منطق گلوله، آنگاه که آلوده به تعصبات کور میشود، مجالی برای دیدن واقعیت، ورای شعارهای گوشخراش جنگطلبان به دست نمیدهد و وجدان انسانی را در خوابی هراسآفرین گرفتار میکند تا به این ترتیب به جای گفتوگو و اندیشه انسانی، گلوله و سلاحهای مرگبار ابزار ارتباط میان انسانها شود!
جنگ غزه، یکی از بارزترین مصادیق غلبه منطق گلوله و تعصبات نژادپرستانه بر خوی انسانی است که تحت تاثیر نعل وارونه رسانهای، معانی پدیدههای پیرامون را تغییر میدهد.
در این جنگ صهیونیستهایی که تاکنون حدود 2000 فلسطینی را به خاک و خون کشیدهاند، جای مظلوم مینشینند و اسلحه به دست، کودکان به خون غلتیده را مقصر نشان میدهند. منطقی که بعید است در تاریخ هزاران ساله بشری، گزاره ای شبیه به این، چنین رسوا، خرد انسانی را زیرپا نهاده باشد.
در این منطق گلوله و قتل و خشونت، قریب به دو میلیون فلسطینی به جرم فلسطینی بودن و تعلق داشتن به آب و خاکی که تاریخ نصیبشان ساخته، به حصری تحمیلی میروند، در بزرگترین زندان جهان محروم از ارتباط با دنیای خارج میشوند، از دستیابی به دارو، غذا و امکانات اولیه زندگی محروم میمانند و آنگاه زندانبانان صهیونیست درست به سان جلادان قرون وسطی، خود را بر سبیل حق پنداشته، هرگونه تلاش برای آزادی را مصداق تروریسم معرفی میکنند و چه طنز تلخی است جابهجا کردن مفهوم آزادیواهی و آدمکشی آنگاه که رسانههای وابسته به جریان نژادپرست صهیونگرا حکم به تروریست بودن رزمندگانی میدهند که تنها میخواهند در قرن بیستویکم، از حق تعیین سرنوشت خود بهرهمند باشند و در برابر مدعیان دموکراسی که این حق را دریغ میکنند، سر تسلیم فرود نیاورند.
منطق گلوله مدعیان مالکیت اورشلیم تونلهای فلسطینی را جولانگاه تبادل سلاح نشان میدهد و در هیاهوی رسانهای خودساخته، این تونلها را عامل وحشت و ترور معرفی میکند و هدف از تجاوز شرمآور به غزه را ویرانی این تونلها میخواند و حال آنکه این تونلها، راههایی انسانی برای برقراری ارتباط دو میلیون مسلمان زندانی در غزه با جهان خارج است.
راهی برای عبور مسالمتآمیز از سیمهای خاردار تحقیرآمیز صهیونیستها و تن ندادن به خفت اسارت در سرزمین مادری.
این تونلها شاهدان انسانیترین نوع ارتباطات بودهاند. شاهدان عشق انسانها، برگزاری جشن های عروسی، دیدار مادر و فرزندانی گرفتار در اینسو و آنسوی مرزها، ابزاری برای نجات جان انسانهای بیمار و فاقد امکانات درمانی و روزنهای به سوی جهانی بیرون از غزه که گویی نمیخواهد بفهمد در بزرگترین زندان این جهان به ظاهر مدرن، چهها میگذرد.
این عکس، تنها یکی از تصاویری است که معنای واقعی تونلهای غزه را نشان میدهد؛ همان تونلهایی که امپراتوری رسانهای صهیونیستها میخواهد از آنها، ابزاری شیطانی در ذهنها بسازد و حال آن که شیطان، همان ارتش مسلحی است که میخواهد تنها روزنه باقیمانده برای غزه را نیز ببندد تا جهان نداند دژخیمان مدعی میراث بنیاسرائیل، چگونه فلسطینیان را زنده زنده سوزانده و آنها را در خون خویش میغلتانند تا به هدف شوم خود برای سلطه بر «نیل تا فرات» دست یابند.
تونلهای فلسطینی امروز برای ما که بیرون از غزه نفس میکشیم، یک نماد است. نماد انسانیت، نماد امید.
روشنایی ناچیزی در دل تاریکی و سندی برای آن که نسلهای آینده ببینند چگونه جهانی سکوت کرد تا ارتشی بیرحم، یک به یک، تنفسگاههای غزه را بروی زندانیانی بیگناه ببندد و مانع از رسیدن انسانهایی عاشق به یکدیگر شود.
این عکس اگرچه مربوط به یک سال پیش است اما یادآوری آن در این روزها که تونل های غزه، بهانه ای برای حمله اسرائیل به غزه شده تامل برانگیز است.
عروس مصری که در این عکس دست جوانی اهل غزه را گرفته است، به خاطر رسیدن به عشق خود، مجبور شده محاصره غزه را با استفاده از تونلهای فلسطینی بشکند و حالا صهیونیستها میخواهند همین راههای اندک باقیمانده را هم ویران کنند تا امید در دل فلسطین بخشکد.
غافل از آنکه خون هزاران فلسطینی، بیتردید امید صهیونگرایان را به یأس تبدیل ساخته و خواب آنها را آشفتهتر خواهد کرد و هر وصلت عشاق فلسطینی خاری خواهد شد در چشمان آنانی که آزادی فلسطین را مرگ خود معنا میکنند.
مصطفی انتظاری هروی - گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد