رهایی یک سریال ده قسمتی و محصول مشترک شبکه دو و یگان ویژه پلیس است. داستان رهایی درباره باند خلافکاری است که سرقت بزرگی انجام میدهند، عدهای را برای رسیدن به هدفشان گروگان میگیرند و در نهایت پلیس «نوپو» که مخصوص رهایی گروگان است، این افراد را آزاد میکند. این سریال چند لوکیشن دارد که پرحجمترین آن همین لوکیشن پادگان قلعهمرغی و نام آن کارخانه متروکه است. لوکیشنهای دیگر این مجموعه بیمارستان ولیعصر، خیابان و... است. حدود 50 درصد از کار نیز فیلمبرداری شده است.
بعدازظهر آخرین روزهای شهریور است بعد از طی مسیری طولانی اجازه ورود به محل فیلمبرداری صادر میشود. سولهای که تصویربرداران متعدد از زاویههای مختلف مشغول فیلمبرداری هستند. در پشت سوله جنگلی با درختهای بسیار دیده میشود. مسعود تکاور و چند نفر از بازیگران اصلی سکانس مورد نظر مانند شاهد احمدلو، محمد همایونپور و برخی دیگر که نقش گروگانگیر را به عهده دارند، منتظرند فرمان برای شروع تصویربرداری صادر شود. دانیال حکیمی و میترا حجار نیز در رهایی بازی میکنند که کارشان به پایان رسیده است.
این سکانس پایان قسمت چهارم و شروع قسمت پنجم بود و یکی از مجموعه سکانسهایی است که در آن فرد نفوذی پلیس، زخمی و در نهایت وارد سوله میشود. همه ساکت میشوند تا نمای دور این سکانس گرفته شود. محمد همایونپور به عنوان فردی که داخل پلیس نفوذ میکند، با عینکی به نظر قدیمی و پیراهنی سفید که چند قطره خون بر آن نشسته است، از دور در حالی که به پیامکهای تلفن همراهش میخندد، میآید و روبهروی سوله میایستد؛ گروگانگیران او را با تیر میزنند و او نقش زمین میشود. گروگانگیران به سرعت از داخل سوله بیرون میآیند، او را داخل سوله میبرند و در را محکم میبندند و کمی بعد صدای کات کارگردان شنیده میشود.
بعد از گذشتن لحظاتی که کم و کیف چگونه آمدن همایون پور برای او توضیح داده میشود، چند لحظه با او همراه میشوم و درباره نقشش میپرسم. او میگوید: «من نقش شاهین را بازی میکنم که تنها شهید داستان است و خیلی این نقش را چون دو پهلوست، دوست دارم. هرچند که شاهین در قالب پلیس نفوذی بازی میکند، اما رگه هایی از طنز در شخصیت او وجود دارد و از اواخر قسمت چهارم بهعنوان جاسوس میان گروگانگیران فرستاده میشود که آدم خاصی است. او در این اثر تنها شخصیتی بود که برایم جای کار داشت و آن را دوست داشتم. شاهین در قسمت نهم شهید میشود و بر اثر این شهادت اتفاقهای دیگری میافتد.»
همایونپور در پاسخ به این پرسش که قبلا کار پلیسی را تجربه کرده است یا نه، میگوید: «این هفتمین همکاری من با آقای تکاور به عنوان کارگردان است و از این که برای ایفای این نقش به من اعتماد کردند، خوشحالم. قبلا پنج کار پلیسی انجام دادهام و باید بگویم ژانر پلیسی در این سطح خیلی سخت است و در این کار نقشهای مقابلم دانیال حکیمی و مصطفی قدیری هستند که علاوه بر آن با سام قریبیان و شاهد احمدلو هم بازی میکنم. اولین کار جدی تصویریام حضور در سریال دردسر والدین بود. کارهای مناسبتی فضای خودش را دارد و اگر هفته نیروی انتظامی و دفاع مقدس به گونهای باشد که کارها از حالت کلیشهای خارج شود، مردم استقبال میکنند.»
بعد از صحبت با همایونپور گروه آماده میشوند تا سکانس با حضور گروگانگیران، گروگانها و شاهد احمدلو گرفته شود. دوباره صحنه آمدن همایونپور در نمای نزدیک همراه با بوم صدابرداری تکرار میشود، اما این بار گروگانها بیرون از سوله آمدهاند و اسلحه روی سرشان است و دائما فریاد میزنند و کمک میخواهند. شاهد احمدلو با گریمی متفاوت، موهای بلند و پوست سبزه اسلحه را روی سر یک گروگان گرفته و او را میترساند. منتظر میشوم تا صحنه گرفته شود.
احمدلو پیش از این، کارگردانی فیلمهایی مثل«چند میگیری گریه کنی» و سریال «سه دونگ، سه دونگ» را به عهده داشته که همه تم طنز داشتهاند. این بار او در مقام بازیگر در یک اثر جدی قرار دارد. احمدلو در رابطه با نقش خود میگوید: «نقش میلاد به عنوان سردسته تبهکاران را بازی میکنم. او به دلیل سرقت از بانک و فرار از دست پلیس عدهای را گروگان گرفته و ماجرایی در این بین پیش میآید.»
این بازیگر درباره علت پذیرش نقش یک مجرم حرفهای میگوید: «این سریال، فیلمنامه خوب و کارگردان خوبی داشت و این باعث همکاری دوباره من با مسعود تکاور شد و اگر همین فیلمنامه با ظرافت اجرا شود، نتیجه خوب میشود. دلم برای بازیگری تنگ شده بود و در فاصلهای که در حال ساخت فیلم سینماییام بودم، دوست داشتم بازی کنم تا ارتباطم با تماشاچیان قطع نشود.»
از احمدلو درباره این میپرسم که با توجه به تجربه کارگردانی، پیشنهادی برای بهتر شدن فضاها به آقای تکاور داشتهاید که میگوید: «هر بازیگری که در بازیگری تبحر و مهارت کافی داشته باشد با کارگردان صحبت میکند و این ربطی به تجربه کارگردانی من ندارد، اما به هر حال نمیتواند بیتأثیر باشد. نقش منفی در بازیگری را بیشتر دوست دارم و ظرفیت و پتانسیل این را دارد که یک بازیگر از توان خود برای خلق شخصیت استفاده کند.»
وی اضافه میکند: «با تغییر شرایط، سطح سلیقه مردم نیز تغییر میکند و برقراری ارتباط با مخاطب سخت میشود، اما با تمام دستاندازها، تلویزیون ما مخاطب خود را دارد و فقط کافی است خروجی یک کار برجستهتر از دیگران باشد. در شرایط کمبود مخاطب این سریال میتواند دیده شود.»
از احمدلو درباره تجربه کارگردانی در کارهای جدی و حضور در سریال رهایی سوال میکنم که میگوید: «کارنامه بازیگری من از فیلمهای«سرب» و«دندان مار» به صورت جدی شروع شده که در ادامه خودم بیشتر علاقه داشتم کارهایم ریشههای طنز داشته باشد. آخرین فیلم سینمایی که کار کردم، فیلم « اکباتان» مهرشاد کارخانی بود که اثری متفاوت و جدی است. فکر میکنم مردم ما امروز بیشتر از هر زمان دیگری احتیاج به شادی و نشاط دارند تا بتوانند بر مشکلات اقتصادی غلبه کنند و به همین دلیل به ساخت طنز علاقه دارم.»
حالا فرصتی دست میدهد تا با مسعود تکاور همکلام شوم. تکاور پیش از این سریالهایی چون «خطشکن»، «سایهبان» و چند سریال دیگر را بیشتر با تم پلیسی کارگردانی کرده است. از او درباره علت کارگردانی یک اثر پلیسی و سختیهای آن میپرسم که میگوید: «من به ژانر پلیسی علاقه دارم و به نظرم ظرفیتهایی دارد که میتوانم علاقهام را نسبت به ژانر اکشن پیگیری کنم. برای انجام کارهایی که مرتبط با دفاع مقدس بود معمولا سعی میکردم مسائل اکشن آن را رعایت کنم.»
این کارگردان درباره بودجه رهایی نیز میگوید: «همه کارها به نوعی با مسأله بودجه درگیرند، اما جواب این مسأله به تهیهکننده بازمیگردد و ما تلاش میکنیم کار بدون افت کیفیت و بهترین شرایط به فرجام برسد. امیدوارم روزی برسد که برای جذب بینندهها در رسانههای تصویری سینما و تلویزیون بتوانیم سرمایهگذاریهای بیشتری انجام دهیم.»
تکاور همچنین به کمبودهای ژانر اکشن و پلیسی در آثار تلویزیونی و سینمایی اشاره میکند و میگوید: «ما در زمینه فضاسازی اکشن و افکتها و جلوههای ویژه تصویری نسبت به دیگر کشورها خیلی عقب هستیم و مسأله این است که فکرهای خوبی داریم، اما باید برای کار اکشن زمان بیشتری بگذاریم.»
از تکاور درباره چگونگی نشان دادن چهرههای مثبت و منفی در رهایی میپرسم که میگوید: «در کارهای اکشن تعدادی بازیگران ثابت هستند و مسأله چهره خوب یا بد نشان دادن یک شخصیت یک مسأله طبیعی است، اما سعی کردیم تفاوتهایی ایجاد کنیم و مثلا نگاه متفاوتی نسبت به پلیس زن در این کار وجود دارد. علاوه بر این از ادوات و پتانسیل بیشتری برای مقابله با اشرار استفاده کردیم. نیروهای اشرار در رهایی بسیار قوی، پخته و باهوش هستند و در قسمتهایی چالشهای نفسگیری به وجود میآید و پلیس با این دشمن قوی روبهروست.»بعد از پایان صحبت با تکاور گروه دوباره مشغول کار میشود. تکتیراندازها روی پشتبام مستقر میشوند و تصویربرداران نیز روی نردبانهای بلند آماده هستند. آرامآرام از لوکیشن دور میشوم. گروه برای گرفتن نمای دیگری آماده شدهاند.سریالهای پلیسی به شیوههای مختلف میتواند مخاطب را با خود همراه کند، اما چگونگی نمایش این نوع سریالها اهمیت بسیاری دارد. مخاطب امروز حرفهای است و صدها سریال پلیسی را از شبکه نمایش خانگی دیده و دنبال کرده است؛ بنابراین ساخت سریال با زمینه پلیسی کار سخت و دشواری است. رهایی ازجمله سریالهای مناسبتی است که قرار است در هفته نیروی انتظامی پخش شود. (نسرین بختیاری/ ضمیمه قاب کوچک)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد