در یادداشت قبلی دیدیم وقتی با سنگ نقطهای را نشانه میرویم، اصابت سنگ به هدف را حادثه نپنداشته و به عکس، اصابت نکردن را تصادفی میدانیم، اما چنانچه هدف آنقدر کوچک و فاصله با آن آنقدر زیاد شود که احتمال اصابت یک در هزار شود، ذهنیت عوض شده و بسیاری از ما اصابت سنگ را به هدف تصادفی میپنداریم غافل از اینکه حتی در این حالت هم اگر تعداد پرتاپ به اندازه کافی باشد بالاخره سنگ به هدف برخورد خواهد کرد و این برخورد تصادفی نیست، بلکه توسط خود ما از پیش برنامهریزی شده است.
به طور مشابه، در تصادفات رانندگی نیز خود ما شرایط را پیشاپیش برای برخورد فراهم میکنیم، اما بیشتر بهدلیل تقارن نداشتن و همزمانی همه عوامل، برخورد اتفاق نمیافتد.
هفته قبل به اتفاق دوست شکاکی که این مطلب را نمیپذیرفت به محل وقوع یکی از حوادث اخیر در تهران رفتیم.
در محل تقاطع خیابانهای الف و ب یک تاکسی و وانت تصادف کرده و حال یکی از مسافرها وخیم اعلام شده بود. از دوستم خواستم تابلوهایی را که در محل تقاطع نصب شده، بخواند.
نتیجه: در خیابان الف، حداکثر سرعت 30 کیلومتر و در خیابان ب، ایست و این یعنی وانت خیابان الف باید سرعتش را تا حد 30 کیلومترکاهش میداده و تاکسی خیابان ب هم توقف میکرده است.
گفتم، آیا اگر تاکسی خیابان ب طبق قانون توقف کرده بود این تصادف رخ میداد؟ گفت، خیر. گفتم، اگر وانت سرعتش را طبق قانون کم میکرد چطور، گفت: احتمالا برخورد در حدی نبود که به وخامت حال مسافر تاکسی منجر شود. در ادامه از وی خواستم آمار خودروهایی را که به علامت ایست توجه و توقف میکنند، یادداشت کند. طی هشت دقیقه 10 خودرو رد شد و فقط یکی ایستاد. بقیه بدون توجه به تابلو گذشتند و فقط دوتا از آنها کمی از سرعت خود کاستند. خوشبختانه در این فاصله ،عبور هیچیک از خودروها در خیابانهای الف و ب همزمان نشد و در نتیجه تصادفی هم رخ نداد اما چشمان دوستم برقی زد و گفت حالا منظورت را فهمیدم.
در واقع ما تصادفا تصادف نمیکنیم. هرگاه عبور خودروهای خیابان الف و ب همزمان شود، برخورد، قطعی و اجتنابناپذیر است! بهطور مشابه، هربار که به علائم هشداردهنده بیتوجهی کنیم، زمینه را برای تصادف فراهم کردهایم، اما خوشبختانه به دلیل همزمان نبودن دیگر عوامل، تصادف رخ نمیدهد.
بسیاری از ما بیاعتنا به علامت عبور حیوانات اهلی و بدون کاهش سرعت در جادههای برونشهری رانندگی میکنیم و صد البته تصادفا تصادف نمیکنیم، زیرا در آن لحظه از اقبال خوش، حیوانی از جاده عبور نمیکند، اما بعد از صدها بار خوششانسی و جستن از خطر، یکبار که گوسفندان از جاده بگذرند، برای همه عمر کافی است. مانند حادثه بیست و دوم اردیبهشت که دهها گوسفند تلف شد و احتمالا راننده و همراهان مجروح شدند.
بیایید ذهنیت خود را از تصادف عوض کنیم. تصادف حادثه نیست، بلکه واقعهای قطعی است که سناریوی آن را خود ما با ذهنیت نادرست و بیتوجهی به علائم و قوانین از پیش نوشته و وقوع آن را رقم زدهایم.
دکتر حسن مقدم - استاد دانشگاه صنعتی شریف
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد