
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این در حالی است که کشور نروژ فقط حدود 40 سال پیش به باشگاه دارندگان نفت جهان پیوست و امروز خود بزرگترین تولیدکننده فناوری و دانش در زمینه کشف، حفاری، استخراج و فرآوری نفت است. حتی کشورهایی مثل هند، کره جنوبی و ژاپن را داریم که با وجود محروم بودن از نعمت مخازن نفتی و گازی در سرزمین خودشان بزرگترین پیمانکاران و فناوران صنعت نفت هستند.
افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز ـ که از مباحث مطرح در اقتصاد مقاومتی است ـ بدون پرداختن به مباحث فناوری و زیرساختهای پژوهش و فناوری امکانپذیر نخواهد بود. نداشتن فناوریهای مورد نیاز در برداشت از مخازن و عقب ماندن در استحصال آنها، ضرورت دستیابی سریع به فناوریهای پیشرفته را بیش از پیش نمایان کرده است. در این میان شرکت ملی نفت ایران، برای رساندن ایران به جایگاهی شایسته چارهای جز ورود به باشگاه شرکتهای ملی ـ بینالمللی ندارد و اکتساب فناوریهای لازم، کلیدیترین عامل در عبور از این مسیر است.
دکتر کرامتی از کارشناسان باتجربه پژوهشگاه صنعت نفت ـ که سابقه مدیریت مطالعات مخزن را در کارنامه فعالیتهای خود به ثبت رسانده ـ با اشاره به ضرورت و اهمیت پژوهش در این حوزه میگوید: رتبه کنونی کشور در تولید برای کشوری با قدمت صدساله صنعت نفت شایسته نیست.
مهمترین دلیل موفقیت غولهای نفت و گاز دنیا، توجه و سرمایهگذاری در زمینه فناوری است. ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب، تصمیمی هوشمندانه و دوراندیشانه است که به دنبال بروز بحرانهای شدید در اقتصاد جهانی و با هدف استحکام پایههای اقتصاد کشور انجام شده است. از 24 بند ابلاغشده، چهار بند در حوزه انرژی است که دو بند آن کاملا با حفظ و افزایش راهبردی ذخایر نفت و گاز مرتبط است. بر این اساس همه متخصصان صنعت نفت باید برای تحقق این هدف تلاش کنند.
قدمت صد ساله صنعت نفت را دستکم نگیرید
کشور ما در مجموع ذخایر نفت و گاز رتبه نخست جهان را دارد که این ویژگی مزیتی بسیار مهم است و از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی برای کشور اهمیتی بسیار دارد، اما شرط اصلی در استفاده و بهرهبرداری بهینه از مخازن کشور، فناوریهای پیشرفته است که در این زمینه، مراکزی مانند پژوهشگاه صنعت نفت، بهعنوان موسسات تولید و توسعه فناوری میتوانند نقش پررنگی داشته باشند.
به گفته کرامتی، با این که شرکتهای ملی صاحبان ذخایر عظیم هیدروکربوری هستند، به دلیل در اختیار نداشتن فناوریهای استحصال و برداشت از این منابع عملا به شرکتهای بینالمللی محتاج هستند و شرکتهای بینالمللی هم در مقابل صدور فناوری به کشورهای صاحب مخزن، در قالب قراردادهای خدمات فنی با ریسک بالا، افزایش تولید و مشارکت در تولید، سهم خود را در مالکیت این منابع تا حد امکان افزایش دادهاند به طوری که در حقیقت فقط کمتر از 30 درصد مخازن هیدروکربوری دنیا در اختیار صاحبان واقعی ذخایر است و براساس آمارهای جهانی اعلام شده، شرکتهای بینالمللی همچنان در 60 درصد ذخایر مالک یا سهیم هستند که این موضوع ناشی از هزینههای گزاف و بسیار بالای واردات فناوری است.
در حقیقت اگر کشوری صاحب فناوری باشد، هم میتواند در ذخایر هیدروکربوری دنیا سهیم و شریک باشد و هم از شرکت ملی به شرکت بینالمللی تبدیل شود.
کرامتی با اشاره به جایگاه کنونی کشور در این حوزه میگوید: اگر برنامهریزیها برای اکتساب فناوریهای صنعت نفت بدرستی انجام میشد، شرکت نفت ما هم، با توجه به قدمت صدساله صنعت نفت در ایران و برخورداری از ذخایر عظیم و نیروی انسانی، امروز باید از شرکتهای ملی ـ بینالمللی به شمار میآمد.
به گفته کرامتی، در ارزیابی عملکرد و راهبردهای شرکتهای ملی و بینالمللی ـ که در حوزه صنعت نفت فعالیت میکنند ـ نسبت جایگزینی ذخیره یکی از مهمترین شاخصها در ارزیابی عملکرد است. با استحصال روزانه از منابع هیدروکربوری از مقدار ذخایر زیرزمینی کاسته میشود و اگر شرکتها بخواهند در عرصه انرژی نقشآفرین باشند، چارهای جز جایگزین کردن منابع ندارند و اگر این شاخص افت کند، ارزش سهام شرکتهای بینالمللی در بازارهای بورس بشدت افت میکند. جایگزین کردن منابع استحصالشده و افزایش ذخایر از دو راه اکتشافات جدید و افزایش ضریب بازیافت میسر است که دقیقا در جهت سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
در حوزه ازدیاد برداشت لزوم کسب فناوریهای جدید بیشتر به چشم میخورد و اگر بخواهیم ضریب بازیافت از مخازن ایران را به میانگین جهانی برسانیم، اولین مولفه استفاده از فناوریهای پیشرفته در حوزههای توسعه میادین، مانند فناوریهای حفاری، توصیف و مدلسازی مخزن، تاسیسات سطحالارضی، سناریوهای ازدیاد برداشت و دیگر فناوریها است که به ازدیاد برداشت کمک میکند. درصد ضریب بازیافت نهایی به این معناست که از مقدار نفت درجای مخازن چه مقدار قابلاستحصال است که مسلما افزایش آن هم به نفع کشور است.
ارتقای شرکت ملی نفت از سطح ملی به بینالمللی
آمارهای جهانی نشان میدهند، عامل اصلی افزایش درآمد سالانه شرکتهای بینالمللی، مشارکت فنی و فناورانه آنها در طرحهای توسعه میدان است. براساس آمار موجود، تولید بسیاری از شرکتهای بینالمللی از سال 1386 تا 1390 کاهش داشته است؛ مثلا تولید شرکت اگزون موبیل از 2.6 میلیون بشکه در روز سال 1386 به 2.3 میلیون بشکه در روز سال 1390 کاهش یافته که این کاهش برای شرکتهای بریتیش پترولیوم، شل و فیلیپس نیز اتفاق افتاده، اما با وجود کاهش تولید نفت و حتی گاز، درآمد این شرکتها از سال 1386 نسبت به سال 1390 افزایش داشته که بخشی از این افزایش حاصل افزایش قیمت نفت است، اما با مقایسه سال 1387 و سال 1390، میبینیم که با وجود کاهش قیمت نفت از 91 دلار به 87 دلار، باز هم درآمد این شرکتها افزایش یافته است. این افزایش درآمد، حاصل حضور فعال این شرکتها در توسعه میادین و مشارکت در انواع قراردادهای نفتی با توجه به داشتن فناوری است.
کرامتی با اشاره به این که در این سالها حتی با کاهش تولید شرکتهای بینالمللی و قیمت نفت، این شرکتها با سرمایهگذاری در مباحث فناورانه و با استفاده از امتیاز بزرگ فناوریهای برتر استحصال از مخازن نفتی در قراردادهای نفتی، همچون مشارکت در تولید، حضور داشته و اوضاع را به نفع خود تغییر دادهاند، میافزاید: دولت آمریکا سال 1372 فقط 200 میلیون دلار در ازدیاد برداشت سرمایهگذاری کرده است یعنی دولتها جداگانه برای توسعه فناوری و حفظ و تحکیم موقعیت استراتژیک خود در عرصه بینالملل از شرکتهای بینالمللی پشتیبانی میکنند. شرکتهای بینالمللی مانند اگزون موبیل و شورون نیز متناسب با افزایش درآمد سالانه، بودجههای پژوهشی خود را افزایش میدهند.
شرکتهای تامینکننده فناوری نیز که درآمدی بسیار کمتر از شرکتهای بینالمللی دارند، متناسب با درآمدشان، بودجه پژوهشی را افزایش دادهاند که این افزایش چیزی معادل سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ بینالمللی در پژوهش است. به طور کلی شرکتهای بینالمللی 0.03 درصد و شرکتهای خدمات فناوری 3 درصد درآمد سالانه خود را صرف پژوهش و توسعه میکنند.
وی در پاسخ به چگونگی عملکرد شرکتهای ملی در زمینه شاخص افزایش بودجه پژوهشی این طور توضیح میدهد: نکته بسیار مهم در پاسخ به این پرسش چرخش راهبردی تعدادی از شرکتهای ملی برای تبدیل شدن به شرکت بینالمللی است. مثلا از سال 88، این شرکتها در حجم سرمایهگذاری در پژوهش و توسعه از شرکتهای بینالمللی پیشی گرفتند.
شرکتهای پتروچاینا، پتروبراس برزیل و استات اویل از شرکتهای ملی هستند که تلاش کردهاند به شرکتهای بینالمللی تبدیل شوند. این شرکتها با افزایش سرمایهگذاری در بحث پژوهش و فناوری موفق شدهاند به باشگاه شرکتهای بینالمللی وارد شوند.
شرکت پتروچاینا بهتنهایی در سال 1390، یکمیلیارد و 622 میلیون یورو و شرکت پتروبراس برزیل نیز معادل یک میلیارد و 143 میلیون یورو در بخش پژوهش و توسعه هزینه کردهاند. این شرکتها در پروژههای توسعهای اکثر کشورهای دارای ذخایر هیدروکربنی حضوری فعال دارند. وی در ادامه تاکید میکند: با توجه به جایگاه ویژه ایران در داشتن ذخایر هیدروکربنی و سابقه بیش از صد سال در صنعت نفت، داشتن حجمی عظیم از اطلاعات مخزنی، میدانی و نیروی انسانی ماهر، شرکت ملی نفت باید در حوزه فناوری رتبه اول منطقه و رتبهای شایسته در سطح بینالمللی داشته باشد. صیانت از ذخایر هیدروکربنی نیز جز با بهکارگیری و توسعه فناوریهای پیشرفته در حوزه نفت و گاز ممکن نیست.
در صورت داشتن راهبردهای درازمدت، تدوین حوزههای هدف فناوری و طرحهای کلان توسعهای، میتوان به افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز امیدوار بود. این رویکرد میتواند زمینههای ارتقای شرکت ملی نفت را از سطح ملی به سطح بینالمللی فراهم کند.
از شرکتهای تولیدمحور تا شرکتهای ملی
شرکتهای نفتی از نظر ماموریت و فناوری به سه گروه تقسیم میشوند. گروه اول IOCها هستند. این شرکتها، شرکتهای بزرگ بینالمللی هستند که تولیدمحور بود و عمدتا در زمینه توسعه فناوری نقشی ندارند. این گروه از شرکتها تامین نیازهای فناوری خود را به مراکز تحقیق و توسعه واگذار میکنند. از آنجا که این شرکتها در بورسهای بزرگ دنیا صاحب سرمایه هستند، بشدت به برخی عوامل مانند کاهش تولید و ذخایر حساساند. شرکتهایی مانند بریتیش پترولیوم، شورون، اگزون موبیل و شل در دستهبندی شرکتهای بزرگ و تولیدمحور قرار میگیرند.
گروه دوم، SOCها هستند. این شرکتها در حقیقت تولیدکنندگان فناوری هستند که فناوریهای نو و پیشرفته با کمک و هدایت آنها ایجاد میشود. این شرکتها، مانند شلمبرژر، حدود 10 درصد شرکتهای بینالمللی درآمد دارند. اگر چه صاحب ذخایر نیستند و خودشان در زمینه تولید نقشی ایفا نمیکنند. این گروه از شرکتها فناوریها و خدمات لازم را بویژه در زمینه بالادستی در اختیار شرکتهای بینالمللی میگذارند. گروه سوم شرکتهای ملی موسوم به NOC هستند که ماموریتشان مانند شرکتهای بینالمللی است و تولیدمحور بودن و حفظ ذخایر ماموریت مشترک آنهاست. از نظر ساختاری، سهام شرکتهای بینالمللی خصوصی است، در حالی که سهام شرکتهای ملی متعلق به مردم است. اگر بخواهیم این شرکتها را از نظر ماموریتی که بر عهده دارند مقایسه کنیم میتوانیم بگوییم، شرکتهای بینالمللی بزرگ سعی میکنند ریسک استفاده از فناوریهای نو را بپذیرند و در توسعه فناوری مشارکت کنند، اما ریسکپذیری شرکتهای ملی در توسعه فناوری کمتر است. علاوه بر این باید این موضوع را نیز مورد توجه قرار داد که ماموریت شرکتهای بزرگ بینالمللی حفظ منافع صاحبان سهام است، در حالی که شرکتهای ملی ماموریتهای اجتماعی هم بر عهده دارند که شرکت ملی نفت ایران،NIOC هم در این گروه قرار میگیرد. البته چند سالی است که نسل چهارمی از شرکتها در حال پیدایشاند که شرکتهای ملی ـ بینالمللی هستند. تا 50 سال پیش 80 درصد ذخایر هیدروکربوری دنیا در اختیار شرکتهای بینالمللی و فقط 20 درصد این ذخایر در تصاحب شرکتهای ملی بود. پس از آن، بسیاری کشورها مانند الجزایر، ونزوئلا و عربستان سعودی به سمت ملی کردن ذخایر هیدروکربوری خود رفتند که این اتفاق، موجب معکوس شدن درصد تصاحب ذخایر بین این دو گروه شد.
شرکتهای بینالمللی که دیگر فقط صاحب 20 درصد ذخایر دنیا بودند، چرخشی بزرگ در ماموریت خود دادند و از حدود 40 سال پیش، سیاست قطعی توسعه و استفاده از فناوریهای نو را برای خلق ارزش افزوده بیشتر مورد توجه قرار دادند. در حقیقت شرکتهای بینالمللی که پس از ملی شدن ذخایر کشورها سهم 80 درصدی خود را ازدسترفته میدیدند، باور کردند که برای خلق ثروت و ارزش افزوده، راهی بجز تدوین و توسعه فناوریهای برداشت از مخازن ندارند. از این زمان به بعد، شرکتهای ملی از نظر تولید فناوری عقب افتادند و توانمندی خود را در انجام پروژههای بزرگ از دست دادند. بدیهی است انجام پروژههای عظیم در توسعه میدان و بهینهسازی تولید به نرمافزارهای پیشرفته، نیروی انسانی خبره و فناوریهای پیشرفته نیاز دارد که شرکتهای ملی ناچارند این توانمندیها را از شرکتهای بینالمللی وارد کنند.
فرانک فراهانی جم / گروه دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد