دعا کن چند تا از این موشک‌ها را به اسرائیل شلیک کنیم

محسن رفیق‌دوست وزیر اسبق سپاه در ایام دفاع مقدس عصر امروز در مراسم دومین سالگرد شهادت سردار شهید طهرانی مقدم و شهدای اقتدار موشکی سپاه که در خبرگزاری فارس برگزار شد،در ابتدای سخنان خود با اشاره به درگذشت مرحوم حبیب الله عسکراولادی گفت: من دیروز یتیم شدم و نمی‌توانم صحبت کنم و برای همین اگر مراسم جز برای حسن جانم بود نمی توانستم شرکت کنم.

رفیق دوست درباره شهید طهرانی مقدم گفت: به زودی باید روی سنگ مزار حسن نوشت اینجا مزار کسی است که ابتکارش، هنرش، اخلاصش و اعتقادش اسرائیل را نابود کرد.

وی در ادامه افزود: ما هر سال مراسم یوم الله 13 آبان را داشتیم اما امسال که مردم ما در خیابان مرگ بر آمریکا می گفتند، نتانیاهو (نخست وزیر اسرائیل) از تلویزیون گفت الان ایران را نگاه کنید، می‌دانید چند هزار نفر در ایران می‌گویند مرگ بر آمریکا؟

رفیق دوست خاطرنشان کرد: انقلاب فرهنگی که امام ایجاد کرد و دنیا را عوض کرد حتما باید پیروانی چون شهید طهرانی‌مقدم داشته باشد که این شعار را بدهد که روی سنگ قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند.

وی با اشاره به تاثیرگذاری شهید طهرانی مقدم در نبردهای 33روزه حزب الله و 22 روزه غزه با رژیم صهیونیستی، اظهار داشت که دانش همان موشک‌هایی که اسرائیل را بدبخت کرد از این جا رفته بود.

وزیر سپاه در ایام دفاع مقدس در ادامه به ذکر خاطره ای از شهید طهرانی مقدم پرداخت و تصریح کرد: زمان جنگ من برای تهیه سلاح به هلند رفته بودم. در این سفر یک ایرانی به نام خسروی آمد و کاغذی به من داد و گفت این کاغذ را داشته باشید، به دردتان می خورد. روی آن، نقشه خاورمیانه منطقه ما، لبنان، اسرائیل، اردن و عراق بود. از تلاویو یک فلش کشیده بود که اسرائیل موشکی دارد که تا دماوند را زیر پوشش قرار می دهد.

رفیق دوست در ادامه گفت: من این کاغذ را گذاشتم داخل جیبم، وقتی آمدم هنوز نتوانسته بودم برای ایران موشک ببرم. سفر اولی که رفتم حسن با ما بود با آقای حاجی زاده فرمانده کنونی هوا و فضای سپاه. سردار صفوی، سردار فتح الله جعفری هم بودند و حسن و حاجی زاده برای آوردن موشک مامور شدند.

وی افزود: من در اتاقم منتظر بودم که هواپیمای آنها به زمین بنشیند. دیر وقت بود که در دفتر نشسته بودم که آمدند و حسن یک راست آمد پیش من و گفت: حاجی آوردم. اما یکی از این موشک‌ها را بده به من.

رفیق دوست در ادامه گفت: گفتم حسن می‌دانی به چه خون و دل و با چه ترفندی این موشک‌ها را گرفتیم؟ ما اگر سیصد میلیون دلار هم بدهیم کسی حاضر به فروش یک موشک هم به ما نیست اما دوباره گفت حاجی یکی از اینها را به من بده. یکی را برداشت و برد. آن کاغذ را هم من به او داده بودم.

یار نزدیک شهید طهرانی مقدم در ادامه این خاطره گفت: 6-7 ماه قبل از عروج اش آمد اتاق من، یک تابلو آورد، خودش با میخ و چکش زد به دیوار اتاق من و نشست، گفت حاجی می‌دانی این چیست؟! این همان موشکی است که از شما گرفته بودم. ما الان موشکی داریم که تل آویو را می‌زند. به من گفت اگر مستجاب الدعوه هستی خودت اگر نه به یکی که مستجاب الدعوه هست بگو که دعا کند ما چند تا از این موشک‌ها را به اسرائیل شلیک کنیم.

وی افزود: حکومت جعلی و نامشروع اسرائیل تشکیل شده است از یک عده یهودی‌های اروپایی، آمریکایی و یک عده از یهودی‌های از کشورهای فقیر. آنهایی که از کشورهای اروپایی آمدند طبق تحقیق ما زندگی خود را در آنجا از بین نبردند و با یک عقیده محکمی به ایجاد کشور یهود به منطقه آمدند اما عقبه خود را حفظ کردند.  آنهایی که پولدارند از سال 2000 مخصوصا 2006 به این طرف بعد از جنگ 33 روزه مهاجرت معکوس را شروع کردند. در اسرائیل یک حرکتی است که یهودیان برمی‌گردند به کشورهای خودشان این تا جنگ 33 روزه روند کندی داشت اما الان قانون‌های سنگینی گذاشتند که اگر کسی می‌خواهد از اسرائیل برود باید هر چه در اسرائیل دارد بگذارد و برود اما همچنان مردم در صف ایستاده‌اند.

وی افزود: اینها می دانند اگر گزینه نظامی آمد جلو اولین حرکتی که بر علیه ایران اسلامی بشود مطمئنیم که ظرف نیم ساعت دیگر اسرائیلی روی زمین نخواهد بود و این هنر شهید مقدم و همرزمنانش بود یعنی اگر ما آسایش داریم و اگر امروز گزینه نظامی بر ما کارساز نیست برای موشک‌هایی است که حسن ساخت و به یادگار گذاشت.

وی افزود: وقتی حسن شهید شد آقای عسکر اولادی به من گفت من خیلی ایشان را نمی‌شناختم اما نمی‌دانم چرا اینقدر دوستش داشتم گفتم برای اینکه ولایتمداری و مردمداری‌اش مثل خودت بود.

رفیق دوست در ادامه درباره فضایل شهید نیز گفت: وقتی شهید طهرانی مقدم شهید شد مسئول یک مدرسه خیریه که من در آن عضو هستم به من گفت ما نمی‌دانستیم که تعدادی از این بچه‌ها زیر پوشش حسن طهرانی مقدم بودند. در مجالسی می‌دیدم که به محض اینکه یکی از بچه‌ها می‌خواست حرفی بزند حاج حسن با لحن خاص خودش می‌گفت غیبت نشود و اگر غیبت بود سریع بلند می‌شد.