در خلال قرن بیستم میلادی میزان جرم هر روز بیشتر میشد، اما از حدود ۲۰ سال پیش، روند صعودی افزایش جرم و جنایت فروکش کرد و از آن زمان تاکنون جرمهای کلیدی در مقیاسی وسیع در حال کاهش است. اما کسی دلیل واقعی را نمیدانست. میزان بزهکاری در حال کاهش بود، صرفنظر از اینکه چه تعداد از بزهکاران در یک کشور زندانی و محکوم میشدند.
اما بودند کسانی که حذف سرب از بنزین را عامل اصلی میپنداشتند. سرب میتواند در استخوانها، دندانها و در خون جذب شده و باعث آسیب به کلیهها و سیستم عصبی، دردهای شکمی، کاهش رشد بدن و کم خونی شود. حدود یک قرن پیش یک کمیسیون ملی به وزرای انگلیسی پیشنهاد کرده بود خانمها از کار کردن در کارخانههایی که در آنها به نوعی با سرب در تماس هستند منع شوند، چرا که ممکن است به ارگانهای تناسلی آنها آسیبهایی وارد شود.
سال ۱۹۷۰ میلادی تحقیقات نشان داد بچهها حتی میتوانند با جویدن ناخنهای خود که حامل رگههایی از رنگهای قدیمی که در خانه یا مدرسه استفاده شده و آغشته به سرب هستند دچار مسمومیت شوند. تحقیقات همچنین نشان داد تماس با سرب در زمان بارداری اندازه سر نوزادان را کاهش میدهد، در بزرگترها و در کودکان باعث سر درد شده و از رشد ضریب هوشی جلوگیری میکند یا به رفتار خشن و غیر معمول میانجامد.
دکتر برنارد گسچ که به عنوان یک روانشناس در دانشگاه آکسفورد در مورد تاثیر رژیم غذایی و دیگر عوامل محیطی بر جرم و بزهکاری تحقیق کرده است، میگوید: اگر شما میخواهید دلیل افزایش جرایم را بفهمید نیاز دارید که از سرب شروع کنید. سرب یک سم عصبی قوی است و تاثیرات فراوانی بر مغز انسان دارد که از طریق پژوهشهای زیستشناسی مختلفی نشان داده شده است. به عبارت دیگر مسمومیت با سرب به ضعف در تصمیمگیری میانجامد، اما این مسمومیت عصبی تاخیری زمانی دارد که تا به امروز شناخته نشده باقی مانده است .
اوایل دهه 90 اقتصاددانی به نام ریک نوین روی بودجه لازم برای از بین بردن تمام رنگهای دارای سربی که در خانههای قدیمی از آنها استفاده شده بود، کار میکرد و میخواست با پژوهش ثابت کند این کار از نظر اقتصادی به صرفه است. او فکر میکرد تجمع سرب در طول زمان میتواند نقشی در رفتار انسان بازی کند که به جرم منتهی خواهد شد. او افزایش و کاهش درصد سرب در بنزین را برآورد کرد و آن را با منحنیای که نشاندهنده تاریخ خشونتهای شدید بود، مقایسه کرد. چیزی که او بهدست آورد بسیار تکاندهنده بود. پژوهشهای وی نشان داد زمانی که میزان سرب در محیط شروع به افزایش کرد، دو دهه زمان لازم بود تا منحنی میزان جرایم خشونتبار با همان شیب، روند صعودی در پیش گیرد. به صورت برعکس زمانی که مقدار سرب کاهش پیدا میکرد میزان جرم در دو دهه بعدی از خود کاهش نشان میداد، اما آیا این نتیجه آماری بود که فقط یک بار اتفاق افتاده بود؟ اثبات اینکه سرب باعث افزایش جرم شده کجا بود؟
تحقیقات جدید نشان می دهد روند تغییرات آمار جرم و جنایت رابطه معناداری باحجم سرب مصرفی در زندگی روزمره انسان ، مانند سرب موجود در بنزین یا رنگ های ساختمانی دارد |
14سال پیش پروفسور جسیکا ولپو ریس شروع به مطالعه تاثیر سرب در محیط و سنجیدن ارتباط آن با جرم کرد. او میگوید: «هر کسی در آن زمان به دنبال آن بود تا دلیل کاهش جرم را بفهمد. بنابراین من میخواستم بیازمایم اگر ارتباط تصادفی میان پاک شدن بنزین از سرب وجود داشت و آنچه انجام دادم آن بود که توقف سرب در بنزین موجود در کشور آمریکا در دهه ۷۰ را با میزان جرم در دهه ۹۰ مقایسه کردم.» به همین دلیل او اطلاعات سرب در هر ایالت را جمع و سپس نمودار جرم در هر مکان را رسم کرد. او با روشهای مرسوم آماری معیارهای دیگر را که بر میزان جرم تاثیر داشتحذف کرد و این فرضیه را که ارتباط قابل توجه و عمیقی میان سرب و جرم وجود دارد، نتیجهگیری کرد. برای مثال ایالتهایی که زودتر استفاده از سرب را کنار گذاشته بودند چند سالی زودتر از بقیه ایالتها شاهد کاهش جرم در 20 سال بعد از آن بودهاند.
تحقیق نوین افزایش میزان ارتکاب به جرم در نوجوانانی را نشان میداد که در کودکی با سرب مسموم شده بودند. تحقیقات پروفسور ولپو ریس همچنین نشان میداد وضع قانون ضدآلودگی در آمریکا باعث معکوس شدن این روند افزایشی در هر ایالت شده است. پروفسور ریس میگوید: «اگر کسی بگوید اعتقادی به این نتایج ندارد باید بتواند به روش دیگری این رابطه مستقیم میان سرب و جرم را توضیح دهد.»
این نظریه پیشبینی میکند در هر کشوری حدود 20 سال پس از توقف سرب، جرم کاهش پیدا میکند و اینطور به نظر میرسد که این پدیده در اروپا هم اتفاق افتاده است. بنزین سربدار در انگلستان بعد از آمریکای شمالی حذف شد و به همین نسبت میزان جرم بعد از آمریکا و کانادا شروع به کاهش کرد. طرفداران این استدلال معتقدند اطلاعاتی که آنها جمعآوری و بررسی کردهاند روند مشابه بیست سالهای را نشان میدهد. دکتر برنارد گسچ میگوید این آمارها نشان میدهد سرب مسئول 90 درصد از جرمهای جهان است.
پس چرا این نظریه به صورت جهانی پذیرفته نشده است؟
بدیهی است هیچکس برای اثبات این مساله نمیتواند چند انسان را به صورت آزمایشی به سرب آلوده کند تا ببیند آیا آنها در آینده مرتکب جرم خواهند شد یا نه. با این حال طرفداران این قضیه مسئولان دولتی و جرم شناسان را مقصر میدانند که نمیتوانند متفاوت بیندیشند. پروفسور راجر متهوس، جرمشناس در دانشگاه کنت این انتقاد را نمیپذیرد و میگوید: چیزهایی که مردم را به انجام دادن امر خلاف و جرم ترغیب میکنند، پدیدههای متفاوتی است و در مغز انسان جایگاهی ندارند. افراد زیادی در تاریخ سعی کردند زیستشناسی را با جرم مرتبط کنند، اما این عقاید به طور مستمر رد میشود.
اما در مقابل دکتر ریس میگوید آمار و اطلاعات چنان خوب بودهاند که قانونگذاران به آنها جدیتر مینگرند. او اضافه میکند: «من فکر نمیکنم سرب همه قضیه باشد، اما با توجه به اسنادی که نشان میدهند چگونه سرب به سوءرفتار منجر میشود، قابل فهم است که سرب را یکی از مقصران اصلی قلمداد کنیم.»
خیلی از آدمهای دوروبر ما در تمام طول زندگیشان با سرب در ارتباط بودهاند، اما الزاما همه آنها جنایتکار نیستند، اما وقتی میتوان درباره این آمار با اطمینان صحبت کرد که جامعه آماری را بزرگتر کرده و از دیدگاه جامعهشناسی به آنها نگاه کنیم.
bbc / مترجم : محمد یزدانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد