هیچ‌کس بجز پیمان من را تحمل نمی‌کرد

قصه آشنایی و ازدواج بهاره رهنما و همسرش

«هیچ‌کس به جز پیمان من را تحمل نمی‌کرد.» این جمله‌ایست که بهاره رهنما با شجاعت و صداقت خاصی در مورد همسرش می‌گوید.
کد خبر: ۷۱۹۸۳۲
قصه آشنایی و ازدواج بهاره رهنما و همسرش
بهاره رهنما معتقد است میزان اکتیو بودن او بیشتر از تحمل مردهای ایرانی است. البته او یک اعتراف دیگر هم کرد و آن این بود که او در مورد همه چیز اراده دارد. به جز وزنش! با این حال، قصد دارد امسال، هر طور شده به وزن ایده‌آلش برسد. تا به حال هم روی قولش بوده و ده کیلو وزن کم کرده است.

او معتقد است دخترش در این راه به او کمک زیادی کرده و حسابی به او انگیزه داده است. شاید به او چندان نیاید، ولی حسابی روحیه مادرانه دارد. هیچ‌چیز به اندازه لبخند پریا، که این روزها حسابی حواسش به مادرش است، آرامش نمی‌کند.


می‌توان هنرمند، کدبانو و بازیگر بود
بهاره رهنما: یکی از موضوعاتی که مردم ما از آن رنج می‌برند بی‌برنامگی است. شما به لطف برنامه‌ریزی مناسب، می‌توانید در حوزه‌هایی که به آن علاقمندید فعالیت کنید. شاید برایتان جالب باشد، اما من سعی می‌کنم حد و مرزی برای کارهایم قائل شوم و برخلاف برخی خانم‌ها، اصرار زیادی در مورد برخی از مسائل نداشته باشم. به نظرم، نیازی نیست که خانم‌ها حتما هر هفته یا دو هفته به آرایشگاه سر بزنند؛ اگر ماهی یک بار به آرایشگاه بروند، همچنان می‌توانند زیبا باشند.
/Media/Image/1393/06/11/635452592869770010.jpg

در مورد مهمانی رفتن و مهمانی دادن هم باید جانب احتیاط را حفظ کنند و این کار را به اندازه انجام دهند تا وقت کافی برای انجام کارهای مختلف داشته باشند. من در مقطعی هم بچه‌داری می‌کردم، هم کارهای خانه را انجام می‌دادم و هم درس می‌خواندم؛ ضمن اینکه به بازیگری هم می‌پرداختم. بی‌شک اگر در این کارها برنامه‌ریزی نداشتم، نمی‌توانستم موفق عمل کنم.»

میراث‌دار اجداد غارنشین‌مان هستیم
بهاره رهنما: «این روزها، در جوامع متمدن و کشورهای اروپایی، زن دیگر جایگاه سنتی گذشته را ندارد و پابه‌پای مرد کار می‌کند. در کشور خودمان هم، به‌ویژه درشهری مانند تهران، فعالیت زن‌ها صرفا در محیط خانه محدود نمی‌شود و آن‌ها هم پای مردان فعالیت می‌کنند با این اوصاف، این موضوع نباید باعث شود که آن‌ها نقش خود را در محیط خانه نادیده بگیرند. از همان دوران غارنشینی، وقتی شب از راه می‌رسید، اعضای یک خانواده دور هم جمع می‌شدند و زن سعی می‌کرد محوریت زیادی در جمع کردن این اعضا در کنار هم داشته باشد. زن هنوز هم، با گذشت سالیان سال، سعی در حفظ همان نقش دارد.

این موضع در مورد مردان هم وجود دارد و آن‌ها هم، با وجود همه پیشرفت‌هایی که داشته‌اند، بخش زیادی از مسئولیت‌های‌شان مربوط به همان دوران غارنشینی است. در واقع، زندگی یک چرخه تکراری است و در طول هزاران سال ما مدام در حال تکرار خودمان هستیم.»

هیچ‌کس به جز پیمان من را تحمل نمی‌کرد
بهاره رهنما: «بدون شک بزرگ‌ترین اتفاق زندگی من، آشنایی با پیمان قاسم‌خانی بوده است. پیمان را سال‌هاست می‌شناسم. آشنایی ما به سال 70 برمی‌گردد؛ دوستی‌ای که مثل خیلی از ازدواج‌ ها در ایران، بالاخره به دلایل احساسی و اجتماعی بعد از دو سال به ازدواج منجر شد. مردی که او را از هفده‌سالگی‌ام می‌شناسم و از نوزده‌سالگی‌ام به طور رسمی در کنارش بوده‌ام. بی‌تردید بهترین گزینه من برای ازدواج بود.گاهی که با دوستانم حرف می‌زنیم، آنها می‌‌گویند مردهای ایرانی نمی‌توانند با زنی تا این حد اکتیو کنار بیایند. احتمالا حق با آنهاست؛ چون پیمان در مقابل من حسابی صبوری به خرج می‌دهد.»

به خاطر غذا هم که شده دور هم جمع می‌شویم
بهاره رهنما: «یکی از دلایلی که اعضای خانواده را کنار هم جمع می‌کند و من هم به شدت به آن باور دارم، طبخ غذا در خانه است. شاید به دلیل نوع کارمان، فرصت نکنیم که همه وعده‌های غذایی را در کنار هم صرف کنیم، اما همواره تلاش می‌کنم به گونه‌ای عمل کنم که هفته‌ای چند بار شام را در کنار اعضای خانواده‌ام بخورم؛ چرا که این موضوع باعث می‌شود ما در مورد اشتراکاتی که در زندگی با هم داریم راحت‌تر صبحت کنیم. خانم‌ها باید تدبیری اتخاذ کنند که حداقل به بهانه صرف غذا هم که شده افراد خانه را دور هم جمع کنند.»

خانه ما هم سینمایی است
بهاره رهنما:«خیلی‌ها وقتی برای اولین بار به خانه ما می‌‌آیند با تعجب می‌گویند چقدر خانه شما سینمایی است. به نظرم خیلی طبیعی است وقتی شما در حرفه‌ای فعالیت می‌کنید و به نوعی هم به آن علاقه‌مندید دوست دارید که این موضوع را در چیدمان خانه‌تان هم لحاظ کنید به همین خاطر، من پوستر فیلم محبوبم، «عاشقانه» را که برای من سراسر پر از خاطره است قاب کرده‌ام و به دیوار آویخته‌ام. تابلویی از عکس کاراکترهای محبوب و اثرگذار در سینما را هم درست کرده‌ام و البته طبیعی است که به دلیل علاقه من و پیمان به کتاب، جاهای گوناگونی در خانه برای کتاب تعبیه شده باشد.»
/Media/Image/1393/02/13/635347516348828582.jpg
اولین بار که پیمان را دیدم هفده ساله بودم
بهاره رهنما:«روزی که پیمان را برای اولین بار دیدم کاملا به یاد می‌آورم. هفده ساله بودم و دانشجوی سال اول دانشگاه به خاطر سال‌هایی که در دبیرستان جهشی خوانده بودم، زودتر وارد دانشگاه شدم. یک روز وقتی از دانشگاه برمی‌گشتم، در خیابان ولی‌عصر به طور اتفاقی با هم آشنا شدیم و این آشنایی در سال‌های بعد، یعنی سال 1373، شکل جدی‌تری به خود گرفت و ما با هم ازدواج کردیم. پیمان مردی است که در عین هوشمندی غریبش، به طرزی باورنکردنی ساده و بی‌پیرایه است.

با همه این‌ها، زندگی ما هم، مثل همه زندگی‌های مشترک، بالا و پایین‌هایی داشته؛ دوره‌های دوری و نزدیکی؛ روشن و تاریک! اما حالا که بعد از گذشت نزدیک به بیست سال به راهی که طی کرده‌ایم نگاه می‌کنم، می‌بینم این بی‌حاشیه بودن پیمان، نه فقط در کارش، که حتی در زندگی شخصی و خصوصی‌اش هم رعایت شده و او هرگز پس از دوره‌های بد و سخت، حمایتش را از من دریغ نکرده است.»
/Media/Image/1391/12/25/634989598681031717.jpg
اگر بچه ندارید، بجنبید
بهاره رهنما: «نمی‌دانم اگر پریا نبود، الان کجای زندگی ایستاده بودم. می‌خواهم بگویم این روزها تحسین و حمایت و عشق او از دنیا بی‌نیازم می‌کند. می‌خواهم بگویم هر کسی بچه ندارد عجله کند و صاحب فرزندی شود. هیچ چیز شیرین‌تر از حس پدر و مادر بودن نیست.» (سینما نگار)
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها