آرش معیریان با ساخت فیلمهای سینمایی همچون کما، چپ دست، شارلاتان، شیر و عسل و داماد خجالتی نشان داده همواره نگاه و توجه ویژهای به گیشه و جذب مخاطب دارد. فیلمسازی که فعالیت حرفهای خود را در سینما از سال 70 با دستیاری کارگردان و دستیاری تدوین آغاز کرد و 12 سال بعد با ساخت فیلم سینمایی کما در سینما به شهرت رسید. فعالیتهای معیریان اما فقط به سینما محدود نشده و وی با ساخت فیلمهای تلویزیونی همچون زهر و پادزهر، آنکه دریا میرود و گامی در تاریکی، برقراری ارتباط با مخاطبانی وسیعتر را نیز تجربه کرد. «اینجا تهران است» نخستین سریال معیریان محسوب میشود، کارگردانی که این روزها مجموعه «پیدا و پنهان» هم به کارگردانی او از شبکه پنج درحال پخش است. مجموعهای که به مقوله امنیت ملی میپردازد و دو اپیزود آن به نامهای «تنهایی» و «چراغها را تو خاموش کردی» را معیریان کارگردانی کرده است. معیریان در این گفتوگو، فراز و نشیبهای این مجموعه را که در سکوت کامل خبری تولید شده، بیشتر توضیح میدهد.
شما در سینما همواره نیمنگاهی به گیشه دارید و تقریبا اکثر فیلمهایتان جزو آثار پرفروش بوده است. چه شد از ساخت این گونه آثار به مجموعهای تلویزیونی با موضوع امنیت ملی رسیدید؟
اگر به کارنامه کاریام نگاهی بیندازید، خواهید دید در کنار فیلمها و آثار تماشاگرپسند و تجاری یا به قول شما پرفروش در طول فعالیتم در سینما و تلویزیون، خود را فقط به یک گونه خاص محدود نکرده و ژانرهای مختلف و متنوعی را تجربه کردهام؛ از کارهای تاریخی، ملودرامهای اجتماعی، فیلمهای اکشن و پلیسی گرفته تا آثار مربوط به کودک و نوجوان. بنابراین خیلی خودم را محدود و منوط به نگاه یا گونه خاصی در سینما و تلویزیون نکردهام. به نظرم، خود فیلمساز هم اگر عشق و علاقهای به سینما و تلویزیون دارد قطعا باید تمام گونهها را بیازماید. درباره این سریال هم همین طور است.
گویا سریال پروسه تولید پرفراز و نشیبی را هم پشت سرگذاشته است.
بله، تولید این سریال حدود پنج سال طول کشیده، در طول این سالها بارها به مرز تولید هم نزدیک شدیم اما در نهایت این اتفاق نیفتاد. همچنین در طول این پنج سال تیمهای گوناگونی هم روی قصه این مجموعه کار کردند تا به نسخه کنونی رسیدیم. اما چون موضوع و سوژهها بسیار حساس و مهم بود دقت و وسواس زیادی را میطلبید و از آنجا که بخشهای عمدهای از سریال هم در خارج از کشور اتفاق میافتاد نیازمند اختصاص هزینهای مناسب بود، به همین دلیل دوست نداشتیم با بودجه کم کار را آغاز کنیم. در نهایت در سال 91 این اتفاق افتاد و با فراهم شدن بودجه، سریال کلید خورد. اما پس از ساخت چهار قسمت یعنی اپیزودهای تنهایی و چراغها، به دلیل کمبود بودجه و اشکالاتی که در گروه تولید پیش آمد، سریال تعطیل شد.
پس به همین دلیل در میانههای راه از ساخت این مجموعه انصراف دادید؟
بله، بعد از این وقفه و مشکلاتی که پیش آمد، ادامه کار برایم مقدور نبود. من حتی تمام قصههای 13 قسمت را که شامل هفت داستان بود، کامل خوانده بودم. ماهها برای این مجموعه وقت گذاشته بودم و بنا بر این بود ابتدا کارشناسی کنیم و بعد به مرحله تولید برسیم، اما بعد از کارگردانی دو قسمت به این نتیجه رسیدم با این شرایط از ادامه همکاری با این سریال انصراف بدهم بهتر است. دیگر تمایلی به ادامه کار نداشتم، چون میخواستم کار باکیفیتی بسازم که به نظرم در آن شرایط اصلا امکانپذیر نبود. بعد از چند وقت سیما فیلم سعی کرد دوباره سریال را راه بیندازد، مجری طرح سریال برکنار شد و دوباره کار به جریان افتاد و در نهایت آقای شهرام شاهحسینی ساخت بقیه اپیزودهای سریال را برعهده گرفت.
سوژههای سیاسی و امنیتی اغلب دارای تاریخ مصرف است. روند طولانی تولید که به آن اشاره کردید تازگی قصه را از بین نبرد؟
درست است تولید این مجموعه پنج سال طول کشیده، اما همزمان با این سالها به روز هم شده است. متن و قصه اولیه همان است، اما همزمان با اتفاقات و ماجراهای جامعه و جریانات معاصر پیش رفتیم و آن را ویرایش کردیم. به همین دلیل فکر نمیکنم بیننده احساس کند قصه کهنه و قدیمی است. بجرات میگویم که سریال از جریانهای روز رسانهای جلوتر است.
وقتی مخاطب قرار است سریالی با موضوع امنیت ملی را تماشا کند، انتظار دارد با اثری پرهیجان و پرافت و خیز روبهرو شود، اما پیدا و پنهان بیش از آنکه مبتنی بر تعلیق و هیجان باشد کاملا دیالوگمحور است.
نظر شما محترم است، اما با آن موافق نیستم. به نظرم هرکاری یک سبکی دارد، اتفاقا قصه این مجموعه بویژه اپیزود تنهایی قصهای نیست که خیلی نیاز به اکشن داشته باشد. اگر توقع مخاطب این است که سریالی پلیسی ببیند، این طور نیست. قصه ساختاری پیچیده دارد و مبتنی بر یکی از خصلتها و ویژگیهای روانشناختی انسان است، از اسمش هم مشخص است که نباید از آن انتظار هیجان داشته باشیم. باید توجه داشت موضوع این سریال جاسوسی است، نه پلیسی. سریالهای پلیسی بیشتر ماجرامحور است و در آن با اکشن بیرونی مواجه هستیم، ولی کارهای جاسوسی از جمله این سریال، شخصیتمحور هستند و نباید از آنها انتظار اکشن بیرونی داشته باشیم. در تفسیر و تعریف ژانر معمایی و تریلر سیاسی مشخص شده التهاب و هیجان در بطن روابط و رویکردهای روانکاوانه شخصیتها نهفته است. اینها همه در تفسیر و تعریف این ژانرها مستدل است و فکر میکنم با این تعاریف، پیدا و پنهان یک کار پیچیده جاسوسی و شخصیتمحور است که البته عنصر هیجان را هم در ذاتش نهفته دارد.
سریال ساختار تکنیکی نسبتا قابل قبولی دارد، اما به نظر میرسد این ساختار به نوعی بر قصه میچربد و در بسیاری موارد از آن جلوتر است.
کارگردان تا جایی که سواد بصری اجازه میدهد، سعی میکند کار خودش را انجام دهد اما شاید درست است که این فکر را کنید موارد تکنیکی مانند فیلمبرداری، نورپردازی و قاببندیها جلوتر از قصه است. البته این به میزان حساسیت نویسنده هم بازمیگردد که چقدر برای پخته شدن متناش تلاش کرده است. تا جایی که خودم را میشناسم همیشه با وسواس خاصی صحنهها را میآفرینم و جزو کسانی هستم که تا زمانی که ایدهال ذهنیام در کار برآورده نشود، دست برنداشته و برداشتها را تکرار میکنم. در این مجموعه هم در بسیاری از موارد بارها و بارها صحنهها را با حضور کارشناسان و تیم هنری بازنگری و برای دراماتیکترشدن ساختار و فضای سریال تلاش کردیم. نتیجه هم آن چیزی شد که میبینید؛ سریالی که هم جذاب است و هم تصویری.
کارشناسان و مشاورانی که اشاره کردید بیشتر در حوزه مباحث امنیتی سریال به شما کمک میکردند؟
هم کارشناسان هنری و مشاوران کیفی سیما فیلم در این پروژه حضور داشتند و هم برخی متخصصان و کارشناسان حوزه امنیت ملی به ما کمک کردند. ما حتی حوزه ساختاری، فنی و جلوههای بصری و صوتی را هم با نظر کارشناسان انجام دادیم. این روالی است که در تمام دنیا اتفاق میافتد، مثلا در سریال پلیسی 24، یک تیم خبره متشکل از کارشناسان مختلف به کارگردان مشورت داده و نظارت کیفی دقیقی بر کار دارند؛ چون مخاطب امروز بسیار آگاه و دقیق است و باید با ارائه قصهای بینقص و بدون اشکال به او احترام گذاشت. تا آخرین لحظه فیلمبرداری برای بهبود متن و جذابیت بیشتر سریال تلاش میکردیم و همه فکرها فعال بود، از بازیگران و سایر عوامل گروه گرفته تا مشاوران و کارشناسانی که کنارمان بودند. به هرحال موضوع، بسیار حساس بود، یک ملودرام یا کار خانوادگی نبود که بتوان برخی ضعفها یا کاستیهای آن را نادیده گرفت، تولید این پروژه دقت زیادی را میطلبید.
داستانهای سریال تا چه حد مبتنی بر واقعیت است؟
تمام داستانها مبتنی بر پروندهها و مستنداتی است که در کشور رخ داده است. چندوقت پیش مطلبی را در یکی از روزنامهها دیدم که به شباهت قصه این سریال به یکی از فیلمها اشاره کرده بود. باید همینجا بگویم به هیچوجه در جریان آن نیستم، اگر شباهتی دارد نویسنده باید در این خصوص توضیح دهد. تا جایی که میدانم تمام این قصهها بر مبنای پروندههای حقیقی است و ناظران و کارشناسان سیمافیلم هم به طور کامل در جریان آن هستند و ساعتها و ماهها برای آنها وقت صرف شده است.
حضور ستاره مطرحی چون فرامرز قریبیان در کنار دیگر بازیگرانی که چندان چهره نیستند، موجب شده ترکیب بازیگران این مجموعه تا حدودی ناهمخوان به نظر برسد.
ساختار قصه به گونهای بود که باید یک بازیگر محوری را در کنار گروهی از بازیگران مهمان و نقشهای فرعی قرار میدادیم. حضور استاد قریبیان در این کار برایم بسیار مغتنم بود، البته در ابتدا قرار بود ایشان بازیگر محوری تمام 13 قسمت سریال باشد و سایر بازیگران هم براساس آن چیده شوند. اما بعد از اتفاقاتی که افتاد در نهایت به گروه فعلی بازیگران رسیدیم که به نظرم در مجموع ترکیب همخوان و مناسبی است. هرچند اگر پروژه بودجه بیشتری داشت، میتوانست از نظر بازیگران هم قویتر باشد.
در جایی عنوان شده بود این مجموعه هشداری برای افرادی است که در حوزه امنیت ملی مشغول فعالیت هستند، این به این معنی است که به برقراری ارتباط با مخاطب عام فکر نمیکردید؟
اگر قرار بود این سریال فقط مخاطبپسند باشد نه ساخت آن این همه طول میکشید، نه اینکه پس از تولید چهار قسمت ناگهان تولید سریال متوقف شده و ادامه آن به کارگردان دیگری واگذار شود. قطعا نباید از این سریال توقع مخاطب عامپسند داشته باشیم. ما تلاش کردیم رسالت واقعی رسانهملی را بدرستی بجا آورده و در کنار ایجاد سرگرمی، در خصوص موضوعات مطرح شده در سریال اطلاعرسانی کنیم. به نظرم موضوعاتی که در این سریال مطرح شده تاکنون در هیچ فیلم یا سریال دیگری به آن اشاره نشده بود.
با این اوصاف حالا از نتیجه کار راضی هستید؟
بشدت از این چهار قسمتی که ساختم مخصوصا اپیزود «تنهایی» راضیام. با توجه به زمان و شرایط مالی که در اختیار داشتیم، انرژی زیادی برای آن گذاشتیم و در حد توانمان سعی کردیم موضوعی را که حساسیت بالایی داشته و مرتبط با امنیت ملی کشور است بدرستی به تصویر بکشیم. فکر میکنم نتیجه کار هم رضایتبخش بوده است. این کار یک سروگردن از مجموعههای اینچنینی بالاتر است و از یک کار خوش ساخت چیزی کم ندارد. اگرچه این کار نتیجه فعالیت گروهی عدهای از جوانان خوشفکر سینما و تلویزیون اما آنقدر کیفیت کار خوب شده که اگر کسی اتفاقی کار را ببیند فکر میکند با یک کارحرفهای خارجی روبهروست. شاید اگر پوستکلفتی و صبر و شکیباییمان نبود، قطعا کیفیت کار هم این گونه نمیشد، چراکه با وجود همه موانع سعی کردیم کار را انجام دهیم و نگذاریم لطمهای ببیند. جا دارد از پیگیریهای مدیر پیشین سیمافیلم و همچنین آقای معصومزادگان، مدیر فعلی این مرکز تشکر کنم؛ چرا که اگر حمایت آنها نبود، این پروژه به سرانجام نمیرسید. آقای معصومزادگان این پروژه ویران شده را با جدیت پیگیری کرد و آن را به سرانجام رساند. بنابراین اقدام سیمافیلم و تلویزیون برای ساخت این اثر جای تشکر دارد. فراموش نکنیم این ژانر ظرافت و پیچیدگیهای خاصی دارد که نیازمند صرف زمان و هزینه زیادی است. در حد توانمان سعی کردیم اثر باکیفیتی بسازیم، ولی قطعا اگر حمایتهای مالی به اندازه پروژه بود با مجموعه بسیار بهتری روبهرو بودیم. به هرحال امیدوارم این کار انگیزه ساخت آثار مشابهی در این حوزه شود.
عرفان جلالی / گروه رادیو و تلویزیون
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد