اخلاق در فضای مجازی

خود‌آرمانی، خود دروغین

دوستی در فضای مجازی

صورت‌های مغایر با ذات

در حقیقت، نامه‌نگاری مراوده با مرائی و اشباح است؛ نه‌تنها با شبح گیرنده بلکه با شبحی که نویسنده از ورای سطور و کلمات نامه از خود می‌پرورد.
کد خبر: ۷۰۲۰۵۶
صورت‌های مغایر با ذات

آخر چطور کسی به این پندار می‌رسد که انسان‌ها می‌توانند به وسیله نامه با هم مراوده و هم‌داستانی پیدا کنند. به آن‌که دور است می‌توان اندیشید و به آن‌که نزدیک است می‌توان دست یازید. جز آن هر چه هست فوق طاقت بشری است. «فرانس کافکا»

زندگی نوشتاری و مکتوب، آنچنان‌که در فضاهای مجازی رایج است زندگی متظاهرانه و دروغینی است نظیر آنچه کافکا در این سطور درباره نامه‌نگاری بیان داشته است. کافکا نامه‌نگاری را مراوده با مرائی و اشباح می‌نامد، یعنی ارتباط متقابل ریا و تظاهر با ریا و تظاهری دیگر یا هم‌داستانی شبحی با دیگر اشباح سرگردان. امروز ولی دنیای مجازی تنها در نامه‌نگاری و رابطه دوجانبه دورادور خلاصه نمی‌شود. مراوده کتبی دیروز تبدیل شده به شبکه‌های اجتماعی گسترده‌ای متشکل از صورت‌ها و ظواهری خودپرورده که همه چیز را در خود دارند جز حضور و تنها به مدد همین غیاب است که می‌توان همچنان تظاهر کرد و از واقعیت گریخت و همین واقعیت‌گریزی است که دنیای مجازی را تحمل‌پذیرتر و حتی دوست‌داشتنی‌تر از دنیای واقعی کرده است.

فضای مجازی، فضایی است که اشخاص در آن خود را گزینش‌شده و حتی‌الامکان بی‌نقص، کامل و آرمانی نشان می‌دهند. به عبارت دیگر خود را آن‌طور که دوست دارند دیده‌ شوند به نمایش می‌گذارند، نه آن‌طور که واقعاً هستند. دنیای مجازی فقط از آن جهت جذاب نیست که شلوغ و گسترده است و پر از دیدنی‌ها و شنیدنی‌های گوناگون و حواشی مهم‌تر شده از متن، بلکه شاید بیش از همه از آن‌رو محبوب و خواستنی باشد که اجازه می‌دهد افراد آرزوهای دیرینه‌شان را تحقق بخشند و مجالی پیدا کنند برای دیده شدن در اجتماع بدون احساس خودکم‌بینی و حقارت و هر آنچه از کودکی به خاطرش سرزنش شده‌اند و آنها را روز به روز گوشه‌نشین‌تر کرده است. بعلاوه، جهان مجازی، جایی است که در آن، همه تظاهر می‌کنند و مثل دنیای واقعی نیست که دروغ گفتن مساوی باشد با فریب و خیانت و آسیب رساندن به دیگران. از این جهت دنیای مجازی مثل آن مهمانی کذایی فیلم «چشمان کاملاً بسته» می‌ماند که در آن همه با هم نقاب زده‌اند تا به صورتی دسته‌جمعی از عواقب رفتارشان بگریزند و برای ساعاتی هم که شده از قید و بند تعهد و قانون خلاصی یابند و هر کاری را که دوست دارند انجام بدهند.

کافکا در جایی دیگر در گفت‌وگو با گوستاو یانوش می‌گوید: «از هرچه صورتی مغایر با ذات خود دارد، می‌ترسم. ظاهر فریبنده، تله شر است. هر قدمی که برمی‌داری با آن رودررو هستی. چیزی هولناک‌تر از تظاهر که ماهیت را معکوس جلوه می‌دهد، نیست.» و این هولناکی، امروزه در فضای مجازی، رنگ باخته و به امری عادی بدل شده است. همه چیز حول محور ظاهر و تظاهر می‌گردد و همه هم این را می‌دانند و همه هم به رضایت از این وضعیت تظاهر می‌کنند! صورت (face) در فضای مجازی و بخصوص در مساله انتخاب دوستان، از معیارهای تعیین‌کننده به شمار می‌رود و با توجه به بی‌اهمیت شدن دیگر ویژگی‌ها ، در ظاهر به یکی از اصلی‌ترین معیارها در ایجاد رابطه با دیگران تبدیل شده‌ است. تعجبی هم ندارد، چراکه وقتی پندار و گفتار و رفتار، مبتنی بر ظاهرسازی باشد خود ظاهر به طریق اولی بر دیگر وجوه مقدم خواهد بود یا به بیان دیگر، وقتی توافق جمعی بر تظاهر تعلق یافته، صورت هر چیز بر باطن آن رجحان خواهد داشت.

دنیای مجازی و به طور خاص آنچه در شبکه‌های اجتماعی جریان دارد، یادآور آموزه‌های روانشناختی آدلر و به‌طور خاص نظریه شخصیت اوست. مفهوم شخصیت از نظر آدلر را در قالب چند عنوان کلی تشریح کرده‌اند که عبارت است از: غایت‌گرایی تخیلی، تلاش برای تفوق و برتری، احساس حقارت و مکانیسم جبران، علایق اجتماعی، سبک زندگی و من خلاقه. آدلر بر آن است که محرک اصلی رفتار بشر، هدف‌ها و انتظارات وی از آینده است و گرچه این اهداف و انتظارات به طور قطع در آینده وجود ندارند و نتیجه احساسات و خیالپردازی‌های خود شخص هستند، ولی اکنون او را به کوشش و فعالیت وامی‌دارند. به عقیده آدلر، انسان سالم قادر است خود را از قید این تخیلات رها کند و هنگام لزوم با واقعیات روبه‌رو شود.

آدلر مفهوم خود را به دو بخش تقسیم می‌کند. یکی خویشتن‌پنداری یا اعتقاد فرد به این‌که «من که هستم» و دیگری خود آرمانی یعنی اعتقاد فرد به این‌که «من چه باید باشم» یا «مجبورم چه باشم تا جایی در میان دیگران داشته باشم». هرگاه میان اعتقادات مربوط به خویشتن‌پنداری و خود آرمانی تعارضی به‌وجود آید احساس حقارت بروز می‌کند. به عقیده آدلر، زندگی انسان‌ها پیوسته تلاش برای رها کردن خود از احساس حقارت و نیل به احساس تفوق و برتری است که در مواردی به حالت‌های جبرانی نامطلوبی منتهی می‌شود و در جهت عملکرد اجتماعی سیر نمی‌کند و در پی حل مشکلات خاصی از زندگی نیست، بلکه برای خود مسیرهای خاصی پیدا می‌کند و فرد را به روان‌نژندی و تنهایی می‌کشاند. در این وضع، فرد در دنیایی از تخیلات و تصورات زندگی می‌کند و با واقعیت بیگانه است، از ابزار گوناگونی برای اجتناب از خواست‌های واقعی و رسیدن به موقعیت‌های آرمانی استفاده می‌کند که او را از هر نوع خدمت به جامعه بازمی‌دارد. (نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، عبدالله شفیع‌آبادی، مرکز نشر دانشگاهی)

اما آیا از این سخنان می‌شود نتیجه گرفت که اعتیاد به دنیای مجازی نوعی بیماری و روان‌نژندی است و باید در پی درمان آن بود؟ اگر معیار سلامت روانی، زندگی بر مبنای واقعیات و حرکت در مسیر اعتدال و پایبندی به اصولی همچون صداقت و خودباوری باشد بله، می‌توان گفت حیات مجازی نوعی بیماری روانی است اما سؤال اینجاست که آیا ما در زندگی واقعی، پیراسته از این نقایص و کاستی‌ها هستیم؟ آیا در حیات غیرمجازی کمتر دروغ می‌گوییم و نقاب می‌زنیم و تظاهر می‌کنیم؟ مسلماً مجال تظاهر در حضور کمتر از غیاب است اما از طرف دیگر انتظار و توقع در زندگی واقعی به مراتب بیشتر از فضای مجازی بوده و همین، جرم دورویی در دنیای واقعی را سنگین‌تر می‌کند. در جهان مجازی، نقاب زدن عادتی پذیرفته است و مشکل صرفاً قبح‌شکستگی است اما در فضای غیرمجازی هم با قبح دروغ سر و کار داریم، هم با قبح فریبکاری و خیانت که به مراتب آزاردهنده‌تر از تظاهر صرف است. در دنیای واقعی هیچ توافقی بر تظاهر عمومی وجود ندارد و در مناسبات اجتماعی بنا بر صداقت و امانت است. همین ویژگی موجب می‌شود در عالم واقع، افراد در قبال فریبکاری و دروغ، بسیار شکننده‌تر و آسیب‌پذیرتر از دنیای مجازی باشند و گاه حتی متحمل لطمات روانی جبران‌ناپذیری شوند که مختص به زندگی در جهان واقعی است.

شاید اگر ما در زندگی واقعی، جور دیگر بودیم و صادقانه‌ عمل می‌کردیم، فضای مجازی تبدیل به سبک زندگی امروزین ما نمی‌شد و جای روابط حقیقی و راستین را نمی‌گرفت اما وقتی در دنیای واقعی هم درست با همین دروغ‌ها و ظاهرسازی‌های ریاکارانه سر می‌کنیم دیگر چه جای شکایت از فضای مجازی که تو گویی آینه تمام‌نمای حرکات و سکنات ما در عالم واقع است؟ دیگر چگونه می‌توان با سرزنش مجاز، جانب واقعیت را گرفت و با بیانی رمانتیک و نوستالژیک نسبت به گذشته از مزایا و محاسن ارتباطات سینه به سینه‌ای گفت که قرین با مسئولیت و تعهد بوده و دوام بیشتری نسبت به روابط مجازی دارند؟ که به قول حافظ:

مرا که نیست ره و رسم لقمه‌پرهیزی

چرا ملامت رند شراب‌خواره کنم

صدرا حق‌جو / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها