امسال نیز شبکههای مختلف سیما مجموعههایی ویژه این ایام روی آنتن بردهاند که از بین آنها مجموعه تلویزیونی مدینه، ساخته سیروس مقدم، بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفته است.
مقدم که ید طولایی در ساخت ملودرامهای اجتماع محور دارد، در مدینه نیز به سراغ اینگونه محبوب مخاطبان ایرانی رفته و قصه پرفراز و نشیب خود را بر این اساس شکل داده است. سعید نعمتالله که سابقه همکاری با مقدم را در سریالهای مختلف دارد، در اینجا به سراغ داستانی آشنا برای مخاطب با محوریت مذمت «نزولخواری» رفته و ملودرامی پرکشش را روانه آنتن کرده است.
جهان (مردی میانسال و صاحب کارخانه مواد غذایی) در دریا غرق شده و جسدش هم به دست نمیآید. به دنبال آن مدینه (همسر دوم مرد) در کنار بهمن (ناپسریاش) درگیر ماجراهای کارخانه و شریکش (عبدی) میشوند، در حالی که روحی (همسر اول) که مدتها پیش جدا شده، به دنبال انتقام از مدینه و چنگ انداختن به کارخانه است. شخصیتهای محوری مدینه تا حد زیادی موفق از کار درآمده و مخاطب را به دنبال خویش میکشانند که بخش مهمی از آن به نزدیکی آنها به واقعیت بازمیگردد.
نعمتالله، مدینه را در قطب مثبت و روحی را در قطب منفی قرار داده و طبق قاعده کلاسیک فیلمنامهنویسی از تقابل آنها درام جذابی را خلق کرده است. مدینه و روحی بخش مهمی از موفقیت خود را را به لایهلایه بودن شخصیتشان مدیونند که به آنان عمق بخشیده و از نمونههای مشابه متمایز ساخته است؛ بویژه روحی که وجوه خاکستری درخشانی داشته و نوسانهای شدید نیز با توجه به گذشتهاش کاملا قابل قبول به نظر میرسد. عبدی هم با وجود کوتاهی مدت حضورش، تاثیرگذار و جذاب از کار درآمده و با وجود همه تلخیهایش مخاطب را به نزدیکی با خویش وامیدارد. در این میان داستانک، علاقه قدیمی عبدی به روحی نیز به کمک قصه آمده و بر وجوه دیگر در سایه مانده این دو شخصیت نور میتاباند.
مدینه از معدود مجموعههای تلویزیونی است که ریتم تند خود را در وهله نخست از فیلمنامه گرفته و سپس سیروس مقدم بر پایه آن ساختار کلی کار را طراحی کرده است.
روی آوردن بهمن به پول نزول برای خرید سه دانگ دیگر کارخانه، نقطه عطف فیلمنامه مدینه است که بقیه قصه حول محور آن شکل میگیرد. از آوارگی بهمن و خانوادهاش گرفته تا فروش کارخانه به خانواده مشفق که در نهایت به عطف بعدی (پیشنهاد دختر مشفق برای ازدواجی صوری به بهمن به شرط بخشیدن سه دانگ کارخانه به او) منتهی میشود. نعمتالله بخوبی روی نزول و اثرات دهشتناک آن مانور کرده و چگونگی به تباهی کشیده شدن چند خانواده را به تصویر کشیده که البته میتوانست با کم کردن از اغراقهای موجود در شخصیت افلاطون، واقعگرایی آن را چند برابر کند.
سیروس مقدم در ادامه مسیر کاریاش با بهرهگیری از دوربینی سیال قصه خود را روایت کرده و تلاش زیادی را برای از ریتم نیفتادن آن به خرج داده که تا حدود زیادی هم در این زمینه موفق بوده است. وی در انتخاب بازیگرانش هم مانند کارهای اخیر خود موفق نشان داده و طیف متنوعی از بازیگران را برای نقشهای اصلی به کار گرفته است، برای نمونه میتوان از پریوش نظریه در نقش مدینه و شبنم مقدمی در نقش روحی یاد کرد، اما بدون شک حضور مجید صالحی در نقش عزیز غافلگیری بزرگ این مجموعه برای مخاطبانش بوده که بسیار هم مورد توجه عموم قرار گرفته است. (محمد جلیلوند/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد