ماریسا دیوالت سیوشش ساله، اهل فینیکس آریزونا در آمریکا، به جرم قتل عمد شوهرش در سال 2009، دستگیر و به تحمل حبس ابد بدون امکان عفو مشروط محکوم شده است. دادستان گفت، آنچه قاتل انجام داده، تلاشی ناموفق برای جلوه دادن حادثهای منجر به فوت بوده تا از طریق دریافت بیمه عمر بتواند وام 300 هزار دلاری خود را بپردازد. بدهیها مربوط به بازپرداخت وامی بود که او از نامزد قبلی خود دریافت کرده بود. ماریسا در یک سایت اینترنتی دوستیابی با مقتول آشنا شده بود. این مرد 20 سال از ماریسا بزرگتر بود. ماریسا در دادگاه در حالیکه اشک میریخت، از هیاتمنصفه درخواست کرد با امکان عفو مشروط او بعد از 25 سال موافقت کند.
ماریسا ابتدا به اعدام محکوم شده بود، اما اعضای هیات منصفه حکم او را به حبس ابد تقلیل دادند. تصمیمگیری درباره امکان استفاده از عفو مشروط نیز فقط بهعهده قاضی بود که او این تقاضا را رد کرد. قاضی دادگاه درباره علت این مخالفت گفت، تقاضای قاتل را رد کرده است، زیرا او ادعا کرده قربانی خشونت خانگی بوده و خود را برای کشتن همسرش محق میدانست. قاضی گفت: هیچ نقطه مثبتی در پرونده این زن وجود ندارد که بتوان با استناد به آن، امکان عفو مشروط را در حکم او گنجاند. قاضی گفت اصلا به نظر نمیرسد این زن از کرده خود پشیمان باشد.
دادستان اعلام کرده ماریسا به خاطر بازپرداخت وام به مردی که قبلا با او در ارتباط بود دست به این قتل زد و قصد داشت با فریب شرکت بیمه و دریافت مبلغ بیمه عمر، بدهیاش را بپردازد. این در حالی است که ماریسا ابتدا گفته بود همسرش را به این دلیل کشته که وی را سالها مورد ضرب و جرح قرار میداد. هارل، مقتول سی و چهار ساله یک ماه بعد از حمله همسرش در حالیکه از جراحات ناشی از ضربه چکش بر سر خود رنج میبرد، در بیمارستان جان سپرد.
ماریسا در حالی که لباس فرم زندان را به تن داشت، در دادگاه نشسته بود و از قاضی تقاضا میکرد امکان عفو مشروط را در حکم او بگنجاند. هنگامی که دختران او داشتند از قاضی میخواستند در حکم مادرشان تخفیف قائل شود، او لبهایش را به هم میفشرد و سعی داشت جلوی گریه خود را بگیرد. دختران او در حالیکه اشک میریختند، به قاضی گفتند مادرشان باید حکم سبکتری بگیرد. رینون اسکای، فرزند بزرگ این زن گفت با اینکه مادرش پدرش را به قتل رسانده، اما او هنوز مادرش را دوست دارد: «پدر من مردی قوی بود. او اگر میخواست مادرم را ترک کند، این کار را میکرد.»
ماریسا قبل از قرائت حکم، آخرین دفاع خود را در حالیکه میگریست اینطور بیان کرد: «ای کاش میتوانستم تمام آنچه را که اکنون میدانم، پیش از این حادثه میفهمیدم تا انتخابهای درستتری داشته باشم.»
خانواده مقتول نیز در دادگاه از رنجی که به خاطر اعمال ماریسا به آنها تحمیل شده، سخن گفتند. ملیندا، خواهر مقتول گفت: «ماریسا شانس دیدن بزرگ شدن بچهها را از برادرم گرفت. او نخواهد توانست فارغالتحصیلی یا عروسی آنها را ببیند. ادعای این زن درباره اینکه برادرم او را کتک میزد، نادرست است. او سعی کرد نام برادر ما را خراب کند.»
سال 2009 تنها ساعاتی پس از آنکه قتل اتفاق افتاد، ماریسا به پلیس گفت، هارل، شوهرش در حالی که او خواب بود، به وی حمله کرد و آنقدر گلویش را فشار داد تا بیهوش شد. او گفت زمانیکه به هوش آمد، مردی دیگر را دید که با چکش به سر شوهرش زد و بعد از خانه بیرون رفت. او ابتدا هرگونه ارتباط با قتل را رد و سپس در بازجویی اظهار کرد کسی که به شوهرش حمله کرده، خود او بود، اما این کار را به خاطر رهایی از کتکها و آزارهای شوهرش انجام داده است.
دادستان اعلام کرد، گرچه فرزندان قاتل و مقتول گفتهاند پدر و مادرشان در گذشته همدیگر را کتک میزدند، اما هیچ مدرکی دال بر اینکه قاتل مورد آزار شدید و مداوم قرار گرفته باشد، وجود ندارد. مهمترین شاهد پرونده، نامزد قبلی ماریساست که گفته در طول رابطه دو سالهاش با ماریسا 300 هزار دلار به او قرض داد. او توضیح داد ماریسا به وی گفته بود قصد دارد شوهر خود را بکشد و به پلیس بگوید قتل را به خاطر دفاع از خود و به این دلیل مرتکب شده که شوهرش پس از شرابخواری، به قصد آزار به او حمله کرده است.
وکیلمدافع ماریسا در جلسات اولیه دادگاه با تشکیک در صحت ادعای این شاهد گفته بود، این مرد در زمینه هرزهنگاری کودکان فعالیت میکند و با توجه به مدارکی که در این خصوص از او بهدست آمده، وی صلاحیت ندارد در دادگاه شهادت بدهد، اما این دفاع کارساز نبود و ماریسا باید تا آخر عمر پشت میلهها بماند. (ضمیمه تپش)
منبع: دیلیمیل
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد