سیدمحمد پولادگر، در حالی وارد سیزدهمین سال ریاستش در فدراسیون تکواندو میشود که با وجود همه افتخاراتی که این ورزش در سالهای اخیر برای کشورمان کسب کرده و بیش از ده سال یکی از سکوهای سهگانه جهان را به سیطره خود درآورده است، به باور خودش مجموعه تکواندو در میدان اخلاق شکست خورده است. به همین دلیل او توسعه متوازن اخلاق و قهرمانی را رویکرد اصلی خود در چهارسال آینده اعلام میکند. پولادگر هرچند روزهای پرتلاطمی را پیش از مجمع انتخابات فدراسیون پشتسر گذاشت و جدیترین رقیب او یعنی هادی ساعی دیگر با او و فدراسیون همکاری نمیکند، اما تاکید دارد که درهای فدراسیون همواره روی همدلان این ورزش باز بوده و عمده ناراحتی او از کسانی است که رابطه او و هادی ساعی را شکرآب کردند؛ کسانی که به زعم پولادگر سالها به او دروغ گفته و راهی برای بازگشتشان وجود ندارد. این مدیر با سابقه ورزش که طی این سالها با عملکرد تیم ملی به نوعی پاسخ منتقدانش را میداد اکنون با توجه به حواشی پیش آمده، درباره این موضوع، نگرانیهای مالی و دغدغههایش برای مجموعه ورزش ایران، به گونهای متفاوتتر از آنچه پیش از این از او سراغ داشتیم به اظهارنظر میپردازد.
شما مدیری هستید که 12 سال سابقه ریاست و هشت سال نایبرئیسی فدراسیون تکواندو را در کارنامه دارید، یعنی در دو دهه اخیر نفر اول تکواندوی ایران بودهاید. اینک این پرسش مطرح میشود که سیدمحمد پولادگر چه کار نیمهتمام و به عبارتی برنامه جدیدی برای تکواندوی ایران دارد؟
هرچند برخی کارها و برنامههای ما در این سالها به سرانجام نرسید، اما نمیتوان گفت کار نیمهتمام باقی مانده بود. شاید درست این باشد که بگوییم کار را نباید متوقف کرد. به عنوان مثال کار در زمینه پشتوانهسازی هیچ گاه متوقف نمیشود و همچنان باید در این راه قدم برداشت تا نوار موفقیتها ادامه یابد. هر روز باید براساس مقتضیات و شرایط روز و فرصتهایی که ایجاد میشود، برنامه داشت و پیش رفت، چه من نوعی باشم و چه نباشم. در نتیجه هیچ وقت نمیتوان گفت کار تمام شد و باید رفت.
این حرف درستی است، اما انگیزه اصلی شما از باقی ماندن در راس فدراسیون تکواندو چه بود؟
آن چیزی که باعث شد بمانم، این بود که دغدغه ادامه مسیر موفق کنونی را داشتم و احساس کردم برنامه کاملی برای ادامه راه دارم. برنامهای برای حفظ جایگاه کنونی و ارتقای بیش از پیش تکواندوی ایران. عمدهترین محوری که در دوره جدید مدیریت خود به آن توجه خواهم داشت بحث اخلاقمداری است. متاسفانه در این چند ساله تکواندوی ایران از نقطهای ضربه خورد و بارها ما را دچار چالش کرد، همین بحث اخلاقمداری و پایبندی به اصول جوانمردی و اخلاق بود. گرچه در گذشته سعی کردیم در این زمینه نیز خوب عمل کنیم، اما چالشهایی که برایمان ایجاد شد نشان داد هنوز در این راه خیلی باید تلاش کرد تا به روزی برسیم که آنقدر به اصول اخلاقی پایبند باشیم که برخی بداخلاقیها و ناهنجاریها نتواند به ما آسیب برساند.
در زمینه توسعه اخلاق برنامه خاصی را مدنظر دارید؟
در این زمینه اولین قدم را برداشتیم و با سفارش فدراسیون تکواندو و استقبال جامعه المصطفی ـ که یک مرکز علمی در حوزه علمیه قم است ـ اولین دوره مبلغ ورزشی را آغاز کردیم، دورهای که با حضور 25 نفر در گروه آقایان و 12 نفر در گروه بانوان آغاز شده و تا اردیبهشت ماه طول خواهد کشید.
مبلّغ ورزشی قرار است در تکواندو چه نقشی ایفا کند؟
شرکتکنندگان در این دوره جملگی مبلغ هستند و در این دوره با بحث مخاطبشناسی آشنا میشوند. به واقع مبلغان که توانایی تبلیغ دارند در این دوره با شرایط مخاطبانشان یعنی اردونشینان تیم ملی آشنا میشوند. این کار تازهای در ورزش ایران است. پیشتر گرچه خود ما یا برخی فدراسیونهای دیگر، مبلغانی را به اردوها دعوت میکردیم، اما به دلیل ناآشنایی آنها با مخاطب، کارایی لازم را نداشتند. به هر حال از این پس برای پوشش بحث اخلاقی در تمام اردوهای تیم ملی یک مبلغ خواهیم داشت تا همچون روانشناس در کنار اردونشینان باشند.
صرفنظر از این انگیزههای اخلاقی و فنی که برای ادامه حضور در تکواندو برشمردید به نظر میرسد با توجه به دو دهه کار و مدیریت در عرصه تکواندو، این ورزش را همچون فرزند خود میدانید و نمیتوانید از آن دل بکنید.
دقیقا همین طور است. اگر بخواهم صادقانه بگویم این شرایط وجود داشت که سکان هدایت فدراسیون را به فرد دیگری بسپارم و در این باره با چند نفر نیز صحبت کردم، اما بنا به دلایلی آنها نامزد نشدند. به نظر من یکی از فاکتورهایی که یک مدیر خوب باید داشته باشد این که مجموعه تحت مدیریتش قائم به فرد نبوده و براساس اهداف سازمانی پیش بروند. دلم میخواهد روزی را ببینیم که با آرامش خاطر کنار رفته و با ورود یک مدیر همهجانبهنگر نظارهگر این باشم که زحماتم هدر نرفته و این ورزش روند رو به رشد خود را با انرژی تازهای ادامه میدهد.
ازجمله تفاوتهایی که تکواندوی امروز با دو دهه پیش دارد این است که برخلاف گذشته، اکنون سه نسل قهرمان پیشکسوت داریم که دوست دارند در بطن کار باشند. این موضوع مدیریت فدراسیون را سختتر نکرده است؟
طبیعی است در این شرایط برآورده کردن توقعات خیلی سخت و دشوار میشود. هیچ وقت این اتفاق نمیافتد که بتوان همه را راضی نگه داشت و بالاخره یک نفر ناراضی باقی میماند. من به قهرمانان کنار رفته، بازنشسته نمیگویم و بهترین عبارت برای آنها از نظر من قهرمانان آماده به کار است. شاید یکی از معدود فدراسیونهایی هستیم که در همه ارکان و بخشها، بیشتر از خانواده تکواندو استفاده میکنیم، اما در برخی فدراسیونها اینچنین نیست و حتی در پستهای کلیدی خود از افراد خارج از ورزش استفاده میکنند. تلاش ما این بوده است از افراد واجد شرایط در حوزه مربیگری و سرپرستی استفاده کنیم. در واقع این موضوع در اولویت ما بوده و طی این سالها از افشار، افلاکی، مغانلو، بیباک، عسکری، ساعی و فیضالله نفجم استفاده کردهایم.
آغاز دوره جدید مدیریت شما و در واقع روزهای پایانی دوره قبلی، با حواشی دور از انتظاری همراه شد! جایی که هادی ساعی به عنوان یکی از رقبای شما وارد کارزار انتخابات شد. این حضور در شرایطی با حواشی ادامهداری همراه شد که در دوره قبل نیز هادی ساعی سودای ریاست فدراسیون را داشت، اما به هر ترتیب این موضوع مدیریت شد. چرا این دوره نتوانستید مانع رفتن بحث به این سمت شوید که در روز مجمع هادی ساعی پشت در سالن انتخابات به منتقدی سرسخت علیه شما تبدیل شود؟
البته دوره قبل نیز هادی ساعی شرایط حضور در انتخابات را نداشت.
یعنی فقط از سوی برخی وسوسه شده بود؟
بله، او را وسوسه کرده بودند. در آن مقطع با او صحبت کردم که براساس اساسنامه و روال قانونی شرایط حضور در انتخابات را ندارید (به خاطر سن و سال)، اما من خودم این شرایط را فراهم میکنم که روزی در این جایگاه قرار بگیری. در نتیجه او را به عنوان کارشناس خبره پیشنهاد کردیم و به عضویت هیات رئیسه فدراسیون درآمد. قبل از این که بخواهم خیلی در این رابطه صحبت کنم اول این نکته را باید بگویم که من هیچ وقت و هیچ گاه علیه هادی ساعی مصاحبه نکردم. متاسفانه در این دوره عدهای بین ما قرار گرفتند و به خود ساعی هم گفتم افرادی که دوست من و او نیستند بین ما قرار گرفته و فضا را آلوده کردهاند. چند بار به هادی گفتم به این افراد که دستشان برای من رو است توجه نکند.
این افراد از داخل مجموعه تکواندو بودند؟
بله، متاسفانه از مجموعه تکواندو بودند، آنها طی سالها نشان دادهاند که منافع شخصی برایشان در اولویت است تا منافع ملی. اینها در رفتار و کردارشان پایبند اصول و منافع تکواندو نیستند. هر وقت منافع شخصیشان تامین شده به تعریف و تمجید پرداختند و هر وقت اسکناس آنها گوشه نداشت، مخالف فدراسیون شدند و گارد گرفتند. ما هم هیچ ممانعتی در بهکارگیری آنها نداشتیم. در حقیقت در این سالها هیچ فهرست سیاهی نداشتیم. همه آنهایی که علیه فدراسیون اظهارنظر میکنند در مقاطع مختلف به کار گرفته شدهاند، یعنی یا با ما همکاری کردهاند، یا پیشنهاد همکاری به آنها دادهایم. به هر حال در جنجال انتخابات هم اینها نقش اصلی را ایفا کردند. به ساعی گفتم به نام حمایت از شما این صحبتها را مطرح میکنند... به هر حال متاسفانه عرصه انتخابات همواره تلخیهایی دارد.
یعنی راه برای آنهایی که از همکاری با فدراسیون کنار رفتهاند، بسته است؟
خیر، راه باز است، اما به شرطی که همدل باشند. به هر حال ما در دوره جدید، کار به مراتب سختتری داریم و به همدلی کامل در مجموعه نیاز داریم. امروز دیگر سطح انتطارها بسیار بالا رفته و از طرفی تکواندو نفوذ وسیعی در سطح دنیا پیدا کرده است. در حالی که در گذشته یکی دو حریف بیشتر نداشتیم، الان کار به جایی رسیده که حتی کشور گابن نیز نقره المپیک میگیرد، یعنی شمار رقیبان ما خیلی بالا رفته است. در این شرایط کار برای کشورهای صاحب نامی مانند ایران و کرهجنوبی خیلی سختتر است، چون هر حریفی که مقابل ما قرار می گیرد، روی به بازی انتحاری میآورد. اینها سختی کار در حوزه فنی است و وقتی چنین جدال سختی در سطح بینالملل در پیش داریم باید حتما همدل باشیم. متاسفانه در همین انتخابات اخیر چند مورد افرادی را دیدم که با وجود سالها همکاری با فدراسیون و چشم بستن ما بر ناهنجاریهایشان، در انتخابات چهره واقعی خود را نشان دادند تا مشخص شود در همه روزهایی هم که در کنار ما بودند، دروغ میگفتند. خدا هم میفرماید باید مراقب آدمهای منافق بود که به شما صدمه نزنند. کافر وقتی رودرروی توست، هم میشود او را مسلمان کرد و هم با او جنگید، اما افرادی که ظاهر و باطنشان با هم فرق میکند، واقعا نمیشود با آنها کار کرد. اشتباه نکنید اصلا به دنبال خانهتکانی نیستم، اما افرادی که همدل نباشند به طور قطع جایی در فدراسیون نخواهند داشت. دست همه همدلان را میبوسیم و استدعا میکنیم بیایند و یک گوشه کار را بگیرند و به فکر منافع شخصی نباشند.
از این بحث که بگذریم به یکسری مسائل جاری فدراسیون میرسیم، با توجه به منع قانونی استفاده از دوشغلهها و بازنشستهها، تکلیف دبیر فدراسیون چه میشود و چه زمانی میخواهید جانشین ذوالقدر را معرفی کنید؟
به هر حال همانطور که اشاره کردید به دلیل منع قانونی، حسن ذوالقدر دیگر نمیتواند دبیر فدراسیون باشد و ما فردی را از خانواده تکواندو بهعنوان دبیر جدید فدراسیون معرفی خواهیم کرد. خوشبختانه یکی از ویژگیهای خانواده تکواندو این است که افراد این ورزش شایستگی لازم را برای حضور در عرصههای مختلف پیدا کردهاند. هرچند ممکن است فردی قهرمان خوبی بوده باشد و نتواند مربی خوبی بشود، اما خانواده تکواندو در زمینههای مختلف توانمند هستند و ما از نقطهنظر توانایی مشکلی نداریم. امروز بسیاری از قهرمانان ما از نظر علمی و فنی نیز پیشرفت خوبی کردهاند، بهعنوان مثال علی تاجیک، مهدی بیباک و فیضالله نفجم فوقلیسانس هستند، هادی افشار دانشجوی دکتراست و بهزاد خداداد نیز میخواهد دوره دکترای خود را شروع کند.
به بحث توانمندی علمی مجموعه تکواندو اشاره کردید. علاوه بر تحصیلات پراکنده قهرمانان شما، چند سال پیش دانشگاه علمی کاربردی تکواندو را راهاندازی کردید، این دانشگاه چقدر در پیوند علم و تجربه برای تکواندوی ایران موثر واقع شده است؟
بتدریج در این مسیر گام برمیداریم، امروز تعداد بسیار زیادی از تکواندوکاران ما حداقل دارای مدرک کاردانی تکواندو هستند و با این روند در سالهای آینده به مرحلهای خواهیم رسید که اکثر قریب به اتفاق مربیان ما دارای دانش علمی و تخصصی این ورزش هم خواهند شد. این یعنی رسیدن به مرز پیوند واقعی علم و تجربه در تکواندوی ایران.
به نظر میرسد در گیر و دار مشکلات شدید مالی مجموعه ورزش، دانشگاه علمی ـ کاربردی توانسته است بخشی از هزینههای شما را پوشش دهد.
نه، دانشگاه درآمد چندانی برای ما ندارد و ما همچنان درگیر مشکلات شدید مالی هستیم. قطعا روند کنونی مشکلات مالی در سال آینده خیلی کار ما را سختتر خواهد کرد. فدراسیون جهانی تعریف جدیدی برای کسب سهمیههای المپیک دارد و اگر نتوانیم برای تکتک قهرمانانمان که در ردهبندی فدراسیون جهانی برای کسب سهمیه المپیک 2016 قرار دارند، اسپانسر خصوصی جذب کنیم، قطعا دچار مشکل خواهیم شد. در شرایطی که ما پیش از این دو یا سه رویداد رسمی در ردههای سنی نوجوانان و بزرگسالان در طول سال داشتیم و به تناوب مسابقات آسیایی و جهانی برگزار میشد، حالا با مسابقات جایزه بزرگ و تورنمنتهایی که در رنکینگ تکواندوکاران تاثیر دارد، شمار رویدادهای سالانه ما به شش تا هشت رویداد میرسد. این شرایط منابع مالی وسیعی را میطلبد، بودجه ما نهتنها افزایش پیدا نکرده، بلکه با توجه به قیمت دلار و افزایش شش تا هشت برابری هزینههای اعزام به خارج، شرایط برای ما سختتر نیز شده است.
عضویت شما در هیات اجرایی کمیته ملی المپیک میتواند باعث کاهش این مشکلات شود؟
نه، در هیات اجرایی نگاهمان به همه فدراسیونهاست، چون ما منتخب همه اعضای مجمع هستیم و قطعا تلاش خواهیم کرد حداقل در رویدادهای خیلی نزدیک مثل بازیهای آسیایی کره جنوبی، فدراسیونهای مدالآور را مورد حمایت بیشتری قرار دهیم تا مجموعه ورزش بتواند جایگاه دوره گذشته خود را تکرار کند.
اما این مشکلات در بحث کسب سهمیه المپیک هم میتواند کار تکواندوکاران را سخت کند. در حالی که حضور در تورنمنت امارات منتفی شد با ادامه وضع مالی فعلی هیچ بعید نیست که ملیپوشان ما تورنمنتهای بلژیک و هلند در سال آینده را هم از دست بدهند؛ تورنمنتهایی که در ارتقای رنکینگ آنها تاثیر مستقیم دارد.
متاسفانه همینطور است و امیدواریم وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک فکری به حال ما بکنند.
مهمترین رویداد سال آینده برای مجموعه ورزش ایران، همانطور که اشاره کردید بازیهای آسیایی اینچوئن کرهجنوبی است و این کشور بهعنوان میزبان، رقیب شماره یک تکواندوی ایران است. برای حضور در چنین رویدادی چه تمهیدی دارید؟
با این شرایط مالی هیچ تمهید ویژهای نداریم. اگر ما در دوره قبل در چین نتایج خوبی گرفتیم به این دلیل بود که به لحاظ تدارکات و برنامههای اردویی، شرایط به مراتب بهتری نسبت به امروز داشتیم. باید پذیرفت برخی بحثها و مشوقها تاثیر اجتنابناپذیری در موفقیتها دارد. ازجمله این مشوقها تجلیل از قهرمانان است. چهار سال پیش مجموعه کشور و به تبع آن ورزش هیچگونه مشکل مالی نداشت و حدود چهار، پنج ماه قبل از اعزام، سازمان تربیت بدنی از ملیپوشان به دلیل تلاششان تجلیل و به لحاظ روانی آنها را شارژ کرد، اما الان حدود دو سال است که از مدالآوران آسیایی و جهانی نیز تجلیل نشده است. امروز در شرایطی مجبور شدهایم اردوی تیم ملی را در مقاطعی تعطیل کنیم که برای حضور در گوانگجو 2010، حتی به چند مسابقه برونمرزی تدارکاتی نیز رفتیم. خلاصه اینکه بین تمام رشتههای ورزشی که قرار است در بازیهای آسیایی حضور یابند تکواندو کار سختتری نسبت به دیگر ورزشها دارد، زیرا کره جنوبی برای کسب رتبه دوم بازیها خیز برداشته و بهعنوان مهد تکواندو روی بیشترین مدال طلای این ورزش حساب کرده است. حریفی که در سال 2011 در خانه مغلوب تکواندوی ایران شد، مطمئنا از این نظر نیز با انگیزه بالا و با هدف انتقام به مصاف ما میآیند.
اما به نظر شرایط برای کل ورزش نگرانکننده است؟
بله برای همه ورزش ایران نگرانکننده است و برای تکواندو این نگرانی بیشتر.
یکی از سیاستهایی که فدراسیون تکواندو در دو سال اخیر در بحث انتخاب کادر فنی تیم ملی اتخاذ کرده، انتخاب کادر فنی به صورت مقطعی و گاه کمتر از برهه یکساله است؛ موضوعی که در ورزش ما خیلی سابقه نداشته، چه فکری پشت این سیاست قرار دارد؟
اگر قرار باشد از اتفاقاتی که در دوره مدیریت رخ میدهد، درس نگیریم دچار روزمرگی خواهیم شد. اگر من همان پولادگر چهار سال پیش باشم دیگر چه ادعایی می توانم برای مدیریت داشته باشم؟! امام صادق(ع) میفرمایند: «آدمی که دو روزش مثل هم باشد هلاک میشود.» ما باید مرتب در حال بازسازی و اصلاح خودمان باشیم. اتفاقاتی که در دورههای مختلف و بویژه در دو، سه سال اخیر رخ داد باعث شد در تصمیمگیریهایمان تجدید نظر کرده و با تدابیر جدیدتری پیش برویم. به هر حال ما یک مسابقاتی به نام لیگ داریم که نوزدهمین سال برگزاری آن را پشت سر میگذاریم. این لیگ توقعاتی از ما دارد که در عرصه بازیکنسازی بخصوص در رده سنی نوجوانان این توقع لیگ را برآورده کردهایم و مرتب از بهترینهای لیگ در تیم ملی استفاده میکنیم. در حقیقت مهمترین هسته تشکیلدهنده تیمهای ملی لیگ است. در عرصه مربیگری هم این توقع وجود دارد. مربیانی هستند که سالهای سال است شاگردانشان را به تیم ملی تحویل داده و آنها مدالهای آسیایی و جهانی گرفتهاند، اما از خود این مربیان استفاده نشده است. فراتر از آن متاسفانه در چند سال گذشته شرایطی بود که مربیان تیم ملی ما حتی بندرت به تماشای رقابتهای لیگ مینشستند. طبیعی است افرادی که در لیگ سرمایهگذاری میکنند، بپرسند فلان مربی لیگی شایستگی حضور در کادر فنی تیم ملی را ندارد؟ برمیگردم به صحبت قبلیام که گفتم براساس مقتضیات و شرایط زمان برنامههای ما تغییر میکند. یکی از این مقتضیات همین بحث مربیان لیگ است. تعداد بالای مربیان لیگ اقتضا میکند فدراسیون و کمیته فنی فدراسیون برای تیم ملی، پروژهای کار کنند تا کسی فکر نکند تا آخر سال تیم ملی تحت مدیریت اوست و هر نتیجهای بگیرد، میماند. او هم باید مثل ورزشکار بداند که همیشه فرد یا افرادی هستند که پشت سر او قرار دارند و اگر نتیجه لازم را نگیرند جایشان را خواهند گرفت. مربی باید بداند اگر برنامهاش دچار مشکل شد و پاسخگو نبود جابهجا خواهد شد.
این نگاه به نظر خیلی نتیجهگرایانه و محتاطانه نیست؟
نه، این نگاه پشتوانهسازی در بحث مربیگری است.
کنترل فنی مربیان به چه ترتیبی خواهد بود که بهطور مثال شیوه تمرین دادن تیم ملی به مرور زمان سلیقهای نشده و سبک مشخصی داشته باشد؟
برنامه فنی و تمرینی تمام مربیان در کمیته فنی بررسی و مصوب میشود و اینطور نیست که هرکسی بهسلیقه خود تمرین بدهد و کارش را پیش ببرد. ورزشکاران ما به لحاظ حضور در عرصههای قهرمانی و حرفهای، آنقدر توانایی و مهارت دارند که با جابهجایی یک مربی فونداسیون کار او به هم نمیریزد. شما فوتبال را ببینید، آیا با تغییر مربی، همه برنامههای تیم و بازیکنان به هم میریزد؟
در بحث مربیان، بتازگی یک دوره بینالمللی مربیگری زیر نظر آکادمی جهانی کوکیوان کره جنوبی برگزار شد. از این دوره چه هدفی را دنبال کردید؟
این آکادمی سالها پیش در زمینه بازآموزی داوران فعالیت داشت، اما از چند سال پیش به بحثهای آموزشی مربیگری هم ورود کرده و خوشحالیم که رایزنی ما با این مرکز جواب داد و آنها ایران را برای برگزاری این دوره مهم و فنی انتخاب کردند. دورهای که اگر مربیان ما میخواستند برای شرکت در آن به کره جنوبی اعزام شوند، هر نفر هشت میلیون تومان باید هزینه میکردند، اما اینجا و با هزینه بسیار کم امکان حضور در این دوره را پیدا کردند. 180 مربی مرد و 70 مربی زن در این دوره پنج روزه شرکت کردند و کسانی که در آزمون پایانی قبول شوند، گواهی معتبر بینالمللی دریافت خواهند کرد.
بازگشت ملیپوشان باسابقه از جمله یوسف کرمی به اردوی تیم ملی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حضور بازیکنان باتجربه همواره در تیم ملی ما موثر بوده است. چون جوانان با تمام مهارتهای فنی که پیدا میکنند فضای المپیک را در کنار فردی با تجربه حس میکنند که چیز دیگری است. یوسف کرمی وقتی در المپیک آتن برنز گرفت، در اوج آمادگی و جوانی بود و شاید اگر قدری باتجربهتر بود، رنگ مدالش تغییر میکرد.
اما یوسف کرمی در لندن با وجود تجربه بالایش شکست خورد؟
بله، در لندن 2012 با تجربه بود، اما سن او هشت سال بیشتر شده بود و آمادگی فکری و فنی لازم را برای کسب مدال نداشت.
برگزاری این دوره بینالمللی مربیگری، به نظر میرسد مناسبات خوبی با کره جنوبی دارید، چون چندی پیش رئیس پارلمان این کشور نیز در سفر به تهران، از خانه تکواندو هم بازدید کرد.
به هر حال ایران و کره جنوبی از قدرتهای برتر تکواندوی دنیا هستند و داشتن مناسبات ورزشی با این کشور، برای ما بسیار مفید و موثر است. بازدید رئیس مجلس کره جنوبی به درخواست سفیر این کشور در تهران هم با این رویکرد بود. این مقام بلندپایه سیاسی کره جنوبی در بازدید نیم ساعته خود از خانه تکواندو لب به تحسین تکواندوی ایران گشود و تاکید کرد به رئیس فدراسیون کشورش هشدار خواهد داد که تکواندوی ایران با چه سرعت در حال رشد و ترقی است.
حرف پایانی
همهما باید یاد داشته باشیم که هرچه داریم از این مردم داریم و مدیون آنها هستیم. چه ورزشکار، چه مربی و چه مدیر فقط انجام وظیفه میکنیم و همیشه باید قدردان محبتهای مردم باشیم و در راه منافع ملی گام برداریم.
همه افتخارات جهانی تکواندوی ایران
الف- بازیهای المپیک
2012 لندن: محمد باقری معتمد (نقره)، 2008 - پکن: هادی ساعی(طلا)، 2004 آتن:هادی ساعی(طلا) و یوسف کرمی(برنز)، 2000 سیدنی:هادی ساعی(برنز)
ب- مسابقههای جهانی
2013 ـ عنوان تیمی: نایب قهرمان، مدالآوران: بهنام اسبقی(طلا)، سجاد مردانی و هادی مستعان(نقره)
2011ـ عنوان تیمی: قهرمان، مدالآوران: علیرضا نصرآزادانی، فرزاد عبداللهی و یوسف کرمی(طلا)، کورش رجلی(نقره)، محمد باقری معتمد و میثم باقری(برنز)
2009 ـ عنوان تیمی: نایب قهرمان، مدالآوران: محمد باقری معتمد(طلا)، رضا نادریان(نقره)، میثم باقری، یوسف کرمی و حسین تاجیک(برنز)
2007 ـ عنوان تیمی: نایب قهرمان، مدالآوران: امید غلامزاده و مرتضی رستمی(نقره)، هادی ساعی(برنز)
2005 ـ عنوان تیمی: نایب قهرمان، مدالآوران: هادی ساعی(طلا)، فیضالله نفجم، بهزاد خداداد و علی تاجیک(نقره)، یوسف کرمی(برنز)
2003 ـ عنوان تیمی: نایب قهرمان، مدالآوران: یوسف کرمی و مرتضی رستمی(طلا)، هادی ساعی و بهزاد خداداد(نقره)، امید غلامزاده(برنز)
2001 ـ عنوان تیمی: سوم، مدالآوران: بهزاد خداداد(طلا)، هادی افشار(نقره)
1999 ـ عنوان تیمی: نایب قهرمان، مدالآوران: هادی ساعی و مجید افلاکی(طلا)
1997 ـ عنوان تیمی: چهارم، مدالآوران: مهدی بیباک و حسن اصلانی (نقره) و مجید افلاکی(برنز)
1995 ـ عنوان تیمی: پنجم، مدالآوران: مهرداد رکنی(نقره)، بیژن مغانلو و فریبرز عسگری(برنز)
1991 ـ عنوان تیمی: یازدهم، مدالآور: سیروس رضایی(برنز)
1989 ـ عنوان تیمی: چهارم، مدالآوران: فریبرز دانش، حسن زاهدی، فرزاد آذرخش(برنز)
1985 ـ عنوان تیمی: هفتم، مدال آوران: حسن زاهدی(نقره)، فیصل دانش(برنز)
1983ـ عنوان تیمی: دوازدهم ، مدالآور: نادر خدامرادی(برنز)
1975 ـ عنوان تیمی: هشتم ، مدال آور: حسین ربیع زاده(برنز)
ج ـ جامجهانی (پیکارهای تیم به تیم)
2012 ـ مکزیک: نایبقهرمان، 2010 چین: قهرمان، 2009 جمهوری آذربایجان: نایبقهرمان، 2006 تایلند: نایبقهرمان، 2002 ژاپن: نایبقهرمان، 2001 ویتنام: نایبقهرمان، 2000 فرانسه: قهرمان، 1998 آلمان: نایبقهرمان، 1997 مصر: نایبقهرمان
امید توفیقی / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: