این چنین است که حوزه کاری و اطلاعاتی وی طیف وسیعی از مسائل نفتی کشور از اوپک گرفته تا میادین مشترک، پیشبینی قیمت نفت در بودجه، میزان تولید و صادرات نفت ایران و مذاکره با غولهای نفتی را دربر میگیرد. با این حال سفیر اسبق ایران در برزیل به رسم تمام دیپلماتها با احتیاط سخن میگوید و بسیاری جزئیات تعیینکننده را بیپاسخ میگذارد. با این حال وی در این گفتوگو گاه ترجیح میدهد صریح باشد و هشدارهایی را به برخی همسایگان ایران اعلام کند. آنجا که بحث به تصاحب بازارها و مشتریان نفتی ایران بخصوص از سوی عراق برمیگردد، لحن معظمی تند و هشداری میشود: وضع ایران همیشه اینگونه نمیماند، ما سال آینده با قدرت به بازارها برمیگردیم. این گفتوگو اطلاعات کاملی از آنچه این روزها در بخش نفت و گاز کشور میگذرد بهدست میدهد.
این روزها بحث بودجه 93 و سهم درآمدهای نفتی در آن خیلی داغ است، شما بودجه نفتی سال آینده را چگونه توصیف میکنید؟
اتفاقا این روزها بیشتر سرگرم بحث بودجه هستیم و این بحث عمده وقت ما را میگیرد. امسال بعد از 8 سال بینظمی و توجه نکردن به قانون، دولت یازدهم توانست سر وقت لایحه بودجه 93 را به مجلس ارائه کند. در درجه اول باید در نظر گرفت تعهدات سنگین و سختی از گذشته بر دوش این دولت قرار دارد که ناچار است خیلی از آنها را دنبال کند. از اینرو دولت در بودجه سال 93 خیلی قدرت مانور ندارد. همچنین در نظر داشته باشید با سختترشدن تحریمها و فشارهای اقتصادی که گروه 1+5 بر کشورمان وارد میکنند و تعهدات گذشتهای که دولت یازدهم به ارث برده و انتظارات فراوانی که مردم از این دولت دارند، دولت با یک معادله چندمجهولی روبهروست که حل آن خیلی مشکل است.
با وجود این دولت سعی کرده است در حد توان به بخش اندکی از نیازهای فراوان جامعه در قالب بودجه 93 رسیدگی کند. یادمان باشد که بودجه، برنامه یکساله دولت است و دولت حرفهای خود را برای سال آینده در بودجه پیشبینی میکند. بنابراین بودجه یکسری احتمالاتی است که بر اساس آنها دولت پیشبینی درآمد و هزینه دارد. اگرچه ما امیدواریم که تلاشهای ارزشمند دوستان ما در وزارت امور خارجه بزودی به ثمر برسد، اما در حوزه انرژی و نفت در بودجه 93 پیشبینی شده است که شرایط سیاسی همین شرایط فعلی باشد چون به نظر میرسد که پروسه گفتوگوهای هستهای پروسهای طولانیمدت است و بعید است بزودی به جواب برسد. ما بودجه نفتی را در حالت سختی بستهایم. البته توان تولید نفت ما در سال 1393 نسبت به سال 1392 افزایش پیدا کرده و همین امروز توان تولید کشور خیلی بیشتر از سال قبل است.
پیشبینی دارید که توان تولید نفت کشورمان سال 93 چه میزانی باشد؟
پیشبینی ما این است که به امید خدا تا پایان امسال به میزان تولید 3.6 تا 3.7 میلیون بشکه تولید نفت در روز برسیم و امیدواریم در سال آینده توان و ظرفیت تولیدمان به چهار میلیون بشکه نفت در روز برسد.
بسیاری از کارشناسان پیشبینی کردهاند که امکان تحقق نفت صد دلاری که دولت در بودجه به آن تکیه کرده، کم است. به نظر شما آیا تضمینی درباره تحقق این درآمد وجود دارد؟
همانطور که گفتم بودجه به معنای برآورد و پیشبینی آینده است. پیشبینی ما این است که در سال آینده قیمت نفت تغییر چندانی نخواهد کرد. در نظر داشته باشید که قیمت نفت تابع عرضه و تقاضاست. از سوی دیگر نفت کالایی استراتژیک و سیاسی است. بنابراین تقاضای آن از شرایط سیاسی نیز تبعیت میکند. شرایط اقتصادی سال 2014 نشان میدهد که ما با بهبود وضع اقتصاد جهانی مواجه هستیم. در آسیا و چین و در اقتصاد اروپا شاهد اندکی رشد هستیم. عرضه و تقاضا تابعی از رشد اقتصادی است، بنابراین چون در سال 2014 رشد اقتصادی جهان بهتر از سال 2013 است، میتوان به افزایش تقاضا نیز امیدوار بود. در سال 2013 برآورد رشد اقتصاد جهان 2.9 درصد بود و پیشبینی رشد اقتصادی جهان در سال 2014 حدود 3.1 تا 3.2 درصد است. معنای همین 0.2 درصد رشد این است که GDP (تولید ناخالص داخلی) جهان افزایش یافته و این به معنای ایجاد تقاضای نفت است. این تقاضا در آنجایی که مصرفکننده نهایی قرار دارد ایجاد و از اینرو پیشبینی میشود که حدود 1.5 میلیون بشکه مصرف جهانی نفت افزایش پیدا کند. بنابراین ما به شرایط بدبین نیستیم. بهطور مثال امسال (1392) بودجه نفتی با پیشبینی نفت 95 دلاری بسته شده بود، در حالی که عملکرد ما 104 دلار است. این نشان میدهد که در بودجه امسال یک تفاوت افزایشی 9 دلاری وجود دارد. بنابراین امسال دولت نفت در بودجه را بر اساس بشکهای صد دلار تعیین کرده است و استدلال این امر این است که وقتی عملکرد دولت در هشت ماه، بشکهای 104 دلار است، برای تحقق بشکهای صد دلار جای نگرانی وجود ندارد. البته در بودجهنویسی اگر شما عدد کمتری را در نظر بگیرید، خودتان را بیشتر در معرض امنیت قرار دادهاید، اما یادمان باشد که دولت هم باید کشور را اداره کند.
تا امروز که من با شما صحبت میکنم، تقریبا توانستهایم در این 9 ماه برنامه صادرات کشور را پوشش دهیم و طبق برنامه صادرات خود را انجام دادهایم. منتها ما دو نوع صادرات انرژی داریم؛ یکی صادرات نفت خام و دیگری صادرت میعانات گازی است. امسال یک میلیون و 300 هزار بشکه و برای سال آینده یک میلیون و 400 هزار بشکه صادرات نفت خام در نظر گرفتهایم و امیدواریم که این پیشبینی هم محقق شود. همچنین تولید سال آینده میعانات گازی کشورمان 480 هزار بشکه در نظر گرفته شده است. در این 480 هزار بشکه، 300 هزار بشکه برای صادرات منظور شده و در دسترس است. همین امسال تولیدمان بیشتر از این هم خواهد شد بنابراین امیدواریم که پیشبینیهایمان محقق شود.
بعد از مذاکرات و توافق اولیه ژنو، ایران اعتماد به نفس خود را مجددا در بازارهای نفتی جهان و بویژه اوپک بازیافت. نشانههای این اعتماد به نفس و قدرت را در ماجرای دبیرکلی اوپک گازی، صبحتهای وزیر نفت در اجلاس اوپک و... مشاهده کردیم. اکنون برنامه ایران برای روابط نفتی جدید با دنیا چیست؟
به عقیده من، اتفاقی که در جریان اوپک گازی افتاد و ایران دبیرکل شد، هم از نظر سیاسی وزنی قابلملاحظه داشت و هم از نظر مدیریت و تدبیری که وزارت نفت اتخاذ کرد، مهم بود. نامزدی که ایران معرفی کرد نیز مهم بود. من در آنجا بودم، در جریان مصاحبهها و مذاکرات کاندیدای ما در مقایسه با دیگران قوی به شمار میرفت. البته نمیخواهم بگویم کاندیداهای دیگران ضعیف بودند، اما نامزد ما توانمند بود. از سوی دیگر دیپلماسی خیلی خوبی اتخاذ شد که نتیجه آن این شد.
اجازه بدهید برای ورود به ابعاد دیگر ماجرا و سوال شما از اینجا به بعد به عنوان نظر شخصی خودم صحبت کنم. من قبلا هم گفتهام از دیدگاه شخصی من عربستان سعودی و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نمیخواهند با ایران روابط سردی داشته باشند و این به نفع آنها نیست. بهطور کلی به نفع عربستان سعودی نیست که روابط خوبی با ایران نداشته باشد. به نفع عربستانسعودی و همسایگان ما است که یک روابط خوب و براساس منافع دوطرفه با ایران داشته باشند. در واقع یک سیاست برد ـ برد در جریان باشد. البته در این میان پارازیتهایی بهوجود میآید که بر روابط کشورها اثر میگذارد و روابط ایران با آن کشورها را دچار نوسان میکند. من معتقدم که در عربستان، سیاستمداران مدیر و مدبر فراوانی وجود دارد که از نظر منافع ملی خودشان به این میاندیشند که روابط خوبی با ایران داشته باشند. البته طبیعی است که در عربستان هم مثل همه کشورهای دنیا، یکسری افراد افراطی وجود دارند که علاقهمند نیستند تهران و ریاض روابط مطلوبی داشته باشند. بنابراین به عقیده من، حاکمیت دولت عربستانسعودی و کشورهای حاشیه خلیجفارس، علاقهمند هستند که روابط خوبی با ایران داشته باشند.
نکته دیگری که میخواهم به بحث اضافه کنم، این است که ما در برآورد فضای محیطی بیرون از کشور باید به این نکته دقت داشته باشیم که همسایگان ما هم محدودیتهای خاص خودشان را دارند و اینطور نیست که آنها بتوانند هر کاری را انجام دهند. بالاخره شرایط سیاسی، داخلی، مناسبات با کشورها و... مانع از آزادی عمل بیقید و شرط آنها میشود. بنابراین دوستان ما در وزارت خارجه باید این امر را در محاسبات سیاسی خود حتما در نظر داشته باشند، همانگونه که رئیسجمهور در اولین مصاحبه خودشان بر بحث رابطه با عربستان تاکید کردند، بهبود روابط سیاسی تهران ـ ریاض به بهبود روابط ما در اوپک کمک میکند. قطع یقین بعد از روی کار آمدن دولت جدید فضای بینالمللی اندکی نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده است. البته نظر من این نیست که دولت گذشته حتما به دنبال منافع کشور در حوزههای مختلف نبوده است، منتها ادبیات، متفاوت است. در بستر روابط خارجی، ادبیات و بیان خواستهها و تبیین آنها خیلی مهم است و هم دکتر روحانی و هم تیم سیاست خارجی ایشان خیلی خوب میتوانند این موضوع را تبیین کنند. زبان گفتوگو با بیرون از کشور زبان سخت و تکنیکی است. شما نمیتوانید با زبان محلی مسائل بینالمللی را تشریح کنید؛ بنابراین باید حرفهای در این حوزه به زبان بینالملل بیان شود. اکنون تصویر بینالمللی از ایران اندکی بهبود یافته است. به نظر من توافق ژنو، توافق خیلی مهمی است و این که میبینید یک سری نوسانات در جریان گفتوگوها بهوجود میآید، بسیار طبیعی است. مگر ما میتوانیم فشار صهیونیستها و لابیهای سنگین تندورها را در آمریکا نادیده بگیریم؟ آنها نمیخواهند موضوع هستهای ایران بسادگی حل شود و روابط تهران با غرب بهبود یابد. شما نگاه کنید در این مدت چند بار نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به کشورهای مختلف سفر کرده است؟ این نشان میدهد که اولا تاثیرپذیری هیات حاکمه آمریکا از فشار تندروها و دوم لابی سنگین رژیم صهیونیستی بر جریان این مذاکرات و بهبود روابط با ایران موثر است. اکنون آمریکاییها پذیرفتهاند که به صلاح آنهاست که روابط خود را با ایران اصلاح کنند. در حقیقت به شکل عامیانه یک جوری ناز میکنند و شک و تردید دارند، در عین حال که علاقهمند به بهبود روابط هستند، اما از طرف دیگر پارازیتهایی را در جریان گفتوگوهای ارسال میکنند. در مسائل منطقه، غربیها اعلام کردند که مسأله سوریه بدون حضور ایران حل نمیشود، همچنین در مسائل افغانستان و عراق باید نقش ایران را پررنگ ببینند. امروز ایران، کشوری است که دارای یک توانمندی بالا و مسئولیت است. این اشتباه است که نقش ایران را نادیده بگیرند. بنابراین به نظر میرسد در آینده این روابط تغییر میکند و آنها ناچار هستند که بخشی از این محدودیتها و تحریمهای ظالمانه، غیرمنطقی و غیرعقلایی را بردارند. این برداشت آمریکاییها و اروپاییها که با تحریم ایران میتوانند بر دولت کشورمان فشار بیاورند، اشتباه است. این خلاف کنوانسیون ژنو و حقوق بشر است چرا که تحریم بر مردم فشار میآورد.
آثار این تحولات سیاسی در اقتصاد نفتی کشورمان به چه نحو است؟
آثار این فعل و انفعالات سیاسی در نقشآفرینی کشورمان در سازمان اوپک موثر است. برخورد محکم، مقتدرانه و همراه با تدبیر وزیر نفت، که واکنشهای خوب و سنگینی داشت، در عملکرد ایران در سازمان اوپک موثر بود. ما در عین حال واکنش منفی به صحبتهای وزیر نفت ندیدیم. ما در اوپک سهم کسی را نگرفتهایم که اگر بیاییم تولید خود را افزایش دهیم به ضرر دیگر اعضا عمل کرده باشیم. این دیگران هستند که سهم ما را در اوپک اشغال کردهاند. ما باید از دولت عراق گله کنیم چرا که آنها بازار ایران را گرفتند و مشتریهای ایران را به سمت خود کشیدند. همچنین با کاهش قیمتها، نفت خود را به شکل غیرمتعارف به فروش میرسانند. این اقدامات خلاف اصول اوپک است و ما تصمیم داریم که بزودی به بازار بازگردیم. قرار است صادرات خود را افزایش دهیم.
چگونه این اقدام را انجام میدهید؟
از من نپرسید که چطور میخواهیم این کار را انجام دهیم، چرا که من نباید بگویم و عقل هم میگوید در این باره صحبت نکنیم. من بودجه سال 1393 را در بخش نفت اگرچه سخت میدانم، اما معتقدم که تحققیافتنی است و ما در سال 1392 و 1393 تلاش میکنیم تا برای افزایش تولید خود زیرسازی و ساختارسازی کنیم. درباره این که چه میکنیم باید بگویم در این چند ماهه مدیریت نفت بر بعضی از طرحها تمرکز کرده است. ما طرحها را اولویتبندی کردهایم تا ببینیم کدام طرح مثمرثمرتر است و تمرکز را بر آنها قرار دادهایم. امروز که من با شما صحبت میکنم، وضع تولید گاز کشور بسیار سخت و شکننده است، بنابراین ما ناچار هستم یک سری محدودیتها را برای شرکتها، صنایع و کارخانهها وضع کنیم. تمام تلاش دوستان ما در شرکت گاز بر این است که در سرمای فعلی زمستان، هم نیاز گاز خانگی و هم نیاز صنعت را تامین کنند.
بعد از توافق ژنو آیا در زمینه رفع تحریمها در صنایع نفتی اتفاق جدیدی رخ داده است؟
در نظر داشته باشید، برای اجرایی شدن توافق روشهای موثری مورد نیاز است که براساس آن مشخص شود که توافقنامه از یک تاریخ معین قابل اجراست. اکنون کارشناسان وزارت امور خارجه و گروه 1+5 در حال مذاکره در مورد این تاریخ هستند. بعد از مشخص شدن این تاریخ باید شرایط طبق توافقنامه انجام و تحریمها کمتر شود.
یعنی اکنون طبق توافق هیچ یک از تحریمهای نفتی ایران لغو نشده است؟
خیر لغو تحریمی نداشتهایم و بعید میدانم که بزودی اینگونه تحریمها لغو شود.
لغو تحریمهای صادرات پتروشیمی، یکی از امتیازات غربیها به ایران در توافقنامه ژنو بوده است. چرا در این باره اتفاقی نیفتاده است؟
ما در مجموع در صادرات پتروشیمی مشکل جدی نداشتیم و محصولات خود را صادر کردهایم، اما اگر آنها راست بگویند و این محدودیت را بردارند، راحتتر میشویم؛ در غیر این صورت ما محصولات خود را تاکنون صادر کردهایم و مشکلی جدی نیز نداشتهایم.
در بحث صادرات و فروش نفت، آیا فروش ما به همان مشتریان آسیایی مثل هند و چین ادامه دارد یا سعی میکنیم مشتریان قدیمی خود مانند اسپانیا، ایتالیا و فرانسه را مجددا به سمت خود جذب کنیم؟
مشتریان ما اکنون آن کشورهایی هستند که با ما قرارداد دارند. در عین حال در نظر داشته باشید اکنون اروپا نیازمند نفت ایران است؛ برداشت این است که اروپا نیازمند 500 تا 600 هزار بشکه نفت در روز است. چندی پیش سفیر یکی از کشورهای اروپایی نزد من آمد و اعلام کرد که ما علاقهمندیم که با ایران تبادلات نفتی داشته باشیم.
سفیر کدام کشور اروپایی؟
یکی از کشورهای اروپایی بود که گفت ما علاقهمند به خرید نفت از ایران هستیم و اکنون هم در تامین نفت کشور خودمان با مشکل مواجه هستیم، اما متاسفانه نمیتوانیم اقدامی انجام دهیم و با توجه به تحریمها، این امر برای ما مقدور نیست و راه روشنی پیشرو نداریم. بنابراین به نظر میرسد در این ارتباط لازم است اروپاییها عاقلانهتر برخورد کنند و کاسه داغتر از آش نشوند. یکسری از تحریمهایی که علیه ایران وضع شده است، تحریمهای سازمان ملل، آمریکا و اروپاست. من فکر میکنم بعد از تعیین تاریخ اجرایی شدن توافقنامه میان ایران و گروه کشورهای 1+5، احتمالا شرایط اندکی راحتتر میشود.
البته باید به این نکته توجه کنید که اگر تصور میکنید که با این مذاکرات، تحریمها برداشته میشود، باید در نظر خود تردید کنید. من چنین باوری ندارم.
وزیر نفت گفته بود که اگر لازم باشد ما به آمریکا نفت میفروشیم، آیا این امر صحت دارد؟ آیا برنامهریزی در این باره وجود دارد؟
البته نمیدانم که آقای زنگنه این حرف را زده است یا خیر، اما ممکن است منظورشان این بوده باشد که محدودیتی برای فروش نفتمان به هیچ کجا نداریم. ما تولیدکننده نفت هستیم و بهدنبال خریدار میگردیم. این عرف همه جای دنیاست. ما به غیر از یک کشور یعنی رژیم صهیونیستی به همه کشورها نفت میفروشیم و برای فروش نفتمان به هیچ کجا و هیچ کشوری محدودیت نداریم.
از جمله تحولاتی که در بخش نفت کشور مطرح شده است، اصلاح قراردادهای نفتی با کشورهایی است که خریدار نفت ما هستند. چه برنامهریزی جدیدی در اینباره صورت گرفته و چه جذابیتی در قراردادها ایجاد شده است که سرمایهگذاران نفتی را به خود جلب کند؟
آن قراردادها مربوط به بازار نفت نیست بلکه به سرمایهگذاریهای نفتی برمیگردد. ما در گذشته بحث قراردادهای بیع متقابل را مطرح میکردیم که در آن زمان اتفاقا نتیجه مطلوبی هم داشت و بسیاری از طرحهایمان را به همین ترتیب اجرا کردهایم. حالا به این جمعبندی رسیدهایم که باید قراردادهایمان جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران داشته باشد. جدیدا در عراق قراردادهایی را بستهاند که موفق بودهاند و روشهای خاصی را ابداع کرده و در قرارداد گذاشتهاند. وزیر نفت نیز کمیتهای را برای بررسی این قراردادها تعیین کرده تا بهگونهای آنها را تدوین و تنظیم کند که علاوه بر جذابیت برای سرمایهگذاران، برای طرف ایرانی هم دارای منفعت باشد.
بسیاری از سرمایهگذاران خارجی آمریکایی و اروپایی ازجمله شرکت نفتی آرامکو به قراردادهای مشارکت در تولید علاقهمند هستند که این امر در قانون اساسی ما ممنوع است. تجربه هم نشان داده است که ما از قراردادهای بیع متقابل هم به نتیجه مورد نظرمان نرسیدم. بنابراین در نسل قراردادهای جدید نفتی، ایران چه موضوعی را در نظر گرفته است که علاوه بر این که قراردادها جذاب باشد، منافاتی هم با قوانین و منافع ما نداشته باشد؟
من بعید میدانم که قراردادهای مشارکت در تولید (PSA) خلاف قانون اساسی باشد. اتفاقا قراردادهای بدی هم نیستند. قانون برنامه پنجم اجازه داده است که دولت در توسعه میادین مشترک نفتی از هرگونه قراردادی که تشخیص میدهد مناسب است، استفاده کند. اکنون نظر وزیر نفت قراردادهای مشارکت در تولید نیست و ایشان با این قراردادها موافق نیستند. همچنین قراردادهای بیع متقابل هم جذابیت گذشته را ندارد. ما در نفت چند نوع قرارداد مختلف داریم، اما اکنون آن چیزی که دوستان روی آن کار میکنند تلفیقی از قراردادهای مختلف است و حتی ممکن است خود آن نمونهای جدید از قرارداد باشد. کسانی که روی قراردادها کار میکنند، افراد بسیار صاحبنظر و شاخصی هستند.
غول نفتی انی ایتالیا برای سرمایهگذاری در ایران اعلام آمادگی کرده بود. این بحث به کجا انجامید؟
ما نباید در این موارد سریع ذوقزده شویم. این تنها شرکت انی نیست بلکه خیلی از شرکتها هستند که علاقهمند به بازگشت و سرمایهگذاری در ایران هستند. علت آن هم کاملا مشخص است. چگونه این شرکتهای بزرگ نفتی به عراق میروند که وضع با ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی ندارد و آنها در این کشور مشغول به کار هستند؟ آنها اکنون در کشورهایی چون لیبی مشغول به کار هستند. شرایط کار در ایران نسبت به این کشورها خیلی بهتر و امنتر است. بنابراین از دیدگاه من همه شرکتهای نفتی غربی علاقهمند و آماده برای سرمایهگذاری و کار در ایران هستند، اما بیشتر فشار سیاسی مانع از حضور آنها در ایران میشود، اما همین که نمایندگان این شرکتها به ایران سفر و ضمن مذاکره برای سرمایهگذاری در ایران ابراز علاقهمندی میکنند، دلیلی بر این است که در ایران برای این شرکتها جذابیت و فرصت بسیاری وجود دارد. من معتقدم که اگر سطح تحریمها کاهش یابد حتما آنها پا پیش خواهند گذاشت.
در مورد ورود به پارس جنوبی نیز تحولاتی از سوی این شرکتها رخ نداده است؟
تحولی صورت نگرفته و اصلا نباید انتظار داشته باشیم که تحول جدیدی صورت بگیرد. مگر چه اتفاق خاصی افتاده است؟ اتفاق خاصی نیفتاده است و هیچ قرارداد جدیدی با شرکتهای خارجی در حوزه نفت تاکنون بسته نشده است، اما به نظرم این کار در آینده صورت میگیرد. اگر قراردادی بسته شود عمدتا در پارس جنوبی و برخی از میادین مشترک است. محور توسعه ما در پارسجنوبی قرار دارد و باید همه وقت و انرژی خود را برای توسعه پارس جنوبی بگذاریم.
ایران به واسطه تحریمها یکسری از بازارهای نفت خود را از دست داده است. چطور کشورهایی مانند عراق و امارات بازارهای ایران را به تصرف خود درآوردند و شما چه برنامهای برای بازپسگیری مجدد بازار ایران در دستور کار دارید و با چه شیوهای با آنها برخورد میکنید؟
بهتر است در این باره صحبت نکنیم. ما نمیتوانیم روشها و سیاستهای کاربردی خود را برای تصرف مجدد بازارهای نفتی، اعلام رسمی کنیم. این موارد برای ما فوق سری است. در نظر داشته باشید که وقتی تحریمکنندگان روی خریداران نفت ما فشار وارد کردند و گفتند که باید سهم خریدتان از ایران را کم کنید، این کشورها برای تامین نیاز خود از کشورهای دیگر نفت خریدند. یعنی یک بازار رقابتی جدید شکل گرفت و در این باره عراق، ونزوئلا و نیجریه تخفیفهایی را برای جذب مشتریان ایران ارائه کردند. البته بعضی از این کشورها نیز با روشهای غیرمتعارف وارد میدان شدند و مشتریان ایران را به خود جذب کردند، اما ما از همسایگانمان انتظار داریم نه فقط بازار ما را اشغال نکنند، بلکه کارهای دیگر از جمله ارائه تخفیف را انجام ندهند. حتما ً شرایط نفتی ایران این گونه نمیماند. ما سال آینده مشکل گاز را حل میکنیم و انشاءالله تا پایان سال آینده در ردیف صادرکنندگان گاز قرار داریم. امروز مشکل داریم و باید گاز را وارد کنیم تا زمستان را پشت سر بگذاریم، اما سال آینده این طور نخواهد بود. ما سال 2015 یکی از صادرکنندگان عمده گاز جهان هستیم و دست روی دست نمیگذاریم. خیلی از فازهای پارس جنوبی را به نتیجه میرسانیم. آنوقت در بازار بلدیم چه کار کنیم. نفت ما آن طور نیست که روی دست ما بماند.
آیا در سفری که اخیرا نوری المالکی نخستوزیر عراق به ایران داشت مذاکراتی در این باره صورت گرفت؟
من در جریان نیستم.
ما میتوانیم از روشهای حقوقی، دیپلماتیک و بینالمللی برای باز پسگیری بازارهای نفتی بهره بگیریم؟
ما از همه روشهایی که کمک کند بازار نفتیمان را به دست بیاوریم و سهم خود را در بازار بیشتر کنیم استفاده میکنیم. تمرکز دیپلماسی در حوزه انرژی هم بحث دیگری است.
ما میادین مشترک نفتی و گازی متعددی با کشورهای همسایه داریم و به نظر میرسد که این کشورها بیشتر از سهمشان از این میادین استفاده کردند. ایران برای جلوگیری از این اقدام چه کرده است؟
به نظر من خوب است دستگاههای نظارتی از کسانی که این روزها مطالبی دور از واقعیت عنوان میکنند، بپرسند در طول سالهای اخیر چرا اجازه داده شد تا همسایگان ایران با این سرعت و حجم از میادین مشترک برداشت کنند. قانون میادین مشترک این است که هر کسی هر چهقدر میتواند برداشت کند. ما در این سالها در کمال آرامش و فراغ بال اجازه دادیم از منابع نفتی ما استفاده کنند و اکنون میزان برداشت برخی از کشورها سه تا چهار برابر ایران است. این سرمایه ایرانی است که متعلق به نسلهای آینده و جوانان کشور است. طبیعی است که برنامه ما در رابطه با میادین مشترک سرعت دادن بیشتر و استفاده بیشتر از ذخایر مشترک است.
واقعیت این است که قراردادهای توسعه بخش عمده این میادین مشترک در دولت گذشته امضا شده، ولی تعداد قابل توجهی از قراردادهای مربوط به فازهای پارس جنوبی بوده است. این قراردادها در مراحل پیشرفت متفاوت هستند. از 20 درصد گرفته تا 52 درصد پیشرفت داشتهاند. در نظر داشته باشید که اتمام این پروژهها از حالا به بعد سختتر است یعنی هر چه پیشرفت یک پروژه بیشتر میشود، شرایط کار روی آن سختتر خواهد بود. شما میبینید که یک پروژه 96 تا 97 درصد پیشرفت داشته است، اما راه نمیافتد. یکسال تا دو سال برای اتمام این درصدهای اندک زمان لازم است که ما امیدواریم بتوانیم آنها را زودتر به نتیجه برسانیم.
آیا در دستور کار، برنامهریزی و سرمایهگذاری خاصی برای برداشت بیشتر از میادین مشترک داریم؟
پیشبینی کردهایم از منابع داخلی، خارجی و اوراق مشارکت در این باره استفاده کنیم و امیدواریم که در سال 1393 تا آنجا که میتوانیم این پروژهها را به اتمام برسانیم.
کدامیک از کشورها برای سرمایهگذاری در این پروژهها اعلام آمادگی کردهاند؟
دنبال اسم کشورها نباشید. ما اسم هر کشوری را بیاوریم، فردا آن کشور را تحت فشار قرار میدهند که با ایران کار نکنند و برای آنها مشکل درست میکنند، اما بر یک نکته تاکید دارم، از هر روشی که بتوانیم استفاده و منابع را به کشور وارد و برای توسعه میادین مشترک نفتی استفاده میکنیم.
برای بهرهبرداری از میادین مشترک کشورمان در دریای خزر چه سرمایهگذاریهایی صورت گرفته است؟
در این مورد بهتر است سوال نکنید.
به نظر میرسد با توجه به سابقه دیپلماتیکتان اندکی محافظه کاری میکنید؟
دلیلی ندارد که برای دوستان دستاندرکار بیهوده مشکلسازی کنیم. ما باید با دیگر همکارانمان همدلی داشته باشیم.
بعد از توافق نامه ژنو، ایران برای یکسری از خریداران نفتی از جمله چین، هند، کره، ترکیه و.. که دراوج تحریمها رابطه نابرابری با ایران داشتند خط و نشانهایی کشید و در حقیقت خواستار تغییر این معادلات به شکل برابر و نرمال شد. اکنون برای تحقق این امر چه اقداماتی را انجام دادهایم؟
ما نسبت به آنچه که بود رضایتمند نبودیم و به مشتریهایمان نیز این نبود رضایت را اعلام کردیم. در ادامه با آنها به مذاکره پرداختیم و این مذاکرات همچنان ادامه دارد. اکنون گشایشهای اندکی هم در این باره به وجود آمده است. البته در این کار وزارت نفت تنها نیست. بخشی از این امر به وزارت امور خارجه و بخشی دیگر به بانک مرکزی برمیگردد که البته در این میان هماهنگی وجود دارد.
در مورد پرداخت بدهیهای نفتی ایران، آیا این کشورها پولی پرداختند یا روش خود را برای پرداخت بدهیها تغییر دادهاند یا کار ویژه دیگری کردهاند؟
گشایشهای اندکی در انتقال منابع و استفاده از آن منابع برای یکسری خریدهای داخلی فراهم شده است.
واضحتر نمیتوانید در این باره توضیح دهید؟
خیر.
در اوپک یک تقابل تاریخی از زمانهای گذشته بین ایران و عربستان وجود دارد و همسایگان عرب عضو اوپک مانع از دبیرکلی اوپک توسط ایران میشوند. چنین سیاستی را بارها و از جمله در اجلاس اخیر اوپک شاهد بودیم تا جایی که اوپک دربن بست دبیرکلی قرار دارد. نظر شما در این باره چیست؟
در اجلاس اخیر اوپک تقابلی بین ایران و عربستان برای انتخاب دبیرکلی وجود نداشت.
اما عراق و عربستان در این مورد با ایران کنار نیامدند؟
در این اجلاس تقابل بین این سه کشور نبود، بلکه عدم تفاهم بود که ناشی از آن بود که هر کشوری تلاش میکند نامزد خود را به دبیرکلی برساند. در اوپک گازی هم همینطور بود ما در آنجا توانستیم و نماینده ایران به عنوان دبیر کل انتخاب شد، اما در اجلاس اوپک اجماع صورت نگرفت.
با وجود این ظاهرا به نظر میرسد حالا حالاها قرار نیست این اجماع صورت بگیرد.
به هر حال طرفین توافق کردند که یک سال دیگر دبیر کل قدیم باقی بماند و این کار در این شرایط به نظرم تصمیم خوبی بوده است. انتخاب ایران به عنوان دبیر کل اوپک تا حد زیادی بستگی به شرایط سیاسی و نقش داشتن کشورمان در مسائل بینالمللی دارد. هر چه نقش تعاملی کشورمان بیشتر باشد، میتواند نقشآفرینی بیشتری در اوپک هم داشته باشد.
برخی عقیده دارند بعد از مذاکرات ژنو ممکن است حمایتهای تلویحی کشورهای غربی در انتخاب ایران به دبیر کلی اوپک گازی بیتاثیر نبوده باشد. آیا ممکن است آمریکا در بهدست آوردن این جایگاه همکاریها و فشارهای پشت پردهای به نفع ایران داشته باشد؟
به نفع ایران، عراق و مخصوصا عربستان سعودی نیست که در اوپک واگرایی داشته باشیم. همگرایی به صلاح همه اعضای اوپک است. طبیعی است که در اوپک نقش عربستان و ایران نقش برتری است. این نقش ناشی از توان و ظرفیت تولید نفت و جایگاه ژئو پلتیک است. به نظرم جایگاه ژئوپلتیک ایران بسیار حساستر و پررنگتر از دیگران است. امیدواریم در این ظرفیتها نیز انشاءالله به مقصد برسیم. بیش از این دیگر چیزی نخواهید!
اما من اطلاعی از حمایتهای آمریکا ندارم و این سوال سختی است، اما در سیاست همه چیز ممکن است. با این حال من چنین برداشتی در مورد دبیر کلی اوپک گازی ندارم. این بازیگران هستند که چگونه بازی کنند که بتوانند حداکثر منافع ملی خود را تامین کنند.
نفت، گاز و چالش مالی 93
نگاهی به ماهیت لایحه بودجه 93 نشان میدهد دولت به طور عام با کمبود شدید منابع مالی روبهروست، اما این موضوع به طور خاص درباره بودجه عمرانی بیشتر شدت میگیرد. چرا که رقم بودجه عمرانی فقط به ده هزار میلیارد تومان محدود شده است که کفاف تکمیل بسیاری از طرحهای عمرانی را نمیدهد. لذا دولت مجبور به اولویتبندی طرحهای عمرانی و تخصیص بودجه به پروژههایی با درصد پیشرفت بالا شده که البته اعتراضات و استعفاهای زیادی را در استانهایی چون خوزستان به دنبال داشته است. با این حال، بخش نفت و گاز یکی از بخشهای بسیار مهم در طرحهای عمرانی است که نرسیدن بودجه به آن باعث کندی آنها شده و این کندی مستقیما و خیلی سریع، هم به آسایش مردم و هم به درآمدهای کشور که اکنون به اندازه کافی کاهش یافته، آسیب خواهد زد. بنابر اعلام وزارت نفت، کشور با کمبود شدید گاز روبهروست و اگر برخی فازهای پارس جنوبی از جمله فاز 12 در سال آینده به بهرهبرداری نرسد، این مشکل از حد گذشته و مستقیما مردم را تحت فشار قرار خواهد داد. در بخش نفت نیز قرار است مجموع تولید و صادرات نفت کشور از حدود دو میلیون و 800 هزار بشکه کنونی به حدود 3.8 تا 4 میلیون بشکه در روز برسد تا علاوه بر افزایش درآمد کشور، بتوان بازارهای صادراتی نفت ایران را از چنگ رقبای بیاخلاقی چون عراق و ونزوئلا درآورد و دوباره به کشور الصاق کرد. اجرای تمام این برنامههای مهم طوری بودجه میخواهد که زیاد نمیتوان روی بودجه عادی عمرانی کشور حساب باز کرد. اینچنین است که لایحه بودجه 93 یک مکمل تامین مالی بینالمللی (فاینانس) به رقم حدود 35 میلیارد دلار برای این منظور تدارک دیده است. با این حال، تحقق و دریافت این رقم منوط به بهبود بیشتر فضای سیاسی میان ایران و غرب است که هماکنون مذاکرات آن در ژنو ادامه دارد. البته انتشار سری جدید اوراق 15 هزار میلیارد تومانی با نرخ سود جدید و شناور که بخشی از آن به نفت و گاز میرسد نیز در حل مشکلات این بخش موثر است، اما آنچه حرف اصلی را میزند، همان فاینانسهاست. در نتیجه باید اینگونه نتیجه گرفت چشم مردان نفتی به دست مردان سیاسی دوخته شده که بتوان از رهگذر گشایش در مذاکرات کسری بودجه یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد کشور را تامین کرد. اما خدای ناکرده اگر این موضوع به طول بینجامد، دولت باید از هماکنون تدبیر جایگزینی به این منظور پیشبینی و در بودجه لحاظ کند؛ تدبیری که تاکنون اثری از آن مشاهده نشده است.
کتایون مافی / گروه اقتصاد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد