اهمیت این پخش بیدردسر، وقتی بیشتر به چشم میآید که بدانیم تلویزیون برخی کشورها در رابطه با پخش زنده مسابقات اقدامی صورت ندادند و بینندگان مشتاق خود را بین کانالهای ماهوارهای دیگر آواره کردند؛ کانالهایی که علاقهمندان برای تماشای هر یک از آنها باید از جیب خودشان پول هم بپردازند.
آنهایی بیشتر متوجه اهمیت پخش زنده مسابقات هستند که دورههای پیش از دهه 90 جام جهانی را بهخاطر میآورند و وقتی یادشان میافتد که نمیتوانستند همزمان با برگزاری مسابقات، مانند دیگر مردم دنیا به تماشای مسابقات بنشینند چه حسی داشتند و هماکنون که بیفاصله و با کیفیتعالی به تماشای بازیهای هنرمندانه بهترین بازیکنان جهان مینشینند چه احساسی دارند.
اما در این پرونده، دیگر با اهمیت پخش کاری نداریم. میخواهیم تفاوتهای پخش بازیها در این دوره را با دورههای پیشین بررسی کنیم. پس باید از موضوع اهمیت پخش، یک گام به جلو برداریم و آن را به عنوان نقطه تشابه در نظر بگیریم. بنابراین باید بهدنبال پاسخهایی باشیم برای برخی پرسشهای ابتدایی: از آن دورهای که ما هم به پخش زنده مسابقات جام جهانی فوتبال همت گماشتهایم تا الان -که در بیستمین دوره برگزاری آن هستیم- چه راهی را طی کردهایم؟ علاوه بر پوشش تلویزیونی مسابقات که البته نه به صدا و سیمای کشورهای مختلف، که به خود فیفا و کارگردانان تلویزیونی بازیها مربوط است، صدا و سیما برای پوشش مسائل پیرامونی بازیها اعم از بستههای اطلاعاتی درباره بازیها، تیمها، بازیکنان، مربیان، داورها و حواشی به وجود آمده در این دوره از برگزاری جام جهانی چه کرده و اقدامات جدیدش چه تفاوتی با عملکردش در دورههای پیشین داشته است؟
این یار دوازدهم و آن یارهای دوازدهم
همه برنامههای فوتبالی این روزهای تلویزیون، تا پیش از کنار رفتن تیم ملی فوتبال ایران از جام جهانی برزیل یک هدفگذاری اولیه را مدنظر قرار داده بود و آن حمایت بیچون و چرا و تمامقد از تیم ملی در جام جهانی بود. بدیهی است بر مبنای این هدف، رویکرد انگیزشی حرف اول و آخر را میزد. بر این اساس، کارشناسان و مهمانان برنامههای فوتبالی تحلیلمحور مانند «برازوکا» در شبکه ورزش یا «2014» در شبکه سه، اگر هم انتقادی به شیوه بازی تیم ملی فوتبال ایران، شیوه مدیریت در فدراسیون، نحوه عملکرد بازیکنان یا کادر فنی داشتند، آنها را مطرح نمیکردند و مجریان هم موظف بودند اگر انتقادی مطرح شد، آتشبیار معرکه نباشند و فضا را تلطیف کنند؛ فقط و فقط حمایت، اما در شیوهای که یک برنامه در پیش میگیرد، مهمترین وجهی که باید لحاظ شود عنصر باورپذیری است، زیرا وقتی انتقاد وارد باشد اما شما موظف باشید آن را نادیده بگیرید و همه چیز را برعکس نشان دهید و از چیزی که سر تا پا مورد انتقاد است حمایت کنید، ماجرا تصنعی به نظر خواهد رسید. این آفتی است که یک برنامه ورزشی نیز میتواند دچارش شود. چنان که پیش از اینها هم دیدهایم برنامههایی که حمایت از تیمهای ملی را در دستور کار قرار دادهاند، گاه بسیار تصنعی به نظر رسیده است.
در این موارد، منتقدان تیمهای ملی مدت زیادی به انتقادهای تند میپردارند، اما چند روزی به مسابقات مانده به صورت غیرمنتظرهای البته با این توجیه که الان وقت انتقاد نیست و صرفا باید به تیم روحیه داد، حامی تیم ملی میشوند. انواع رسانهها، اغلب دچار این تناقض ناگزیر میشوند.
اما تفاوت عمدهای که این بار برنامههای ورزشی صدا وسیما از نظر شیوه پرداختشان به این هدف داشتند به همین مساله تصنعی بودن یا طبیعی بودن حمایت مربوط است. همه برنامهها حامی تیم ملی بود و کسی در این میان احساس نمیکرد این نوعی استراتژی از پیش تعیین شده مانند دفعات پیشین است، اما چرا اتخاذ شیوه همیشگی حمایت که تا پیش از این تصنعی به نظر میرسد، این بار طبیعی جلوه کرد:
1) برنامههایی چون «2014» با تحلیلهایی منطقی به حمایت از تیم میپرداخت؛ آمارها را بررسی میکرد، شرایط بقیه تیمها و شرایط دیگر جام را در نظر و نتیجه میگرفت که مثلا براین اساس میتوان در فلان بازی موفق بود. این شیوه حمایت تا آنجا موفق بود که در یکی از شبها هنگام روی آنتن رفتن این برنامه که سهراب بختیاریزاده، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران به انتقاد از عملکرد کارلوس کرش، سرمربی تیم ملی و نوع هدایت ایران در مقابل تیم ملی آرژانتین میپرداخت، عادل فردوسیپور و رضا جاودانی با مستنداتشان از خود بازی به مخالفت با او پرداختند و در این مخالفت مردم نیز در اظهارنظرهایشان در شبکههای اجتماعی نشان دادند که با مجریان برنامه همنظر بودهاند.
2) البته عملکرد عالی تیم ملی، بویژه در دو بازی نخست، مهمترین عامل بروز این وضع طبیعی بود. تیم ملی فوتبال ایران با عملکرد عالیاش مقابل آرژانتین و بازی منطقی و قابل قبول مقابل نیجریه فقط تحسین و حمایت را برانگیخته بود و انتظاری هم جز حمایت و حتی تحسین از برنامههای فوتبالی سازمان نمیرفت.
شبکهها و احترام به حق پخش یکدیگر
میگویند نمیشود در یک لحظه همه چیز را باهم خواست؛ بینالمللی و ماهوارهای شدن شبکههای صدا و سیما هزار مزیت اگر داشته باشد، یک حسرت به دل گذاشته و آن این که در مواقعی چون هنگام برگزاری جام جهانی فوتبال که هر شبکه برای پخش باید حق آن را از شرکت ESPN خریداری کند، شبکههای ماهوارهای نمیتوانند بدون خرید حق پخش، بازیها را پخش کنند. شبکهها تا پیش از ماهوارهای شدن از این دردسرها نداشتند. از این رو بود که مثلا شبکه خبر وقتی اخبار بازیها را پوشش میداد فیلم بازیها را نشان نمیداد و فقط به نمایش عکسهایی از بازی بسنده میکرد. این رفتار رسانهای، یکی از شئون حرفهای فعالیت در این حوزه است که معتبرترین شبکههای جهان نیز گاه از آن تخطی میکنند، اما هم شبکه خبر و هم دیگر شبکهها که در برنامههای ویژهشان به جام جهانی میپرداختند همگی برای حق پخش شبکه سه و شبکه ورزش احترام قائل شدند.
کمتر از یک ماه به آغاز مسابقات جام جهانی باقی مانده بود که خبرگزاریها و رسانههای مختلف از انبوه برنامههای ویژه سازمان صدا و سیما برای جام جهانی گفتند و نوشتند. هر روز خبر از تولید برنامهای درباره جام جهانی 2014 از سوی شبکههای مختلف میآمد و این سببساز ایجاد نوعی حس رقابت بین تولیدکنندگان این برنامهها شده بود. البته حجم زیاد برنامههای سازمان چه در رادیو و چه در تلویزیون این نگرانی را هم ایجاد کرد که نکند این برنامهها با هم موازی و خروجیشان تکراری و مشابه باشد؟ اما چیزی که حالا در روزهای پایانی جام جهانی میتوان گفت این است که یک هدفگذاری اولیه باعث شد هر یک از این برنامهها قسمتی از کار را بر عهده بگیرد تا به تکرار و تشابه دچار نشود. تقریبا پخش همه بازیها بر عهده برنامه 2014 در شبکه سه قرار گرفته و چند تایی را که همزمان شده بود مثلا بازیهای دور سوم مرحله گروهی یا بازیهایی را که با پخش مسابقات لیگ جهانی والیبال تداخل داشت، شبکه ورزش پخش مستقیم کرده است.
برنامه «برازوکا» در شبکه ورزش اخبار را رصد میکند. «ورزش از نگاه دو» به تحلیل بازیها مینشیند. شبکه خبر با برنامه «جام قهوهای» بیشتر به پوشش نوآوریها و فناوریهای نو در برگزاری و پخش تلویزیونی مسابقات میپردازد. این برنامه که بیشتر شکل آیتمی کوتاه است به پوشش اخبار و حواشی مربوط به جامجهانی 2014 برزیل نیز میپردازد و شامل بخشهای مختلفی از جمله معرفی کشورها و تیمهای ملی شرکتکننده در جامجهانی برزیل و تاریخچهای از ادوار گذشته جامجهانی است. البته علاوه بر جام قهوهای در شبکه خبر برنامه دیگری به نام «هر روز ورزش» نیز پخش میشود که از نگاه خودش پرونده ویژه جامجهانی را باز میکند و به بررسی تیمهای مختلف میپردازد.
شبکه تهران هم با برنامه «زاویه» کاری دیگر کرده؛ زاویه در شبکه تهران یا همان شبکه پنج که الان دیگر روی گیرندههای دیجیتال هم قابل دریافت است، برنامهای علمی و تحلیلی است که مروری دارد بر دورههای پیشین جامجهانی، بررسی وضع تیم ملی فوتبال ایران و دیگر تیمهای حاضر در بیستمین دوره جامجهانی فوتبال توسط کارشناسان برتر فوتبال. این برنامه بخشی به نام «خودمانی» هم دارد که در این بخش گپوگفتی خودمانی با اهالی هنر، ورزش و... پیرامون برگزاری مسابقات فوتبال جامجهانی 2014 در نظر گرفته شده که لابهلای برنامه پخش میشود. شبکه نوپا اما پرطرفدار «نسیم» هم به فراخور موضوعیت شبکه، وجه طنزآلود جام جهانی را پوشش میدهد. نام این برنامه، «نسیم برزیل» است و از ابتدای مسابقات جامجهانی تا پایان مسابقات از شبکه نسیم هر روز به مدت ۳۰ دقیقه با اجرای جواد رضویان به شکل زنده روی آنتن میرود. برنامه «نسیم برزیل» که با رویکرد طنز اجرا میشود هر روز میزبان یک مهمان از عرصه هنر و فوتبال است و جواد رضویان با آنها درباره مسابقات جامجهانی مصاحبه میکند.
اما شاید گل سرسبد برنامههای ویژه جام جهانی که مدتها نیز مردم در انتظار پخش آن بودند، ویژهبرنامه جام جهانی «کلاه قرمزی» از شبکه دو بود. بسیاری از علاقهمندان فوتبال بیش از اینکه منتظر تحلیلهای جدی از سوی برنامههای مختلف در رابطه با بازیها باشند منتظر بودند، ببینند کلاهقرمزی و رفقایش درباره داغترین رقابتهای فوتبالی چه خواهند کرد. این ویژه برنامه هم مانند برنامههای نوروزی کلاه قرمزی و دیگر ویژه برنامههای این برنامه عروسکی، پرطرفدار شد و بلافاصله هم در فضای مجازی دست به دست چرخید و البته به شبکه خانگی هم راه یافت.
این پراکندگی وظایف برنامهها باعث شد که هم موازیکاری صورت نپذیرد، هم همه شبکهها در کنار هم بتوانند بسته کاملی را ارائه دهند. در واقع سازمان، دراین هدفگذاری اولیه با یک تیر دو نشان زد؛ هم وظایف سنگین تولید برنامهای همهجانبه را از روی دوش یک برنامه بخصوص برداشت و آن را به همه محول کرد تا تولید بستهای کامل در شبکههای مختلف میسر باشد، هم تنوع و تکثر را به برنامهها بخشید تا هم علاقهمندان بتوانند قدرت انتخاب بیشتری داشته باشند هم همه دستاندرکاران شبکههای مختلف تلویزیون خود را دخیل و سهیم در برنامهسازی برای جام جهانی بدانند.
پیامک به دیار برزیل
مدتهاست برنامههای مختلف رادیو و تلویزیون از نظرسنجی و مسابقه پیامکی برای جلب مخاطب استفاده میکنند، اما باید اعتراف کرد این ایده دیگر بهترین ایده برای جلب مخاطب نیست و کارآیی اولیه خود را تا حدی از دست داده است. بنابراین برنامهها میدانند که دل بستن صرف به این ایده برای جلب مخاطب، لزوما راهگشا نخواهد بود. در این میان یکی از برنامهها نوآوری جالبی در طراحی مسابقه پیامکیاش صورت داد تا آنجا که برخی رسانهها نوشتند همه فوتبالدوستان اسیر این مسابقه پیامکی شدهاند. برنامه «2014» شبکه سه، فقط به برگزاری مسابقه پیامکی در رابطه با پیشبینی نتایج بازیها بسنده نکرد و آن را به رقابتی مدتدار تا پایان برگزاری جام جهانی تبدیل کرد. در این مسابقه مخاطبان، با پیشبینی هر بازی هر شب در مسابقه شرکت داده میشوند و از طرف اسپانسر برنامه جایزه دریافت میکنند. علاوه بر این، اپراتور این برنامه برای هر یک از نتایجی که شما پیشبینی میکنید امتیازی در نظر گرفته و با هر بار ارسال پیامک مجموع امتیازات شما تا اینجای جام را اعلام میکند. مثلا برای پیشبینی دقیق ده امتیاز، پیشبینی با اختلاف گل صحیح امتیازی پایینتر و پیشبینی برد، باخت و مساوی امتیازی پایینتر و در پایان نیز به نفرات برتر جایزهای نفیس تعلق میگیرد.
گزارشهای دادهمحور
سالها پیش گزارش فوتبال در نهایت مربوط به تشریح اتفاقاتی میشد که در زمین بازی رخ میداد. گزارشگران با شور و حرارت بسیار حرکات بازیکنان و گردش توپ را به سمع و نظر تماشاگران میرساندند و البته یک وظیفه دیگر هم داشتند و آن هم این بود که بگویند شما در گیرندههای سیاه و سفیدتان چگونه باید دو تیم را داخل زمین از هم تشخیص بدهید، اما با پیشرفت دنیای اطلاعات و با تغییر ماهیت امر گزارش در دهه اخیر، گزارشگری فوتبال فقط به موارد پیشین خلاصه نمیشود. گزارشگرها فقط شارح اتفاقات داخل زمین نیستند و آنها باید از بیرون مستطیل سبز نیز آگاهیهایی کسب و ارائه کنند. گزارشگری در دنیای جدید فوتبال که با پیشرفت فناوری و دنیای اطلاعات مصادف بود باعث شد که گزارشگرها هم آدمهای مهمتری باشند! هر کس اطلاعات عمومیاش [نه صرفا در رابطه با فوتبال] بیشتر باشد، گزارش بهتری ارائه خواهد داد و هر کس به گزارش صرف بسنده کند مجبور میشود به گذشتهها رجوع کند یا سکوت! این اصلی است که مخاطبان نیز دریافتهاند. در گزارش بازیهای جام جهانی برزیل، شاهد اوج گزارشهای دادهمحور هستیم. گزارشگران شبکه سه و ورزش و گزارشگران رادیو، اغلب زمانهای مرده بازی را به ارائه اطلاعات مختلف درباره بازیکنان، مربیان و تیمها و مسائل مختلف دیگر میپردازند. علاوه بر این در این دوره از پخش بازیها، یکی دو گزارشگر جوانتر نوید ظهور گزارشگرانی کاربلد را دادند و این در حالی بود که این دو شبکه و شبکههای رادیو، همچنان از گزارشگران پیشکسوت و باتجربه نیز بهره میبرند. اینها همه نشاندهنده این است که گزارش فوتبال، امر مهمتری شده است. نشان به آن نشان که تلویزیون با برگزاری مسابقه «آقای گزارشگر» در ایام نوروز و استقبال چشمگیر جوانان از گزارشگری فوتبال نشان داد که گزارشگری فوتبال را بیش از پیش جدی گرفته است.
آگهی آگهی آگهی
این چیزی است که گاهی اوقات مخاطبان تلویزیون پس از کلافهشدن از تعدد آگهیهای تلویزیونی با خود تکرار میکنند، اما یک مقایسه ساده با برخی تلویزیونهای خارجی کافی است تا دریابید هنوز صدا و سیمای وطنی روندی منطقی را در پخش آگهیها دارد. مثلا همین مجموعههای تلویزیونی کشور دوست و همسایه ترکیه را ببینید که در نهایت 45 دقیقه است، اما آنقدر برای پخش آگهی میانبرنامه قطع میشود که اغلب بیش از دو ساعت طول میکشد. در روزهای برگزاری جام جهانی هم شاهد هستیم که تلویزیون هم زمان پخش آگهیها را در کنداکتور پخش افزایش نداده و هم این آگهیها برای تماشا بسیار جذابتر شده است. اولا همه آگهیهای زمان پخش برنامههای فوتبالی این روزها مرتبط با فوتبال است و البته تا پیش از حذف تیم ملی فوتبال ایران از مرحله گروهی همگی در حمایت از تیم ملی نیز بود. دوم، در ساخت اغلب آگهیها ملاحظات هنری نیز دخیل و کیفیت تولید آنها نیز مطلوب بوده است. گذشته از این باید گفت، همه مؤسسات و شرکتها دوست دارند آگهیهایشان قبل و بعد و بین بازیها پخش شود، اما صدا و سیما آشکارا به آگهیهایی فرصت پخش داده که ملاحظاتی را در استانداردسازی مد نظر قرار دادهاند. این در حالی است که اگر صدا و سیما صرفا منافع مالی خود را مدنظر قرار میداد، میتوانست به مؤسسهها، شرکتها و برندهایی آنتن بدهد که صرفا پول بیشتری پیشنهاد میدهند. در این میان از پخش بخشهای جذاب «فوتبال مدرن» (انیمشینهایی فوتبالی با گزارشهای فارسی ـ ایتالیایی!) نباید گذشت که در فواصل پخش آگهیها، مخاطبان فوتبالدوست را کلی خندانده است.
حضور چشمگیر مهمانان خارجی
در جام جهانی پیشین نیز یکی از ستارههای سابق فوتبال برزیل مهمان فدراسیون فوتبال ایران بود، اما باید گفت در خلال پخش جام جهانی اخیر است که این حضور مهمانان معروف خارجی تبدیل به یک روند شده است. مخاطبانی که در ایام نوروز لوتار ماتیوس، ستاره سابق آلمانها را در شبکه دو دیده بودند این بار کارلوس دونگا، کاپیتان و مربی سابق برزیلیها را مهمان شبکه سه میدیدند؛ برزیلی معروفی که برای تحلیل بازی افتتاحیه جام به ایران آمده بود تا مهمان عادل فردوسیپور و برنامهاش باشد. مهمان بعدی این برنامه نیز یکی از بچه معروفهای سابق آلمان بود؛ توماس هسلر نیز به تهران آمد و جلوی دوربین فردوسیپور و رفقایش نشست. شیوه دعوت از بقیه میهمانها و چینش آنان بر اساس گرایشها و تخصصهایشان نسبت به هر بازی نیز از تفاوتهای مهمانهای این دوره با دورههای پیشین بود.
توجه به جایگاه اجتماعی فوتبال
همیشه ادعا میشود که فوتبال بخشی از زندگی است و از شئون اجتماعی و زیستی قوتبال داد سخن داده میشود. پس از برنامه نود که انصافا این مورد را بخوبی پوشش میدهد، برنامه «2014» با اضافه کردن بخشی که به مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای حاضر در جام میپرداخت این هدف و ادعا را کاملاً پوشش داد. برای مخاطبانی که علاقهمند فوتبال بودند و در امور دیگری تخصص داشتند این بخشها بسیار مفید بود. اگر کسی علاقهمند علوم سیاسی بود در این بخش از جغرافیای سیاسی کشورها اطلاعاتی به دست میآورد. اگر به ادبیات علاقهمند بود، مثلا در معرفی تیم و کشور پرتغال از ژوزه ساراماگو، رماننویس این کشور میشنید.
اگر به تاریخ علاقهمند بود مثلا در معرفی کشور بوسنی، اطلاعاتی درباره شیوه نیل به استقلال این کشور کسب میکرد. اگر به جغرافیا عشق میورزید، میدانست که فلان کشور چه ویژگیهای جغرافیایی دارد و اگر به مسائل اجتماعی دلبستگی داشت درباره شرایط اجتماعی کشور اعم از میزان رشد اقتصادی فرهنگی بیشتر میدانست. این بخش از پرطرفدارترین بخشهای برنامههای مختلف جام جهانی در تلویزیون بوده است.
تما م اطلاعات در رسانه ملی
شاید شما هم از آن دسته علاقهمندان فوتبال باشید که یک چشمتان به صفحه تلویزیون است و چشم دیگر به مانیتور سیستمتان تا اطلاعات جام جهانی را از اینترنت کسب کنید. یکی از برنامههای این دوره این نیاز مهم فوتبال دوستان را بخوبی رفع کرده است. «برازوکا» که از شبکه ورزش و به تهیهکنندگی مزدک میرزایی و پیمان یوسفی از شبکه ورزش پخش میشود نیاز بسیاری از بینندگان به کسب اطلاعات از فضای مجازی را برطرف کرده است. این برنامه با استفاده از خبرنگاران ورزشی تمامی برنامه را به ارائه اخبار از حواشی جام اختصاص داده است. «برازوکا» توجه ویژهای به شبکههای اجتماعی و بخصوص توئیتر تیمها هم دارد. ضمن این که گزارشهای مردمی، عکسها و ویدئوهای مربوط به جامجهانی هم هر شب در این برنامه پخش میشود و عکسهای نابی از برزیل به دست برنامه میرسد. برنامه «جام قهوهای» نیز در پوشش اخبار کوتاه مربوط به جام جهانی شرایط مشابه داشته است.
موسیقی ویژه جام جهانی
مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما هم برای جام جهانی برزیل سنگ تمام گذاشته است. این مرکز، برای همآوایی با جام جهانی از هفت قطعه نماآهنگ و 40 قطعه موسیقی بیکلام و با کلام رونمایی کرده است. امیر تاجیک، مجید سیادت، گروه کر مرکز موسیقی، محسن میرزازاده و ساجد ناهیدی ازجمله هنرمندانی هستند که همآوا با جام جهانی هنرنمایی کرده و در ساخت این نماآهنگها همکاری کردهاند. البته ساخت موزیکویدئو در دورههای پیشین نیز سابقه داشته است، اما این بار به دلیل حضور قدرتمندانهتر تیم ملی ایران بعد از هشت سال، حجم تولیدات مرکز موسیقی و سرود بسیار چشمگیرتر بوده است.
تماشای HD جام جهانی
شاید بتوان مهمترین پدیده رسانهای این دوره را پخش تلویزیونی مسابقات جام جهانی فوتبال به صورت HD از سوی یکی از شبکههای صدا و سیما دانست. ماجرا از آنجا آغاز شد که یکی از قوانین فدراسیون جهانی والیبال برای میزبانی ایران در لیگ جهانی این رشته ورزشی، مربوط به امکان پخش HD مسابقات بود. این کانال با این که هزینههای بسیاری هم دارد از مدتی پیش برای پخش بازیهای والیبال راهاندازی شد، اما همزمانی برگزاری لیگ جهانی والیبال با جام جهانی فوتبال باعث شد علاقهمندان فوتبال نیز از آن بهرهمند شوند. نکته جالب دیگر این که مخاطبان در حالی به تماشای حالت HD بازیها نشستند که در این کانال خبری از آگهیهای تلویزیونی نبود. (سیدکریم محمدی/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد