روز گذشته نیز معاون مشارکتهای مردمی کمیته امداد به مهر خبر داد که هماکنون 23 میلیون خیر، حامی و نیکوکار با مجموعه امداد همکاری دارند و بر اساس آمارهای رسمی نیز بیش از 15 هزار مرکز خیریه در کشور، فعالیت میکند.
نباید فراموش کرد که این آمار 23 میلیون خیر، شامل افرادی است که با کمیته امداد همکاری دارند و آماری از دیگر نیکوکاران، منتشر نشده است که بیگمان، اگر آنها را هم محاسبه کنیم باید آمار خیران از مرز 23 میلیون نیکوکار ایرانی عبور کند اما سوالی که در این بین مطرح میشود این است که چرا این حجم عظیم از نیکوکاران نمیتوانند تنگدستی را از چهره جامعه ایرانی حذف کنند و همچنان سایه فقر بر سر بسیاری از خانوادههای ایرانی سنگینی میکند.
اولین پاسخی که برای پاسخ به این پرسشها به ذهن میرسد، شک کردن به آمارهای رسمی است.
یعنی میشود فرض کرد که آمار 23 میلیون خیر ایرانی، اغراق آمیز باشد و یا در محاسبه این آمارها، هر کمک جزئی و مقطعی نیز محاسبه شده و با احتساب آنها، به آمار چند میلیون نیکوکار ایرانی رسیدهایم.
پاسخ دیگر این پرسش را میشود در عملکرد نیکوکاران و مراکز خیریه جستجو کرد. اگر آمار میلیونها خیر ایرانی و وجود 15 هزار مرکز خیریه را بپذیریم، در این صورت واضح است که مشکل به ساماندهی نشدن خیران برمیگردد.
موازی کاری نهادهای خیریه دولتی و غیردولتی و تعداد زیاد آنها، در بسیاری اوقات باعث سردرگمی خیران میشود و حتی این آشفتهبازار، گاهی به بیاعتمادی نیکوکاران برای شرکت در امور خیریه هم منجر شده است.
همکاری بیشتر حاکمیت و مردم برای انجام امور خیریه، تعیین نقش دقیق هر کدام از آنها در مسیر فعالیتهای خیرخواهانه، برخورد با برخی مراکز خیریه غیرمجاز که از اعتماد نیکوکاران سوءاستفاده میکنند و تعیین یک دستگاه مسئول برای ریلگذاری و مدیریت همه فعالیتهای نیکوکارانه در کشور، کارهایی است که اگر انجام شود، شاید در آن صورت بتوان امیدوار بود که آمار میلیونها خیر ایرانی، بازخورد ملموس و نمود عینی هم در جامعه داشته باشد.
امین جلالوند - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد