، عصر خانواده در تلویزیون و بسته پیشنهادی، آب نبات، آسمانه، سفارشی و پشت صحنه در رادیو عنوان برنامههایی است که او تاکنون اجرا و در مواردی سردبیریشان را بهعهده داشته است. متولد بیستم آبان 1368 و درست همانند اجراهایش فعال و بانشاط است. معتقد است باید تعریف درستی از برنامههای خانوادگی تلویزیون داشته باشیم و لحن صمیمانه در گفتوگو با مهمانان را رمز اعتمادسازی برای آنها میداند. مژده لواسانی، مجری برنامه «کافه سوال» و «خونه زندگی» در گفتوگو با قاب کوچک از تجربه اجرای برنامههای خانواده محور گفته است.
در جلسهای که با حضور مدیر شبکه دو برگزار شد، برنامههای خانوادگی این شبکه در سه گروه اصلی برنامههای صبحگاهی، نیمروزی و شبانگاهی دستهبندی شدند. برنامه خونه و زندگی هم در گروه اول قرار میگیرد. رویکرد و نگاه اصلیتان در برنامه به چه چیز معطوف بود؟
برنامه خونه زندگی که پخش آن از روز اول ذیقعده و همزمان با روز دختر برگزار شد، ادامهای بر سری نخست آن بود و رویکرد و نگاهی متفاوت داشت. متاسفانه گاهی برنامههای خانواده در شبکههای مختلف به برنامههای خانهداری تبدیل میشود. ما در برنامه روز دختر سعی کردیم با نگاهی دخترانه برنامه را جلو ببریم و دختران را خارج از خانوادهشان تعریف نکردیم. برای مثال در هفته اول از پدرانی که در حوزههای مختلف سرشناس هستند، دعوت کردیم تا با دخترانشان در برنامه حضور یابند. میخواستیم رابطه این افراد را با دختران و اعضای خانواده بررسی کنیم؛ بنابراین براساس مهمانها، برنامه را تنظیم کردیم.
سعی کردیم خونه زندگی، قابی برای نشان دادن سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی باشد. نکتهای که در صحبتهای رهبری در سال جاری هم بارها به آن اشاره شد که ما باید خانواده ایرانی و سبک زندگی اسلامی را در رسانه ترویج کنیم. گاهی حلقه مفقوده کارهای نمایشی هم همین مساله است؛ یعنی آنچه در تلویزیون نمایش داده میشود مطابق با آن چیزی نیست که در خانوادهها اتفاق میافتد. بنابراین خانوادگی بودن برنامه را به داشتن بخش آشپزی منحصر نکردیم و متفاوتتر بودیم. در هفته دفاع مقدس نیز خانوادههایی که در دوران دفاع مقدس به نوعی با فضای جنگ و جبهه درگیر بودند، مهمان برنامه شدند. برای مثال روزی که خانواده آقای نیافر در برنامه حضور یافت، ما سه نسل متفاوت پدر، پسر و نوه را که به نوعی درگیر جنگ بودند، در برنامه داشتیم. پدر و پسری که از نزدیک فضای جنگ را تجربه کردهاند و نوهای که حالا ده سال دارد و با خاطرات جبهههای جنگ بزرگ میشود.
برنامه خونه زندگی کاملا گفتوگو محور و خانوادگی بود. روز هجدهم مهر هم که مصادف با روز ازدواج بود این برنامه به پایان رسید و تکرار برنامه زنده باد زندگی جایگزین آن شد.
این ویژه برنامه یکماهه همچنین در آستانه مهر و بازگشایی مدارس به پخش رسید و متناسب با موضوعات و مناسبتهایی که در این دوره داشتیم، سعی کردیم بهطور خاص به هریک بپردازیم و در چارچوبی خانوادگی به موضوعات مختلف توجه کنیم.
با توجه به این که خونه زندگی، شخصیتمحور پیش میرود، بخشهای مختلف آن تا چه میزان متاثر از این رویکرد است؟
بخش عمدهای از این نگاه در استودیو اتفاق میافتد و من پرسشهایم را براساس همین رویکرد تنظیم میکنم. پیشبرد گفتوگو بر این اساس است که خانواده در موفقیت فرد چه نقشی داشته و او چه تعاملی با خانوادهاش داشته است. پلی بکها هم گاهی به مهمانها مربوط میشود؛ اما در این بخشها بیشتر سعی کردیم به شهرها و روستاهای دیگر برویم. برای مثال به مناسبت بازگشایی مدارس گزارشی داشتیم از مدارس روستایی و فضایی که بر آنجا حاکم است. در این بخشها یک روند استودیو گریزی وجود دارد تا توازنی در برنامه برقرار شود، زیرا صحبتهای داخل استودیو جدی تر است و در مستندها از تهران خارج میشویم. اعتقاد دارم ایران مساوی تهران نیست و باید در رسانه تصویری از اقوام مختلف باشیم.
وقتی گفتوگوها سمت و سوی خانوادگی پیدا میکند، لحن آن هم تا حدودی تفاوت دارد. ضمن اینکه شما در اجرایتان ریتم تندی دارید. میخواهم بدانم لحن گفتوگو را چقدر در نوع اجرایتان مورد نظر دارید؟
اگر قرار بود برنامه خونه زندگی برنامهای باشد برای خانمهای صرفا خانهدار، قطعا اجرای آن را قبول نمیکردم. حتی وقتی اجرای برنامه عصرخانواده را به عهده داشتم، این برنامه را به عنوان یک دختر متعلق به نسل سوم اجرا میکردم و میخواستم مردم هم من را با این ویژگی ببینند.
اگر قرار بود برنامه خونه زندگی برنامهای باشد برای خانمهای صرفا خانهدار، قطعا اجرای آن را قبول نمیکردم. حتی وقتی اجرای برنامه عصرخانواده را به عهده داشتم، این برنامه را به عنوان یک دختر متعلق به نسل سوم اجرا میکردم و میخواستم مردم هم من را با این ویژگی ببینند. |
با وجود احترامی که برای همه پیشکسوتان در حوزه اجرای این نوع برنامهها قائلم، اما نمیتوانم جنس اجرای مشابهی با آنان داشته باشم؛ زیرا زبان و سن من متفاوت است. البته ممکن است گروهی از مخاطبان این نشاط و شادابی را در اجرا دوست نداشته باشند؛ زیرا هنوز هم در برنامه پیامکهایی دریافت میکنیم که چرا خانم لواسانی هنگام اجرا زیاد تکان میخورند؛ اما باید بگویم دیگر باید این ویژگیهای اجرای من را پذیرفت. در ضمن من بهدلیل اینکه شروع برنامه خونه زندگی مصادف شد با روز دختر، سعی کردم از ابتدای برنامه با وجه دخترانهای کار را پیش ببرم و اجرایش کنم.
ورود به مسائل شخصیتر در مصاحبه با مهمانان هم حاصل همین توجه است، بنابراین وقتی آقای فتحاللهزاده مهمان برنامه ما میشدند به مدیریت باشگاه استقلال و مسائل کاری ایشان توجه چندانی نداشتیم، بلکه میخواستیم بدانیم ایشان چقدر برای خانواده خود وقت میگذارند و ارتباطشان با نوه یا دامادشان چطور است؛ بنابراین به حوزه خصوصی زندگی آنها هم میپرداختیم و جنس پرسشها هم تغییر میکرد. در مجموعه مستندی که با حضور نامزدهای ریاستجمهوری ساخته شد، همین نگاه وجود داشت و از فرزندان آنها پرسیدیم پدرتان به چه مسالهای حساسیت دارد، چه چیز او را عصبانی میکند، شبها حق دارید تا چه ساعتی بیرون از منزل باشید و...
بنابراین صمیمیت در گفتوگوهای اینچنینی بیشتر در جریان است. در این حالت، مهمان ناگزیر به صمیمی بودن است، زیرا او دقیقا بر پایه نوع ارتباط برقرار کردن تو واکنش نشان میدهد و حرف میزند. مواردی پیش آمده که پیش از شروع برنامه در برخورد با مهمانان احساس کردهایم او چندان اهل حرف زدن نیست؛ اما دقیقا نوع ارتباط گرفتن با او سبب میشود در وهله اول به مجری اعتماد و شروع به صحبت کند.
شما همچنین اجرای مستندهایی از زندگی خانوادگی نامزدهای ریاستجمهوری را هم به عهده داشتید. آیا در تولید این مستندها هم همین نگاه را دنبال کردید؟
بله، خانواده نامزدها به استودیو آمدند و در زمان برابر با رویکردی مشترک در مباحثی کاملا خانوادگی مشارکت میکردند. نکته جالب توجه این مستندها، رویکرد خانوادگی آنها بود و به هرکدام از این عزیزان بهعنوان یک پدر یا یک همسر توجه میشد. در ضمن، این اولین تجربه رسانه برای گفتوگو با خانواده نامزدهای ریاست جمهوری بود و برای خود من، جذابیت زیادی داشت، چون پیش از این تجربه چنین گفتوگوهایی را نداشتم و مصاحبههای من غالبا دارای رویکردی اجتماعی یا فرهنگی ـ هنری بوده است.
این مستندها کمک میکرد شور و شوقی در مردم ایجاد شود؛ زیرا آنها غالبا دوست دارند بدانند این افراد در زندگی شخصی و خانوادگی خود چگونه رفتار میکنند و میخواهند اطلاعات بیشتری درباره برخوردهای آنان به دست آورند.
اما گمان میکنم کمی تاریخ مصرف آن گذشته باشد.
متاسفانه بله. این مستندها را برای یک هفته مانده به برگزاری انتخابات آماده کرده بودیم. با توجه به این که نوعی معرفی همه جانبه هم طی آنها صورت میگیرد.
امسال همه تلاش رسانه ملی بر معرفی نامزدها از منظرهای مختلف بود و ما هم بر زاویه خانوادگی تاکید داشتیم، اتفاق تازه و جالبی بود. به هر حال در این دوره اثر پخش نشد و امیدوارم در زمان مناسبی به پخش برسد تا مخاطبان بتوانند شاهدش باشند.
شما اجرای برنامه کافه سوال را هم بهعهده دارید. درباره شکلگیری ایده این برنامه و ویژگیهای آن هم توضیح دهید.
چند ماهی است برنامه کافه سوال شکل گرفته و من از ابتدا در اتاق فکر آن حضور داشتم. آقای سهیل سلیمانی طرحی را با رویکرد کاملا اجتماعی ارائه کرده بود و هر فصل آن دغدغهای اجتماعی را پوشش میداد، موضوع روز جامعه که بسیاری از افراد بویژه جوانان با آن درگیر هستند. در 20 قسمت اول آن به بحث جراحیهای زیبایی میپردازیم. در واقع انگیزههای انجام عملهای زیبایی با حضور چهرههای شناخته شده و پزشکان متخصص تشریح میشود. حتی افرادی که این عملها را انجام دادهاند از تجربه شان میگویند.
ما اصولا کافه را فضای امنی میدانیم برای این که با دوستان خود گپ بزنیم. کافه سوال هم جایی برای گپ زدن و پرسش و پاسخ است.
رکسانا قهقرایی/ قاب کوچک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد