
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مبارک هنیا یکی از این نمونههاست، مردی جوان که عشق به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی او را به آموختن زبان اجدادی ما ترغیب کرده و از کشورش در شرق آفریقا به کشور ما در جنوب غرب آسیا کشانده است.
ما با مبارک هنیا از هر دری سخن گفتیم، از وضع زندگی در ایران، از این که او باور دارد ما ایرانیها چیزهای خوبی داریم و قدرش را نمیدانیم، از این که ایران و آفریقا میتوانند دوستانی نزدیک برای هم باشند و از این که زبان فارسی شیرین و دلنشین است.
در دفتر کار مبارک، او غذای آفریقایی هم تعارفم کرد که برنجی مخلوط با چند ادویه بود و خورشتی سوپ مانند با تکههای سیبزمینی و مرغ. طعم غذا خوب بود و در گرسنگی سر ظهر میچسبید، اما خوبتر از آن علاقهای بود که مبارک هنیا به ایران و فرهنگ ایرانی داشت.
اهل کجا هستید؟
کشور کنیا، شهر نایروبی.
چند سال است به ایران آمدید؟
حدود هشت سال.
چرا تصمیم گرفتید به اینجا بیایید؟
من همیشه علاقه زیادی به ایران و انقلاب اسلامی و امام خمینی داشتم، به آموختن زبان فارسی هم علاقهمند بودم، برای همین وقتی رایزنی فرهنگی در سفارت ایران در کنیا کلاسهای آموزش زبان فارسی برگزار کرد در آن شرکت کردم و بعد هم موقعیتی پیش آمد و به ایران آمدم.
پس وقتی به ایران آمدید به زبان فارسی مسلط بودید؟
نه کاملا، اما فارسی را بلد بودم.
بجز فارسی، به زبانهای دیگری هم مسلط هستید؟
بله، زبان انگلیسی در کنیا زبان آموزشی ماست و همه بچهها از مهد کودک این زبان را یاد میگیرند. در واقع یک کودک کنیایی از سنین کم سه زبان را یاد میگیرد: زبان مادری (زبان قبیلهای)، زبان ملی و انگلیسی. تا چند سال قبل زبان انگلیسی زبان رسمی ما بود، اما از سال 2010 زبان سواحیلی به عنوان زبان ملی و رسمی کنیا شناخته شد. طبق تصمیم اتحادیه شرق آفریقا، این زبان، زبان رسمی همه کشورهای شرق آفریقا نیز هست. من چون مسلمان هستم زبان عربی را هم بلدم و تقریبا آن را متوجه میشوم.
یاد گرفتن زبان فارسی سختتر است یا انگلیسی؟
ما چون زبان انگلیسی را از دوره مهدکودک یاد میگیریم، نمیتوانم بگویم سخت است یا آسان، نمرههای من هم همیشه در این درس خوب بوده؛ اما به نظرم یادگیری زبان فارسی سخت نیست و آسانتر از زبان عربی است. زبان فارسی از نظر ساختاری به زبان انگلیسی نزدیک است و هر کس انگلیسی را یاد بگیرد، در آموختن فارسی هم مشکلی ندارد. زبان فارسی و سواحیلی مشترکاتی نیز با هم دارند که این موضوع یادگیری فارسی را آسان میکند.
چه مشترکاتی؟
کلمه سواحیلی به معنی ساحلنشینان است که ریشهاش به احتمال زیاد فارسی است، پس این اشتراک اول است. ایرانیها و مردم شرق آفریقا از نظر فرهنگی و تاریخی نیز با هم اشتراکات زیادی دارند. در طول تاریخ بازرگانان زیادی از ایران به آفریقا آمدهاند و با مردم شرق این قاره ارتباط برقرار کردهاند که به همین علت بخشی از کلمات در زبان فارسی وارد زبان سواحیلی شده است.
مثل چه کلماتی؟
مثل بندر، ناخدا، گونی، گاری (منظور ماشین است)، دریشا (دریچه، پنجره) و... که البته تلفظ آنها در زبان سواحیلی کمی با تلفظ فارسیاش فرق دارد.
شما در کنیا برای فرزندانتان اسمهای ایرانی هم انتخاب میکنید؟
بیشتر اسمها در کنیا عربی است. در زمانهای قبل گروهی از بلوچها از ایران به شرق آفریقا آمدند، همین طور گروهی از شیرازیها به عنوان تاجر که همراه خود فرهنگ ایرانی را نیز آوردند. الان در تانزانیا یک سیاستمدار معروف وجود دارد که نامش رستم است.
از تاثیر مردم شیراز در شرق آفریقا بگویید.
حدود هزار سال پیش یکی از شیرازیها به همراه شش پسرش به این منطقه آمد و هر کدام در سومالی، کنیا، تانزانیا، موزامبیک و کومور مستقر شدند، به طوری که الان در این مناطق آثار معماری ایرانی زیاد است.
این بناها در کنیا هم هست؟
بله، در جنوب کنیا در منطقه مومباسا، روستایی به نام روستای شیرازی یا دهکده شیرازی وجود دارد که محرابهای آن شبیه محرابهای موجود در شیراز است. من چند سال پیش به همراه رایزن فرهنگی ایران در کنیا به این روستا رفتم و دیدم که مردمش به این که اجدادشان شیرازی هستند، افتخار میکنند. در زنگبار تانزانیا هم مسجد کیزیم قاضی را ایرانیها ساختهاند.
به اعتقاد من فرهنگ و تمدن مردم سواحیلی مدیون فرهنگ و تمدن ایران است. برای همین فکر میکنم ایران باید از این موضوع استفاده کند، مثلا برای حفظ این آثار تاریخی تلاش و کمک کند تا ایرانیها این مناطق در آفریقا را بشناسند. الان در آفریقا رقابت زیادی میان اروپاییها و چینیها وجود دارد و چینیها سعی دارند ثابت کنند قبل از انگلیسیها و اروپاییها به آفریقا آمدهاند.
چینیها کشتیای را در سواحل شمال کنیا پیدا کردهاند که حدود 500 سال قبل در این نقطه غرق شده و حالا بودجهای چند میلیون دلاری در نظر گرفتهاند تا بقایای این کشتی و لوازم موجود در آن را از زیر آب پیدا کنند. در واقع چینیها میخواهند ثابت کنند برخلاف انگلیسیها که استعمارگر بودند و دست به غارت میزدند، مردمی اهل صلح بودند و قصد تجارت با مردم کنیا را داشتهاند؛ اما ایران تا به حال چنین کارهایی انجام نداده است.
به نظر میرسد شما به اندازه ایرانیها به فرهنگ سرزمین ما علاقه دارید. آیا همه مردم کنیا راجع به ایرانیها همین احساس را دارند؟
بستگی دارد چون قضاوتهای مختلفی در کنیا وجود دارد. به طور کلی در کشور من نگاه مثبتی نسبت به ایرانیها وجود دارد. ایران در کنیا نمایشگاههای متعددی برپا میکند و اجناس باکیفیتی را عرضه میکند که بر نگاه مردم راجع به ایران اثر گذاشته است. برخی از مردم کنیا اخبار مورد نظر خود را در رسانههای ایران پیگیری میکنند و شبکه پرستیوی تاثیر مثبتی بر آنها گذاشته است که این نشان میدهد از ظرفیت رسانهها برای ایجاد نزدیکی بین دو ملت میشود استفاده کرد.
در برخی شهرها بویژه بین مسلمانان، رهبران ایران و رئیس جمهورهایی که تا به حال به کنیا سفر کردهاند، طرفداران زیادی دارند و میشود عکسهای این شخصیتها را در خانههای مردم دید. با این حال عدهای هم هستند که نگاه منفی دارند و تحت تاثیر رسانههای غربی قرار میگیرند. مثلا تصور این است که در ایران همواره جنگ است و ناامنی، در حالی که به نظر من ایران یک کشور نزدیک به استانداردهای اروپاست. چند سال پیش معاون نخست وزیر کنیا به ایران آمد و من مترجمش بودم. او وقتی به ایران آمد و از جاهای مختلف بازدید کرد گفت من از ایران خوشم آمد و حتما دوباره به آن برمی گردم. الان هم این فرد رئیسجمهور کنیاست و به دنبال گسترش ارتباط با ایران.
در ایران نهادهایی مثل کمیته امداد وجود دارد که به مردم بیبضاعت دنیا کمک میکند. این کمیته در کنیا هم فعال است؟
کمیته امداد را خبر ندارم، اما جمعیت هلالاحمر ایران خیلی فعال است و دو درمانگاه در نایروبی دارد. چند سال پیش نیز گروهی از پزشکان و متخصصان پوست ایرانی به کنیا آمدند و به مردم خدمات دادند. یکی از دلایل نگاه مثبت مردم به ایران نیز همین خدمات رایگان پزشکی به مردم محروم است.
پس مردم شما به پزشکان ایرانی اعتماد دارند.
بله، اما آنچه که بیشتر شهرت دارد داروهای ایرانی است و مردم به تاثیرشان اعتقاد دارند. توجه داشته باشید که در کنیا شرکتهای معتبر داروسازی دنیا شعبه دارند و داروهای خارجی به وفور در دسترس است، ولی با این حال مردم کنیا داروی ایرانی میخواهند، برخلاف شما ایرانیها که داروی خارجی میخواهید.
پس با این توصیف از زندگی در ایران راضی هستید؟
بله، ما اینجا راحتیم. نمیتوانم ایران را با کشور خودم مقایسه کنم، اما ایران پیشرفتهتر از کنیاست، ضمن این که کشور ما نفت و گاز هم ندارد و درآمد ما از گردشگر و کشاورزی است،بویژه تولید چای و قهوه.
اما ما ایرانیها کشور شما را به داشتن جاذبههای حیاتوحشش میشناسیم.
خیلی از ایرانیها برای چای به کنیا میآیند چون میدانند بهترین چای کلهمورچه دنیا برای کنیاست.
پس مشترکات ما بیشتر از آنی است که فکر میکنیم. راستی خانواده شما هم فارسی حرف میزنند؟
همسرم زیاد مسلط نیست، اما چند روز قبل پسر سه ساله ام به من میوه تعارف کرد و گفت بفرمایید. میدانم این کلمه را از کارتونهای تلویزیون ایران یاد گرفته است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد