سریال «مدینه» پس از «روز حسرت» و «اغما» سومین سریال رمضانی این کارگردان محسوب میشود. دو سریال قبلی در گونه ماورایی ساخته شده بودند و جذابیتهای خاص خودشان را داشتند. روز حسرت اولین سریال تلویزیونی بود که با تکیه بر جلوههای ویژه، تصویری هولناک از قیامت و برزخ را ارائه داد. نرگس (افسانه بایگان) که صاحب چشم برزخی شده بود احوالات همسر (فرامرز قریبیان) و پسرش (پوریا پورسرخ) را در عوالم ماورا میدید که چندان خوش نیستند و در عذابند.
یکی از مضامین اصلی سریال اهمیت دادن به حقالناس بود و این که انسانها باید قبل از آنکه به حسابشان رسیدگی شود رضایت دیگران را جلب کنند. سیروس مقدم در هنگام ساخت سریالهای ماورایی از جنبههای ملودرام کارش هم غافل نمیشد و با چند خرده داستان خانوادگی تعلیق قصهاش را افزایش میداد.
مذمت نزولخواری و توصیه به توکل
در سریال «اغما» رابطه عمیق بین دو زن و شوهر (مولود با بازی شیرین بینا و دکتر طه پژوهان با بازی امین تارخ) زیر ذرهبین قرار گرفت و در حاشیهاش مساله ارتباط معنوی آدمها با عالم غیرمادی هم مطرح شد؛ ارتباطی که حرف و حدیث بسیاری را در پی داشت. برخی پزشکان به این نکته اعتراض کردند که مقدم کاربرد اصول علمی پزشکی را زیر سوال برده و به جایش اعتقاد به خرافات را ترویج داده است، اما برداشت عموم مخاطبان از سریال این بود که تکیه صرف بر علم و دانش راه به جایی نخواهد برد و انسان باید همواره توکل و یاری جستن از نیروهای معنوی را چاشنی امور روزمرهاش کند.
این کارگردان در سومین سریالش که چند ماه آینده روانه آنتن میشود باز هم به سراغ یک ملودرام دینی رفته است. فیلمنامه سریال «مدینه» لحنی زنانه دارد و از زنی با همین نام سخن میگوید که بعد از فوت همسرش میخواهد یک کارخانه را مدیریت کند؛ خلاصه داستان که مخاطب را بشدت یاد سریال «تا ثریا» میاندازد.
وجه مشترک این دو سریال تنهایی یک قهرمان زن و دردسرهایش در هیاهوی یک جامعه خشن است. جامعهای که زنان بیوه در آن شرایط معلق و بیثباتی دارند و رفتار و کردارشان بشدت از سوی اطرافیان رصد میشود. سریال «تا ثریا» اگرچه به نقد مناسبات اجتماعی میپرداخت ولی نیم نگاهی هم به بایدها و نبایدهای فقهی داشت و درباره عواقب تلخ نزولخواری هشدار میداد.
ثریا (با بازی آزیتا حاجیان) پس از دریافت پول ربا در مسیری نزولی قرار گرفت و آبرو و اموالش را از دست رفته دید. ثریا یک زن معتقد و با ایمان بود، اما زیادهخواهی فرزندانش او را در چاهی انداخت که بیرون آمدن از آن به آسانی ممکن نبود. رد پای مضامین مذهبی را در دیگر سریالهای سیروس مقدم میتوان براحتی یافت. او در سه نسخه سریال دنبالهدار پایتخت، ارادت قلبیاش به حضرت امام رضا(ع) را آشکارا بیان میکند. در «پایتخت 3» سکانس تاثیرگذار سخن گفتن زن چینی (چوچانگ) با امام هشتم گواه این مدعاست. او گوشی تلفن همراه را به دست میگیرد و با زبان چینی آرزوهایش را بیان میکند. در این سکانس بقیه بازیگران نیز در حال و هوای حرم قرار میگیرند و برای لحظاتی کبوتر دلشان را روانه مشهد میکنند.
در سکانسی دیگر وقتی نقی میخواهد در تشک کشتی قرعهاش را بردارد با دیدن عدد «هشت» خوشحال میشود و از امام مهربانیها طلب موفقیت میکند. ظاهرا این بخش از داستان بر مبنای داستانی واقعی ساخته شده و این اتفاق فرخنده در یکی از مسابقات جهانی برای مجید خدایی رخ داده است. در دنبالههای قبلی پایتخت نیز ماجرای نجات دادن آهوی صید شده و سفر زیارتی خانواده نقی به شهر مشهد نشان از دغدغههای مذهبی کارگردان داشت.
اخلاقیاتی که بر قصه تحمیل نمیشوند
اگر بخواهیم این پرونده را کامل کنیم باید به سریال «چاردیواری» اشاره کنیم که در مذمت «دروغگویی» ساخته شده بود.
امیر جعفری در سریال کمدی چاردیواری نقش جوانی به نام نادر را بازی میکرد که با یک دروغ کوچک و ناخواسته وارد ماجراهایی میشد؛ ماجراهایی که او را از خانه و زندگی فراری میداد و اطرافیانش را با مشکل روبهرو میکرد. این سریال در لایههای پنهانش به مخاطب میآموخت که راستی و صداقت بهترین راه نجات است و دروغگویی در خوشبینانهترین حالت میتواند به عنوان مسکنی موقت عمل کند.
بنابراین مفاهیم اخلاقی و مذهبی همچون زیارت، صداقت، پرهیز از رباخواری، احترام به خانواده، تلاش برای کسب روزی حلال، در نظر گرفتن قیامت و... در لابلای قصههای این کارگردان مطرح شده است، اما این رویکرد اخلاقی هیچگاه قالب شعاری به خودش نگرفته و همواره در چارچوبی دراماتیک به مخاطب عرضه شده است. مقدم را نمیتوان یک سریالساز دینی دانست، اما تاکید پررنگش بر آموزههای اخلاقی و مذهبی اغلب به سریالهای او رنگ و بویی معنوی بخشیده است. او در گونههای مختلف اجتماعی، ملودرام، کمدی، پلیسی و... سریال ساخته و در بیشتر این کارها حواسش به طرح اخلاقیات بوده است، اخلاقیاتی که بر قصه تحمیل نشده و آنچنان در تار و پود روایت تنیدهاند که جدا کردنشان ممکن نیست. در نتیجه محصول نهایی سریالی میشود که هم مورد پسند مدیران سازمان صدا و سیما قرار میگیرد و هم مخاطب میلیونی پیدا میکند.
شخصیتپردازی هنرمندانه مقدم و وسواسش بر روی نمایش وجوه مختلف انسانها یکی از نقاط قوت کار او محسوب میشود. پیامهای اخلاقی سریال از طرف آدمهایی منتقل میشود که هیچ کدام خوب یا بد مطلق نیستند.
سیروس مقدم با قهرمانهای چرک و منفور و خشن میانه خوبی ندارد. در تمام فیلمهای او هر چقدر بگردید باز هم نمیتوانید چنین شخصیتی پیدا کنید. شخصیت هر چقدر هم که سویههای منفی اخلاقی داشته باشد باز هم در لحظهای به خودش میآید و زیباییهای خفتهاش را آشکار میکند. به عنوان مثال در سریال «دیوار» شخصیت جمیل (با بازی مهدی سلطانی) مجرمی است که به همه جور خلافی از سرقت و آدمربایی گرفته تا قتل آلوده شده است.
جمیل در سکانسهای پایانی بعد از این که میفهمد دخترش به سبب خلافکاری پدر تحقیر شده به هم میریزد و به فکری عمیق فرو میرود؛ قهرمان سنگدلی که هیچ کس از آزار و اذیتش در امان نبوده در این لحظه اشک میریزد و عاطفه سرکوب شدهاش را به نمایش میگذارد. البته احساساتی شدن او به این معنا نیست که جرمش بخشیده شده است. اگر تحول اخلاقی او را میدیدیم درونمایه ارزشی سریال دچار خدشه میشد، زیرا در این شرایط کارگردان عملا به جرائم خشن مشروعیت بخشیده و آنها را قابل بخشش و بدون اشکال معرفی کرده است.
سیروس مقدم ثابت کرده میتواند در موقعیتهای داستانی مختلف بر ارزشهای زیبای انسانی پافشاری کند. در ماه رمضان که دلها آماده شنیدن حرفهای آسمانی میشود زمینه و بستر برای این کارگردان فراهم است تا با «مدینه» مضامین انسانیاش را در قالب یک ملودارم پرفراز و نشیب مطرح کند. (ضمیمه قاب کوچک)
احسان رحیمزاده
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد