سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یورش مغولان به سرزمینهای اسلامی، رخدادهای بسیار مهمی را هم در تاریخ ملتهای مغلوب و هم در تاریخ قوم مغول رقم زد. کشتار وسیع و بیشمار مردمان، ویرانی سهمناک شهرها و روستاهای آباد که از پررونقترین مراکز زندگی اجتماعی، اقتصادی و تمدنی در آن روزگار به شمار میآمد، از منظر مغلوبان، به رغم تأسفباری آن، در خور ثبت و انتقال به حافظه تاریخ بود. رخدادهایی چون براندازی حکومت خوارزمشاهیان، تسخیر قلاع اسماعیلیه و از میدان به در کردن این قدرت سیاسی- نظامی دیرپا، از میان بردن نهاد خلافت اسلامی و نماد آن، خلافت عباسی و بنیاد نهادن چندین قلمرو حکومتی از جمله حکومت ایلخانی نیز از منظر قوم غالب، رخدادهایی بود که باید ثبت و ماندگار میشد. از زاویهای دیگر، هم مغولان به ثبت اخبار گذشتگان و بقای نام خویش دلبستگی فراوان داشتند و هم در میان ایرانیان زمینهها و شرایط مهیا بود؛ از سویی، ایرانیان در تاریخ و ادب از سنتی غنی برخوردار بودند که آخرین حلقههای تکامل خود را میپیمود، از دیگر سو، در همین سنت تاریخی و ادبی، ادیبان مورخی چون عطاملک جوینی و وصافالحضره شیرازی و دیوانسالاران مورخی چون رشیدالدین فضلالله همدانی و حمدالله مستوفی قزوینی به عرصه رسیدند. در کنار این عوامل، باید به برخی از نتایج سودمند هجوم مغولان هم اشاره کرد: برقراری حاکمیت سیاسی یکپارچهای از چین تا سواحل مدیترانه، راه برقراری ارتباطات و مبادلات فرهنگی میان اقوام و فرهنگهای مختلف و متنوع این قلمرو را هموار کرده بود و آمیختگی سنتهای فرهنگی نیز از عوامل اثرگذار در رشد تاریخنگاری این دوران به شمار میآید.
بر پایه زمینههای یاد شده، دوران حاکمیت مغولان در ایران را باید یکی از مهمترین ادوار رشد و تکوین تاریخنگاری ایرانی دانست و عبدالله بن فضلالله شیرازی، مشهور به وصاف الحضره با اثر تاریخی خود با عنوان «تجزیةالامصار و تزجیةالاعصار» مشهور به تاریخ وصاف، یکی از مهمترین حلقهها و نمونههای این رشد و تکامل است. نویسنده این کتاب از دیوانیان حکومتی عصر ایلخانی بوده است. او نه تنها یک مورخ و ادیب، بلکه دانشمندی آگاه نسبت به بسیاری از علوم عقلی است. تاریخنگاری وی به سبب اشتمال بر ویژگیهایی چون گستردگی، فراوانی و تنوع اطلاعات، تعمق در علتها و انگیزههای حوادث و وقایع تاریخی و تبیین روند رویدادها با توجه به اصل علیت، دخالت دادن بینش اعتقادی در تحلیل و تبیین وقایع و حوادث تاریخی، رویکرد اجتماعی به تاریخ و پرداختن به مسائل اجتماعی و اقتصادی جامعه و محدود نکردن اثر خویش به یک اثر صرفاً سیاسی و نظامی، عدم حاکمیت مطلق اندیشه مشیت الهی در تاریخنگاری وی، عدم حاکمیت نگاه حکومتی به تاریخ و غیرفرمایشی و دستوری بودن آن، جهاننگری و طرح مباحث ملل مختلف در قالبی نزدیک به تاریخ جهانی و نزدیک ساختن تاریخ به حکمت عملی با پرداختن به اندیشه سیاسی، از اهمیت به سزایی برخوردار است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد