او معتقد بود راه پیشرفت و ترقی ملتها بویژه ملل مسلمان، متفاوت از راهی است که غرب پیموده است. شریعتی همواره به عنوان نماد آرمانخواهی به معنای کامل انقلابی، مجری طرح بازخوانی اندیشههای اسلامی و ایرانی به سمت تحول و دگرگونی بوده است. او درد جامعه خویش را غربزدگی و احساس از خود بیگانگی میدانست و سعیاش بر آن بود که جامعه را به بازگشت به خویشتن دعوت کند و همه تلاش وی دعوت از روشنفکران و نسل جوان بازگشت به خویشتن اسلامی بود.
او تصریح میکرد اگر ما بینش مذهبی خویش را با منطق امروزیمان هماهنگ کنیم و اسلام متحرک، متعهد و مثبت را آن چنان که بوده نشناسیم، با حملههای پیگیر و نیرومند امواج و حتی توفانهای بنیان کن اجتماعی، اعتقادی و اخلاقی و مکتبهای فکری و فلسفی این عصر که از همه طرف بشدت به نسل جدید و روشنفکر هجوم میآورد، احتمال این هست که در دو نسل دیگر بسیاری از اصول و اعتقادات خویش را از دست بدهیم. او میکوشید توان مبارزاتی جوانان را از مبارزه سیاسی به سمت مبارزه فرهنگی هدایت کند، در جایجای نوشته خود خطر امپریالیسم مخرب فرهنگی را بزرگ جلوه میداد. توضیحات و روشنگریهای شریعتی راجع به مفاهیم مذهبی، جوانان را متوجه بار انقلابی اصطلاحات دینی و محتوای سیاسی اسلام میکرد، به طوری که جوان با محتوای سیاسی دین نیز آشنا و با دیگر قشرهای انقلابی همگام شدند.
دکتر شریعتی با مجهز بودن به معارف دینی، سنن فرهنگی و ایمان عمیق به اصول مذهب تشیع، همچنین با برخورداری از دانشهای جدید و درک وسیع جامعهشناسی و نیز از نابسامانیها و سرگردانیهای نسل جوان کشور آگاهی کامل داشت، بنابراین برای تحلیل شرایط اجتماعی ـ سیاسی کشور و ارتباط آن با اصول مکتب اسلام، دست به کار شد. تاثیر شگرف کارهای شریعتی ناشی از ارائه سنجیده و عالمانه اسلام به شیوهای نوین و ارتباط آن با اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود. او در تقابل با چند پدیده که موجب رکود فکری آخرین نسل ما قبل ازانقلاب در ایران شده بود، رسالتی تاریخی بر دوش خود حس میکرد. همین رسالت، او را به ساحت مصلحان دینی کشاند و از این منظر خطابهها و کلمات و نوشتههای آتشین و موثر خود را عرضه کرد. این مسائل در درجه اول مربوط به عدم انسجام فکری این نسل و تشتت عمیق فرهنگی میان ایشان بود. مسألهای که شریعتی را به سوی ارائه مدلی ایدئولوژیک از اسلام سوق داد و وی با تلاشی وافر و همه جانبه میکوشید این خلأ تاریخی را پر کند. از یک سو مارکسیستها توانسته بودند در عرصه دانشگاهها نفوذ کرده و موفقیتهای زیادی کسب کنند و از سوی دیگر، نوعی تقربجویی رفتاری و فرهنگی به ظواهر فرهنگ اروپایی و آمریکایی باب شده بود. دراین بحبوحه، شریعتی سراغ سنت رفت و بخش منزوی سنت میان جوانان، یعنی اسلام، تشیع و اسوههای دینی را مجدد مطرح کرد. شتاب و ضرورت، دو عنصر محدودکننده شریعتی بود. او خود در جایی گفته بود: «فرصت اندک است و اگر این نسل دگرگون نشود هیچ امیدی باقی نخواهد بود.»
مسأله مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت، ظرف زمانی اندیشههای شریعتی است. او با نسلی از جوانان روبهرو بود که حتی با رویهها و مسائل بدوی اسلام و بدیهیترین موضوعات سنت ناآشنا بودند، البته نه تنها ناآشنا، که جاذبهای هم در آن حس نمیکردند. او ابتدا باید با تجدید، تدوین و گزینش عناصر پالایش یافته سنت دینی و معنوی، جاذبهای فراتر از عقاید و افکار و جاذبههای مرسوم ایجاد میکرد.
این سلاحی دوسویه بود که جوانان را به دیار آشنایی میکشاند، اما نقشهای دقیق و عمیق در اختیار ایشان نمیگذاشت. او در مقطع تاریخی ویژهای که همه سلاحها کند و ناکارآمد بود، سلاحی برنده و کارساز آفرید؛ سلاحی که از جوانان منفعل و منزوی و شیفته بیگانه، انسانی مسئول ، پرسشگر، عاشق فرهنگ ملی و دینی روبه آینده ساخت. میزان تاثیرگذاری شریعتی بر جوانان و مخاطبان دانشگاهی تا حدی بود که آیتالله بهشتی در رابطه با وی گفت: شریعتی سفره بود و دیگران مخلفات. گرچه پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر مرهون سعی و تلاش علمای شیعه و در صف مقدم آنان امام خمینی(ره) بود، معهذا این حقیقت همچنان محکم و استوار باقی میماند که تا حد وسیعی کتب و سخنرانیهای دکتر شریعتی نیز جای خود را داشته است که به بخش قابل توجهی از جوانان تحصیلکرده ایرانی توان، جرات و جسارت بخشید که به سوی اسلام انقلابی که امام خمینی(ره) منادی آن بود گرایش پیدا کنند به طوری که آیتالله دکتر بهشتی زیباترین تعریف را از نقش دکتر شریعتی ارائه داده است: «دکتر در توسعه و تقویت شور انقلابی جامعه ما بخصوص نسل جوان تاثیر بسزایی داشت و توانست قلب و احساس جوانان ما را برای درک پیامهای امام خمینی(ره) آمادهتر و به فهم و پذیرش این پیامهای انقلابی نزدیک کند. او توانست پیوند میان نسل جوان و روحانیت مسئول و متعهد را دریک راستای انقلابی برای نسل جوان قابل فهمتر کند.»
به طور کلی در جمعبندی اندیشههای انقلابی و مبارزاتی دکتر شریعتی در رابطه با جوانان و قرار دادن آنها در راستای روند رو به پیروزی نهضت اسلامی میتوان گفت او ابتدا با تحلیل و ارزیابی مکاتب فکری مادی و ایدئولوژیک الحادی و نشان دادن انحرافات و خطاهای آن مکاتب، عدم قابلیت و کارایی آنها را برای نجات جوانان روشن کرد. همچنین با ارائه افقی وسیع و روشن از یک جهانبینی و ایدئولوژی فراگیر و کارآمد براساس تعلیمات اسلام، توجه جوانان را به اصالت مکتب تشیع معطوف کرد و در نهایت شریعتی از طریق سخنرانیها و نوشتههای خود، اساس و بنیاد حکومت دیکتاتوری و شرایط ظالمانه آن را مورد نقد قرار داد و با ایجاد ادراک ذهنی از مظالم موجود در بین نسل جوان، نارضایی و زمینه انقلابی را پدید آورد.
مهدی داودی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد