تیراندازی به سمت پلیس آمریکا در میسوری

فرگوسن همچنان ناآرام است

آپارتاید پنهان در آمریکا

احیا و ارتقای مناطق فقیر‌نشین از سوی طبقات متوسط و بالادست موجب خروج اجباری رنگین‌پوستان فقیر از شهرهای بزرگ و اعمال نابرابری شدیدتر علیه آنها می‌شود.
کد خبر: ۷۰۷۸۴۲
آپارتاید پنهان در آمریکا

کارشناسان معتقدند، فوران خشم در خیابان‌های فرگوسن ایالت میسوری آمریکا به خاطر تیراندازی پلیس به مایکل براون، جوان سیاهپوست غیرمسلح تا حدودی در حکم واکنش به روند دیرینه در حاشیه قرار دادن آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار است. روندی که به‌واسطه ارتقای سطح مناطق فقیر‌نشین از سوی طبقات متوسط و بالادست تشدید شده است. از این رو، تعجبی ندارد که طغیان‌های نژادی نه در بخش مرکزی شهر، که در حومه مدرن اتفاق می‌افتد.

فرگوسن، حومه‌ای دورافتاده در سنت لوئیس است و طبق سرشماری انجام شده، رتبه شانزدهم را میان آن دسته از شهرهای آمریکا دارد که بسرعت از منطقه‌ای فقیرنشین به متوسط‌نشین ارتقا پیدا کردند. یادآوری این نکته نیز خالی از لطف نیست که نتایج مطالعات سال 2011 دانشگاه براون نشان می‌دهد شهر سنت‌لوئیس رتبه نوزدهم را به لحاظ اعمال تبعیض نژادی در آمریکا داشته است.

طبق گزارش اخیر موسسه بروکینگز، نابرابری اجتماعی و اقتصادی در منطقه سنت لوئیس بیانگر مشکلی است به نام ثروتمندتر شدن که سراسر آمریکا را فرا گرفته است. طی این روند، ساکنان سفیدپوست یک منطقه به حومه‌ای که به لحاظ اقتصادی محروم است، می‌روند و با قیمت‌گذاری املاک و مستغلات به قیمت بالا برای خانواده‌های سیاهپوست، آنها را به مناطق حاشیه‌ای می‌رانند.

براساس گزارش بروکینگز، رشد جمعیت مردم فقیر در حاشیه شهرهای آمریکا در سال 2008، دو برابر رشد جمعیت در مراکز شهرها بوده است. تا پایان سال 2008، حومه شهرهای آمریکا کانون گروه‌هایی بود که بیشترین سهم از فقر کشور را داشتند.

این نوع از تغییرات جمعیتی در منطقه سنت لوئیس، شهر فرگوسن را که اغلب سفیدپوست بود، به شهری با جمعیت سیاه تبدیل کرد. براساس سرشماری‌های انجام شده در آمریکا، در سال 1900، حدود 73 درصد کل جمعیت فرگوسن، سفیدپوست بودند و 25.1 درصد آن را سیاهان تشکیل می‌دادند. تا پایان سال 2010، حدود 29.3 درصد جمعیت این شهر سفید و 67.4 درصد سیاه بودند. در این دوره بیست ساله، نرخ بیکاری در این شهر از کمتر از 5 درصد به بالای 13 درصد افزایش یافت.

تا پایان سال 2012، حدود 25 درصد ساکنان این شهر زیر خط فقر فدرال (23.492 دلار برای هر خانوار چهار نفره در سال 2012) و 44 درصد آنها دو برابر بیشتر از این سطح بودند. در همین حال، در خود سنت‌‌لوئیس، نسبت جمعیت سفیدپوست از 28.1 درصد در سال 2000 به 49.2 درصد در سال 2010 افزایش یافت.

از این رو کارشناسان هشدار می‌دهند تمرکز فقر ناشی از توسعه منطقه فقیرنشین موجب ایجاد یک طبقه محروم حومه‌نشین و خطر بروز ناآرامی‌های بیشتر در آینده می‌شود. بروکینگز در گزارش خود یادآور می‌شود اطلاع از مناطقی که فقر در آنها متمرکز شده، حائز اهمیت است، زیرا آن منطقه و مکان در دسترسی به شبکه‌های حمایتی و سرویس‌های اضطراری مشکل خواهند داشت.

به عنوان مثال، با افزایش فقر در سال 2008، بسیاری از خانواده‌های ساکن حومه خواستار دریافت کوپن غذا شدند. طبق گزارش بروکینگز، درباره اطلاعات مربوط به جمعیت حاشیه‌نشین و چگونگی اتصال آنها به شبکه‌های حمایتی مانند تهیه کوپن غذا و نحوه دسترسی به این شبکه‌ها و سرویس‌ها همیشه مشکلاتی بروز می‌کند.

به گفته استیو بوگارد، استاد دانشکده کار اجتماعی هانتر، اتفاقی که در فرگوسن رخ داد می‌تواند در صدها جای دیگر دنیا هم روی دهد. این، ماهیت تعامل روزانه بین ساختار قدرت سفید (پوست) و یک جمعیت محروم از حقوق شهروندی است. برخی کارشناسان می‌گویند، در صورت تداوم محرومیت از حقوق شهروندی، دیر یا زود، ناآرامی‌های مدنی بروز کرده و در وقوع آنها تردیدی وجود ندارد.

مارک نیسون، استاد مطالعات و تاریخ آفریقا ـ آمریکا در دانشگاه فوردهام می‌گوید، مردم در رده‌های پایینی نظم اجتماعی گیر افتاده‌اند و با نیروی پلیس مواجه می‌شوند. به همین دلیل است که انفجار اجتماعی به امری ناگریز و اجتناب‌ناپذیر تبدیل می‌شود.

تبعیدی‌های اقتصادی

جمعیتی که در اعتراض به کشته‌شدن براون هجده ساله در نهم آگوست در فرگوسن تجمع کردند، به خشونت متوسل شدند، مغازه‌ها را غارت کردند و به خانه‌ها و املاک آسیب رساندند. افسران پلیس مسلح به تجهیزات نظامی با تظاهرکنندگانی درگیر شدند که بسیاری از آنها براساس نقل قول شاهدان عینی مبنی بر این‌که براون دست‌های خود را هنگام هدف قرار گرفتن، به علامت تسلیم بالای سر برده بود، فریاد می‌زدند «تسلیم، شلیک نکن.»

بوگارد که در جنبش حقوق مدنی دهه 1960 شرکت داشته، می‌گوید وقتی جامعه‌ای دارید که بیشتر افراد آن رنگین‌پوست، اما همه اعضای شورای شهر و 90 درصد نیروی پلیس آن سفید‌پوست هستند، چنین انفجارهای اجتماعی سرعت خواهد گرفت. آمریکا دوست ندارد به این فکر کند که ما هم مناطقی را با ابعادی از آپارتاید در خود داریم.

یوهورو ویلیامز، استاد تاریخ دانشگاه فیرفیلد می‌گوید، به سیاهپوستان فرگوسن متناسب با تعدادشان، قدرت و اختیارات سیاسی داده نشده است. شهردار، رئیس پلیس و پنج عضو از شش عضو شورای شهر این شهر، سفیدپوست هستند. در هیات امنای مدرسه این شهر هیچ نماینده سیاهپوستی حضور ندارد و از مجموع 53 افسر اداره پلیس فرگوسن، فقط سه نفر سیاهپوست هستند. طبق آمار منتشر شده از سوی اداره حمایت اجتماعی میسوری، میزان دستگیری آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، چهار برابر ساکنان سفید‌پوست است.

به گفته ویلیامز، مشکلات مربوط به نابرابری نژادی در مناطقی به جریان می‌افتد که به لحاظ تاریخی فقط سفیدها آنجا زندگی می‌کردند. روند بزهکار شدن مناطق شهری به روند بزهکار شدن گروه‌های سیاهپوست تبدیل شده است. این گروه به خارج از حومه می‌رود و خودش را در شرایط مشابه و تحت همان نوع سوء‌ظن پلیس می‌بیند. معترضان در فرگوسن از این تعجب می‌کنند که پلیس برای چه آنجاست، زیرا اگر شما بتوانید به یک جوان غیرمسلح شلیک کنید، بعد هم مانع افشای هویت ضارب شوید و معترضان را سرکوب کنید، پس برای خدمت و حفظ جان مردم به اینجا نیامده‌اید. با گذشت یک هفته از تیراندازی به سوی براون، پلیس فرگوسن با استناد به نگرانی‌های امنیتی و به بهانه تهدید ضارب براون به مرگ، از افشای نام این افسر امتناع می‌کند.

سدریک جانسون، استاد مطالعات آفریقا ـ آمریکا و علوم سیاسی دانشگاه ایلینویز می‌گوید، پلیسی کردن شدید فضا تا حدی در حکم تلاش برای مدیریت کردن نابرابری‌هاست. دولت ما به جای صرف پول برای ایجاد اشتغال و کمک‌های رفاهی، روی نیروی پلیس سرمایه‌گذاری کرده است.

ویلیامز خاطر نشان می‌کند ما هنوز با بقایای تبعیض زندگی می‌کنیم و این را در مدارس، دسترسی به سرویس‌های اجتماعی، پلیس و همه جای کشور می بینیم. می‌توانیم از نبود تبعیض در مدارس و فرصت برای سیاهان و این واقعیت که رئیس‌جمهور یک سیاهپوست است، حرف بزنیم، اما وقتی به سیستم کنترل اجتماعی، جلوگیری از جرائم و تنبیه خاطیان نگاهی بیندازیم، شاهد قوانین جدید جیم کرو و شمار گسترده زندانیان و نرخ بالای بیکاری هستیم.

قوانین جیم کرو، قوانینی ایالتی و محلی است که بین سال‌های ۱۸۷۶ و ۱۹۶۵ در ایالات متحده به تصویب رسید. این قانون جداسازی نژادی درهمه تأسیسات عمومی ایالات جنوبی سابق را با شرایط جدا ولی مساوی برای سیاهان آمریکا تجویز کرده است. این جدایی در عمل شرایطی برای سیاهان آمریکا ایجاد کرد که وضع آنان از سفیدهای آمریکایی پایین‌تر قرار گرفت و آسیب‌های اقتصادی، آموزشی و اجتماعی برایشان به دنبال داشت. برخی نمونه‌های قوانین جیم کرو عبارت از جداسازی نژادی مدارس دولتی، اماکن و حمل و نقل عمومی و جداسازی نژادی دستشویی‌ها، رستوران‌ها و آبخوری‌ها برای سفیدها و سیاهان است که در ارتش آمریکا هم کاربرد دارد.

الجزیره انگلیسی ‌/‌ مترجم: صفا فقیه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها