پیش از شروع بار دیگر از توجه تان به این یادداشت ها و مطالعه آنها و نظرات محبت آمیز و تذکر های به جای تان سپاسگزاری می کنیم.
.. و اما نخستین پاسخ این هفته مربوط به مخاطبی است که خودش را « شکست مرد » معرفی کرده است. او آرزو کرده است کاش همسرش می دانست که چقدر دوستش دارد یا دستکم این نوع مطالب را مطالعه می کرد تا روابط بهتر زناشویی را تجربه می کردند و زندگی شان خراب نمی شد.
درباره این نظر چند نکته وجود دارد که بد نیست این مخاطب گرامی به آنها توجه کند.
1-داشتن عزت نفس بالا نخستین کلید موفقیت در زندگی مشترک است و یکی از راه های ارتقاء این عزت نفس باور به خودتان است و اگر شما واقعا به خودتان باور داشته باشید نباید با الفاظ تحقیر آمیزی مانند « شکست مرد » خود را صدا بزنید.به خودتان احترام بگذارید تا دیگران هم به شما احترام بگذارند.
2-خیلی وقت ها مردها تصور می کنند همین که رفتاری محبت آمیز با همسرشان دارند عشق شان را به او ثابت کردهاند در حالی که زن ها به شدت نیازمند شنیدن کلمات محبت آمیز از زبان همسر شان هستند و این رفتار را اثبات عشق واقعی میدانند.چرا به همسرتان مستقیما نمی گویید که دوستش دارید ؟ چرا فکر می کنید او باید از رفتار شما برداشت می کرده است که عاشقش هستید؟
3-یادتان باشد هیچگاه در زندگی مشترکی شکست خورده، فقط یک طرف مقصر نیست. همیشه هر دو طرف، مرتکب خطاهایی شده اند پس نباید بگویید فقط اگر طرف مقابل رفتار صحیحی داشت، زندگی تان پابرجا می ماند بلکه بهتر است بگویید « اگر هر دو بالغانه تر عمل می کردیم زندگی مان پابرجا می ماند. »
مخاطب دیگری از ما پرسیده است که چرا برخی افراد پیش از ازدواج عاقل و منطقی به نظر می آیند اما پس از ازدواج تغییر رویه می دهند ؟ او خواسته بداند که آیا این رفتار نوعی اختلال روانی پنهان است که با ازدواج بروز پیدا می کند؟
در پاسخ به او باید توضیح بدهیم که پیش از ازدواج، انسان ها به نیازهای هم احترام می گذارند. گذشت شان از خطاهای یکدیگر بیشتر است و افراد بخش هایی از شخصیت شان را که جذاب تر است به هم نشان می دهند اما پس از ازدواج، با بروز احساس مالکیت دو طرف نسبت به یکدیگر و از بین رفتن برخی حریم ها، آنها لایه های زیرین شخصیت شان را ظاهر می کنند که ممکن است خوشایند نباشد.
البته این اتفاق در صورتی رخ می دهد که دو طرف هنوز از پختگی کامل برخوردار نباشند وگرنه افرادی که بالغ شدهاند میتوانند ویژگیهای بدشان را اصلاح و کنترل کنند.بر همین اساس است که ما میگوییم حتماً پیش از ازدواج با دقت طرف مقابل را بسنجید و از ابهامات درباره او و گرایش هایش در زندگی به آسانی نگذرید.
بسیار مهم است که بدانید نمیتوانید برچسب اختلالات روانی را به آسانی به دیگران بزنید. هر اختلال روانی مجموعه از نشانههای علمی دارد و آزمون هایی نیز برای تشخیص این اختلال ها وجود دارد و بنابر این بدون مطالعه ، نمیشود دیگران را بیمار روانی خواند صرفاً به این علت که رفتارهای نادرستی دارند.
پاسخ سوم مربوط به مخاطبی به نام « ابی » است که مطلبی زیبا درباره پیامدهای پس از طلاق بویژه برای فرزندان نوشته است.
ما نظرات شما را قبول داریم مثلا این که فرد اگر ناآگاه باشد و راه حل مساله را بلد نباشد سرانجام ازدواج دومش هم سرانجامی مشابه ازدواج اول دارد یا این که بچه های زن و مردی که ازدواج دوم را انجام می دهند با مشکلات روانشناختی مواجه میشوند، یا این که حتی پس از ازدواج دوم افراد هنوز به خاطر شکست در ازدواج اول برچسب میخورند.
با این همه اما با یک بخش از گفته های تان موافق نیستیم. شما نوشتهاید که با این حساب هرکس در ازدواج اولش شکست بخورد دیگر نباید ازدواج کند چون مشکلات زیادی پیش رو خواهد داشت، در حالی که اگر فرد آگاهی اش را بالا ببرد و در ازدواج دوم ، سجش صحیحی انجام دهد می تواند زندگی سعادتمندانهای داشته باشد.
به نظر می آید توصیه به این که هرکس یکبار طلاق گرفته دیگر ازدواج نکند ، نوعی پاک کردن صورت مسأله است.
پاسخ چهارم برای خانمی است که نوشته است که مبتلا به دوران سندرم پیش از قاعدگی است اما همسرشان در این دوران مطالبه روابط جنسی دارد.
ظاهرا سندرم پیش از قاعدگی این خانم ، عوارض جسمی شدیدی دارد که پاسخ به نیاز جنسی همسر را برایشان دشوار کرده است. با این حال با وجود آزار شدید به خواسته همسر پاسخ می دهد.
درباره این پیام باید توضیح بدهیم که : درد و رنج شدید شما در دوران سندرم قاعدگی با توجه به عوارضی که اشاره کرده اید باعث می شود رابطه جنسی در این دوره حتی اگر رخ دهد نه تنها برایتان آسیب رسان باشد بلکه برای همسرتان نیز به اندازه کافی لذت بخش نخواهد بود و رابطه ای بی کیفیت است که روابط دیگرتان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
با توجه به این که از این ارتباط رنج می کشید، بهتر است شرایط جسمی تان را برای همسرتان شرح دهید و از او بخواهید رابطه جنسی را به زمانی موکول کند که حالتان بهتر شده است. توجه داشته باشید که این زمان نباید خیلی دور باشد.
صحبت کردن درباره شرایط تان در طول رابطه جنسی،انتظارات تان از آن و مسایلی که در آن نمیپسندید، بسیار مهم است و بر رابطه بین فردی شما تأثیر می گذارد.
شما همچنین می توانید از انواع مواد غذایی برای بهبود شرایط جسمی تان در این دوران استفاده کنید و برای تغییر در اوضاع جسمی و روانی تان به پزشک مراجعه کنید تا او داروهای مناسب را برای تان تجویز کند. برخی ورزش های آرامبخش مانند یوگا یا پیلاتس یا تمرینات مربوط به آرمیدگی می تواند شرایط تان را بسیار بهتر کند.
آخرین پاسخ مان به مخاطبی است که خودشان را عرفان معرفی کرده و پرسیده است چگونه می تواند گذشته طرف مقابل را محک بزند. ما حدس می زنیم منظور این مخاطب سنجش میزان صداقت شریک احتمالی ازدواج است.
این مقوله نیاز به داشتن اطلاعاتی درباره زبان بدن و توجه به ریزرفتارهای طرف مقابل و آگاهی از علایم روانی دروغگوها دارد که ما آن را به طور مفصل در یادداشت های بعدی توضیح خواهیم داد و در این مطلب مجال پرداختن به همه آنها نیست.
مریم یوشی زاده/ خبرنگار جام جم آنلاین/
دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد