رازهایی از پشت صحنه مجموعه کلاه قرمزی

سعی کرده‌ایم تا جایی که می‌توانیم، در این لایه‌های امنیتی نفوذ کنیم و از مراحل خلق تا اجرای عروسک‌ها برایتان پرده‌برداری کنیم.
کد خبر: ۶۶۳۹۹۱
رازهایی از پشت صحنه مجموعه کلاه قرمزی

کلاه قرمزی سال‌هاست که بار خودش را بسته و برادری‌اش را اثبات کرده. به همین دلیل هم هست که شبکه دو برای تولید هر سری جدید از این مجموعه آن‌قدر پاپِی طهماسب و جبلی می‌شود و هر سال در حوالی اسفند ماه و در نزدیکی‌های نوروز، به حق نازشان را می‌خرد

کلاه قرمزی سال‌هاست که بار خودش را بسته و برادری‌اش را اثبات کرده. به همین دلیل هم هست که شبکه دو برای تولید هر سری جدید از این مجموعه آن‌قدر پاپِی طهماسب و جبلی می‌شود و هر سال در حوالی اسفند ماه و در نزدیکی‌های نوروز، به حق نازشان را می‌خرد. وجود کلاه قرمزی و دوستانش در هر شبکه یک برگ از پیش برنده است و ضامن موفقیت؛ چرا که هر سال نسل جدیدی از مخاطبان خردسال را با خودش همراه می‌کند، نسل جدیدی که به واسطه اصرار والدین و البته با مشاهده علاقه دیوانه‌وار این والدین به تماشای برنامه‌ای که دو دهه با آن خاطره دارند، به تدریج مجذوب هنرنمایی‌های این عروسک دوست‌داشتنی می‌شود و به جرگه باشگاه هواداران پرتعداد آن می‌پیوندد.

/Media/Image/1393/01/11/635318250058833997.jpg

یک
کلاه‌قرمزی جای خودش را بین مخاطبان باز کرده. نزدیک به 20 سال است که حضور پررنگی در تلویزیون و مهم‌تر از آن در فرهنگ عامه مردم ایران دارد. چنین پدیده‌ای در سینما و تلویزیون ایران بی‌نظیر است. اگر در آمریکا شوی عروسکی «ماپت‌ها» و «عروسک‌های خیابان سسامی» در طول چند دهه به فرهنگسازی برای کودکان آن کشور مشغول بوده و به یکی از المان‌های فرهنگ کودکان آن کشور تبدیل شده‌اند، در ایران هم کلاه قرمزی نقش تقریباً مشابهی را بر عهده دارد.

نه فقط برای کودکان، که در درجه اول برای والدین کودکان! علاقه به مخلوقات ایرج طهماسب و حمید جبلی و تیم عروسک‌سازی و عروسک‌گردانی آنها سال‌هاست که سینه به سینه از نسل‌های قدیمی‌تر به نسل‌های جدید‌تر منتقل می‌شود و انگار این شور و هیجان را سر باز ایستادن نیست. حداقل تا زمانی که تولید این مجموعه ادامه داشته باشد.


دو
کلاه قرمزی دچار رکود و ایستایی نمی‌شود. همیشه می‌تواند مخاطبان خودش را غافلگیر کند، ولو با تکیه بر روش‌های آشنای قدیمی. جبلی و طهماسب رگ خواب مخاطب را به خوبی پیدا کرده‌اند و به واسطه چندین دهه کار عروسکی، فوت کوزه‌گری این حیطه را از بردند. می‌دانند چطور باید به عروسک‌ها جان و مهم‌تر از آن شخصیت داد. کاراکترهایی که در طول همه این سال‌ها کلاه قرمزی عزیز را همراهی کرده و اخیراً حتی از او و پسرخاله معرکه‌اش پیشی گرفته‌اند، همگی استخوان‌دار و با شخصیت هستند. و هنر سازندگان آنها این است که می‌توانند به سرعت و طی دو یا سه اپیزود این تشخص را در کاراکتر مذکور دمیده و آن را به مخاطبان ارائه دهند.


سه
کلاه قرمزی برای مخاطب خردسالش شادی و هیجان و آموزش به همراه دارد و به مخاطب بزرگسالش اجازه می‌دهد کودکی کند. اجازه می‌دهد بچه‌های دیروز هم کماکان مجذوب کاریزمای عجیب و گرمای شخصیتی آقای مجری شوند و مبهوت آتش سوزاندن کلاه قرمزی و شرکا. ایرج طهماسب و حمید جبلی و همه همکاران آنها در کار خودشان درجه یک و برای شعور مخاطب احترام قائل هستند.

مجموعه کلاه قرمزی همیشه از یک حداقل سطح استاندارد برخوردار است، ولو اینکه در سال‌های اخیر کمی از شلوغی صحنه و تعدد شخصیت‌های جدید ضربه خورده باشد. ولو اینکه خود کلاه قرمزی و پسرخاله عزیز به حاشیه رفته باشند و عروسک‌های جدید صحنه‌گردان و میدان‌دار مجموعه باشند. ولو اینکه انتظارمان از زوج جبلی و طهماسب همیشه یک کار عالی باشد، نه یک کار خوب.

/Media/Image/1393/01/23/635329305322498002.jpg

ایرج طهماسب و حمید جبلی عادت ندارند هیچ رازی از کلاه‌قرمزی را لو بدهند. هیچ خبرنگاری حق ورود به استودیوی ضبط برنامه در شمال شرق تهران را ندارد. هیچ عکاسی جز عکاسِ برنامه نمی‌تواند حتی یک فریم از دکور‌ها و عروسک‌ها عکس بگیرد. می‌گویند حتی عروسک‌گردان‌ها و صداپیشه‌ها هم فقط به محض شروع شدن تمرین‌ها و فیلمبرداری می‌توانند به عروسک‌ها دسترسی داشته باشند و در بقیه روز‌ها عروسک‌ها در جای خاصی نگه داشته می‌شوند.

ایرج طهماسب و حمید جبلی عادت ندارند هیچ رازی از کلاه‌قرمزی را لو بدهند. هیچ خبرنگاری حق ورود به استودیوی ضبط برنامه در شمال شرق تهران را ندارد. هیچ عکاسی جز عکاسِ برنامه نمی‌تواند حتی یک فریم از دکور‌ها و عروسک‌ها عکس بگیرد.

به همین بهانه سعی کرده‌ایم تا جایی که می‌توانیم، در این لایه‌های امنیتی نفوذ کنیم و از مراحل خلق تا اجرای عروسک‌ها برایتان پرده‌برداری کنیم. البته ضبط برنامه بعد از ایام عید هم ادامه داشته و قرار است در روزهای جام‌جهانی برزیل هم ویژه‌برنامه کلاه قرمزی روی آنتن برود و یکی از فوتبالیست‌ها و چند چهره دیگر هم مهمان این برنامه‌های خردادماه خواهند بود.

عروسک جدید را که می‌سازند، آقای کارگردان روز اول از کاراکتر جدید یک تعریف یک خطی دارد.

مثلا درباره «جیگر» گفته خری است که بی‌بی فرستاده‌اش برای آقای مجری. مثل پروسه تئا‌تر اتفاقات بعدی کم‌کم شکل می‌گیرد تا یک کاراکتر جدید دربیاید و شکل بگیرد. بعد روی صدا آن‌قدر تست زده می‌شود تا آن ایده‌آل ذهنی‌اش شکل بگیرد. مثلا طهماسب دقیقا می‌داند این سه بار گفتن‌ها، تکرار‌ها و... را باید به کجا برساند. یک تاکید همیشگی طهماسب این است که در هر موقعیتی شخصیت باید با بک‌گراند و چارچوب‌های شخصیتی خودش عمل کند. اگر اتودی مناسب آن شخصیت نباشد، طهماسب می‌گوید این حرکت و دیالوگ مال این شخصیت نیست.
تمرین‌ها از نقطه صفر شروع می‌شوند؛ یعنی عوامل گروه می‌نشینند دور یک میز و طهماسب و جبلی می‌گویند حرف بزنید. هر حرفی! درباره عید، خاطرات بچگی، هر چیزی که به ذهنشان می‌رسد. طهماسب و جبلی این حرف‌ها را یادداشت می‌کنند تا با توانایی‌های فردی هر کدام از اعضای گروه آشنا شوند و آرام آرام شخصیت‌ها شکل بگیرند. طهماسب عادت دارد چند روز قبل از شروع ضبط، این تمرین‌ها را شروع کند. خلاف بقیه کارهای عروسکی که معمولا بدون تمرین شروع می‌کنند به کار کردن.

تمرین‌ها از نقطه صفر شروع می‌شوند؛ یعنی عوامل گروه می‌نشینند دور یک میز و طهماسب و جبلی می‌گویند حرف بزنید. هر حرفی! درباره عید، خاطرات بچگی، هر چیزی که به ذهنشان می‌رسد.

دکور هم همزمان با این تمرین‌ها ساخته می‌شود. در دکور یک برنامه عروسکی باید دقت کرد چیدمان عروسک‌گردان‌ها در این دکور در بهترین شکل چه‌طور می‌تواند باشد. مهم‌ترین نکته این است که فضای طراحی شده چیدمان وسایل و رنگ‌آمیزی باید طوری باشد که عروسک‌ها بهتر دیده شوند. در مرحله تمرین عروسک‌گردان‌ها و صداپیشه‌ها مدام اتود می‌زنند و طهماسب هرس می‌کند.

خودش برای هر مرحله پیشنهاد می‌دهد و نظرات بقیه را هم می‌گیرد. تمرین مرحله‌ای است که همیشه بیشتر از فیلمبرداری طول می‌کشد؛ فیلمبرداری حدود یک ماه و بخش تمرین با گروه حدود دو ماه طول می‌کشد. در این مرحله براساس توانایی صداپیشه‌ها و عروسک‌گردان‌ها ایده‌های قبلی به متن تبدیل می‌شود.


تمرین‌های کلاه‌قرمزی شبیه تمرین‌های اصغر فرهادی است در فیلم‌هایش. طهماسب با صداپیشه‌ها و عروسک‌گردان‌ها اتودهایی را تمرین می‌کنند که اصلا شاید به کارشان نیاید و اجرا نشود؛ مثلا تمرین می‌کنند که یک عروسک چطوری باید روی زمین لیز سر بخورد، یا چطوری تعجب می‌کند. کیفیت این عروسک‌گردانی حاصل وسواس، دقت و هنری است که طهماسب و جبلی به خرج می‌دهند.


می‌گویند طهماسب از قبل اسم کاراکتر‌ها را انتخاب کرده اما لو نمی‌دهد! مثلا می‌گویند «جیگر» در تمرین‌ها اسم نداشته و «خر» صدایش می‌کردند!


می‌گویند طهماسب برای شخصیت‌پردازی هر عروسک جدید طراحی حساب شده‌ و ذهنیت کلی نسبت به کاراکتر آن دارد ولی در یک جمله یک خطی مستقیم برای عوامل گروه تعریفش نمی‌کند و آنها را با تمرین‌های حاشیه‌ای به آنجا می‌رساند؛ مثلا یک بادکنک را می‌گذارد وسط تا عروسک‌ها یک به یک بیایند و عکس‌العمل‌هایشان را نشان بدهند. از خلال اتود‌ها زمینه‌ای از آن شخصیت برای عروسک‌ها شکل می‌گیرد.

وقتی حرکتی در مسیر ذهنی طهماسب نباشد، اصلاح می‌‌کند و چیزهای جدیدی کشف می‌شود. مثلا «آقوی همساده» در‌‌ همان سکانس اولی که آمد، مشخص شد راننده است و همسایه آقای مجری. خانه و زندگی ندارد و هر جا می‌رود آواره است و یک کاراکتر متکلم وحده. جبلی و طهماسب تاکید زیادی دارند که کسی صداسازی نکند و شخصیت‌ها مابه‌ازای بیرونی داشته باشند که دوروبرشان دیده باشند. گروه سر تمرین روی شخصیت‌پردازی کار می‌کند. می‌نشینند و حرف می‌زنند تا به این نتیجه برسند که مثلا «فامیل دور» وقتی می‌خواهد غمگین می‌شود، وقتی بخواهد چیزی را بو کند، چطور بو می‌کند و غمگین می‌شود و...


می‌گویند طهماسب از قبل اسم کاراکتر‌ها را انتخاب کرده اما لو نمی‌دهد! مثلا می‌گویند «جیگر» در تمرین‌ها اسم نداشته و «خر» صدایش می‌کردند! همه پیشنهاد اسم می‌دهند؛ اسم‌هایی مثل عرعرعمه‌زا یا حیوان حساس! اینجاست که طهماسب وارد عمل می‌شود. (همشهری جوان)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها