زنان و دختران، بخش عمدهای از مخاطبان برنامههای تلویزیونی و بخصوص سریالها را تشکیل میدهند. خیلی از آنها ساعتهای متمادی پای برنامههای تلویزیون مینشینند و به غیر از سرگرم شدن دنبال تصویری از خودشان در سریالها میگردند، خودشان را جای آدمهای داستانها میگذارند، با آنها همذاتپنداری میکنند و با غم و شادی و حسرتهای زنان سریالها همراه میشوند.
اگر از آنها دلیل علاقهشان به یک بازیگر و نقشی که بازی میکند را بپرسید، احتمالا جوابشان این است که: «این نقش را دوست دارم، چون خیلی شبیه خودم است و دوست داشتم جای او بودم»، درست است که تعداد سریالهایی که هنوز هم دیالوگهای «ضد زن» مثل «از قدیم گفتهاند خواب زن چپه» یا «به حرفزنها نمیشه اعتماد کرد» یا «چرا مثل زنها گریه میکنی» در فیلمها کم نیست، اما بیشتر این سریالها به دلیل ضعف فیلمنامه، بازیها و موضوع سطحی اغلب یا مخاطب زیادی ندارند یا تنها مخاطبان خاصی را جلب میکنند.
جدا از سریالهایی که زنها و دختران داستانهایشان به سادهترین شکل ممکن تصویر شدهاند و نقششان با پیچیدگی خاصی همراه نیست، سریالهایی هم بودهاند که برای مدت زیادی ذهن مخاطبان را درگیر خود کرده و از زنان، تصویری متفاوتتر یا حداقل جدیدتر و ملموستر ارائه کردهاند.
دردسرهای همیشگی
مجموعه تلویزیونی «دردسر والدین» به کارگردانی مسعود نوابی را میتوان اولین نمونه سریالهایی دانست که با محوریت زنان مستقل و سرپرست خانواده ساخته شد تا پس از نمایش مادران خانهدار و فداکار نوبت به مادران شاغل و نگران و مسائل آنها برسد. در این سریال فاطمه گودرزی نقش زنی کارمند را بازی میکند که میکوشد با فرزندانش رابطه خوب و صمیمانهای داشته باشد؛ او درگیر مسائل بیرون و داخل خانه است و سعی میکند به بهترین شکل از پس آن بربیاید و در این راه با مشکلات زیادی هم روبهروست، درست مثل خیلی از زنانی که بیرون از خانه کار میکنند.
گودرزی در سریال «ترانه مادری» نیز در نقش فرخنده، چهره زنی همیشه نگران را که همراه پسرش به تهران میآید بار دیگر به نمایش میگذارد تا بهعنوان یک مادر نگران در ذهن مخاطب جا بیفتد. البته پس از این دو سریال، مجموعه تلویزیونیهای دیگری هم درباره دردسرهای والدین شاغل به نمایش درآمد، اما نگاه نوی این سریال همراه با طنز موجود در آن توانست در ذهن مخاطبان ثبت شود.
این زنان شرور
یکی از ماندگارترین نقشهای منفی مربوط است به «قطامه» زن فتنهگر سریال دیدنی امام علی(ع) که با بازی ویشکا آسایش در ذهن مخاطبان نقش بست، اما چهره یک زن شرور امروزی شش سال بعد در سریال «خواب و بیدار» به کارگردانی مهدی فخیمزاده و با بازی رویا نونهالی به مخاطب نشان داده شد تا پس از آن زنانی که رفتاری شرورانه دارند به «ناتاشا» ملقب شوند.
در این سریال توران که به ناتاشا شهرت دارد و یک خلافکار حرفهای است، بعد از سالها به ایران برمیگردد و با عبدالله پلنگ که یک خلافکار سابقهدار است، شروع به سرقت مسلحانه میکنند و در این راه از هیچ کاری فروگذار نیست، آدم میکشد، از دیوار راست بالا میرود و در خیابان پشتک وارو میزند. تا پیش از این سریال، درباره زنان شرور بیشتر در صفحه حوادث روزنامهها خوانده بودیم، اما نمایش زنی همچون ناتاشا در تلویزیون را میتوان نوعی تابوشکنی به حساب آورد. هرچند پس از این سریال، زنان فتنهگر را در سریالهای دیگری هم دیدیم، اما هیچکدام محبوبیت ناتاشا را پیدا نکردند!
عصر دختران سرکش
سرکشی دختران با فیلم «دوران سرکشی» به کارگردانی کمال تبریزی برای اولین بار به مخاطب تلویزیون نشان داده شد. در سالهایی که فرار دختران از خانه و اعتیاد آنها در جامعه زیاد شده بود، نشان دادن یک دختر که از خانه فرار کرده و حالا قصد دارد به زندگی عادی برگردد، تصویر جدیدی بود که در قالب یک سریال پخش شد و مورد توجه زیادی قرار گرفت و توانست مخاطب را با روحیات و دنیای این دختران تا اندازهای آشنا کند، هرچند بازیهای خوب بازیگران این سریال هم در موفقیت آن بیتاثیر نبود.
در کل میتوان دوران سرکشی را فیلمی زنانه دانست که از روناک با بازی عاطفه نوری گرفته تا مددکار اجتماعی با بازی لادن طباطبایی به بهترین شکل توانستند مخاطب را راضی کنند. پس از آن هر از گاهی در مجموعههای تلویزیونی شاهد دختران سرکش بودیم که «نرگس» و سریال «مادرانه» ازجمله آنهاست.
زنان تاریخساز
شاید در نگاه اول به نظر برسد یک مجموعه تاریخی، یک درام مردانه است؛ بویژه اگر قهرمان آن سردار و فرمانده جنگ باشد، اما واقعیت این است که پشت همین قهرمانهای تاریخی، زنانی هستند که گاهی از نگاه راوی یا مخاطب پنهان میمانند که گاه با تکیه بر احساس و عاطفه و گاهی براساس تیزهوشی زنانه، نقشی مؤثر در شکلگیری تاریخ ایفا میکنند.
حضور بازیگران زن در سریالهای تاریخی ـ مذهبی از مجموعه تلویزیونی امام علی(ع) و مختارنامه گرفته تا سریالهایی مثل کیف انگلیسی، شب دهم، مدار صفر درجه و کلاه پهلوی نقش زیادی در پیشبرد درام و جذابیت داستان برای مخاطب داشت. اوج حضور زنان در سریالهای تاریخی را میتوان در مجموعه تلویزیونی مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری دید که هم از نظر کمیت حضور زنان و هم از نظر کیفیت بیشتر از سریالهای تاریخی دیگر به چشم میخورد.
حضور پررنگ و منطقی زنان و نقش موثر آنها در پیشبرد داستان یکی از دلایل جذابیت این سریال بود. جالب اینکه در این سریال حضور زنان فقط در روایت درام خلاصه نشد و صدا و لالایی یک زن در موسیقی تیتراژی آن هم به عنصری برجسته تبدیل شد.
طنزهای کممایه
سریالهای طنز روز به روز ساعت بیشتری از آنتن تلویزیون را پر میکنند و هرچند بازیگران زن حضور پررنگی از نظر کمیت در آنها دارند، اما هنوز نقششان در بیشتر این سریالها حاشیهای و کمرنگ است. اگر مروری بر سریالهای طنز تلویزیون داشته باشید بیشتر شخصیتهای زن به گفتن دیالوگهای سطحی و خندههای بیدلیل بسنده میکنند، کاراکتر مشخصی برای آنها تعریف نشده است و شخصیتپردازی آن قوی نیست، اما در سریالهایی هم، نویسنده به شخصیتپردازی درست و منطقی از آنها دست زده است. برای مثال در مجموعههای طنز پاورچین و شبهای برره، زنان داستان حضور پررنگ و مستقلی در کنار مردان دارند و تنها موجوداتی نیستند که تنها با خندههای ریز و نخودی روی ذهن مخاطب راه بروند، بلکه برای آنها کاراکتر مشخصی نوشته شده است اگرچه به عقیده بسیاری جدا از این معدود سریال ذکر شده، حضور زنان در سریالهای طنز چندان دلچسب از آب درنمیآید.
زنان باغ سرهنگ
یکی از ویژگیهای سریال «باغ سرهنگ» به کارگردانی فلورا سام که از شبکه پنج سیما پخش شد، نوع حضور بازیگران زن است. در این مجموعه پنج نقش اصلی زن وجود دارد که همه کاملا مستقل، صاحب نظر، قدرتمند و مهمتر از همه با یکدیگر متفاوت، اما کاملا واقعی و باورپذیر هستند. البته این تفاوت در مردهای سریال هم مشهود است، اما حضور پررنگ و ملموس بازیگران زن در این سریال را میتوان نقطه عطفی از حضور بازیگران زن در سریالهایی از این دست به شمار آورد.
ستایش وارد می شود
مجموعه تلویزیونی ستایش یک و دو آنقدر به مذاق مردم خوش آمد که بسیاری نام فرزندشان را ستایش گذاشتند و هنوز که هنوز است، ستایش یکی از نامهای پراستفاده و محبوب ثبت احوال است. داستان پرفراز و نشیب زندگی ستایش که با از دست دادن برادر، همسر و مادر خود و با توجه به شرایط نامناسب پدرش به زندگی با دو فرزندش همچنان ادامه میدهد و برای فرار از پدر شوهر خود حشمت فردوس راهی شهر دیگری میشود، ولی همچنان محکم و استوار به زندگی و آینده فرزندانش فکر میکند خیلیها را مجذوب این سریال کرده است. تصویر قدرتمند و وفادار زنی که حاضر است به خاطر فرزندانش دست به هر کاری بزند و از هر نوع خودگذشتگی فروگذاری نکند که اگرچه در سریالهای زیادی چه تاریخی و چه رئال به نمایش درآمده است، اما جذابیت کاراکتر ستایش که حالا در سری دوم، پس از گذشت 22 سال در منطقهای در شمال کشور زندگی میکند، بسیاری از مخاطبان را با غمهای او همراه کرده است. (سحر مظفری/ ضمیمه قاب کوچک)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد