یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
اولین سانحه رانندگی که خاطرهاش در یادها مانده است مربوط به حادثهای است که سال 1305 برای غلامحسین درویش از چهرههای ماندگار موسیقی ایران رخ داده است. این رویداد زمانی اتفاق افتاد که خودرو تازه به ایران آمده بود. چند نفری از اعیان در تهران اتومبیل داشتند و به زحمت تعداد خودروها به 50 دستگاه میرسید. دریافت گواهینامه آن زمان مرسوم نبود و رانندهها عمدتا ناشی بودند و از سوی دیگر قوانین راهنمایی و رانندگی نیز وجود نداشت. اولین خودرو به دستور مظفرالدین شاه از کشور بلژیک وارد ایران شد.
درویشخان شب چهارشنبه دوم اسفند 1305 از یک محفل موسیقی خارج شد و برای رفتن به خانه درشکهای با دو اسب کرایه کرد. درشکه نمره 159 حامل درویشخان از خیابان امیریه به سمت شمال در حال حرکت بود. حسن درشکهچی در فکر و خیالات خود بود که ناگاه با خودروی فوردی برخورد کرد. شوفر فرنگی این خودرو بیاحتیاطی کرد و به اسبهای درشکه زد. اسبها در جا میمیرند و تکان سختی که به درشکه وارد میآید باعث میشود درویشخان از آن به بیرون پرتاب شود و با سر به زمین بخورد.
پیکر نیمهجان او توسط مردم به بیمارستان نظمیه که بهترین بیمارستان آن زمان تهران بود منتقل شد و پزشکان برای بهبود حال این استاد موسیقی تلاش زیادی کردند، اما بعد از گذشت پنج روز درویشخان 54 ساله دار فانی را وداع گفت.
مرگ استاد، روایت دیگری نیز دارد که از سوی مرتضیخان نی داود، از نوازندگان برجسته تار و از شاگردان درویشخان مطرح شده است. وی احتمال آسیبدیدگی غلامحسین درویش را در حادثه رانندگی رد میکند و در گفتوگویی که سرگرد علی مبشر، نوازنده ویلون در سال 1355 داشت عنوان کرد درویشخـــان نه بر اثر شدت صدمات ناشی از تصادف بلکه به دلیل ترس و اضطراب حاصل از این سانحه بیمار شد و یک هفته بعد در بیمارستان درگذشت. پیکر استاد را در گورستان ظهیرالدوله در خیابان دربند جنب مزار ظهیرالدوله، داماد درویش مسلک ناصرالدین شاه به خاک سپردند.
پس از این واقعه سرتیپ درگاهی، آییننامهای به نام نظامنامه درشکههای عمومی تهیه کرد و نخستین نظامنامه عبور و مرور تدوین شد. در این نظامنامه تمامی مقررات مربوط به رانندگی انواع وسایل نقلیه درج شده بود که تنها ۲۰ رقم از علائم راهنمایی و رانندگی را در برمیگرفت. در این سال گواهینامهها نیز درجه بندی شده و سه نوع گواهینامه صادر شد. وزیر الوزرا نیز بعد از آن دستور داد اداره پلیس نظمیه، شعبهای به نام «وسایط ناقله» تاسیس کند و مقر آن در خیابان باب همایون باشد.
مرگ غیرمنتظره این استاد برجسته موسیقی باعث شد تعداد پاسبانها برای مراقبت از طرق و شوارع افزایش یافت. بعدها پاسبانهایی در چهار راهها با بازوبند سفید و چراغ راهنمایی بر دوش دیده شدند که با دست رنگ چراغها را تغییر میدادند.
دیگر چهرههای سرشناسی که در اثر تصادف فوت کردند
سلمان هراتی، شاعر انقلابی در عصر جمعه نهم آبان 1365 هنگام عزیمت به لنگرود در حالی که برای تدریس به مدارس روستا میرفت بر اثر برخورد مینیبوس حامل او با خودروی دیگری جان خود را از دست داد.
سیروس قایقران، کاپیتان تیم ملی فروردین 1377 هنگامی که با رنو به سمت انزلی میرفت در امامزاده هاشم رشت با یک خاور تصادف کرد و در سیو هفت سالگی درگذشت.
پوپک گلدره شهریور 1384 که در میانه ساخت سریال «نرگس» بود و قصد داشت چند روزی مرخصی بگیرد و به شمال برود سوار یک پیکان بود که راننده به سمت چپ منحرف شد و با یک پژو آردی برخوردکرد. گلدره در این حادثه ضربه مغزی شد و بعد از شش ماه جدال با مرگ بیست و هفتم فروردین 1385 در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
آیدین نیکخواه بهرامی شماره 9 تیم ملی بسکتبال در بیست و پنج سالگی در حین رانندگی با گاردریل حاشیه کمربندی نمکآباد رود برخورد کرد. وی در دی 1386 درگذشت.
عباس امیریمقدم اسفند 1389 بعد از پایان کارش در پروژه «صبح بخیر سرکار » در حین رانندگی در جاده فومن به دلیل لغزندگی جاده تصادف کرد و شدت جراحات وارده و سکته قلبی که همزمان رخ داد باعث شد وی تسلیم مرگ شود.
و این داستان تلخ همچنان ادامه دارد. از آن سالها تاکنون گرچه مقررات عبور و مرور تدوین شد و تعداد ماموران پلیس برای نظم بخشیدن به تردد وسایل نقلیه افزایش یافت، اما بیاحتیاطیها و رعایت نکردن مقررات راهنمایی و رانندگی جان بسیاری از مردم از جمله چهرههای سرشناس سیاسی، فرهنگی، ورزشی و هنری را گرفت.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد