گَرِت (Garrett)، قهرمان مجموعه بازیهای «دزد» بعد از یک دهه غیبت دوباره بازگشته تا شهر و بخصوص ثروتمندان فاسدش را از گنجینه خالی کند. این بار او تنها نیست و دزد مونثی به نام اِرین (Erin) نیز وی را همراهی میکند، اما با به شکست انجامیدن ماموریت آنها برای دزدیدن یک شیء باستانی موسوم به «سنگ اولیه»، این همراهی چندان دوام نمیآورد. این سنگ نیرویی جادویی از خود آزاد کرده که به خرابی محل و بیهوشی یکساله گَرِت منجر میشود. او بعد از به هوشآمدن، در شهری که قربانی تاثیرات انرژی سنگ شده، به دنبال یافتن پاسخ درباره سرنوشت همراه مفقودشدهاش است. تمرکز داستان روی گَرِت و تلاش او برای یافتن پاسخهایش است، اما در خلال روایت با چند کاراکتر جالب برخورد میکنیم که بعضی از آنها در کسوت دوست و با دادن ماموریتهای مختلف به گَرِت کمک میکنند و بعضی دیگر نیز حکم دشمن را ایفا کرده و در پی دستگیر کردن وی هستند. خبر خوب برای آن دسته از مخاطبانی که از قربانی شدن بازسازی بازیهای قدیمی به خاطر جلب مخاطبان بیشتر ناراضی هستند اینکه «دزد» بیش از آنکه به فکر جذب افراد جدید باشد، فراخوانی برای عاشقان سینهچاک سبک مخفیکاری به شمار میرود که از آنها دعوت میکند یک مخفیکاری اصیل را تجربه کنند. نسخههای قدیمی Thief از تاثیرگذارترین بازیهای این صنعت به شمار میروند که با تاثیری پانزدهم ساله بر سبک مخفیکاری و تعریفی تازه از آن جریانساز بودند، اما هر چقدر هم که آن بازیها خوب بودند باید قبول کنیم سرعت و جریان پیشبرد گیمپلی آنها اصلا مناسب زمان حال نیست بنابراین تیم سازنده تلاش کرده با قرار دادن صحنههای تعقیب و گریز که هیجان بالایی دارند، تعادلی نسبی در سرعت بازی ایجاد کرده و آن را از آهسته و تکراری شدن نجات دهد. داستان بازی شامل هشت ماموریت اصلی است، اما بین ماموریتها میتوانید با گردش در شهر از افراد محدودی ماموریتهای جانبی دریافت کنید. تلاش سازندهها برای جلوگیری از خستهکننده شدن بازی تا آنجا پیش رفته که در پنجمین ماموریت اصلی شما را به تیمارستانی متروکه میفرستند که عملا بازی را از سبک مخفیکاری خارج کرده و با افزایش المانهای ترسناک ما را بیشتر به یاد Amnesia میاندازد. بازی پر است از آیتمها و جواهرات مختلفی که انتظار سرقت شدن توسط گرت را میکشند. چندین مجموعه از جواهرات نفیس وجود دارد که سرقت و تکمیل آنها و مشاهده کلکسیونی که در برج ساعت، مخفیگاه گرت در شهر، جمع کردهاید بسیار لذتبخش است. البته نباید از نقاشیها نیز غافل شوید و برای سرقت آنها به تیغ نیاز دارید که باید آن را در خلال ماموریتهای اصلی از دلالان داخل شهر بخرید. یکی از نکات جالب بازی طراحی معماهای آن است. نه تنها معماهایی که برای ماموریتهای اصلی طراحی شده زیرکانه است، بلکه حتی در گردش آزاد در شهر نیز با مواردی برخورد میکنید که ترکیبی از معما و سکوبازی هستند. برای مثال میخواهید از پنجرهای وارد خانه شده و جواهر گرانبهای درون گاوصندوق را بربایید، اما شما به کدی نیاز دارید که برای یافتن آن باید سوئیچ مخفی در قفسه کتابها را پیدا کنید که باعث آشکار شدن راهی مخفی در خانه میشود، ولی صبر کنید، عجله نداشته باشید! جلوی قفسه کتابها تلهای روی زمین کارگذاشته شده که ایستادن روی آن مساوی است با کشته شدن، برای از کار انداختن تله باید اطراف اتاق یا حتی خارج ساختمان را گشته و سیم جعبهای مخصوص را قطع کنید. تازه تنها زمانی امکان این کار را دارید که سیمچین را قبلا از دلالی خریده باشید. یکی از نکات بسیار ارزشمند و آموزنده در طراحی مراحل «دزد» این است که همیشه چند راه برای رسیدن به هدف وجود دارد. بعضی از آنها مخفی است و بعضی دیگر را زمانی که محیط را بهدنبال یافتن اشیای ارزشمند جارو میکنید، پیدا خواهید کرد. شاهکار قضیه آنجاست که با استفاده از این راههای جایگزین میتوانید با کمی صبر و حوصله بازی را بدون کشتن یا حتی بیهوش کردن یک نگهبان به پایان برسانید. بازی حتی این فرصت را نیز در اختیار شما میگذارد که باسفایت اواخر بازی را بدون کشتن باس به اتمام برسانید. ولی چرا گَرِت به این همه اشیا برای دزدیدن نیاز دارد؟ با یافتن هر شیء، شما مقداری پول دریافت میکنید و این پول را میتوانید صرف خرید تجهیزات جدید مثل همان تیغ و سیمچینو... کرده یا تجهیزات کنونی خود را ارتقا دهید. از ویژگیهای نوین بازی قابلیتی به نام فوکوس یا تمرکز است که چیزی شبیه به «دید کارآگاه» در بازیهای بتمن است به این معنی که اشیای تعامل پذیر با رنگ آبی، نگهبانها با زرد و خطرات با قرمز مشخص میشوند. در ازای فعالیتهایی که انجام میدهید، به مرور بلیتهایی دریافت میکنید که با آنها میتوانید قابلیت فوکوس را نیز ارتقا دهید تا مثلا زمان بیشتری در دسترس باشد یا محل بخشهای استثنایی و مکانیسم داخلی قفلها برای باز کردن را نیز نشان دهد. راه دیگر به دست آوردن این بلیتها، اعانه دادن پول به کاراکتری به نام «ملکه گدایان» است که در ویرانههای کلیسای شهر میتوانید پیدایش کنید. برای مخفی ماندن بهترین راه ماندن در سایهها یا عبور از پشت بامهاست. بسته به اینکه در چه منطقهای از روشنایی و تاریکی قرار داشته باشید، نگهبانان میتوانند شما را تشخیص دهند. در روشنایی که حتما شناسایی میشوید و ماندن در تاریکی نیز زمانی که فاصله اندکی با دشمنان دارید، کار معقولی نیست. از پرتاب کردن شیشه یا شلیک تیرهای کمان میتوانید برای فرار از مخمصه یا به وجود آوردن مسیرهای جدید برای خود استفاده کنید. کمان گَرِت که قدمتی طولانی در صنعت گیم دارد، میتواند انواع و اقسام تیرها ـ از آبکی و آتشی گرفته تا سمی و کشنده و آهنی ـ را شلیک کند؛ ولی اینکه کجا با تیرهای آبی آتشی را خاموش کنید یا با تیرهای آتشی، چوبی را شعلهور سازید کاملا به خلاقیت شما بستگی دارد. از تیرهای طنابی و چوب پنبهای نیز هرگز غافل نشوید، اولی راهکاری برای رفتن به ارتفاع و دومی وسیلهای برای فعالکردن، سوئیچها از راه دور است. گرافیک بازی در کنسولهای نسل هشتم و PCهای قدرتمند تحسینبرانگیز است، اما روی کنسولهای نسل 7چنگی به دل نمیزند. تکسچرهای ضعیف، محیطهای تاریک و رنگ بندی مرده و مدلهای کمجزئیات از جدیترین ایرادات گرافیکی نسخههای نسل هفتم بازی است. موسیقی بازی با اینکه مدرن شده و حال و هوای نسخههای قبلی را ندارد، اما به خودی خود زیبا کار شده و رضایتتان را جلب میکند. صداپیشگی شخصیتها نیز جالب بوده و ایراد خاصی در آن مشاهده نمیشود. روی هم رفته Thief یک بازی با سرعت پیشبرد نسبتا آهسته است که اگر علاقهای به سبک مخفیکاری ندارید، چندان به دردتان نخواهد خورد ولی دوستداران این سبک درک خواهند کرد که مفهوم واقعی دزد بودن، اسلحه داشتن و کشتن هر موجود زنده نیست، بلکه یک دزد حرفهای در سایهها خزیده و در چشم بر هم زدنی میقاپد!
حداقل سیستم مورد نیاز
OS |
Windows Vista |
CPU |
High Dual Core / Quad Core |
RAM |
4 GB |
Graphics |
AMD Radeon 4800 / Nvidia GTS 250 |
HDD |
20 GB |
مجید رحمانی
ضمیمه کلیک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد