به زعم برخی از نظریهپردازان، نقش نخبگان و تصمیمسازان حتی فراتر از ساختارهاست چرا که ساختارها نیز در گذشته بتدریج توسط کنش و رفتار کارگزاران شکل گرفتهاند.
در تاریخ سیاسی کشورها همواره نخبگان سیاسی درخشیدهاند که با اقدام و تدبیر خود و گاهباعدم اقدام و تدبیر خود، منشاء تحولات بزرگی در کشورشان بودهاند.
ژنرال دوگل در فرانسه و کنراد آدنائر، صدر اعظم آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم، نقش تاریخی در صعود کشورشان از ویرانههای جنگ جهانی دوم داشتند.
ژنرال دوگل در چند دوره که رییس جمهور فرانسه بود، توانست فرانسه را از یک کشور جنگ زده به یکی از کشورهای پیشرفته جهان تبدیل کند.
جمله مشهور دوگل این بود:«من،شارل آندره ماری دوگل، همه فرانسه هستم».
ماهاتیر محمد نیز در مالزی چنین نقشی داشت. او با رهبری عقلایی خود در سال 1980 و نیز با کنارهگیری از قدرت در سال 1988 نقشی بیبدیل در توسعه و تثبیت دموکراسی در مالزی ایفاء کرد.
نلسون ماندلا در ژوئن 1999 با تأکید بر اینکه تحقق منافع ملی آفریقای جنوبی مهمتر از حفظ قدرت شخصی است، به دلایل ناتوانی جسمی اعلان بازنشستگی و قدرت را واگذار کرد... و تاریخ هماره چنین مردانی را تحسین کرده است.
نوری مالکی در عراق اما الگوی جدیدی از «واگذاری قدرت بخاطر منافع ملی» در تاریخ نخبگان سیاسی خاورمیانه ثبت کرد.
او هم توانایی جسمی برای سکانداری پست نخستوزیری عراق داشت و هم ساز و کارهای قانونی برای ادامه مسئولیتش را.
ائتلاف قانون ( نمایندگان هوادار مالکی) در انتخابات اخیر عراق بیشترین کرسی را بهدست آورده بود.
دادگاه عالی قانون اساسی عراق نیز آمادگی خود را برای دریافت شکایت نوری مالکی مبنی بر « نقض قانون اساسی عراق با انتخاب حیدر العبادی توسط مجلس به عنوان نخست وزیر» اعلام کرده بود و به زعم کارشناسان حقوق اساسی در عراق، دادگاه احتمالا به نفع نخستوزیری نوری مالکی رأی میداد.
اما نوری مالکی شکایت خود را پس گرفت. افزون بر اینها نوری مالکی بحرانهای بزرگی را در هشت ساله گذشته در عراق مدیریت کرد.
جامعه موزائیکی عراق، تنشهای فزاینده و دیرینه در خلیجفارس و خاورمیانه، مداخلات قدرتهای جهانی بخصوص آمریکا، فعالیتهای تروریستی القاعده و بعثیها و از همه مهمتر عراق رها شده از استبداد و نوآموزی عراقیها در نظام دموکراتیک، همگی نشان از کشوری پرآشوب میدهد که مدیریت در آن بسی سخت و طاقتفرساست. مدیریت او در هشت سال گذشته در کلیت قابل دفاع است.
مدیریت بحران در سیاست یک اصل بسیار مهم است. به هنگام بحران شایسته است نخبگان سیاسی با درک ریشهها و زمینههای آن به تدبیر و تصمیم در مورد آن بپردازند.
با عنایت به گستره تاریخی عمل سیاستمداران، روشن است که تنها کنار گذاردن منافع آنی و شخصی از سوی آنان و اتکا به خواست عمومی است که زمینه ساز غلبه بر بحران را فراهم خواهد کرد.
نوری مالکی با توجه به اوضاع کنونی عراق و با درک این واقعیت که استمرار بحران به کارآیی دولت آسیب خواهد رساند و به خاطر حفظ یکپارچگی و در یک کلام برای صیانت از منافع ملی عراق از منافع خود گذشت و قدرت را واگذار کرد. او نشان داد که قدرت را نه امتیاز بلکه قدرت را مسئولیت میداند.
دکتر سید محمد حسینی - استاد روابط بین الملل
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد