این امر با تکیه بر نیروی انسانی متخصص و فراوان تحصیلکرده حاصل شده، اما با وجود این تبدیل دانش موجود به ثروت، چالش بزرگی است که تاکنون در کشور راهحل مناسبی پیدا نکرده است. عزم مسئولان و تلاشهای انجام شده در این مسیر نیز نتوانسته نتیجه چشمگیری را به بار آورد. اصولا چالش تجاریسازی دستاوردهای علمی در کشور تاکنون بسیار مورد بحث قرار گرفته و پاسخهای بسیاری برای آن ارائه شده است که هیچکدام آنقدرها در عمل موفق نبودهاند. فرخ مروستی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف و بنیانگذار مرکز تحقیقات مخابرات و نیرو معتقد است نگاه موجود به موضوع تجاریسازی که به محصول دانشبنیان توجه دارد با شرایط و زیرساختهای صنعتی کشور همخوانی ندارد.
وی فروش ایده و دانش فنی را راهی منطقیتر و کارآمدتر از روش فعلی میداند و علت کند پیش رفتن برنامههای کشور در این زمینه را صحیح نبودن نگاه کلانی میداند که در پشت برنامهریزیهای مسئولان نهفته و به ناکارآمدی آنها منجر شده است.
چرا تیرهایمان به سنگ میخورد؟
معمولا هنگام تولید یک محصول دانشبنیان دیدگاه این است که این ایده برای رفع نیاز داخل تولید شود و اگر توانست در سطح بینالمللی هم مطرح شود یک امتیاز اضافه خواهد بود. این یعنی ما نگاهی واقعی به بازار محصولات دانشبنیان نداریم. فناوریهای پیشرفته به سرمایهگذاری کلانی نیاز دارند و بازار داخلی آنها بسیار محدود است، بنابراین هزینه تمام شده برای مصرفکننده داخلی بسیار بالا تمام میشود، در حالی که میتوان همان محصول را از کشور دیگری با قیمت بسیار پایینتر خرید. چنین واقعیتی ناشی از این است که اصولا بازار محصولات دانشبنیان با فناوری پیشرفته ذاتا بازاری جهانی است و نگاه به تولید داخل به محصولات دانشبنیان فقط درباره محصولات نظامی پیشرفته توجیه دارد چراکه کشورهای دیگر معمولا اینگونه فناوریها را به دیگران نمیفروشند و قیمت هم در این موارد برای خریدار در اولویت چندم است. مروستی این تفکر که بازار داخل را بهعنوان نقطه اتکا و سکوی پرش به بازارهای جهانی میداند رد کرده و اظهار میکند: «اگر اینطور بود به طور مثال تلویزیونهایی که از دهها سال پیش در کشور با نام پارس الکتریک و تحت لیسانس یک شرکت آلمانی تولید میکردیم، امروزه باید به تلویزیونها و مانیتورهای مدرن و صاحب فناوری تبدیل میشد و میتوانست با برندهایی مثل الجی، سامسونگ و... رقابت کند. پس چرا اینگونه نشد؟»
نگاه محصولمحور محکوم به شکست است
نگاه به بازار بینالمللی موضوع جدیدی نیست و پیش از این هم برخی کارشناسان این بحث را مطرح کرده بودند اما مروستی که از سال ۵۴ مشغول تدریس در دانشگاه صنعتی شریف بوده و طی این مدت ارتباط تنگاتنگی با صنعت نیز داشته است، راهبرد محصولمحور را در تجاریسازی و صادرات فناوریهای پیشرفته غیرواقع بینانه دانسته و آن را بیتناسب با زیرساختهای صنعت در کشور میداند. وی در اینباره چنین توضیح میدهد: «کارها، اختراعات و پتنتهای دانشگاهیان در سطح بالایی است و چون این کارها در شمار فناوریهای پیشرفته محسوب میشود، عمدتا ما نمیتوانیم آنها را در سطح داخل تولید کنیم. به همان دلیلی که الان تلویزیون، مانیتور و دستگاه موبایل تولید نمیکنیم و همه این محصولات متعلق به برندهای خارجی است. هرچند به دلیل نگاه محصولمحور در کشور ما، شرکتهای دانشبنیان فقط به فکر تولید انبوه هستند و دولت هم عمده حمایتهای خود را با این نگاه برنامهریزی کرده است، اما همانطور که گفتم در فناوریهای پیشرفته بجز محصولات نظامی، در کشور ما تولید کردن مقرون به صرفه نیست.»
حمایتهای ویرانگر
این استاد دانشگاه یکی دیگر از تبعات نگاه محصولمحور را ایجاد حمایتهای آسیب زننده به اقتصاد کشور دانسته و میگوید: «وقتی شرکت دانشبنیان یک محصول فناورانه را با هزینه بالا تولید میکند، دولت هم این سیاست را در پیش میگیرد که درهای کشور را به روی واردات محصول مشابه خارجی ببندد و هزینههای واردات را تا حدی بالا ببرد که قابل رقابت با محصول داخلی نباشد که این امر هزینههای مصرفکننده را بالا برده و به اقتصاد آسیب میرساند، ضمن اینکه در پیش گرفتن چنین سیاستی به افزایش کیفیت و توان رقابتی محصول داخلی منجر نمیشود. درست مانند اتفاقی که در صنعت خودرو ی کشور افتاد یا اقداماتی که در 30 سال گذشته بارها شاهد آن بودهایم، اینکه تولیداتی به خاطر قیمت دلار تاسیس شده، اما بعد از مدتی به دلیل اقتصادی نبودن از تولید آن جلوگیری شده است، اما متاسفانه ما حتی کارخانهای هم در حد جهانی نداریم که بگوییم حالا که تولیدات در داخل کشور به صرفه نیست کارخانه را در کشوری مانند چین تاسیس میکنیم، بهعنوان مثال ما کارخانهای نداریم که بتواند با برندهای جهانی مانند سامسونگ یا زیمنس رقابت کند.»
صنعتی که از دانش عقب افتاده است
مروستی در ادامه واقعیتهای شرایط موجود در صنعت کشور را اینگونه تشریح میکند: «جهانی شدن محصولات یکسری شرایط دارد؛ اول داشتن روابط بینالمللی خوب در سطح جهانی که ما از آن بیبهره هستیم. دوم: همت و نیت داشته باشیم که در سطح بینالمللی با برندهای جهانی رقابت کنیم، اما یک چیزی کم داریم، چراکه مانند چین و ژاپن و کره نیروی انسانی زیاد و ارزانقیمت نداریم و کیفیت کارمان هم پایین است. بنابراین مسائلی وجود دارد که ما نمیتوانیم در سطح بینالمللی کار کنیم. شاید اگر با کشورهای همسایه متحد شویم و نیروی انسانی مناسب با قیمت پایین تهیه کنیم، بتوانیم با کشورهایی مثل مالزی، تایوان، چین و... رقابت کنیم. برخی از کشورها مانند ژاپن چون هزینه کارگر در آنجا بالاست در چین کارخانه میزنند که برایشان بهصرفهتر است.»
نگاهی جدید به مساله تجاریسازی علم در ایران
مروستی که تجربه 15 سال کار در مشهورترین مراکز تحقیقاتی آمریکا و انگلیس را نیز در کارنامه خود دارد، معتقد است با توجه به توانمندهای بسیار بالای نیروی انسانی در بخش پژوهشی کشور راهی کارآمدتر برای تجاریسازی دستاوردهای دانشمندان ایرانی وجود دارد که علاوه بر درآمدزایی میتواند بیش از پیش موجب حفظ نخبگان در کشور شود.
وی در اینباره چنین توضیح میدهد: «ما میتوانیم به جای اینکه در چین کارخانه بزنیم، پتنت داشته باشیم و به شرکتهای چندملیتی ایده بفروشیم. در کشورهای خارجی برخی شرکتها کارشان همین است و از فروش پتنت سود میکنند. ما هم میتوانیم اینگونه رفتار کنیم یعنی محصول ما همان مالکیت معنوی است، یعنی علاوه بر پول اولیه که برای خرید ایده پرداخت میکنند، درصدی هم بابت فروش محصول پرداخت میشود. بنابراین ما هم میتوانیم ایدههایمان را بفروشیم خصوصا در زمینه محصولاتی با فناوری پیشرفته که توانایی تولیدش را در کشور نداریم، بهعنوان مثال مدتی پیش ما در دانشگاه شریف برای نخستین بار در جهان موفق به طراحی نسل جدیدی از مبدلهای دیجیتال به آنالوگ شدهایم و آن را به ثبت جهانی رساندیم، اما طبق محاسبات ما ساخت آن در ایران به صرفه نیست، بنابراین تصمیم گرفتهایم ایدهاش را به شرکتهایی که تولید انبوه میکنند، بفروشیم.»
تحقیق و توسعه شرکتهای خارجی را به ایران بیاوریم
مروستی پا را از این فراتر میگذارد و میگوید: «توانمندیهای علمی ما تا حدی بالاست که حتی میتوانیم بازوی تحقیق و توسعه شرکتهای خارجی باشیم و این را به یک کسب و کار سودمند تبدیل کنیم. هماکنون بزرگترین شرکتهای دانشبنیان جهان در آمریکا و اروپا تعداد زیادی مراکز تحقیقاتی دارند، اما در ایران فقط فروشنده هستند و مرکزی ندارند. به همین دلیل ما باید این شرکتها را طوری قانع کنیم که متوجه شوند ما توانایی فروش پتنتهایمان را داریم تا آنها هم در ایران مراکز تحقیق و توسعه تاسیس کنند و افراد به جای اینکه در خارج از کشور مشغول به کار شوند در همین جا شاغل شوند. در گذشته پتنت و ایده در خارج بوده و در ایران تحت لیسانس شرکت یا موسسهای تولید صورت میگرفته اما امروزه ما میخواهیم پتنتها در ایران صورت بگیرد و تولیدات در هر کشور دیگری که خریدار ایدههای ما باشد. چنین کاری در جهان رواج دارد به طور مثال در حال حاضر شرکتی در آمریکا هست که برای پتنتهایی که تولید میکند از تولید و فروش هر موبایل در جهان یک درصدی میگیرد، حالا ببینید که این رقم چند میلیارد دلار میشود؟!»
سودآوری فروش پتنت چقدر است؟
استاد باسابقه دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف در ادامه با تاکید بر سودآوری بسیار بالای فروش پتنت میگوید: «قیمت پتنتها به نوع پتنت و شرکتی که خریدار آن است بستگی دارد، اگر یک ایده حیاتی باشد میلیاردها دلار قیمت دارد. حالا ببینید اگر یک شرکتی مانند مرکز تحقیقات و مطالعات کشور کره که کار اصلی آن تولید پتنت است و هم از طریق دولت حمایت میشود و هم بخشهای خصوصی مانند سامسونگ، چه مقدار میتواند سودآور باشد. این شرکت حدود 30 تا 40 هزار پتنت آماده فروش دارد. ما هم در ایران نیروی انسانی و ظرفیت زیادی در این زمینه داریم به همین دلیل بهراحتی میتوانیم ایده بدهیم و فقط تشکیلات و بودجههای حمایتی نیاز داریم.»
مسیر جدید نیازمند اصلاحات روشهای قدیمی است
پژوهشگر حوزه مخابرات کشور، حرکت در مسیر جدید را نیازمند سیاستهای جدید مدیریتی و حمایتی میداند و میگوید: «ما برای تولید پتنتهای جدید به اندازه کافی ایده داریم و مسالهای که در اینجا مطرح میشود، بحث مدیریت افراد است چراکه ما در کشور شناخت درستی از تحقیق و توسعه نداریم، توصیه من در این زمینه این است که یا افراد ایرانی که خارج از کشور مشغول هستند به ایران برگردند و این مدیریتها را به عهده بگیرند یا اگر نیروی ایرانی نیست، همانطور که برای رشتههای ورزشی از کشورهای اروپایی و با قراردادهای کلان مربی میآوریم، در این زمینه هم بهتر است برای پتنت و تحقیق و توسعه مدیر بیاوریم.»
وی میافزاید: «برای حرکت در این مسیر باید حمایتهای صندوقهایی مانند صندوق حمایت از پژوهشگران برای پتنتها بیشتر شود و این امر را به صورت یک دستورالعمل قرار دهند که بتوانند مخارج اولیه را تامین کنند، علاوه بر این وامی هم که بنیاد نخبگان به شرکتهای دانشبنیاد میدهد، فقط برای کارخانه زدن و امرهای اینچنینی نباشد بلکه برای تولید ایده و پتنتها هم وامی در نظر گرفته شود.»
مروستی قوانین کشور را نیز در این زمینه نیازمند اصلاحات دانسته و در اینباره میگوید: «از لحاظ قانونی باید یک روند مناسب داشته باشیم که شرکتهای خارجی بتوانند بهراحتی با ما قرارداد ببندند، بهعنوان مثال باید شرایطی باشد که این شرکتها به راحتی برای ما ارز بفرستند و از طریق حساب ارزی مبلغ خرید خود را پرداخت کنند، درواقع هم شرایط خارجی باید مهیا باشد مثلا نباید تحریمی بین کشورهای طرف قرارداد باشد و هم از نظر دولت مشکلی برای چنین معاملههایی نباشد.» وی همچنین بر لزوم ایجاد ساختارهایی با محوریت پژوهشکدهها در این زمینه اشاره میکند و میگوید: «این کار باید از طریق پژوهشکدهها انجام شود، یعنی پژوهشکدهها باید حمایت مالی شوند تا این طرح را به صورت نهادینه شده انجام دهند، مثلا بنیاد نخبگان به جای اینکه به افراد نخبه پول بدهد، به پژوهشکدهها پول بدهد تا آنها افراد نخبه را جذب کرده و ایدهها را به پتنت تبدیل کنند، اما برای شروع چنین روندی حمایتهای دولتی لازم است.»
محمدامین آهنگری / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد