سنت چند ساله پخش سریالهای رمضانی نیز بر رونق تلویزیون در این مناسبت مذهبی افزوده است؛ سریالهایی که بعد از افطار پخششان کلید میخورد و تا نیمههای شب ادامه پیدا میکند.
رنگینکمان برنامههای غیرنمایشی در ماه رمضان
در چند سال گذشته به موازات سریالها، سازندگان برنامههای ترکیبی هم به جنب و جوش افتاده و ویژهبرنامههایی را متناسب با این ماه تولید کردهاند. رقابت سازنده بین این برنامهسازان منجر به رشد کمی و کیفی اینگونه آثار شده و به همین دلیل است که در ماه رمضان با رنگین کمانی از برنامههای غیرنمایشی(مستند، گفتوگومحور، ترکیبی، مسابقهای و...) مواجه هستیم.
ویژگی بارز ماه رمضان امسال تلاقی آن با مسابقات جام جهانی فوتبال و رقابتهای جهانی والیبال بود که این ماجرا، جدول پخش برنامههای تلویزیونی را کاملا تحتتأثیر قرار داد. در چند هفته گذشته همه نگاهها به کشور برزیل دوخته شده بود و همه منتظر بودند ببینند داستان توپ گرد و مستطیل سبز به کجا میانجامد.
مدیران تلویزیون با توزیع مسابقات فوتبال بین دو شبکه ورزش و سه به عطش فوتبال دوستان پاسخ مناسب دادند و همه مسابقات را روانه آنتن کردند.
در این میان برخی برنامههای غیرفوتبالی قربانی جام جهانی شدند که البته راه چارهای هم نبود. پخش نشدن چند قسمت از برنامه ماه عسل و سریالهای ستایش و هفت سنگ ماحصل این تلاقی ناگریز بود. جام جهانی فوتبال و مسابقات والیبال جدول پخش برنامههای شبکه سه را تا اندازهای به هم ریختند؛ اما دیگر شبکهها نظم منطقی خودشان را داشتند و زیر سایه این مسابقات ورزشی قرار نگرفتند.
روزهدارانی که طعم گرسنگی را از سحر تا افطار میچشند حتما میدانند که در چند سال گذشته ساعات و دقایق روزهداری هر سال کشدارتر و بیشتر شده است. مدیران تلویزیون در چند سال گذشته با توجه به طولانی شدن روزها و کوتاه شدن شبها زمان پخش سریالها را بهگونهای تنظیم کردند که مردم با آرامش بیشتری آنها را تماشا کنند. امسال برخلاف سالهای گذشته فقط سه سریال جدید (به استثنای سریال ثابت شاید برای شما هم اتفاق بیفتد) در جدول پخش تلویزیون قرار گرفت که البته تصمیم بهجا و منطقی بود. از بین این سه سریال، دو سریال در ساعات بعد از افطار(هفت سنگ و مدینه) روانه آنتن شد و سریال فاخته نیز در جدول پخش قبل از افطار شبکه دو قرار گرفت. این الگو را میتوان در سالهای بعد نیز ادامه داد و سریالهای گزیدهتر را به آنتن ماه رمضان اختصاص داد.
حجم بالای سریالها باعث میشود که تعدادی از گردونه رقابت خارج شوند و آنطور که باید و شاید دیده نشوند. هیچ مخاطبی آنقدر صبر و حوصله ندارد که پشت سر هم بخواهد چهار یا پنج سریال را در یک بازه زمانی یک ماهه تماشا کند و هر شب مشتاق دنبال کردن پنج داستان متنوع باشد.
در حالی که پرونده برنامههای تلویزیونی رمضان 93 بسته شده میتوانیم عملکرد تلویزیون را در ماه گذشته زیر ذرهبین ببریم و ببینیم چه برنامههایی بیشتر گلکرده و دیده شدهاند.
چهره کریه رباخواری در «مدینه»
سریال «مدینه» ساخته سیروس مقدم ثابت کرد که میتوان همچنان روی این کارگردان به عنوان گزینهای مطمئن برای مناسبتهای ملی و مذهبی حساب باز کرد. محتوای مدینه هم با بایدها و نبایدهای سازمان صداوسیما هماهنگ بود و هم علاقهمندان زیادی را به سمت خودش جذب کرد. هدفگذاری سازندگان مدینه یادآوری قبح نزولخواری و عواقب تلخ آن بر روی فرد، خانواده و جامعه بود. با دیدن چند قسمت از سریال، زشتی این رفتار برای مخاطب نمایان شد. تأکید کارگردان بر سرنوشت شوم نزولدهنده و نزولگیرنده آنقدر زیاد بود که هر بینندهای با دنبال کردن چند قسمت از داستان تحتتأثیر این پیام اخلاقی قرار میگرفت.
مقدم برای شخصیت «افلاطون» (فرد رباخوار) به سراغ نقشی رفته بود که به قول بازیگرش (علیرضا مهران) کراهت از سر و رویش میبارید. او با این چهره نقشاش را آنقدر خوب بازی کرد که وقتی داشت در آتش خشم بلبل (بهزاد فراهانی) کباب میشد هیچکس دلش برای افلاطون نسوخت.
البته ناگفته نماند که سریال مدینه در قسمتهای آخر، فراز و نشیب بخشهای اولیه و میانی نداشت و با توقف بر روی خرده داستانهای غیرضروری سعی میکرد هر چه زودتر به ایستگاه پایانی نزدیک شود. داستان سریال با ماجرای از دست رفتن کارخانه و تلاش مدینه برای دوباره ساختناش آغاز شد؛ ولی در ادامه، سیر حوادث به سمت طلاق و ازدواج بهمن(مهرداد صدیقیان) رفت و بحث کارخانه فراموش شد. فرار چند باره بهمن از دست مأموران پلیس و گیرافتادنش به بهانههای مختلف(قتل بیتا، بردن دختر هانیه، شکایت نزولخوارها و...) آنقدر تکرار شد که دیگر هیجان و جذابیتاش را از دست داد. اما با این حال باز هم میتوان «مدینه» را جذابترین و پرمخاطبترین رمضان 93 نامید. نقاط قوت سریال آنقدر پرشمار بود که بشود ضعفهای جزییاش را نادیده گرفت.
فیلمنامه سریال، دیالوگهای محکم و پختهای داشت و از شخصیتپردازی حسابشدهای بهره میبرد. شخصیت مدینه با اقتداری که داشت الگویی باورپذیر از یک زن آگاه ایرانی بهشمار میآمد. مدینه هم در چارچوب خانواده به تربیت درست فرزند ناتنیاش بها میداد و هم حضور اجتماعی موفقی داشت.
کارخانه از زمانی که از سوی مدینه اداره شد روی ریل تولید افتاد و بدون حضور او بیرونق شد. ویژگی بارز مدینه در رفتار و کردارش صبر و حوصلهای بود که به خرج میداد. در شرایطی که دیگران از کوره درمیرفتند و اسیر احساساتشان میشدند، به منطقاش تکیه میکرد و کارها را پیش میبرد. او با صحبتهایش میتوانست نگرش آدمها را عوض کند و روی تصمیمهای حساسشان اثر بگذارد. برخلاف روحی(شبنم مقدمی) که نمونه یک زن کینهای و زودرنج بود. روحی میخواست ره صد ساله را یک شبه بپیماید و به همین دلیل مدام با کوچه بنبست مواجه میشد. راهحل روحی در مواجهه با مشکلات پاک کردن صورت مسأله بود. او بهمن(مهرداد صدیقیان) را به فرار کردن تشویق میکرد؛ برخلاف مدینه که معتقد بود بهمن باید در برابر مشکلات بایستد و مقاومت کند.
سریال «مدینه» در کنار طرح قبح نزولخواری، برخی مسائل اجتماعی را هم زیر تیغ نقد برد. مثلا این پرسش را مطرح کرد که چرا برخی از جوانان نسل جدید این قدر خام و بیمسئولیت هستند و نمیتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. بهمن شخصیتی تمثیلی از نسل جدید بود. جوانی که مهارتهای زندگی را نیاموخته و آنقدر بیعرضه است که همه را به خاک سیاه مینشاند. بهمن در ناز و نعمت بزرگ شده بود و هرگز روی دشوار روزگار را ندیده بود. او نه توانایی حفظ کارخانه را داشت و نه توانست زنش را در زندگی شخصیاش راضی نگه دارد. اینکه چنین جوانانی در چه بستری رشد کردهاند و تحت چه شرایطی به این نقطه رسیدهاند میتواند موضوع دهها میزگرد و همایش علمی باشد.
مادربزرگی که تکیهگاه بود
شبکه دو با سریال «فاخته» وارد عرصه رقابت شد و توانست مخاطبان زیادی را با خودش همراه کند. این سریال با رسالت شبکه دو هماهنگی داشت و در کنار تأمین نیازهای مخاطب بزرگسال، نیمنگاهی هم به کودکان و نوجوانان داشت. فاخته خانوادهای سنتی و ایرانی را به تصویر میکشید که در کنار هم سعی در حل مشکلاتشان داشتند. برخلاف سریال شبکه یک که در فیلمنامهاش حوادثی چون قتل، سرقت، اعتیاد و... دیده میشد، حوادث سریال «فاخته» از جنس اتفاقات روزمره بود و به همین دلیل قصه بر بستری آرام و کمالتهاب پیش میرفت.
نقطه قوت سریال، حضور مادربزرگی مهربان به نام «خانجون» در مرکز ثقل خانواده بود که همچون نخ تسبیح مرد و زن و کودک خانواده را در کنار هم نگه میداشت. او تکیهگاهی امن و مطمئن برای همه به حساب میآمد و با مشاورههایش راه و چاه را به بقیه نشان میداد. نحوه گفتار خانجون و دایره واژهها و اصطلاحاتش او را از دیگران متمایز میساخت.
فیلمنامهنویس در دیالوگنویسی، ضربالمثلهایی را در دهان این شخصیت گنجانده بود که این تشخص بیشتر به چشم بیاید. مثلا هنگامی که خواهر داماد برای تعیین مهریه عروس نزد خانجون مراجعه کرد، او گفت: «مهریه اندازهای باشه که عروس رو دلگرم کنه و باعث دل ناگرونی داماد نشه.»
محمود معظمی، کارگردان سریال «فاخته» که تجربه ساخت 90 اپیزود از سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را در کارنامه دارد، در سریال جدیدش بخوبی توانست برخی مفاهیم معنوی همچون احترام به بزرگترها، تربیت درست فرزندان، ترویج زندگی ساده و بدون ریخت و پاش را در قالبی نمایشی مطرح کند.
غیبت سریالهای ماورایی
نکته جالب توجه آثار نمایشی امسال تمرکز کارگردانها بر روی گونههای اجتماعی(مدینه)، ملودرام (فاخته) و کمدی(هفت سنگ) و غیبت ژانر(گونه) ماورایی بود. امسال و سال گذشته بین سریالهای رمضانی خبری از کارهای ماورایی نبود. امسال در قاب تلویزیون هیچ فردی به کما نرفت و هیچ شیطانی هم مسئولیت فریب بندگان خداوند را بهعهده نگرفت.
در سریالهای امسال با شخصیتهایی مواجه بودیم که پایشان روی زمین بود و همچون آدمهای دور و بر خودمان رفتار میکردند. سکوت شیاطین و فرشتهها در سریالهای سال گذشته را میتوان یک اتفاق دانست، اما مسلما ادامه این سکوت در دو سال پیاپی از تعطیلی موقت اینگونه از سریالسازی خبر میدهد. شخصیتهای ماورایی موقتا با تلویزیون خداحافظی کردهاند و معلوم نیست چه زمانی دوباره سروکلهشان پیدا شود. تب تندی که از سال 83 آغاز شد بعد از کمتر از یک دهه خیلی زود به عرق نشست و جایش را به دیگر ژانرهای سریالسازی داد. او یک فرشته بود، ملکوت، آخرین گناه، روز حسرت و اغما، سریالهای ماورایی بودند که پای روح و شیطان و فرشته را به تلویزیون باز کردند، اما به دلایل زیاد کارگردانها نتوانستند از این ظرفیت بخوبی استفاده کنند و داستانهای ماورایی برای مدتی به دست فراموشی سپرده شد.
این شبهایی که روشن بود
در بین کارهای گفتوگومحور، «این شبها» با اجرای علی درستکار خود را موفق نشان داد. این برنامه پس از چند سال تولید و پخش مخاطبان ثابت خودش را پیدا کرده است. این شبها موضوعات دینی و دانشگاهی را با نگاهی علمی و دانشگاهی زیر ذره بین میبرد و مورد کند و کاو قرار میدهد. علی درستکار که خودش دانشآموخته دانشگاه امام صادق (ع) است بخوبی از عهده این کار برمیآید. هنر او این است که مباحث پیچیده را با زبانی ساده بیان میکند که برای مخاطبان عام شبکه سراسری یک قابل فهم باشد. در بین برنامههای گفتوگومحور دینی «سمت خدا» و «گلبرگ» از شبکه سه نیز کارنامه خوبی داشتند. این برنامهها که در طول سال هم پخش میشوند در ماه رمضان طرفداران بیشتری پیدا میکنند.
در بین برنامههای ترکیبی «شبهای روشن» با اجرای رسالت بوذری الگویی از یک برنامهسازی خودمانی و بی تکلف را ارائه داد. سال گذشته این برنامه از بالای یک پشت بام اجرا شد؛ امسال هم همچنان عوامل در فضایی باز بساطشان را پهن کردند، اما از پشت بام به سطح زمین آمدند! حجتالاسلام محمدرضا زائری، حجتالاسلام سرلک و حجتالاسلام ماندگاری از کارشناسانی بودند که روبهروی مجری شبهای روشن نشستند.
از ویژگیهای برنامه میتوان به این نکته اشاره کرد که تقریبا پشت صحنه و جلوی صحنهاش شبیه به هم بود. بینندگان در حین اجرا همه عوامل پشت صحنه را میدیدند و زمانی که مهمانی جلوی دوربین میآمد مجری بدون تشریفات تلویزیونی به استقبالش میرفت. انگار که بینندگان همچون مردم شرکتکننده در برنامه آنجا نشستهاند و از نزدیک نظارهگر وقایع هستند.
سحر اولیها دیگر برنامه این شبکه است که مخاطب کودک و نوجوان را هدف قرار میدهد. این برنامه حال و هوای کودکانهای دارد و همانطور که از نامش پیداست برای افرادی ساخته شده که برای اولین بار طعم روزه گرفتن را میچشند. سحر اولیها در قالب شعر و قصه و ترانه و نمایشهای کوتاه با کودکان روزهدار ارتباط برقرار میکند. این برنامه که حدود سه سال سابقه دارد امسال نیز مهمان سفرههای سحری کوچولوها شد.
پرواز تا آسمان آرزوهای کودکان
در برنامه «جشن رمضان» شبکه تهران غیبت محمود شهریاری همچون سال گذشته بشدت احساس میشد. کاظم احمدزاده، تهیهکننده و مجری برنامه امسال ترجیح داد از هومن حاج عبداللهی به عنوان زوج خودش استفاده کند. جشن رمضان یکی از قدیمیترین برنامههای شبکه تهران است و همانطور که از اسمش پیداست با دعوت از خوانندهها و بازیگران سرشناس فضای شاد و مفرحی را برای بینندگان فراهم میآورد.
یکی از بخشهای جذاب برنامه، برآورده ساختن آرزوی کودکان بیسرپرست بود که با حضور چهرههای محبوب اجرا میشد. رضا یزدانی، شهاب مرادی، احمدرضا عابدزاده و بهنوش بختیاری از افرادی بودند که با خریدن هدیه و دیدار از کودکان یتیم آرزوهای آنها را برآورده ساختند.
پخش مستندهایی که جزئیات حضور این ستارهها در خانه یتیمان را نشان میداد جذابیتهای کار را افزایش داد. البته این بخش با انتقادهایی هم از سوی کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد.
خیلیها اعتقاد داشتند که چهره کودکان را نباید نشان داد و همچنین نمایش فرآیند اهدای هدیه منجر به ترویج ریاکاری میشود. هنرمندان در پاسخ به این انتقادات به این نکته اشاره کردند که هدفشان شاد کردن دل کودکان بوده است. ضمن این که اشکالی ندارد یک کار خوب و پسندیده از طرف چهرهای محبوب ترویج شود. حتی اگر به قیمت متهم شدن او به ریاکاری تمام شود!
عاشقانههای پرسوز و گداز «ماه عسل»
شاید بیراه نباشد که «ماه عسل» را پرطرفدارترین برنامه غیرنمایشی رمضان امسال بنامیم. ماه عسل همچون همیشه بحثبرانگیز بود و دو گروه موافق و مخالف را در کنار هم قرار داد. علیخانی در هر قسمت درباره واکنشهای برنامه قسمت قبل صحبت میکرد و این که حضور هر مهمانی چه بازخوردهایی داشته است. بین تمامی قسمتهای ماه عسل چند مهمان سر و صدای بیشتری به پا کردند. قصه عاشقانه احسان و سولماز خیلی زود پرطرفدار شد و خیلی از جوانان آرزو کردند بتوانند چنین عشق پرسوز و گدازی را تجربه کنند. زنی که در چاه کنار همسر فوتشدهاش زندگی کرده بود نیز داستان هیجان انگیزی داشت. در کنار اینها قصه پدر مقتولی که میخواست قاتل را قصاص کند هم مورد توجه واقع شد.
هنگامی که تیم برزیل آن شکست تحقیرآمیز را مقابل آلمان تجربه کرد یک جمله بامزه در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. اینکه اسکولاری، مربی برزیل قرار است فردا شب مهمان ماه عسل شود! بعضیها حتی پیشتر هم رفتند و عکس سر اسکولاری را روی سر مهمانان ماه عسل مونتاژ کردند و به یک ترکیب بامزه تصویری رسیدند. از همین جمله میتوان نگاه کلی مردم به برنامه ماه عسل را دریافت. به اعتقاد خیلی از بینندگان استودیوی ماه عسل جای افرادی است که در زندگی رنج و سختی کشیدهاند.
ولی جالب است که با این اوضاع ماه عسل باز هم بیننده دارد و مردم فضایش را دوست دارند. مردم دوست دارند با جوانی که به پای خودش شلیک کرده تا از خدمت سربازی معاف بشود آشنا بشوند. صحبتهای دو کارگر باربری که در بازار تهران فرش جابهجا میکنند برای مردم جذاب است. بینندگان کیف میکنند وقتی میبینند سه فوتبالیست مطرح دارند از فقر و بدبختی سالهای دورشان میگویند، برای مردم هیجانانگیز است که بدانند مردی پس از بیست و چند سال به زن مورد علاقهاش رسیده و با او ازدواج کرده است و...
«ماه عسل 93» از همان قواعدی که خودش در سالهای گذشته بنا کرده پیروی میکند.
اصلیترین قاعده این برنامه گفتوگو با آدمهای معمولی است که کار مهمی در زندگیشان انجام دادهاند.
احسان علیخانی خودش درباره تلخ بودن روایت بعضی از سوژهها در این برنامه گفته است: به دلیل این که مبتنی بر قصه پیش میرویم، ممکن است در جاهایی احساس کنیم که بعضی قصهها بیش از حد مخاطب را آزرده خاطر میکند و از آنها صرف نظر کنیم، اما باز هم خود من اعتقاد ندارم که قصهای تلخ است بنابراین باید از آن پرهیز کرد؛ چراکه فکر میکنم طرح قصههای تلخ اتفاقا تاثیرگذارتر است.
پشت صحنه سریالهای رمضانی در شبکه مستند
شبکه چهار با «گفتوگوی تنهایی» این بار به سراغ چهرههای فرهنگی و علمی همچون حدادعادل، مجتهدی و مرندی رفت. گفتوگوی تنهایی شامل احساساتی میشود که افراد آن را در خلوت خودشان تجربه کردهاند. مصاحبهشونده که چهرهاش پیدا نیست به سراغ خصوصیترین و شخصیترین باورهای مهمانش میرود و حرفهای برآمده از این باورها را با بینندگان به اشتراک میگذارد. شبکه مستند دست به کاری بزرگ زد و پرونده 25 سریال تولید شده در ماه رمضان را ورق زد. مستندهایی که از این شبکه پخش شدند، شامل گفتوگو با عوامل و بخشهایی از هر سریال بودند. صاحبدلان، اغما، ملکوت، او یک فرشته بود، خانه به دوش و مثل هیچکس از جمله این 25 سریال بودند که جزئیات ساخت و کارگردانیشان در قالب مستند بیان شد.
تماشای این مجموعه میتوانست تصویری کلی از سریالهای رمضانی تلویزیون را پیش چشم بیننده ترسیم کند. سریالهایی که هر کدام قطعهای از پازل آثار نمایشی تلویزیون در ماه رمضان محسوب میشدند و در زمان پخششان با بازخوردهای متنوعی مواجه شدند. مصاحبه با عوامل سریالها نشان میداد که حالا پس از گذشت چند سال آنها چه موضعگیریای نسبت به ساختهشان دارند. مثلا سیروس مقدم به این نکته اشاره کرد که سریالهای بعد از اغما نتوانستهاند از شخصیت «شیطان» تصویر درستی ارائه کنند و چون این کارگردانها نگاه جدیدی به موضوع نداشتهاند در همان نقطه اغما متوقف ماندهاند. تدوینگر سریال هم به یکی از اشتباهات بامزهاش اعتراف کرد! او گفت که در یکی از سکانسها، نمای خروج دکتر پژوهان از بیمارستان را به دلیل عجله و شتاب زیاد دو بار در سریال گنجانده است!
قندپهلو، رادیو هفت، خندوانه و دیگران
برنامههای قندپهلو و رادیو هفت دو برگ برنده شبکه آموزش در ماه رمضان بودند. این دو برنامه که در ایام عادی سال هم پخش میشوند، در هفتههای گذشته لباسی جدید بر تن کرده و محتوایی متناسب با شور و حال ماه رمضان را ارائه کردند. این اتفاق برای شبکه «خندوانه» شبکه نسیم نیز رخ داد. رامبد جوان در ویژه برنامه ماه رمضان خندوانه از مهمانانی ویژه همچون شقایق دهقان، رضا شفیعی جم، سیامک انصاری، بیژن بنفشهخواه و علیرضا خمسه برای حضور دعوت کرد. این مهمانان بهواسطه همکاری که با رامبد جوان داشتند مقابل دوربین او راحت و بیدغدغه حرف میزدند و هر چه دل تنگشان میخواست میگفتند. خاطرهگویی این بازیگران از دوران کودکی و مدرسهشان بسیار جذاب و هیجانانگیز بود. شقایق دهقان در این خاطرات اعتراف کرد که کودکی خودشیرین بوده و علیرضا خمسه هم تعریف کرد که پس از به دنیا آمدن میخندیده و در دوران نوزادی بسیار زشت بوده است! او گفت: چون بعد از مرگ سه فرزند اول خانواده که هرسه هم زیبا بودند، به دنیا آمده، پدر و مادرم از خدا خواستهاند فرزند زشتی به آنها بدهد که برایشان بماند! (احسان رحیمزاده/ ضمیمه قاب کوچک)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد